تغیر مسیر یافته از - الکاشف
زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه
 

تفسیر الکاشف (کتاب)





تفسیر الکاشف اثر علامه شیخ محمدجواد مغنیه از بزرگترین علمای لبنان و دانش آموخته از حوزه علمیه نجف اشرف است. الکاشف در ۷ جلد به زبان عربی شامل تمام قرآن و نسبتا به اختصار به شیوه تحلیلی و اقناعی و با عنایت به تقریب بین مذاهب اسلامی، به دوستداران قرآن، عرضه شده است.
مغنیه مفاهیم قرآن را با بیانی موجز و متناسب با مقتضیات زمان و با عباراتی زیبا و محکم و دلایلی متین و معقول بیان کرده است. روش تفسیر وی روش اقناعی است، اقناع مخاطب به اینکه دین با جمیع اصول و فروعش و سایر تعالیمش، خیر انسان و کرامت و سعادت او را هدف قرار داده است.



۱ - معرفی اجمالی مؤلف



تفسیر الکاشف اثر نویسنده مشهور، علامه شیخ محمدجواد مغنیه (۱۴۰۰ - ۱۳۲۲)، از بزرگترین علمای لبنان و دانش آموخته از حوزه علمیه نجف اشرف است. وی در لبنان به‌عنوان قاضی شرع تعیین شد و سپس به سمت مستشار دادگاه عالی و بعد از آن به‌عنوان نایب رئیس آن دادگاه انتخاب گردید. پس از مدتی ریاست آن دادگاه به وی پیشنهاد شد ولی او نپذیرفت و از کار کناره‌گیری نمود و به تالیف و تدوین کتاب پرداخت و تالیفات فراوان ارزشمند و معتبری به رشته تحریر درآورد که از مهمترین آنها همین تفسیر گرانقدر است (در هفت جلد) که چندین بار به چاپ رسیده است.
شیخ مغنیه از منادیان تقریب بین مذاهب اسلامی بود و رساله‌ها و مقالات مفید فراوانی در مجله رسالة الاسلام در این خصوص نوشته است.

۲ - معرفی اجمالی کتاب



تفسیر وی سبکی جدید دارد و با نیازهای جامعه اسلامی در عصر کنونی متناسب است و به‌خوبی از عهده انجام این رسالت بر آمده و مفاهیم قرآن را با بیانی موجز و متناسب با مقتضیات زمان و با عباراتی زیبا و محکم و دلایلی متین و معقول بیان کرده است؛ بدون اینکه از دستاوردهای مفسران گذشته و معاصر غفلت ورزد. خلاصه اینکه این اثر، تفسیری جامع و کامل و پاسخگو به پرسش‌های نسل جدید است. خداوند به مولف بزرگوارش پاداش نیکو عنایت فرماید.
تفسیر دیگری به همین نام (الکاشف) به زبان فارسی و با همکاری استاد سیدمحمدباقر حجتی و استاد عبدالکریم شیرازی (که هر دو از اساتید دانشگاه تهران هستند) در دوازده جلد نوشته شده و از سال ۱۴۰۴ تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است.
این تفسیر، ترسیمی از چهره موزون سوره‌های قرآن و روابط آیات است و شیوه جدیدی را برای تبیین آیات برگزیده است. در آغاز هر سوره (و برخی آیات مهم)، پس از توضیحی عام درباره سوره و چگونگی نام آن، مطالب اساسی و پیام اصلی سوره یا آیه زیر عنوانی آمده است. سپس به توضیحات و دسته بندیهای موضوعی پرداخته شده و در مواردی جهت ترسیم بیشتر مطالب از عکس و نقشه استفاده شده است. مولفان همبستگی آیات هر سوره را در تفسیر مهم دانسته‌اند و برای بیان و توضیح مطالب، روش تفسیر قرآن به قرآن را (که در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن تاکید شده است) به‌کار گرفته‌اند. این تفسیر، با نیاز دانشجویان دانشگاه‌ها نیز متناسب است و مولفان کوشیده‌اند اطلاعات قرآنی مورد نیاز نسل جدید را که دستیابی به آنها در تفاسیر گذشته مشکل است، در اختیار آنان بگذارند که در این راه هم موفق بوده‌اند. خداوند به آنان جزای خیر دهد.

۳ - انگیزه نگارش



وی درباره انگیزه تألیف این کتاب می گوید: «تفسیر نویسی هنری است که در شرایط زمانی و مکانی خاص شکل می گیرد. بدین روی، تفسیر قرآن، با اختلاف زمان‌ها و دگرگونی شرایط دگرگون خواهد شد».
مغنیه هدف اصلی خود را از ارائه تفسیر کاشف، بر طرف کردن نیاز مسلمانان به فهم کتاب الهی در جهت هدایت انسان و نجات از ضلالت و گمراهی. به همین‌جهت شیوه تربیتی و ارشادی را در تفسیر خودی لحاظ نموده است. در ادامه هدفش را پاسخ‌گویی به نیازهای جهان معاصر و اقناع نسل جدید می‌داند که از آن تعبیر به «لون اقناعی» می‌کند. منظور وی از این اصطلاح قانع کردن خواننده و پاسخ دادن به شبهات و اشکالات عصر است.
ایشان در مقدمه خود، درباره نسل جدید و علت عدم اهتمام آنها به دین و علاج آن، پیشنهاد اهمیت دادن به آموزش قرآن، حفظ و تفسیر آن را به عنوان پایه اساسی درمان مطرح می‌کند. و در مرحله بعد توضیح و تبیین حقایق دینی، متناسب با فهم نسل جدید و پیوند دادن قرآن با زندگی انسانی را لازم می‌داند.
ایشان در باب مفسر و تفسیر می‌نویسد: یکی از مقدمات مورد نیاز تفسیر، درک مفاهیم قرآنی با تمام وجود از طرف مفسر و ایمان عمیق به آنهاست. و خواستار پیشرفت و بیان جدید در تفسیر است. ایشان معتقد است دعوت قرآن، دعوت به حیات انسان‌ها است به همین‌جهت قرآن به عنوان کتاب دین و هدایت است، کتاب اصلاح و تشریع و دعوت انسانها به امن و آسایش دنیوی و اخروی.

۴ - روش تفسیر



روش مفسر این‌گونه است که در آغاز، واژه های مشکل را معنا می‌کند، سپس اعراب و نکات ادبی را توضیح می دهد و آن‌گاه به معنای آیه و پیام آن می پردازد. وی اهتمام تمام به کمک گرفتن از آیات دیگر و احادیث متقن اهل‌بیت عصمت (علیهم‌السلام) دارد و بحث‌های موضوعی پیرامون آیه را طرح می‌کند.
ایشان در مقدمه خود محورهای اساسی روش خود را این‌چنین ترسیم می‌نماید:
روش ادبی و اعجاز بیانی و ... نخواهم داشت. روش تفسیر من روش اقناعی است، اقناع مخاطب به اینکه دین با جمیع اصول و فروعش و سایر تعالیمش، خیر انسان و کرامت و سعادت او را هدف قرار داده است. کسی‌که از این مسیر منحرف شود از حقایق دین و راه حیات مستقیم به دور شده است. هدفم رساندن و رسیدن به این راه و شرح روان و بسیط و واضح که مخاطب، آن را به راحتی با هر سطحی بفهمد. و متعرض مطالب دیگر تفسیر نیز شده‌ام، بحث‌هایی نظیر جبر و اختیار، هدایت و ضلالت، عصمت- لغت و اعراب را مطرح نموده‌ام، اما علم بدیع و بیان را به خاطر کشاف زمخشری و البحر المحیط ابوحیان، متعرض نشده‌ام.
از اسرائیلیات پرهیز کرده‌ام، شان نزول را اکثر متعرض نشدم و خود را مشغول بیان تناسب بین آیات ننمودم زیرا قرآن به‌تدریج نازل شده است، قرآن کتاب فنی نیست بلکه کتاب وعظ و هدایت خواهد بود.
در تفسیر آیات و بیان مراد از آیه به سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تکیه کرده‌ام، در صورت نبودن حدیثی از سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ظاهر آیه و سیاق آن تکیه کرده‌ام
اگر آیه دومی در معنای آیه اول بیاید و واضح‌تر از آن باشد، هر دو را با هم تفسیر نموده‌ام. اگر ظاهر لفظ با حکم بدیهی عقل معارض شود، لفظ را بر وجهی که با آن حکم هماهنگ شود، تفسیر نمودم. اگر ظاهر لفظ با اجماع مسلمین در همه عصرها تعارض داشته باشد، ظاهر لفظ را مطابق حکم مجمع علیه تبیین کردم، مانند «اذا تدانیتم...» و استجاب کتابت دین.
در اقوال مفسرین حجت قاطع ندیدم، و آنها را به عنوان مرجح آورده‌ام، اقوال آنها راه را برای تفهیم و تفهم معانی آیه سهل می‌نماید.
بنابراین می‌توان گفت تفسیر الکاشف، سبکی جدید دارد و با نیازهای جامعه اسلامی در عصر کنونی متناسب است و به‌خوبی از عهده انجام این رسالت بر آمده و مفاهیم قرآن را با بیانی موجز و متناسب با مقتضیات زمان و با عباراتی زیبا و محکم و دلایلی متین و معقول بیان کرده است، بدون اینکه از دست آوردهای مفسران گذشته و معاصر غفلت ورزد.
در شیوه ورود و خروج به مطالب، تفسیر را با استعاذه آغاز می‌کند و آن را تبیین می‌نماید. در ابتدای سوره‌ها به نزول مکی یا مدنی بودن، اسماء آنها اشاره دارد، سپس به مقاطع آیات می‌پردازد. وجهه ادبی الفاظ و مقاطع را با استفاده از آیات دیگر بیان می‌دارد. هنگام توضیح آیات از روایات کمک می‌گیرد و به اختلاف قرائت اشاره دارد.

۵ - محتوای کتاب



بدلیل هدف، اقناعی بودن برای نسل حاضر، سؤال و جوابهای مطرح شده در عصر جدید را بیان می‌کند، مانند رابطه قرآن با علم و می‌نویسد: که قرآن کتاب بیان علم نیست بلکه کتاب هدایت و اخلاق و شریعت است و اشاره‌های علمی را بدین‌منظور داشته است و نسبت به تفسیر علمی و تطبیق آیات بر فرضیه‌های علمی معترض است. از همین باب کلام فلاسفه جدید مانند ژان پل سارتر را نقل و بحث می‌کند.

۵.۱ - مباحث اعتقادی


بحث طرق معرفت انسان و دیدگاه طبیعیون در خلقت نسبیت فهم قرآن تصادفی بودن هستی و دیگر بحث‌های اعتقادی را خوب بررسی می‌کند مانند، توحید، نبوت، معجزات، اعجاز قرآن، عصمت ذیل آیه ۳۵- ۳۸ سوره بقره. و به مشکلات فکری مانند جبر و اختیار، شفاعت، رؤیت خدا می‌پردازد.
بحث‌های موضوعی را کوتاه مطرح می‌نماید، مانند الهدی و الضلال ذیل آیات ۲۶- ۲۷ بقره.

۵.۲ - بیان پیام آیات


پیام‌های آیات را به‌عنوان «درس بلیغ» در برخی مقاطع عنوان می‌دارد، ذیل آیه ۳۰- ۳۲ بقره. قرآن و سیاسة الحرب را در ذیل آیات ۳۲ تا ۳۸ سوره محمد متعرض می‌شود.

۵.۳ - اشاره به عقاید اهل کتاب


بدلیل محیط جغرافیایی و فکری مفسر که در ارتباط مستمر با اهل کتاب بوده، در جای جای تفسیر به آنها و عقاید و کتاب‌هایشان اشاراتی دارد. از قبیل اشاره به اناجیل اربعه در ذیل «یومنون بما انزل الیک» در سوره بقره. اشاره‌ای مختصر نیز به بحث‌های تاریخی مانند تاریخ یهود ذیل آیات ۴۰- ۴۶ بقره تحت عنوان «محمد و یهود المدینه»، دارد. تحریف تورات و تحریف انجیل را در ذیل آیات ۱ تا ۶ صفمطرح می‌دارد.

۵.۴ - نقد عقاید فرق


به عقاید مختلف اشاره دارد و به نقل و نقد برخی معتقدات آنها می‌پردازد، مانند صوفیه ذیل آیه ۲۸۲- ۲۸۳ بقره. در بحث‌های علوم قرآنی نیز به تناسب مجال، وارد می‌شود مانند بحث نسخ ذیل آیه ۱۰۶ و ۱۰۷ بقره.

۵.۵ - نقل قول از سایر تفاسیر


به اقوال مفسرین اهتمام می‌ورزد و از تفاسیر مختلف نقل قول می‌نماید، از جمله از صاحب المنار و شیخ محمد عبده که در برخی امور به نقد آنان نیز می‌پردازد. از مجمع البیان، مفاتیح الغیب فخر رازی، استفاده می‌نماید. گاهی به‌طور کلی به‌عناوین تفاسیر اشاره دارد.
روایات منقوله از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) از طریق محدثین شیعه را مورد توجه قرار می‌دهد، اما مصدر آنان را ذکر نمی‌کند و با تعابیر «نقل عنه»، «و فی الحدیث»، «نقل مجمع البیان» و امثال آن، یادآور روایات می‌شود.

۵.۶ - توجه به آیات الاحکام


آیات احکام را نیز مورد توجه قرار داده، برخی احکام فقهی را متعرض می‌شود مانند: احکام مساجد ذیل آیه ۱۱۴ بقره، التجاء الجانی الی الحرم ذیل ۱۲۵- ۱۲۶ بقره،که ضمن آن به طور مختصر به اقوال اهل‌سنت نیز می‌پردازد. بحث تقلید و اجتهاد را ذیل آیه ۱۶۵- ۱۷۰ بقره به‌طور نسبتا مفصل مطرح می‌نماید. در مواردی که ذهن مخاطبین را به‌خود مشغول کرده باشد تفصیل بیشتری می‌دهند، مانند زن و مرد در شریعت اسلامی.

۵.۷ - طرح عناوین مشترک در آیات


در پایان می‌توان گفت: ایشان سه عنوان مشترک اللغة، الاعراب و المعنی را در همه آیات، مطرح می‌نماید. یادآوری می‌شود که درباره تفسیر قرآن معتقدند که مفسر، کاری بس دشوار را انجام می‌دهد زیرا در صدد کشف اراده الهی از ورای الفاظ قرآنی است، اما تفسیر او در واقع کشف اراده الهی از زاویه فهم و تصور خود اوست، به مانند فقیه که استنباط او از احکام بر اساس اطلاعات و واقعیت موجود الفاظ روایات و قرائن است، ممکن است، به اصل آن نرسد و در آن مخطا باشد ولی در هر صورت بر عملیات فکری و عملی خود ماجور خواهد بود.

۶ - نسخه شناسی



تفسیر الکاشف از تاریخ تالیف خود (۱۳۹۰ ه ۱۹۷۰ م) بارها توسط انتشارات مختلف در بیروت و ایران به‌چاپ رسیده است. دارالعلم للملایین بیروت در ۷ مجلد در سال ۱۹۸۱ میلادی چاپ دوم آن را ارائه داد.
نسخه حاضر توسط مؤسسه دارالکتاب الاسلامی در قطع وزیری به سال ۱۴۲۴ ه مطابق با ۲۰۰۳ میلادی به عنوان چاپ اول در ایران، تهران، بصورت ۷ جلد به بازار عرضه گردید. شابک مجموعه ۷ جلدی: ۹- ۰۸۵- ۴۶۵- ۹۶۴: NBSI
شابک جلد اول: ۷- ۰۸۶- ۴۶۵- ۹۶۴ «نام کامل مؤسسه ناشر دارالکتب العربی- مکتبة الصدر».

۷ - فهرست منابع



۱. مجلدات هفتگانه الکاشف و مقدمه مفسر.
۲. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش خرمشاهی ج۲ ص۲۱۲۵.
۳. طبقات مفسران شیعه، عقیقی بخشایشی، ج۵ ص۷۲.
۴. المفسرون حیاتهم و منهجهم، سیدمحمدعلی ایازی، ص۵۶۸.

۸ - پانویس


 
۱. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۳۴، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۲. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۴۳، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۳. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۴۱، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۴. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۴۵، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۵. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول، ج۱ ص۵۹.    
۶. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۶۶، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۷. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۶۵، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۸. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۸۶، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۳۸.    
۱۰. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۷۰، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۱۲. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۸۱، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۳۰.    
۱۴. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۷ ص۷۸، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۱۵. محمد/سوره۴۷، آیه۳۲.    
۱۶. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۴۸-۴۹، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۴۰.    
۱۸. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۹۱، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۱۹. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۷ ص۳۱۴، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۲۰. صف/سوره۶۱، آیه۱.    
۲۱. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۴۵۰، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۰۶.    
۲۴. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۱۶۸، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۲۶. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۲۰۰، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۲۵.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۱۶۵.    
۲۹. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۲۵۶ به بعد، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    
۳۰. مغنیه، محمدجواد، الکاشف، ج۱ ص۳۴۱، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق، چاپ اول.    


۹ - منبع



معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۵۰۴-۵۰۵.    
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.