زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
 

تمدن





این واژه از اصل عربی «مدینه» گرفته شده و به معنای اقامت در شهر و خو گرفتن به اخلاق مردم آن به کار رفته است.
[۱] التحقیق، ج۱۱، ص۵۵، «مدن».



۱ - معانی تمدن در زبانهای مختلف



در فارسی نیز به معنای شهرنشینی، اخلاق شهری پیدا کردن و انتقال از حالت خشونت، توحش و جهل به ظرافت، انس و معرفت
[۲] گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۴، ص۶۱۰۹، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
و در مقابل بادیه نشینی
[۳] گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۳، ص۳۸۳۶، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
و بربریت
[۴] گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۳، ص۳۹۱۲، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
به کار رفته است. واژه های المَدنیّة، الحَضَر، الحضارة
[۵] سيد حميد طبيبيان، فرهنگ فرزان فارسى ـ عربى، ص۲۷۳، فرزان، ۱۳۷۸ ش.
و Civilization به ترتیب در عربی و لاتین برای رساندن مفهوم تمدن به کار می‌روند.

۲ - معنای اصطلاحی تمدن



گرچه مفهوم تمدن ‌ به‌طور عام از دیرباز وجود داشته و ابن خلدون با کلید واژه های «العمران» و «الحضارة» بدان پرداخته است؛
[۶] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۷] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۸] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۲۸۸ ـ ۲۹۰.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
ولی واژه و مفهوم اصطلاحی تمدن به معنای امروزی از قرن ۱۸ میلادی براساس دیدگاه انسانْ محور در مغرب زمین شکل گرفته و دانشمندان علوم اجتماعی تعریف‌هایی متفاوت از آن ارائه کرده اند؛
[۹] على اكبر ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ج۱، ص۲۵ ـ ۲۷، تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
[۱۰] «الحضارة الغربیة والحضارة الاسلامیه».، التوحید (مجله)، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
گروه زیادی آن را مترادف با فرهنگ یا شکلی پیشرفته تر از آن دانسته و برخی دیگر حوزه معنایی آن دو را از یکدیگر جدا کرده اند.
[۱۱] پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۹۵ ـ ۹۶.
[۱۲] گفتگوی تمدن ها، ص۹ ـ ۱۱.
با وجود گوناگونی تعریف‌ها و دشواری ارائه تعریفی واحد از مفهوم تمدن، وجود سازمان و نظم اجتماعی و پیشرفت مادی و معنوی انسان، نقطه مشترک بسیاری از دیدگاه های دانشمندان علوم اجتماعی اند.

۳ - اقتضائات تمدن



تمدن در مفهوم قومْ شناختی گسترده خود مجموعه ای پیچیده است که شناخت، اعتقاد، هنر، اخلاق، قانون، رسم و هر نوع قابلیت و عادت دیگری را شامل می‌شود که به وسیله انسان به عنوان یک عضو جامعه کسب گردد.
[۱۳] پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۹۵.
تمدن را نوعی خاص از پیشرفت مادی و معنوی می‌دانند که شامل مجموعه ای از پدیده های اجتماعی انتقال پذیر و دارای جهات مذهبی، اخلاقی، زیباشناختی، فنی یا علمی و مشترک در همه اجزای یک جامعه وسیع یا چندین جامعه مرتبط با یکدیگر است
[۱۴] پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۴۷..
همچنین وجود مجموعه ای از دانش‌ها و فنون برای کنترل طبیعت و ساماندهی زندگی اجتماعی مبتنی بر تقسیم کار و در نتیجه پدید آمدن عناصر اقتصادی، قضایی، فرهنگی، اخلاقی و مذهبی لازم است، بر این اساس گرچه جوامع روستایی دارای فرهنگ اند؛ ولی تا شهر وجود نداشته باشد نمی‌توان از تمدن سخن گفت.
[۱۵] پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۴۷.
[۱۶] على اكبر ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ج۱، ص۳۰، تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
تمدن، اقتضای نظمی اجتماعی را دارد که در نتیجه آن خلاقیت فرهنگی امکانپذیر گردد و شامل ارکانی چون پیش بینی در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنت های اخلاقی و کوشش در راه شناخت و گسترش هنر است. از نگاه تاریخ تمدن با بالا رفتن فرهنگ عمومی، فکر کشاورزی تولید می‌شود، با ساخت شهر، روحیه تجمل و خوشگذرانی پدید می‌آید و در محل برخورد راه های بازرگانی عقل‌ها بارور و خلاقیت آشکار شده، در نتیجه در پی رشد سجایای اخلاقی و شکوفایی دانش، هنر و ادبیات، شکل می‌گیرند.
[۱۷] ويل دورانت (م. ۱۹۸۱ م.)، تاريخ تمدن، ج۱، ص۳ ـ ۶، ترجمه: آرام و ديگران، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ ش.


۴ - تمدن از دیدگاه ابن خلدون



از نگاه ابن خلدون، تمدن حالت اجتماعی انسان است
[۱۸] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۸۳، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۱۹] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۴۱ ـ ۴۳.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
و فرایند آن در انتقال از بداوت تحقق می‌یابد؛ اهل بادیه تنها به لوازم ضروری زندگی توجه می‌کنند؛ ولی شهرنشینان این مرحله را سپری کرده، به بهره های غیر ضروری و تجمل در شئون زندگی می‌پردازند، از این رو تمدن نهایت بادیه نشینی است و در پی آن پدید می‌آید.
[۲۰] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۱] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۶۸، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۲] سميع دغيم، موسوعة مصطلحات العلوم الاجتماعية والسياسيه، ص۳۰۷، بيروت، مكتبة لبنان ناشرون،۲۰۰۰ م.


۴.۱ - راه رسیدن به تمدن


او تشکیل حکومت را برای رسیدن به این مرحله لازم می‌داند و معتقد است دولت با گردآوری مالیات از مردم و پخش آن در میان کارگزاران، سبب افزایش ثروت آنان شده و همین، زمینه تجمل و به تبع آن رشد صنعت و هنر را فراهم می‌کند
[۲۳] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۶۹.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
بدین ترتیب با گذشت زمان روش‌هایی منظم از زندگی، کار، دانش، صنعت، اداره شئون مملکت و فراهم کردن وسایل رفاه و آسایش مردم حاصل می‌شوند
[۲۴] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۵] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۶] التوحید (مجله)، ج۱، ص۱۵، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
روند رو به تکامل شئون یاد شده، به آن‌ها نظام بخشیده و با تولید علم، رشد خرد جامعه را سبب می‌شود. او همچنین وجود نوعی عصبیت و همبستگی را برای شکل گیری حکومت و تمدن ضروری می‌داند.
[۲۷] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۸] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
[۲۹] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.


۵ - تفاوت تمدن و فرهنگ



در تفکیک میان تمدن و فرهنگ گفته شده که فرهنگ به جلوه های زندگی مانند دین، هنر، ادبیات و هدف های اخلاقی اختصاص دارد و تمدن شامل سازمان کامل جامعه و نظام های اجتماعی و فنون کار و ابزار مادی است که انسان برای تسلط بر شرایط زندگی خویش پدید می‌آورد
[۳۰] پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۲۶۹.


۵.۱ - دیدگاه علامه جعفری


علامه جعفری ضمن تفکیک دو مفهوم یاد شده، با رویکردی ارزشْ مدارانه تمدن را تشکل هماهنگ انسان‌ها در حیات معقول به همراه روابط عادلانه و اشتراک همه افراد و گروه‌ها در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان‌ها در همه ابعاد مثبت تعریف می‌کند؛
[۳۱] محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۱، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.
ولی از دید او فرهنگ، روش‌هایی است که انسان‌ها برای کیفیت زندگی خود برمی گزینند و با گذشت زمان و کمک عوامل طبیعی، پدیده های روانی و رویدادهای اثرگذار در حیات یک جامعه پدید می‌آید.
[۳۲] محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۳۲-۲۳۳، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.


۵.۲ - دیدگاه امام خمینی


مجموعه آداب‌ و رسوم مشترک میان ملت‌های مسلمان را تمدن اسلامی می‌گویند. تمدن اسلامی، حاصل پیشرفت و اعتلای تمامی ملت‌های اسلامی است شاخصی که این تمدن بر مبنای آن شکل‌گرفته است؛ دین اسلام است. امام‌ خمینی نیز تمدن اسلامی را پیشرفت و ترقی می‌داند که مبتنی بر معیارها و شاخص‌های اسلامی است، ازاین‌رو ایشان دین اسلام را دینی تمدن‌ساز و از پایه‌گذاران تمدن بزرگ در جهان می‌داند. فرهنگ و تمدن اسلامی به‌موجب بهره‌مندی از جوهره دین با تمام ابعاد و زوایای خود، دارای هویتی خاص است که آن را از همه تمدن‌ها مجزا می‌سازد. امام‌ خمینی با استناد به گفته خود غربی‌ها، تمدن اسلامی را مقدم بر سایر تمدن‌های موجود می‌داند و معتقد بود اسلام موفق شد با نگاه خاص خود، تمدن نویی را در جهان بنیان گذارد که پیشرو تمدن‌ها باشد. این تمدن که تمدن الهی نام می‌گیرد، میان هیچ‌یک از اقشار بشر فرق نمی‌گذارد و میزان به تقوا و انسانیت است. به باور امام‌ خمینی پذیرفته نیست که اسلام با تمدن مخالف باشد درصورتی‌که در مقطعی توانست چندین قرن دنیا را زیر چتر فرهنگ و تمدن خود حفظ کند و ممالک اسلامی با عملی‌شدن بخشی از قوانین، بالاترین تمدن را به جهان نشان داد.
[۳۹] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۲۷۳، تهران، بی‌تا.
امام‌ خمینی معتقد بود استفاده از تمام آثار تجدد و تمدن در اسلام مجاز است، مگر آنهایی که فساد اخلاقی بیاورند. اساسی‌ترین مبنای اعتقادی امام‌ خمینی این است که اسلام کامل‌ترین دین الهی و تامین‌کننده سعادت دنیوی و اخروی و پیشرفت مادی و معنوی انسان‌هاست و با عمل به اسلام و حکومت مبتنی بر قوانین اسلامی، زمینه‌های شکل‌گیری و نوسازی تمدن اسلامی دوباره فراهم می‌آید. ایشان در سیر‌اندیشه تمدن‌سازی اسلامی بر حفظ استقلال مسلمانان و نفی سلطه مستکبران تکیه و تاکید داشتند.
[۴۰] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۶ - فهرست منابع



(۱) گلستان قرآن (هفته نامه )، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
(۲) عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
(۳) على اكبر ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
(۴) پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم.
(۵) سيد حميد طبيبيان، فرهنگ فرزان فارسى ـ عربى، فرزان، ۱۳۷۸ ش.
(۶) التوحید (مجله)، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
(۷) ويل دورانت (م. ۱۹۸۱ م.)، تاريخ تمدن، ترجمه: آرام و ديگران، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ ش.
(۸) سميع دغيم، موسوعة مصطلحات العلوم الاجتماعية والسياسيه، بيروت، مكتبة لبنان ناشرون،۲۰۰۰ م.
(۹) محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.


۷ - پانویس


 
۱. التحقیق، ج۱۱، ص۵۵، «مدن».
۲. گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۴، ص۶۱۰۹، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
۳. گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۳، ص۳۸۳۶، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
۴. گلستان قرآن (هفته نامه )، ج۳، ص۳۹۱۲، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
۵. سيد حميد طبيبيان، فرهنگ فرزان فارسى ـ عربى، ص۲۷۳، فرزان، ۱۳۷۸ ش.
۶. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۷. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۸. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۲۸۸ ـ ۲۹۰.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۹. على اكبر ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ج۱، ص۲۵ ـ ۲۷، تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
۱۰. «الحضارة الغربیة والحضارة الاسلامیه».، التوحید (مجله)، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
۱۱. پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۹۵ ـ ۹۶.
۱۲. گفتگوی تمدن ها، ص۹ ـ ۱۱.
۱۳. پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۹۵.
۱۴. پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۴۷..
۱۵. پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۴۷.
۱۶. على اكبر ولايتى، پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، ج۱، ص۳۰، تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
۱۷. ويل دورانت (م. ۱۹۸۱ م.)، تاريخ تمدن، ج۱، ص۳ ـ ۶، ترجمه: آرام و ديگران، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ ش.
۱۸. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۸۳، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۱۹. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۴۱ ـ ۴۳.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۰. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۱. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۶۸، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۲. سميع دغيم، موسوعة مصطلحات العلوم الاجتماعية والسياسيه، ص۳۰۷، بيروت، مكتبة لبنان ناشرون،۲۰۰۰ م.
۲۳. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۶۹.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۴. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۵. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۶. التوحید (مجله)، ج۱، ص۱۵، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
۲۷. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۳۹، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۸. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۲۹. عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۲.، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
۳۰. پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم، ج۱، ص۲۶۹.
۳۱. محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۱، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.
۳۲. محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۳۲-۲۳۳، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.
۳۳. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۲۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۸، ص۱۰۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۵. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۶. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱، ص۳۷۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۷. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۸. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۶، ص۳۴۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۹. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۲۷۳، تهران، بی‌تا.
۴۰. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۸ - منبع



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تمدن:دستاوردهای مادی و معنوی بشر، ضمن نظمی اجتماعی»، ج۶، ش۴۰.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.