بازماندگان امامزاده محمد محروقجناب محمد فرزند محمد فرزند زید فرزند امام زینالعابدین (علیهالسلام) پیشوای چهارم شیعیان مانند سایر بنیهاشم و علویین در زمان خلافت مامون عباسی، در سال ۱۹۹ هجری قمری در راس نهضتی در کوفه علیه خلافت عباسی قیام کرد و در نهایت پس از سرکوبی قیام و کشته شدن رهبر نظامی آن محمد بن محمد محروق (رهبر فکری و سیاسی شورش) برای اخذ تصمیم به مرو که مرکز خلافت بود فرستاده شد. اما در سال ۲۰۰ هجری قمری به دستور حاکم نیشابور به شهادت رسید. از نسل و ذریه امامزاده سیدمحمد محروق علما و شخصیتهای بزرگی همچون میرزا سیداحمد مجتهد ساوجی، علامه عسکری و ... هستند که خدماتی به جهان اسلام و تشیع انجام دادهاند و برخی دیگر از این بزرگان هنوز هم در حال خدمت به اسلام و مسلمین هستند. فرزندان و نوادگان امامزاده سیدمحمد محروق در شهرهای مختلف ایران همچون ساوه، نیشابور، قم و ... زندگی میکنند. فهرست مندرجات۲ - معرفی اجمالی امامزاده محمد محروق ۲.۱ - محمدمحروق و قیام ابوالسرایا ۲.۲ - محل شهادت و مرقد ۲.۲.۱ - نقد و بررسی ۲.۳ - چگونگی شهادت ۲.۴ - تاریخ شهادت ۲.۵ - اندیشه مذهبی محمدمحروق ۲.۶ - عقاید رهبران علوی قیام ابوالسرایا ۲.۷ - نسب ۲.۸ - فرزندان ۳ - اشخاص مهم خاندان ۳.۱ - سیدمیرزا احمد حسینی ساوجی ۳.۱.۱ - فرزندان میرزا احمد ۳.۲ - میرزا عبدالله رضوانی ۳.۳ - سیدمحمد بن اسماعیل شیخالاسلام ساوجی ۳.۴ - علامه عسکری ۳.۵ - شیخ اسداللّه مجتهدی ساوهای ۳.۶ - سیدمحمدصالح بن علی تهجدی ساوهای ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - زیارت محمدمحروق توسط امامرضااز حاکم که به عنوان یکی از دو محدث و فقیه بزرگ قرن چهارم در کل جهان تسنن شناخته شده است منقول است که حضرت رضا (علیهالسلام) درسال ۲۰۰ هجری قمری پس از تدقف در نیشابور تربت امامزاده محروق (علیهالسلام) را زیارت نموده و در این مکان نماز خواندند. از مفاخر دیگر نیشابور آن است که حضرت سلطان (صلواتاللهوسلامهعلیرسولاللهوعلیآلهالائمةالمعصومینوسلّم) روزی عبارتی فرمودند. اجمال حکایت آن است که مخدوم ما اینجا مدفون است، به زیارت ایشان رویم و به روضه سلطان محمد محروق در تلاجرد تشریف آوردند و آن روضه مقدسه را زیارت فرمودند و حال آنکه سلطان محمد محروق در مرتبه نسب با والد حضرت سلطان (صلواتاللهوسلامهعلیرسولاللهوعلیآلهالائمةالمعصومینوسلّم) مساوات دارند و بیان هر دو نسب چنین ثابت و محقق است: الامام موسی بن الامام جعفر بن الامام محمد ابن الامام زین العابدین علی بن الامام امیرالمؤمنین ابی عبدالله الحسین بن امیرالمؤمنین کرّم الله وجههم و نسب دوم الامام محمد بن الامام محمد بن الامام زید بن الامام زین العابدین علی بن الامام امیرالمؤمنین ابی عبدالله الحسین بن امیرالمؤمنین کرم الله وجههم. [۱]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴، تلخیص محمد بن حسن بن احمد (خلیفه نیشابوری)، به کوشش بهمن کریمی.
ظاهراً منظور خلیفه از تساوی رتبه نسبِ والد امام رضا (علیهالسّلام) با نسب امامزاده محروق این است که هر دو از سادات حسینی هستند نه اینکه هر دو فرزند یک پدر باشند، زیرا چنانکه ملاحظه گردید نسب امام کاظم (علیهالسّلام) و امامزاده محمد محروق به دو شاخه از فرزندان امام سجّاد (علیهالسّلام) مربوط میشود؛ امام کاظم (علیهالسّلام) از نوادگان امام محمد بن علیباقر (علیهماالسّلام) و امامزاده محروق از نوادگان زید بن علی (علیهالسّلام) است. به هر حال، این اقدام امام رضا (علیهالسّلام) در نیشابور ضمن این که احترام به امام زاده محروق و تایید شخصیت و اشاره به مقام معنوی او بوده، پایه گذار سنّت حسنهای در باب توجه به قبور سادات و ذریه ائمه (علیهمالسّلام) که نوعاً الهام بخش مسیر اهلبیت عصمت (علیهمالسّلام) بودهاند نیز میباشد. بدون تردید، مردم نیشابور نیز از این حرکت امام رضا (علیهالسّلام) تبعیّت کردهاند، چنانکه خلیفه در بخش مربوط به مقابری که زیارتگاه مردم نیشابور است، از جمله مرقد امامزاده محروق را ذکر نموده و با عبارتهای زیر آن را توصیف کرده است: مسجد سلطان علوی شهید مقبول، ولی الله المقتول، فلذه (پاره) کبد الرسول صلوات الله و سلامه علیه و علی آله المعصومین اجمعین نام و نسب مبارک ایشان بر لوحی مسطور بر سر روضه ایشان به این ترتیب است: هذا قبر الامام محمد بن محمد بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) و رضی الله عنهم اجمعین. [۲]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۴۴، تلخیص محمد بن حسن بن احمد (خلیفه نیشابوری)، به کوشش بهمن کریمی.
هماینک نیز بارگاه و مرقد امامزاده محمد محروق در مجاورت مقبره عمر خیام، از باشکوهترین اماکن مقدس نیشابور محسوب میشود. چنانکه ملاحظه گردید، خلیفه به شهادت و قتل امامزاده محمد محروق تصریح دارد. مشهور این است که جسد این امام زاده بزرگوار توسط حکّام وقت نیشابور با آتش سوزانده شده و لذا به «محروق» ملقّب گردیده است. این موضوع نیز گویای گوشهای از مبارزات و مجاهدات طاقت فرسای سادات و پیروان ائمه (علیهمالسّلام) در برابر حکّام جور و یادآور قیام یحیی بن زید و شهادت او و به دارآویختن وی توسط حکّام اموی در جوزجان خراسان است. بیشک، این مجاهدتها از سویی و قساوت خصم از سوی دیگر، در بیداری مردم و هدایت ایشان به صراط مستقیم تاثیری عمیق و ماندگار داشته است. ۲ - معرفی اجمالی امامزاده محمد محروقجناب محمد فرزند محمد فرزند زید فرزند امام زینالعابدین (علیهالسلام) پیشوای چهارم شیعیان مانند سایر بنیهاشم و علویین در زمان خلافت مامون عباسی، در سال ۱۹۹ هجری قمری در راس نهضتی در کوفه علیه خلافت عباسی قیام کرد و در نهایت پس از سرکوبی قیام و کشته شدن رهبر نظامی آن محمد بن محمد محروق (رهبر فکری و سیاسی شورش) برای اخذ تصمیم به مرو که مرکز خلافت بود فرستاده شد. اما در سال ۲۰۰ هجری قمری به دستور حاکم نیشابور به شهادت رسید. ۲.۱ - محمدمحروق و قیام ابوالسرایادر مورد شخصیّت امامزاده محمد محروق، در کتابهای رجالی شیعه هیچ مطلبی نیامده است. اما براساس گزارشهای مندرج در منابع نسبشناسی و تاریخی، محمد بن محمد بن زید بن علی بن حسین (علیهالسّلام) (امام زاده محروق) جزء علویانی بود که در قیام ابوالسّرایا، سرّی بن منصور ذهلی شیبانی [۳]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۶، تحقیق محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، چاپ اول:بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م.
[۴]
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۵.
[۵]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۴۰.
ـ دهم جمادی الثانی سال ۱۹۹ ق [۶]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۸.
[۷]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۲.
ـ شرکت داشت.فرماندهی نظامی قیام با ابوالسرایا بود و لذا این قیام بیشتر به نام قیام ابوالسریا معروف شده است، [۸]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۴.
[۹]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۲.
ولی رهبری سیاسی و فکری قیام برعهده ابن طباطبا، یعنی ابوعبدالله محمد بن طباطبا ابراهیم بن اسماعیل بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهماالسّلام) [۱۰]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۴-۳۵۴.
[۱۱]
ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۱۳.
[۱۲]
ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۱۱۵- ۱۱۶.
[۱۳]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۲.
بود که طی برههای، رهبری زیدیه و علویان را عهدهدار شد. [۱۴]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۷.
ابن طباطبا (محمد بن ابراهیم حسنی) در اثنای قیام بر اثر بیماری وفات یافت. [۱۵]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۳-۳۵۴.
در پی درگذشت ابن طباطبا، محمد محروق در حالی که کمتر از بیست سال عمر داشت، [۱۶]
ابن عِنَبَه، جمالالدین بن احمد، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۳۰۰.
[۱۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۴.
رهبری قیام و در واقع، امامت زیدیّه را در اواخر سال ۱۹۹ق برعهده گرفت. [۱۸]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۳۹.
[۱۹]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۴.
[۲۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۶.
ظاهراً به همین دلیل است که حاکم نیشابوری از محمد محروق با عنوان «الامام محمد» و «سلطان محمد محروق» یاد کرده است، [۲۱]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴، تلخیص محمد بن حسن بن احمد (خلیفه نیشابوری)، به کوشش بهمن کریمی.
همچنان که یکی از منابع نیز او را «احد الائمه الزیدیه؛ یکی از پیشوایان زیدیه» شمرده است. [۲۲]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۵۱.
قیام ابوالسرایا پس از پیشرفتهای بسیار در کوفه و شهرهای جنوبی عراق و در حالی که سران قیام، سلطه سیاسی خود را از یک سو تا مدائن و واسط و بصره و اهواز و از سوی دیگر تا یمن گسترش داده بودند، [۲۳]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۵-۳۵۷.
[۲۴]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۵.
توسط هرثمة بن اعین که اینک تحت فرمان حسن بن سهل، والی عراق و بغداد بود [۲۵]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۵-۳۳۷.
و البته به وسیله حیلهای تبلیغاتی نظیر حیله عمرو عاص در صفین، [۲۶]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۳.
در آغاز سال ۲۰۰ق (شانزدهم محرم) به شکست کشیده شد. [۲۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۷.
[۲۸]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۵-۳۵۶.
[۲۹]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۴.
[۳۰]
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج۱۰، ص۸۲-۸۳.
ابوالسرایا توسط حسن بن سهل در مدائن یا در نهروان، در روز دهم ربیع الاول سال ۲۰۰ق گردن زده شد و محمد محروق به دستور حسن بن سهل نزد مامون که در خراسان (مرو) به سر میبرد اعزام گردید. [۳۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۸.
[۳۲]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۶.
[۳۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۴.
[۳۴]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۹.
[۳۵]
ذهبی، شمسالدین محمد، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۲۵۹.
[۳۶]
ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۸۸.
[۳۷]
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۴۵.
۲.۲ - محل شهادت و مرقدگزارش منابع تا اینجا یک دست است؛ یعنی تقریباً همه منابعی که به قیام ابوالسرایا پرداختهاند این موضوع را گزارش کردهاند که محمد بن زید به خراسان نزد مامون اعزام شد، اما درباره فرجام محمد که چگونه و در کدام یک از شهرهای خراسان رقم خورده است، برخی منابع، سکوت کرده، [۳۸]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۵.
[۳۹]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۹.
[۴۰]
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۴۵.
[۴۱]
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج۱۰، ص۸۳.
[۴۲]
ذهبی، شمسالدین محمد، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۲۵۹.
[۴۳]
خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۴۷۰.
[۴۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۸.
برخی درگذشت محمد را در مرو دانسته، [۴۵]
ابن عِنَبَه، جمالالدین بن احمد، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۳۰۰.
[۴۶]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۵۱.
[۴۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۶.
[۴۸]
ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۲۳۸.
[۴۹]
بخاری، سهل بن عبدالله، سر السلسلة العلویه، ص۶۷.
و در این میان تنها منبعی که درگذشت محمد را در نیشابور ثبت کرده، حاکم نیشابوری است [۵۰]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۲۱۹-۲۲۰.
که چنانکه گذشت افزون بر ذکر مدفن وی در نیشابور و ذکر نسب او از روی سنگ قبرش، زیارت مرقد وی را توسط امام رضا (علیهالسّلام) نیز گزارش کرده است. بنابراین، تضاد و تعارض تنها میان گزارش حاکم از یک سو و گزارش منابعی که محل شهادت و مرقد محمد محروق را در مرو دانستهاند از سوی دیگر برقرار است.۲.۲.۱ - نقد و بررسیبرای بررسی این دو گزارش متعارض، از میان گزارشهای مدعی شهادت محمد محروق در مرو و وجود مرقد وی در این شهر قویترین گزارش را برمیگزینیم و تکلیف آن را در برابر گزارش حاکم که مرقد محمد محروق را در نیشابور دانسته روشن میکنیم. یکی از این دو گزارش، از حاکم نیشابوری مؤلف کتاب تاریخ نیشابور و صاحب المستدرک علی الصحیحین (متوفای ۴۰۵ق) است و دیگری متعلق به سید ابیطالب عزّالدین حسینی مروزی نسبشناس بزرگ و مؤلف شانزده عنوان کتاب در علم انساب و رجال و بعضاً مشتمل بر شصت مجلد، [۵۱]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۱۱-۱۲ (مقدمه آیة الله مرعشی نجفی).
(متوفای پس از سال ۶۱۴ق) میباشد.گزارش حاکم درباره قبر امامزاده محمد محروق در نیشابور که به دو مناسبت ایراد شده بود، پیش از این ملاحظه شد. کیفیت گزارش حاکم بسیار گویا و صریح است و جایی برای توجیه و تاویل و احتمال خطا برجای نمیگذارد. حاکم، خود اهل نیشابور بوده و مستند وی لوح روی قبر امام زاده محروق است. گزارش سیدابوطالب مروزی درباره وجود قبر امامزاده محمد در شهر مرو نیز در صراحت و اتقان همانند گزارش حاکم نیشابوری است. سیدابوطالب که در نسبشناسی «سادات» زبردست، و خود ساکن مرو بوده و در این شهر منصب قضاوت داشته [۵۲]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۱۶.
و کتاب الفخری فی انساب الطالبیین را به تقاضای فخر رازی مفسر بزرگ قرآن کریم نگاشته است، [۵۳]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۱۸.
درباره محمد بن محمد بن زید مینویسد:بازماندگان محمد بن زید الشهید تنها از طریق یکی از دو فرزند وی به نام جعفر ملقب به رئیس و شاعر میباشد، و اما فرزند دیگر محمد بن زید، به نام محمد بن محمد، ملقب به «المؤید بالله» که یکی از ائمه زیدیه بود، بازماندهای ندارد. هم جعفر بن محمد بن زید و هم محمد بن محمد زید، هر دو در مرو به قتل رسیدند و قبر آن دو در این شهر است. قبر محمد در محله «شلکیانه» و قبر جعفر در پشت کوچه «ساسان» و در کنار نهر «سفرنرم» واقع است. [۵۴]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۵۱.
با همه این اوصاف، گزارش حاکم محفوف به قراینی است که آن را بر گزارش سیدابوطالب مروزی قوت میبخشد. نخست، آن که مستند گزارش حاکم، لوح موجود بر روی قبر آن بزرگوار بوده است، در حالی که مستند گزارش مروزی معلوم نیست و احتمالا متکی به شهرت بوده است، و چهبسیار شهرتهایی که با واقعیّت انطباق ندارد. دوم، آن که گزارش حاکم، دستکم دویست سال پیش از گزارش مروزی ثبت شده و طبعاً از اصالت بیشتری برخوردار است. سوم، اینکه، باوجود تبحّر مروزی در نسبشناسی سادات، کار او در مورد عموم سادات در سراسر جهان اسلام است و حال آنکه تاریخ حاکم، تاریخ محلّی است و معمولا تاریخهای محلّی از اتقان بیشتری برخوردار است. چهارم، آنکه براساس گزارش حاکم، امام رضا (علیهالسّلام) که معاصر محمد بن محمد بن زید بوده، مرقد وی را در نیشابور زیارت کرده و ضمن تایید سیادت وی، در این میان هیچ سخنی از ناحیه حضرت که گویای خدشه در نسب وی باشد، ثبت نشده است. با توجه به حساسیّت و اهتمام مردم نیشابور به سخنان حضرت، چنانچه ایشان درباره امامزاده مزبور دیدگاه و سخنی برخلاف تصور مردم داشت، مطمئناً در تاریخ میماند. پنجم، اینکه مرقد و بارگاه این امامزاده پیش و پس از حمله مغول یکسره در این شهر با همین نام و نسب برقرار بوده و هیچکس در آن خدشه نکرده است. بنابراین، گزارش حاکم در باب محل قبر امامزاده محروق اطمینان بخشتر از گزارش سیدابوطالب مروزی بهنظر میرسد. از سوی دیگر کتاب اطلس تاریخی ایران - خراسان بزرگ، قول به دفن محمد بن محمد بن زید را در مرو تقویت میکند و مینویسد: «با توجه به اینکه اصل کتاب تاریخ نیشابور وجود ندارد، نمیتوان دریافت که آیا نویسنده اصلی، دفن محمد بن محمد را در آن مکان گزارش داده و یا اینکه در هنگام ترجمه و استنساخ، چنین نسبی ضبط شده است؛ به ویژه که از ترجمه این کتاب نیز به جز مقدار اندکی باقی نمانده است. از سوی دیگر، ابن فندق بیهی (د. ۵۶۵ق) که از تاریخ نیشابور بسیار بهره برده است، مدفون در تلاگرد را محمد بن محمد بن حسین ذیالمدمعة بن زید الشهید میداند که بدون فرزند از دنیا رفته است. [۵۵]
بیهقی، ابن فندق، لباب الانساب، ج۲، ص ۴۴۲.
بنابراین، محمد بن محمد بن زید الشهید در مرو کشته و مدفون شده است.» [۵۶]
رضائی برجکی، اسماعیل، اطلس تاریخی سادات ایران – خراسان بزرگ، ص ۸۰.
براین اساس، اگرچه دفن محمد بن محمد بن زید در نیشابور (که مشهور است) دارای قرائن و شواهد زیادی است، اما ادله دفن ایشان در مرو نیز خالی از قوت نیست؛ لذا نتیجهگیری نهایی در این مسأله را مشکل میسازد و ما از ارائه نظر نهایی حذر میکنیم. ۲.۳ - چگونگی شهادتدر باب چگونگی شهادت امامزاده محروق در میان گزارشهای موجود، هیچجا سخن از سوزانده شدن جنازه او در میان نیست. آنچه در گزارشهای موجود بدان تصریح شده، «مقتول» بودن وی میباشد که در این میان در برخی منابع به قتل وی به وسیله سمّ که منجر به تکه تکه شدن ریه او و خروج آن از حلقوم مبارکش گردیده، تصریح شده است. [۵۷]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۴۴.
[۵۸]
ابن عِنَبَه، جمالالدین بن احمد، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۳۰۰.
[۵۹]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۵۱.
[۶۰]
ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی، ص۲۳۸.
[۶۱]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۶.
تنها در تاریخ حاکم، بیهیچ توضیحی، از او با عنوان «سلطان محمد محروق» یاد شده است. [۶۲]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴.
بنابراین، آنچه در علت توصیف امامزاده محمد به (محروق) گفته میشود صرفاً روایت شفاهی است، (گفتنی است که آقای نظریان از متولیان آستانه مقدسه امام زاده محمد محروق که ظاهراً دستی در تاریخ نیز دارد، اذعان داشت که در علت توصیف این امام زاده به (محروق)، جز روایات شفاهی منبعی وجود ندارد.) لذا این احتمال وجود دارد که در این میان، تصحیف و تبدیلی صورت گرفته باشد؛ به این ترتیب که عنوان «مهروق» (کسی که خونش ریخته شده) به «محروق» تبدیل شده است. تبدیل «هاء» به «حاء» در گویش نیشابوری بی سابقه نیست، چنان که در این گویش به «هوله»، «حوله» و به «هال»، «حال» گفته میشود. بدین ترتیب، عنوان «محروق» (مهروق) با گزارش منابع تاریخی هماهنگ میشود. ۲.۴ - تاریخ شهادتنکته دیگر درباره با امامزاده محمد محروق (مهروق)، سال شهادت وی است. براساس منابع، قیام ابوالسرایا و ابن طباطبا و محمد بن محمد بن زید در آغاز سال ۲۰۰ق یعنی در یازدهم یا شانزدهم ماه محرم شکست خورده است، [۶۳]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۴.
[۶۴]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۴.
[۶۵]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۹.
ابوالسرایا در دهم ماه ربیع الاول (ماه دوم سال ۲۰۰ق) به قتل رسیده و در همین تاریخ، محمد همراه سر ابوالسرایا از عراق به خراسان اعزام شده است. [۶۶]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۴-۵۳۵.
بنابه گزارش ابوالفرج، محمد چهل روز پس از رسیدن نزد مامون در خراسان، به شهادت رسیده است. [۶۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۶.
بنابراین، با محاسبه زمان لازم جهت پیمودن مسیر عراق تا خراسان، میتوان حدس زد که وی در ماه پنجم یا ششم سال ۲۰۰ ق شهید شده است. طبعاً گزارش برخی منابع که شهادت او را در سال ۲۰۲ ق و در سن بیست سالگی دانسته است، [۶۸]
ابن عِنَبَه، جمالالدین بن احمد، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۳۰۰.
صحیح بهنظر نمیرسد.مؤید دیگر برای تعیین شهادت امامزاده محروق (مهروق) در سال ۲۰۰ق، گزارش حاکم نیشابوری مبنی بر زیارت مرقد او توسط امام رضا (علیهالسّلام) است، [۶۹]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴.
و حال آنکه امام رضا (علیهالسّلام) در سال ۲۰۰ق توسط مامون از مدینه به مرو احضار گردیده و در همین سال آن حضرت وارد نیشابور شده [۷۰]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴.
و در سال ۲۰۱ق در مرو و نزد مامون بوده است. [۷۱]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۵.
[۷۲]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۲۶.
بنابراین، زمان زیادی از شهادت محمد در نیشابور نگذشته بوده که امام رضا (علیهالسّلام) مرقد وی را زیارت کرده است.۲.۵ - اندیشه مذهبی محمدمحروقآخرین نکته گفتنی درباره امامزاده محمد این است که او از جمله سادات زیدی مذهب و از ائمه زیدیّه بوده است. [۷۳]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۴.
[۷۴]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۶۵.
[۷۵]
حسینی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۵۱.
[۷۶]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴.
از طرف دیگر، امام رضا (علیهالسّلام) نسبت به رفتار برادرش زید بن موسی بن جعفر (علیهماالسّلام)، معروف به «زید النّار» که در دوره کوتاه پیشرفت قیام ابوالسریا از طرف محمد بن محمد بن زید (محمد محروق) بر ولایت اهواز گمارده شد، [۷۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۵.
موضع هشدار دهنده و توبیخ آمیزی دارد. [۷۸]
شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام)، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۹.
[۷۹]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۶۱.
در عینحال، امام (علیهالسّلام) چنانکه پیش از این ملاحظه شد با لحنی ملایم و اقدامی از سر رافت و رحمت، مرقد محمد را در نیشابور زیارت میکند. [۸۰]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ص۱۳۴.
لذا در اینجا این سؤال مطرح میشود که حقیقتاً اندیشه مذهبی محمد محروق چه بوده و موضع امام (علیهالسّلام) در برابر او چیست؟ و زیارت مرقد وی توسط امام (علیهالسّلام) به چه معنا است؟ تردیدی نیست که امام رضا (علیهالسّلام) مذهب زیدیّه را تایید نمیکند، اما آیا محمد و پیش از او ابن طباطبا (محمد بن ابراهیم حسنی) که رهبری زیدیّه را برعهده گرفتند، زیدی مذهب بودند؛ به اینمعنا که قائل به نظریه زیدیّه در باب امامت بودند و طبعاً امام رضا (علیهالسّلام) را بهعنوان حجت خدا قبول نداشتند؟ ۲.۶ - عقاید رهبران علوی قیام ابوالسرایاقراینی وجود دارد حاکی از این که رهبران علوی این قیام، انحراف عقیدتی نداشتهاند و موضع ائمه (علیهمالسّلام) در برابر قیام ابوالسرایا و ابن طباطبا و محمد محروق نیز مشابه موضع ایشان در برابر قیام زید بن علی (علیهالسّلام) [۸۱]
پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۴۰۷-۴۱۰.
[۸۲]
جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهالسّلام)، ص۳۶۱-۳۶۴.
بوده است که بدون توجه به شرایط شدیداً تقیهآمیز آن عصر برای ائمه معصومین (علیهمالسّلام)، [۸۳]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۷۸.
[۸۴]
امین الاسلام طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۶۰ - ۶۱.
نمیتوان قضاوت و برداشت درستی از موضع ایشان در این زمینه داشت. براساس منابع، ابن طباطبا که محمد محروق جانشین وی شد، مردم را به سوی خود نخوانده، بلکه مردم را به «الرضا من آل محمد و العمل بالکتاب و السنه؛ (شخص پسندیده و مورد قبول از اهل بیت (علیهمالسّلام) و عمل به قرآن و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) » فراخوانده است. [۸۵]
ذهبی، شمسالدین محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۰، ص۲۸۳، به تحقیق شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی.
[۸۶]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۸.
[۸۷]
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۴۴.
[۸۸]
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج۱۰، ص۷۳.
هنگامی که پس از پیروزیهای نخست قیام، ابوالسرایا اقدام به ضرب سکّه نمود، روی سکّههای ضرب شده، تنها این آیه شریفه حک شده بود: «انّ الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص». [۸۹]
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۴۴.
[۹۰]
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، ج۱۰، ص۷۴.
و [۹۱]
صف/سوره۶۱، آیه۴.
بنابراین، هیچ بعید نیست که رهبران قیام از باب تقیه، اعتقاد خویش به امامت امام رضا (علیهالسّلام) و ارتباط معنوی و فکری خود را با آن حضرت، کتمان کرده باشند تا چنانچه قیام ایشان شکست خورد، صدمهای به اساس تشیّع وارد نشود.علاوه براین، ابوالفرج روایاتی را به صورت مسند از امام باقر (علیهالسّلام) و زید بن علی (علیهالسّلام) نقل کرده است که طی آنها قیام ابن طباطبا پیش بینی شده و از او و قیامش با جملههایی به این مضمون که «در ماه جمادی الاولی از سال ۱۹۹ق مردی از ما، در کوفه قیام میکند و مردم با او بیعت میکنند که فرشتگان به او مباهات میکنند»، [۹۲]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۴۸.
تجلیل شده است.بنابه نقل ابن شهرآشوب، امام رضا (علیهالسّلام) نیز به مناسبت تعبیر رؤیای یاسر، خادم حضرت، از قیام ابن طباطبا خبر داده و فرموده است: «مردی از اهلبیت من خروج میکند که هفده روز زمام امور را به دست میگیرد و سپس وفات میکند». چیزی نگذشت که محمد بن ابراهیم (ابن طباطبا) با همراهی ابوالسریا قیام کرد و پس از هفده روز درگذشت. [۹۳]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۶۲.
گرچه در عبارت امام رضا (علیهالسّلام) حمایت صریحی از قیام ابن طباطبا نشده است، لکن اگر به شرایط تقیه آمیز آن عصر توجه کنیم، ردّ نشدن این قیام، خود میتواند نشانه تایید آن باشد، بهویژه آنکه انتساب حضرت ابن طباطبا را به خود با عبارت «مردی از اهلبیت من» خالی از ملاطفت نیست، در حالی که آن حضرت (علیهالسّلام) که از رفتار برادرش زید النار، ناراضی بود، در اعتراض به اقدامات خلاف وی اخوّت خویش را با او نفی کرد و جواب سلامش را نداد. [۹۴]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۶۲.
البته بیان توبیخ آمیز امام (علیهالسّلام) نسبت به زید النّار به عنوان یکی از عاملان محمد محروق مسئلهای موردی است و موضع منفی امام (علیهالسّلام) در برابر زید، به دلیل اقدامات خشونتبار و بیضابطه وی در بصره [۹۵]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۳۵۵.
[۹۶]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۱۰.
[۹۷]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۳۵.
[۹۸]
ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۴، ص۲۴۴.
بوده و به اصل قیام ابن طباطبا و محمد محروق ارتباطی ندارد. حتی از برخی روایات منقول از امام رضا (علیهالسّلام) چنین برمیآید که زید النّار انحراف عقیدتی نیز داشته و به شیعیان و محبّان امام رضا (علیهالسّلام) توهین کرده است. لذا حضرت به وی هشدار میدهد که: یا زید ایّاک ان تهین من تصول به من شیعتنا فیذهب نورک... فان انت اسات الیهم ظلمت نفسک و بطلت حقّک... من خالف دین الله فابرا منه کائناً من کان، من ایّ قبیله کان...«من از هرکس که مخالف دین خدا باشد، برائت و بیزاری میجویم، هرکس و از هر قبیله که باشد». [۹۹]
شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیهالسلام)، ج۲، ص۲۳۵.
[۱۰۰]
حکایت موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، ج۵، ص۴.
۲.۷ - نسببر اساس گفتهی سیداحمد یزدی اردکانی صاحب شجرة الاُولیا، از نسابین مشهور و معتبر، از فرزندان بلافاصله امام زین العابدین (علیهالسلام)، یکی زید شهید است که چهار پسر داشته؛ نخست محمد و دوم یحیی و سوم نیز یحیی ملقب به ابی عیسی و چهارم حسین ملقب به ذی الدمعه که گویند از فرط گریستن از خوف خدا در فرجام زندگی نابینا شده بود و در زهد و تقوی و علم و فضل سرآمد روزگار خویش بهشمار میآمده و کنیه وی ابوعبدالله بوده است و به روایت امام صادق (علیهالسلام)، ذی الدمعه، در سال ۱۳۴ هـ.ق دامن از سرای خاک برگرفته و به عالم باقی شتافته است. از فرزندان وی علی و حسین و یحیی و محمد را نام برده اند، که این محمد، نام مادرش ام ولد مسما به عاتکه، در نیشابور شهید شد و مقبرهاش اینجاست و نبیره اما سجاد (علیهالسلام) میباشد و به «امامزاده محمد محروق» معروف است. ۲.۸ - فرزندان۱. سید رضیالدین سید احمد( از نادر شاه ۱۱۵۷ ح -کریم خان زند ۱۱۹۰ ح) سید رضی الدین (ح- ۱۲۰۳) سیدمیرمحمد ملقب به میرزا کوچک شیخ الاسلامی (فتح علی شاه ۱۲۴۳ -ناصرالدین شاه -۱۲۶۷ محمدعل شاه-۱۲۵۱ )سیداسماعیل شیخ الاسلامی. همسرش غذرا سادات بنت حاج میرزااحمد ۱۲۷۱) فرزند سیدمحمد (مظفرالدین شاه) زهرا بنت میرزا ابوالفضل بهروز - طاهره بنت میرزا محمد ۱۳۳۳)... (خانواده ها شیخ الاسلامی . صالح تهجدی . علامه عسکری و میراسلامی امین تقوی .شکروی . شریعتمدار ساوجی..) ۲. لطیف فرزندش شرف فرزندش مخدوم فرزندش محتشم فرزندش صالح فرزندش محتشم فرزندش محتشم فرزندش الحاج السید المیرزا احمد ساوجی (وفات ربیع اولال سنه ۱۳۰۴ فمری در قبرستان شیخان قم). ۳ - اشخاص مهم خانداناکنون به طور اجمال به معرفی برخی از بزرگان خاندان امامزاده سیدمحمد محروق میپردازیم: ۳.۱ - سیدمیرزا احمد حسینی ساوجیحاج میرزااحمد ساوجی؛ از مشاهیر علما و مشایخ بود. خدمت استاد اعظم حاج ملااحمد نراقی؛ صاحب مستند و مناهج و غیرهما و رئیس مفخّم حاج میرزا مسیح مجتهد طهرانی تحصیل و تکمیل کرد و در سال یک هزار و سیصد و چهار (۱۳۰۴ق) به رحمت ایزدی پیوست». [۱۰۱]
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، چهل سال تاریخ ایران در دوره ناصرالدین شاه.
[۱۰۲]
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، المآثر و الآثار، به کوشش ایرج افشار (تهران، اساطیر، ۱۳۷۴)، ص۲۲۰.
اعتماد السلطنه در منتظم ناصری نیز نام ایشان را با عنوان «حاجی میرزا احمد مجتهد» در شمــار رجال ساوه یاد کرده است. [۱۰۳]
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، منتظم ناصری، ج۲، ص۱۳۰۰.
[۱۰۴]
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، منتظم ناصری، ج۳ ص۲۱۴۵.
منابع دیگر [۱۰۵]
امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۹۵.
[۱۰۶]
آقابزرگ الطهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷.
[۱۰۷]
آقابزرگ الطهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ۱۱۶ش، ص۲۶۱.
[۱۰۸]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۹۴.
همه از این منبع نقل کردهاند. عجیب اینکه علامه تهرانی در طبقات اعلام الشیعه دوبار به معرفی این فقیه و دانشمند پرداخته است:«السید المیرزا احمد الساوجی (۰۰۰-۱۳۰۵)؛ هو السید المیرزا احمد بن محتشم بن محمد صالح الحسینی الساوجی عالم فقیه، کان من تلامیذ العلامة المولی احمد نراقی و المیرزا مسیح الطهرانی و کان یلقّب بشیخ المجتهدین کما فی (المآثرو الآثار) توفّی (۱۳۰۵) و هوالجدّ الامی للعلامة السیّد ابی محمد الساوجی السابق ذکره [۱۰۹]
آقابزرگ الطهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، (مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق)، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷.
»«المیرزا احمد الساوجی (۰۰۰-۱۳۰۵)؛ من مشاهیر علماء عصره و فقهائه ذکره فی (المآثرو الآثار) [۱۱۰]
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان، المآثر و الآثار، ص۱۳۶.
مع التجلیل و الثناء الجزیل و ذکر انّه تلمّذ علی العلامتین المولی احمد النراقی مؤلف (المستند) و المیرزا مسیح الطهرانی و توفّی فی (۱۳۰۵) انتهی (اقول). هو ابو الزوجة العلامة السیدابوالحسن الساوجی المذکور فی [۱۱۱]
آقابزرگ الطهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۷۸.
من هذا الکتاب کما حدّثنی به و رزق منها ولده الفاضل الجلیل الآقا میرزا علی الساوجی المترجم فی (آئینه دانشوران) مع تصویره المشترک المقابل ص۵۶» [۱۱۲]
آقابزرگ الطهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۴۶۰.
مرحوم میرزا احمد ساوجی در این نوشته نسب خود را اینگونه قلم زده است: «احمد شهابالدین بن محتشم بن صالح بن محتشم بن مخدوم بن شریف بن لطیف الحسینی الساوجی». تاریخ ولادت خود را نیز نیمه ماه رجب ۱۲۱۷ نگاشته است. تاریخ وفات او که به قلم یکی از فرزندانش تحریر شده ربیع الاول ۱۳۰۴ است. نکته دیگر اینکه صبیِه ایشان عذرا خانم متعلّقه آیتالله سیداسمـاعیل حسینی ساوجی و صبیّه دیگر سکینه خاتون همسر عالم بزرگ ساوه میرزا مسیح ساوجی بودهاند و صبیّه دیگر که نویسنده نام برده در کودکی از دنیا رفته است. میرزا احمد ساوجی منصب شیخالاسلامی ساوه را بهعهده داشته و پس از درگذشت ایشان این منصب به دامادش سیداسمـاعیل حسینی ساوجی منتقل شده است و نوادگان سیداسمـاعیل حسینی ساوجی به سادات شیخالاسلامی و حسینی شهرت دارند. خاندان این فقیه اکنون با نامهای سادات سبط احمدی و سجادی و رضوانی و حسینی و شیخالاسلامی در تهران و قم و ساوه و دیگر شهرها مشهور هستند. برخی از نوادگان عالم و فاضل ایشان در کتاب آئینه دانشوران با نامهای سیداحمد و سیدعلی سجادی معرفی شده است. [۱۱۳]
ریحان یزدی، سیدعلیرضا، آیینه دانشوران، (قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۷۲) ص۳۷۴-۴۱۶.
آرامگاه میرزا سید احمد حسینی ساوجی در قبرستان شیخان قم در کنار مزار محدث بزرگ شیعه و اصحاب امامان حضرت صادق و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا (علیهمالسلام)؛ زکریا بن ادریس اشعری قمی قرار دارد. لوح نوشته آرامگاه بدین شرح است: [۱۱۴]
مصاحبه با آیتالله سبطاحمدی، ۱۳۹۶/۱۲/۲۲.
«الناس موتی و اهل العلم احیاء، هذا مرقد الشریف و مضجع المنیف للسیّد الجلیل و الحبر النبیل، صاحب نفس الزکیّة و المقامات العلیّة و جامع العلوم العقلیّة و النقلیّة الحاج میرزا احمد الساوجی قدّس سرّه، تاریخ وفاته ربیع الاوّل سنة ۱۳۰۴قمریّة، تاریخ تجدید اللوح شوّال المکرّم ۱۴۱۹قمریّة».(برای مشاهده مصاحبه با آیتالله سیدحسن سبطاحمدی به لینک ذیل مراجعه کنید. ۳.۱.۱ - فرزندان میرزا احمدفرزندان الحاج السید المیرزا احمد ساوجی ( تولد ۱۱۹۱ ق- و ۱۳۰۳ ق) ۱- سیدابوالحسن ۲- سیدداود ۳- سیدرضا ۴- سیدعبدالحسین ۵- سیدعلی ۶- سیده عذرا همسر سیداسماعیل شیخ الاسلامی مادر آقا علامه عسکری، آقا تهجدی، شیخ الاسلامی. ۳.۲ - میرزا عبدالله رضوانیحاج میرزا سیدعبدالله رضوانی فرزند سیدداود فرزند حاج میزرا احمد ساوجی در یوم سهشنبه هفتم ماه صفر المظفر سال ۱۲۷۹ قمری در ساوه متولد و در تاریخ پنجشنبه بیست و هشتم شهر رمضان سال ۱۳۵۶ در سن ۷۸ سالگی وفات و در قم در ابن بابویه دفن شد. ۳.۳ - سیدمحمد بن اسماعیل شیخالاسلام ساوجیمرحوم آیتالله سیدمحمد بن اسماعیل حسینی ساوجی (شیخالاسلام ساوجی) عالمی فقیه و پرهیزگار بود. ایشان سالیان متمادی ملازم و همراه عالم ربانی عابد زاهد حضرت آیتالله سیدمرتضی کشمیری (رحمةالله) بود و از شدت ارادتی که به این استاد بزرگوار داشت بعد از وفات ایشان نام فرزندش را مرتضی گذاشت. ایشان پس از تعلّم علوم دینی و تحصیل کمالات و استفاده از علمای نجف به شهر سامرا (که پس از نجف یکی از مراکز علمی بود) هجرت کردند. حضرت آیتالله میرزا محمد تهرانی (که از علمای بزرگ شهر سامرا بود) وقتی کوششها و تلاشهای علمی ایشان را میبیند دخترش را به ازدواج سیدمحمد در میآورد [ که حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای سیدهادی و سیدمرتضی میباشد] برادر بزرگتر سیدهادی در حدود سال ۱۳۳۶ه. ق و در حدود ۶ سالگی در اثر بیماری وبا در راه کربلا به نجف از دنیا رفت.سرانجام این عالم ربانی و خدمتگزار (زمانی که برای بهره گرفتن از زیارت مخصوص امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به نجف آمده بود) در نجف بیمار شده و در تاریخ بیست و پنجم ذیحجةالحرام ۱۳۳۳ه. ق وفات نمودند. بدن مبارکشان را پس از غسل و طواف به وادی السلام منتقل کرده و در کنار قبر پدر بزرگوارشان (جنب قبر حضرت هود و حضرت صالح (علینبیناوآلهعلیهماالسلام)) دفن نمودند. ۳.۴ - علامه عسکریاستاد علامه سیدمرتضی عسکری پژوهشگر تاریخ اسلام و حدیثشناس و رئیس دانشگاه اصول دین، در هشتم جمادی الثانی سال ۱۳۳۲ ق در شهر سامراء متولد شد و سپس در حوزه علمیه سامراء بهتحصیل پرداخت. خانواده او، روحانی و ایرانی الاصل و اهل ساوه بودند. جدّ او آیتاللّه میرزا محمّد شریف عسکری تهرانی (معروف به خاتمهی محدثین) بود. وی، سیره این صالح را سرمشق خود کرد تا روزی شیوه سلف را احیا کند و تداوم بخشد و اینگونه بود که شد آنچه که شد: علامهای شهیر در دوران معاصر. وی در محرم سال ۱۳۵۰ ق به شهر مقدس قم هجرت کرد. در این شهر دروس سطح اصول و فقه را نزد آیتالله مرعشی نجفی (رحمةالله) و آیتالله حاج شیخ محمدحسین شریعتمداری ساوجی تلمذ کرد. از دیگر اساتیدی که ایشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفیق یافت، عبارتند از: مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی (ره) در کلام و عقاید، حاج میرزاخلیل کمرهای در علم تفسیر، آیتالله حاج شیخ مهدی شهید (پایین شهری) در علم اخلاق و تهذیب نفس. وی علاوه بر بررسی کتب شیعه با تکیه بر کتاب و سنت، احادیث و روایات اهلسنت را مورد بررسی قرار داده است. از مجموع امتیازات انسان، اصالت و نجابت و حَسَب و نَسَب پاک جایگاه ویژهای دارد. از همین رو پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به پاکدامنی خاندانش افتخار میکرد و میفرمود: «لم یزل الله تعالی ینقلنی من اصلاب الطاهرین الی الارحام المطهرات حتی اخرجنی الی عالمکم هذا». پیوسته خداوند متعال مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل کرده تا اینکه به عالم شما پا نهادم.استاد علامه عسکری نیز از این امتیاز ویژه برخوردار بوده و چنانچه برخی تراجمنویسان (نظیر حاج آقا بزرگ تهرانی) آوردهاند پدران ایشان عالمان بزرگ و پرهیزگاری بودند که نسل در نسل در خدمت به دین و مکتب تشیّع به سر بردهاند و در تربیت و هدایت مردم به سمت مکتب اهلبیت (علیهمالسّلام) کوششهای فراوانی نمودند. قبل از عصر صفوی در شهر ساوه مذهب تسنن حکومت میکرد و مردم آن دیار به مکتب خلفا معتقد بوده و بر آن تعصب داشتند. بعد از آن عصر آنگاه که اجداد ایشان به آن دیار منتقل شدند رفته رفته مردم به مذهب حق جعفری گرایش یافتند. این خاندان قرنها در شهر سبزوار سکونت داشتند و بعدها به ساوه آمدند و سمت شیخالاسلام آن ناحیه را عهدهدار شدند. ۳.۵ - شیخ اسداللّه مجتهدی ساوهایاسداللّه مجتهدی ساوهای از علماء و دانشمندان ساوه میباشند. وی در ساوه متولد و برای تحصیل به قم مهاجرت نموده و از محضر مرحوم آیتاللّه حائری و آیات دیگر قم استفاده و در حدود ۱۳۶۷ قمری به ساوه مراجعت و به اقامه جماعت و سایر خدمات دینی پرداخته تا مبتلا به سکته شده و چند سالی در بستر کسالت افتاده تا به اجل محتوم و موعود از دنیا رفته است. فرزند ارجمندش حاج شیخ محمود ساوجی مدتها در قم از محضر آیات عظام مرحوم خوانساری استفاده کرده و بعد به نجف مشرف و چندی هم از محضر مرحوم آیتاللّه حاج میرزا عبدالهادی شیرازی و دیگران بهرهمند شده آنگاه به ایران مراجعت و رحل اقامت در تهران افکنده است. [۱۱۵]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۵.
۳.۶ - سیدمحمدصالح بن علی تهجدی ساوهایآیتاللّه محمدصالح بن آیتاللّه میرزا سیدعلی تهجدی ساوهای از علماء معاصر شهرستان ساوه میباشد. وی در سال ۱۳۱۹ شمسی در ساوه متولد شده و در بیت علم و سیادت پرورش یافته و در سال ۱۳۲۹ شمسی برای تحصیل علوم دینی و نیل به درجه اجتهاد و مقامات علمی با مرحوم والد خود عازم نجف اشرف شدند. و مدت بیست و دو سال در حوزه نجف اشرف و مکتب علی (علیهالسلام) به فراگرفتن و تدریس علوم مشغول بوده و از محضر آیات عظام و مراجع تقلید مانند مرحوم آیتاللّه حکیم و آیتاللّه خوئی و سایر اساتید بزرگ استفاده کرد. در سال ۱۳۵۱ شمسی به دعوت اهالی ساوه که در ضمن طومارهای بزرگ از مراجع تقلید خواسته بودند نامبرده را مجبور نمودند که به ساوه بیایند، به ایران مراجعت نموده و فعلا در این شهرستان مشغول انجام امور مذهبی و امامت مسجد جامع و مورد احترام مردم ساوه میباشند. (برای مشاهده مصاحبه با آیتالله تهجدی به لینک ذیل مراجعه کنید. [۱۱۶]
مصاحبه با آیتالله تهجدی، ۱۳۹۷/۰۱/۰۹.
)گروه پژوهشی ویکیفقه؛ محمد شرافت. ۴ - پانویس
۵ - منبعگروه پژوهشی ویکیفقه. ردههای این صفحه : امام زادگان | امام زادگان ایران
|