بقیع (دائرةالمعارفبزرگاسلامی)بَقیع، کهنترین و مشهورترین گورستان دوره اسلامی در شهر مدینه که به «بقیع الغَرقَد»، یا به ویژه در زمان متأخر به «جنة البقیع» نیز شهرت داشته است. و متبرک به وجود قبورمطهر ائمه علیهم السلام گردیده است. از آن به مناسبت در باب حج سخن رفته است. ۱ - وجه تسمیهبقیع راازآنرو «بقیع الغرقد» نامیده اند که نوعی درخت خاردار در آنجا می روییده و نامش «غرقد» بوده است. [۱]
ابن منظور،لسان العرب، دار احیاءالتراث العربی ،ج۱، ص۴۶۲.
[۲]
القاموس المحیط، ج۳، ص۱۱.
سپس آن درخت از میان رفت، امّا نامش ماندگار شد.برخی نیز گفته اند: بقیع غرقد، نام زمینی است که نوعی درخت بلند توت آن را پوشانده باشد.۲ - پیشینهبا توجه به اقوال لغت شناسان در توضیح «بقیع الغرقد»، چنین به نظر میرسد که محل گورستان بقیع، در دوره پیش از اسلام خارستانی در اطراف شهر یثرب یا مدینه بعدی بوده است. [۳]
ابوعبید بکری، عبدالله، معجممااستعجم، ج۱، ص۶۵، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۳۶۴ق/۹۴۵م.
[۴]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۳۰.
[۵]
واقدی، محمد، المغازی، ج۱، ص۹۰و ۶۲، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۹۶۶م.
[۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۰، بیروت، دارصادر.
این بقیع غیر از مواضع دیگری در مدینه، چون بقیع زبیر و بقیع الخیل [۷]
حازمی، محمد، الاماکن، ج۱، ص۳۳، به کوشش حمد جاسر، حجاز، ۴۱۵ق.
[۸]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۴۰.
بوده است.در روایاتِ افسانه مانندِ ایام العربِ ه م پیش از اسلام، از «یوم البقیع» به عنوان یکی از جنگهای اوس و خزرج ه م نام برده شده است و در اشعار منسوب به این روز از آن یاد کردهاند [۹]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۳۰.
[۱۰]
ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۷۳.
[۱۱]
نجفی، محمدباقر، مدینه شناسی، ج۱، ص۲۰، کلن، ۳۶۴ش.
[۱۲]
هاجری، یوسف، ج۱، ص۳، البقیع، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
پس از مرگ عثمان بن مظعون در ق/۲۴م، پیامبر اکرم (ص) که گویا در جست و جوی جای خاصی برای دفن پیکر اصحاب خویش بودند، ناحیه بقیع را پسندیدند.پیشینه قبرستان بقیع به دوران قبل از اسلام میرسد، لیکن در اسناد به روشنی مشخص نیست که قدمت آن به چه تاریخی مربوط است و از چه زمان مردمان مدینه جنازه درگذشتگان خود را در این گورستان به خاک می سپرده اند. منابع تاریخی گواهی میدهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستانِ« بنی حرام »و« بنی سالم »و گاهی نیزدر منازل خود دفن میکردند. [۱۳]
نجمی، محمد صادق، تاریخ حرم ائمّه بقیع، مشعر،ص۶۱.
لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید و به مرور زمان و با دفن اجساد تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان و اهل بیت رسول الله صلوات الله علیه از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. [۱۴]
نجفی، سید محمد باقر، مدینه شناسی، ج۱، ص۳۲۱، مشعر، ۱۳۸۶،
و گورستانهای پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.بقیع تا یکصدسال پیش، دیوار و حصاری نداشت،امااکنون بادیواری بلند محصور گشته واز گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهبی، پس از زیارت پیامبرخدا صلوات الله علیه به اینجا آمده، اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه وآله)ودیگر آرمیدگان دراین گورستان رازیارت میکنند. ۳ - موقعیت جغرافیاییگورستان بقیع در شرق مدینه و به فاصله اندکی از مزار حضرت رسول (ص) واقع شده، و در روزگاران دور، خارج از حصار قدیم مدینه که اکنون تقریباً از میان رفته، قرار داشته است و مساحت آن در حال حاضر به ۸۰ هزار م میرسد. [۱۵]
هاجری، یوسف، البقیع، ص۶-۷، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
۴ - نخستین مدفوننخستین کسی که در بقیع دفن شد، عثمان بن مظعون بود [۱۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۱، بیروت، دارصادر.
[۱۷]
ابن سعد، محمد، ج۱، ص۹۷، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
[۱۸]
ابن قتیبه، محمد، المعارف، ج۱، ص۲۲، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۹۶۰م.
گر چه در این باره میان مهاجران و انصار اختلاف نظر وجود داشت و به ویژه انصار از اسعد بن زراره ه م به عنوان نخستین مدفون بقیع نام میبردند. [۱۹]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲، بیروت، دارصادر.
[۲۰]
ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۶، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، ۴۱۰ق/۹۹۰م.
۵ - مشهورترین مدفونمشهورترین مدفون بقیع در عهد رسول اکرم (ص)، ابراهیم فرزند خردسال آن حضرت بود [۲۱]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۱، بیروت، دارصادر.
پیامبر(ص) در اواخر عمر شریف نیز چنانکه خود به تصریح فرمودند، به امر پروردگار برای طلب غفران و بخشایش الهی برای اموات بقیع، به آنجا رفتند [۲۲]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰- ۵۰، بیروت، دارصادر.
[۲۳]
بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳-۱۴، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۹۹۶م.
[۲۴]
ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۶ -۱، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، ۴۱۰ق/۹۹۰م.
[۲۵]
شیخ مفید، محمد، الارشاد، ج۱، ص۸۱، قم، ۴۱۳ق.
پس از وفات پیامبر (ص)، برخی از اصحاب، به دفن پیکر آن حضرت در گورستان بقیع نظر داشتند. [۲۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۲، بیروت، دارصادر.
[۲۷]
شیخ مفید، محمد،المقنعة، ص۵۷، قم، ۴۱۰ق.
این گورستان در طول سالهای بعد مدفن بسیاری از نام آوران از اصحاب و دیگر مسلمانان بود، از آن جمله ابن مسعود ه م، صهیب رومی ، مقداد بن اسود و سعد بن ابی وقاص [۲۸]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۰، بیروت، دارصادر.
[۲۹]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳، بیروت، دارصادر.
[۳۰]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰، بیروت، دارصادر.
[۳۱]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳، بیروت، دارصادر.
را میتوان نام برد.برخی از همسران رسول خدا (ص) همچون ام سلمه ، صفیه ، حفصه و عایشه نیز در همانجا به خاک سپرده شدند [۳۲]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۷، بیروت، دارصادر.
[۳۳]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶، بیروت، دارصادر.
[۳۴]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۹، بیروت، دارصادر.
حتی بنا بر برخی روایات، پیکر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در بقیع دفن شد [۳۵]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸، بیروت، دارصادر.
گر چه شماری از علمای شیعه این احتمال را بعید دانستهاند. [۳۶]
شیخ طوسی، محمد، المبسوط، ص۸۶، به کوشش محمد تقی کشفی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م.
[۳۷]
صاحب جواهر، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱، ص۶۰، به کوشش عباس قوچانی، تهران، ۳۹۲ق.
[۳۸]
مجلسی، محمدباقر، ج۳، ص۷۱، ج۱، ص۸۶، بحار الانوار، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
[۳۹]
شیخ مفید، محمد، المزار، ج۱، ص۷۸، به کوشش محمدباقر ابطحی، قم، ۴۰۹ق.
[۴۰]
نجمی، محمد صادق، ج۱، ص۲، «تاریخ حرم ائمة بقیع»، میقات حج، ۳۷۳ش، س، شم.
گورستان بقیع همچنین به سبب دفن پیکر ۴تن از ائمه، امام حسن مجتبی [۴۱]
دینوری، احمد، الاخبار الطوال، ج۱، ص۲۱، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۹۵۹م.
[۴۲]
یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۱، ص۶۷، به کوشش هوتسما، لیدن، ۹۶۹م.
[۴۳]
شیخ مفید، محمد، الارشاد، ج۱، ص۹، قم، ۴۱۳ق.
امام سجاد [۴۴]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱، بیروت، دارصادر.
[۴۵]
ابن قتیبه، محمد، المعارف، ج۱، ص۱۵، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۹۶۰م.
امام باقر [۴۶]
شیخ مفید، محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸، قم، ۴۱۳ق.
و امام صادق [۴۷]
شیخ مفید، محمد، الارشاد، ج۱، ص۸۰، قم، ۴۱۳ق.
علیهم السلام، نامبردار بوده، و به همین سبب، بر استحباب زیارت بقیع تأکید بسیار شده است. [۴۸]
ابن براج، عبدالعزیز، المهذب،ج۱، ص۷۹-۸۰، قم، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
[۴۹]
ابن قولویه، جعفر، ج۱، ص۳ - ۵، کامل الزیارات، به کوشش عبدالحسین امینی تبریزی، نجف، ۳۵۶ق/۹۳۷م.
[۵۰]
محقق حلی، جعفر، شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۰، به کوشش صادق شیرازی، تهران، ۴۰۹ق.
[۵۱]
حکیم، محسن، دلیل الناسک، ج۱، ص۶۲، تهران، ۳۸۹ق.
[۵۲]
هاجری، یوسف، البقیع، ج۱، ص۵، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
گوشههایی از بقیع، به سبب دفن اعضای مشهور از یک خانواده، اندک اندک صورت مقبره اختصاصی یافت، مانند قطعهای که مدفن امامان چهارگانه و عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) بود و ظاهراً مقبره بنیهاشم شمرده میشد [۵۳]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱، بیروت، دارصادر.
[۵۴]
اخبار الدولة العباسیة، ج۱، ص۴، به کوشش عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت، ۹۷۱م.
یا مدفن عثمان بن عفان در بستان حَشَّ کوکب، در کنار بقیع که جزو این گورستان گردید و بعدها به صورت مقابر بنیامیه درآمد. [۵۵]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۷، بیروت، دارصادر.
[۵۶]
بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، ج۱، ص۵۰، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۹۹۶م.
[۵۷]
سخاوی، محمد، التحفة اللطیفة، ج۱، ص۱-۳، به کوشش اسعد طرابزونی، ۳۹۹ق/۹۷۹م.
[۵۸]
هاجری، یوسف، البقیع، ص۳، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
۶ - اوصافبه رغم شهرت سزاوار بقیع، آگاهیهای ما از نشانههای ظاهری و تحولات این گورستان در طول تاریخ اندک، و بسی پراکنده است. یکی از کهنترین توصیفات از اوضاع ظاهری مدفن مشاهیر در بقیع از آن مسعودی د ۴۶ق/۵۷م است که در کتاب خویش خطوط منقور بر سنگ مزار ائمه را ثبت کرده است [۵۹]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۲-۳۳، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۹۷۳م.
ابن اثیر ضمن وقایع سال ۹۵ق از قتل معماری که مجدالملک قمی مق ۹۲ق/۰۹۹م وزیر برکیارق برای تعمیر و ترمیم قبه مزار ائمه و عباس بن عبدالمطلب، به مدینه گسیل کرده بود، سخن به میان آورده است [۶۰]
ابن اثیر، الکامل، ج۹، ص۵۲.
بسیار محتمل است که این قبه را خلفای بنی عباس برای بزرگداشت نیای خویش در تاریخی اینک نامعلوم، برپا کرده باشند.ابن جبیر ه م در اوایل سده ق قبههای موجود در بقیع را وصف کرده است. [۶۱]
ابن جبیر، محمد، رحله، ج۱، ص۷۳-۷۴، بیروت، ۳۸۴ق/۹۶۴م.
وصف این قبهها در سخن ابن نجار د ۴۳ق/۲۴۵م و پس از او، ابن بطوطه ه م، در سده ق، نیز کمابیش با وضع مشابه آمده است. [۶۲]
ابن جبیر، محمد، رحله، ج۱، ص۴۳، بیروت، ۳۸۴ق/۹۶۴م.
این گورستان به گفته ابن نجار دو در داشته که یک در برای رفت و آمد زوار همواره باز بوده است. [۶۳]
ابن نجار، محمد، الدرة الثمینة، ص۳۱-۳۴، به کوشش محمد زینهم محمد عزب، قاهره، ۴۱۶ق/۹۹۵م.
اولیا چلبی که در ۰۸۲ق/۶۷۱م به حج رفته، قبه مقبره ائمه و عباس را وصف کرده، و از تجدید بنای مزار همسران حضرت رسول (ص) به دست سلطان سلیمان قانونی در ۵۰ق، بنا بر کتیبه موجود در آنجا، سخن به میان آورده است. [۶۴]
اولیاچلبی، الرحله الحجازیة، ترجمة احمد مرسی، ص۴۹-۵۰، قاهره، ۴۲۰ق/۹۹۹م.
۷ - رویدادهای تاریخیدر ۲۲۱ق/۸۰۶م که وهابیان بر مدینه دست یافتند، به بقیع هجوم بردند و کلیه قبههای موجود در آنجا را تخریب، و اموال و تزیینات را دستخوش غارت کردند [۶۵]
علی بن موسی، «وصف المدینة المنورة»، رسائل فی تاریخ المدینة المنورة، ص۵-۶، به کوشش حمد جاسر، ریاض، دارالیمامه.
[۶۶]
امین، محسن، کشف الارتیاب، ص۵-۴، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی.
[۶۷]
هاجری، یوسف، البقیع، ص۹، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
اما پس از آنکه ابراهیم پاشا ه م برای مقابله با وهابیان به حجاز لشکر کشید و ایشان را به سختی شکست داد، به امر سلطان محمود عثمانی، بار دیگر قبههای بقیع را تجدید بنا کرد [۶۸]
علی بن موسی، «وصف المدینة المنورة»، رسائل فی تاریخ المدینة المنورة، ص۵-۶، به کوشش حمد جاسر، ریاض، دارالیمامه.
[۶۹]
امین، محسن، کشف الارتیاب، ص۵، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی.
[۷۰]
معصوم علیشاه، محمد معصوم، سفرنامه، ص۲۷، تهران، ۳۶۲ش.
برخی از رجال و دولتمردان ایرانی که در اواخر سده ۳ق به حج رفتهاند، در سفرنامههای خود، وصفی از اوضاع آن دوره بقیع به دست دادهاند. [۷۱]
فرهاد میرزا قاجار، سفرنامه، ص۷۰، به کوشش اسماعیل نواب صفا، تهران، ۳۶۶ش.
[۷۲]
حسام السلطنه، سلطان مراد، سفرنامه مکه، ص۵۱-۵۲، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۳۷۴ش.
[۷۳]
هدایت، مهدیقلی، سفرنامه، تهران، مطبعه مجلس.
تسلط مجدد وهابیها در ۳۴۳ق/۹۲۴م بر حجاز، تهاجم دیگری را از سوی آنها بر گورستان بقیع در پی داشت. [۷۴]
هاجری، یوسف، البقیع، ص۷۰، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
خبر این ویرانی و هتک حرمت از مقابر ائمه و دیگر نام آوران تاریخ صدر اسلام ، در ایران و برخی کشورهای اسلامی موجی از نگرانی و نفرت پدید آورد. [۷۵]
امین، محسن، کشف الارتیاب، ص۵، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی.
به ویژه در ایران موضوع مذکور در مجلس شورای ملى مطرح شد [۷۶]
هاجری، یوسف، البقیع، ص۴۷، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م.
و سپس هیأتی رسمی برای تحقیق در این موضوع، در ۳۰۴ش به حجاز رفت. [۷۷]
محقق، علی، «بررسی تطبیقی شکلگیری دو نظام جدید»،ص۶-۷، «اسناد روابط ایران» هم.
[۷۸]
اسناد روابط ایران و عربستان سعودی ۳۰۴- ۳۵۷ش، ۶، صبه کوشش علی محقق، تهران، ۳۷۹ش.
در طول سالیان بعد نیز علما و رجال سیاسی ایران از پیگیری موضوع تجدید بنای گورستان بقیع چنانکه شایسته آن است، باز نایستادهاند. [۷۹]
اسناد روابط ایران و عربستان سعودی ۳۰۴- ۳۵۷ش، ص۴۹، به کوشش علی محقق، تهران، ۳۷۹ش.
[۸۰]
امین، محسن، کشف الارتیاب، ص۵۷، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی.
[۸۱]
سبحانی، جعفر، الوهابیة فی المیزان، ص۳، قم، ۴۰۷ق.
۸ - جنایت وهابیتپس از تسلّط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقه ای که وارد میشدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران میکردند. وهابیان، بار نخست در سال ۱۲۲۱هـ.ق. بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال ۱۳۴۴هـ.ق. کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گران قیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هرجا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، به ویرانی آن اقدام کردند. وهابیان در هیچ یک از اعمال خود و در ویران کردن گنبدها و ضریحها، حتی گنبد مرقد حضرت رسول صلوات الله علیه منتظر نظر مردم نبودند و این اعمال،از پایههای مذهب آنان است. شاهد سخن آنکه، آنان همه گنبدها و زیارتگاهها رادر مدینه و اطراف آن ویران کردند و حتی گنبد مضاجع ائمه اهل بیت(علیهم السلام) را در بقیع، که قبر عباس عموی پیامبر صلوات الله علیه نیز در کنار آنها بود، خراب نمودند و دیوارها و صندوق ها و ضریحهایی که روی قبرهای شریف قرار داشت، همه را از بین بردند، در حالی که برای آن، هزار ریال مجیدی هزینه کرده بودند. در کتاب تاریخ حرم ائمّه بقیع این چنین نقل شده: ... این اقدام دقیقاً در هشتم شوال ۱۳۴۴هـ. ق. انجام گرفت و به کارگرانی که این عمل ننگین را انجام دادند مبلغ هزارریال مجیدی دست مزد پرداخت گردید.آنها دراین زیارتگاهها، جز تلّی سنگ و خاک ، به عنوان علامت باقی نگذاشتند. آنان هیچ قبرو ضریحی رااستثنا نکرده اند، بلکه قبر پیامبرصلوات الله علیه از آن جهت که بیشتر مورد احترام و علاقه مردم است، از دیدگاه آنها و از نظر دلایل وهابیان، جهت تخریب دارای اولویت است واگرازاین نظر خاطرشان جمع بود، حتماً قبر پیامبر صلوات الله علیه را نیز ویران میکردند! بلکه پیش از مزارهای دیگر، به تخریب آن اقدام می کردند. [۸۲]
امین، سید محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، کشف الارتیاب، ص ۵۵، دارالکتاب اسلامی.
۸.۱ - عکس العمل مردم ایرانباانتشار خبر تخریب ابنیه بقیع، به خصوص آثار قبور پیشوایان معصومِ مدفون در آن قبرستان، افکار عمومی در ایران به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و شیعیان از خود واکنشهای شدیدی نشان دادند به گونه ای که رییس الوزرای وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزای عمومی اعلام کند. روز شنبه شانزدهم صفر (۱۵ شهریور)، تعطیل عمومی شد واز طرف دسته جات مختلف تهران ، مراسم سوگواری و عزاداری به عمل آمدو عصر همین روز نیز یک اجتماع چندین ده هزار نفری، در خارج دروازه دولت تشکیل گردید و درآنجا خطبا و ناطقین، نطقهای مهیجی ایراد کرده و نسبت به قضایای مدینه واهانتی که از طرف وهابیها به گنبد مطهر حضرت رسول صلوات الله علیه به عمل آمده بود، اظهار انزجار و تنفّر شد. [۸۳]
مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج۲، ص۶۸۲، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
۸.۲ - ملاقات منتخب الدوله و عبدالعزیزدرآستانه سقوط حکومت هاشمی در حجاز، در تاریخ شانزدهم تیرماه ۱۳۰۳هـ.ق. منتخب الدوله به سِمت سرپرست اتباع و حجاج ایرانی منصوب و وارد مکه گردید، لیکن پس از روی کار آمدن عبدالعزیز و انتشار اخباری مبنی بر تخریب اماکن مقدس دو شهر مکه و مدینه و نگرانیهایی که در کشورهای اسلامی به خصوص ایران به وجود آمد و از آنجا که هنوز حکومت سعودیان استقرار لازم را نداشت، عبدالعزیز این اخبار را تکذیب وازدولت های اسلامی می خواست تا نمایندگانی را برای پیگیری موضوع به حجاز اعزام دارند.ایران از جمله اولین کشورهایی بود که هیأتی مرکب از غفارخان جلال السلطنه (وزیر مختار ایران در مصر ) و حبیب الله خان هویدا به حجاز اعزام کرد و این هیأت در تاریخ ۲۴/۶/۱۳۰۴هـ.ق. وارد جده گردید. [۸۴]
محقق، علی، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی، ص۲۶، تهران، مرکز اسنادو خدمات دیپلماسی.
۹ - تألیفات صورت گرفتهدر مجامیع حدیثی هم فضایل منسوب به بقیع به تفصیل آمدهاست [۸۵]
مراغی، ابوبکر، تحقیق النصرة، ج۱، ص۲۵، به کوشش محمد عبدالجواد اصمعی، بیروت، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
[۸۶]
فاسی، محمد، شفاء الغرام، ج۱، ص۱۰، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۸۷]
سمهودی، علی، وفاء الوفا، ج۱، ص۸۸-۸۹، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، ۴۰۴ق/۹۸۴م.
همچنین درباره بقیع پارهای آثار اختصاصى نگارش یافته که از آن جمله است: البقیع قصه تدمیر آل سعود للا¸ثار الاسلامیة، نوشتة یوسف هاجری بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۰م؛ قبور ائمة البقیع قبل تهدیمها، اثر عبدالحسین حیدری موسوی بیروت، ۴۲۰ق/ ۹۹۹م، و البقیع الغرقد، از محمد حسینى شیرازی بیروت، ۴۲۰ق/۹۹۹م.۱۰ - فضیلتزیارت امامان مدفون در بقیع (امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمّد باقر و امام جعفر صادق (علیهم السّلام) به طور خاص و نیز دیگر مدفونان در آن، مانند مادر امیر المؤمنین علیه السّلام، فرزندان، زنان و صحابۀ گرامی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله مستحب است. [۹۰]
مهذب الاحکام ج۱۵، ص۵۸-۶۱.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل. (۲) ابن براج، عبدالعزیز، المهذب، قم، ۴۰۶ق/۹۸۶م. (۳) ابن بطوطه، رحله، به کوشش علی منتصر کتانی، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۴) ابن جبیر، محمد، رحله، بیروت، ۳۸۴ق/۹۶۴م. (۵) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر. (۶) ابن شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، ۴۱۰ق/۹۹۰م. (۷) ابن قتیبه، محمد، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۹۶۰م. (۸) ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، به کوشش عبدالحسین امینی تبریزی، نجف، ۳۵۶ق/۹۳۷م. (۹) ابن نجار، محمد، الدرة الثمینة، به کوشش محمد زینهم محمد عزب، قاهره، ۴۱۶ق/۹۹۵م. (۱۰) ابوعبید بکری، عبدالله، معجممااستعجم، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۳۶۴ق/۹۴۵م. (۱۱) اخبار الدولة العباسیة، به کوشش عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت، ۹۷۱م. (۱۲) اسناد روابط ایران و عربستان سعودی ۳۰۴- ۳۵۷ش، به کوشش علی محقق، تهران، ۳۷۹ش. (۱۳) امین، محسن، کشف الارتیاب، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی. (۱۴) اولیاچلبی، الرحله الحجازیة، ترجمة احمد مرسی، قاهره، ۴۲۰ق/۹۹۹م. (۱۵) «البقیع» نک: مل، اماره. (۱۶) بلاذری، احمد، جمل من انساب الاشراف، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۹۹۶م. (۱۷) حازمی، محمد، الاماکن، به کوشش حمد جاسر، حجاز، ۴۱۵ق. (۱۸) حسام السلطنه، سلطان مراد، سفرنامه مکه، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۳۷۴ش. (۱۹) حکیم، محسن، دلیل الناسک، تهران، ۳۸۹ق. (۲۰) دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۹۵۹م. (۲۱۱) سبحانی، جعفر، الوهابیة فی المیزان، قم، ۴۰۷ق. (۲۲) سخاوی، محمد، التحفة اللطیفة، به کوشش اسعد طرابزونی، ۳۹۹ق/۹۷۹م. (۲۳) سمهودی، علی، وفاء الوفا، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، ۴۰۴ق/۹۸۴م. (۲۴) شیخ طوسی، محمد، المبسوط، به کوشش محمد تقی کشفی، بیروت، ۴۱۲ق/۹۹۲م. (۲۵) شیخ مفید، محمد، الارشاد، قم، ۴۱۳ق. (۲۶) شیخ مفید، المزار، به کوشش محمدباقر ابطحی، قم، ۴۰۹ق. (۲۷) شیخ مفید، المقنعة، قم، ۴۱۰ق. (۲۸) صاحب جواهر، محمد حسن، جواهر الکلام، به کوشش عباس قوچانی، تهران، ۳۹۲ق. (۲۸) علی بن موسی، «وصف المدینة المنورة»، رسائل فی تاریخ المدینة المنورة، به کوشش حمد جاسر، ریاض، دارالیمامه. (۳۰) فاسی، محمد، شفاء الغرام، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۳۱) فرهاد میرزا قاجار، سفرنامه، به کوشش اسماعیل نواب صفا، تهران، ۳۶۶ش. (۳۲) مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م. (۳۳) محقق، علی، «بررسی تطبیقی شکلگیری دو نظام جدید»، «اسناد روابط ایران» هم. (۳۴) محقق حلی، جعفر، شرایع الاسلام، به کوشش صادق شیرازی، تهران، ۴۰۹ق. (۳۵) «مذاکرات مجلس شورای ملی»، اطلاعات، ۱ شهریور ۳۰۵ش، س، شم ۵. (۳۶) مراغی، ابوبکر، تحقیق النصرة، به کوشش محمد عبدالجواد اصمعی، بیروت، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م. (۳۷) مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۹۷۳م. (۳۸) معصوم علیشاه، محمد معصوم، سفرنامه، تهران، ۳۶۲ش. (۳۹) نجفی، محمدباقر، مدینه شناسی، کلن، ۳۶۴ش. (۴۰) نجمی، محمد صادق، «تاریخ حرم ائمة بقیع»، میقات حج، ۳۷۳ش، س، شم. (۴۱) واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۹۶۶م. (۴۲) هاجری، یوسف، البقیع، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۱م. (۴۳) هدایت، مهدیقلی، سفرنامه، تهران، مطبعه مجلس. (۴۴) یاقوت، بلدان. (۴۵) یعقوبی، احمد، تاریخ، به کوشش هوتسما، لیدن، ۹۶۹م. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منابعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بقیع»، ج۱۲، ص۴۹۷۲. سایت پژوهه فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۱۲۴. |