زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

الانساب (صحاری)





«الانساب (لصحاری)»، تالیف سلمة بن مسلم عوتبی صحاری ، مشهور به ابو منذر ، مورخ و نسب شناس معروف، در دو مجلد و به زبان عربی می‌باشد.


۱ - معرفی اجمالی



در تحدید عصر وی اختلاف شده است و ابن حزم اندلسی او را از علمای قرن پنجم و اوایل قرن ششم می‌داند. موضوع کتاب، معرفی انساب و قبایل عرب است و اخبار و اشعار فراوانی نیز در آن ذکر شده است.

۲ - ساختار کتاب



در ابتدای اثر، مقدمه‌ای به قلم محقق آمده است که در باره علم نسب شناسی و جایگاه آن نزد اعراب سخن رفته است. شرح حال نویسنده به قلم سلطان بن مبارک بن حمد الشیبانی مطلب دیگری است که در این چاپ آمده است. در ادامه، مقدمه‌ای به قلم محقق کتاب، محمد احسان النص ذکر شده که در آن به شرح مطالب و مصادر و مخطوطات اثر پرداخته است. متن اثر از تبویب و فصل بندی برخوردار نبوده و مطالب، همانند بسیاری از کتب انساب به صورت سلسله وار ذکر شده است.

۳ - گزارش محتوا



نسب شناسی و به اصطلاح شجره نگاری یا ( التشجیر ) در میان اعراب، دارای سابقه‌ای دیرین است و به پیش از اسلام بازمی گردد. پیامبر اکرم -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم-و اصحاب نیز به تعلیم نسب و شناخت انساب عرب تشویق می‌کرده‌اند و لذا کتب فراوانی در این زمینه به رشته تحریر درآمده است.
بنای نویسنده، بر اختصار و ایجاز بوده است و به گفته خودش اگر بنای بر استقصای انساب داشت، مطالب کتاب طولانی می‌شد.

۳.۱ - فایده کتب انساب


نویسنده، معتقد است که کتب انساب برای طالبان علم و فقه از دیگر کتاب‌ها مفیدتر است، چرا که طالبان علم و حدیث ، اگر به علم نسب شناسی آگاه باشند، چنانچه نام شخصی، تصحیف شده شده باشد، به راحتی از آن نمی‌گذرند، بلکه در پی رد و انکار برمی آیند و صورت درست آن را می‌آورند.
متن کتاب، با خلقت باد و آب و مکان کعبه و آسمان‌ها و زمین و ملائکه و اجنه آغاز شده است. نامیدن ملائکه به این نام و خلقت آنها از نور و قدرت آنها بر ظهور به صور مختلف، از مطالبی خواندنی این بخش است. در باره ابلیس نیز مطالب مفیدی در باره چگونگی آزمایش او و نافرمانی اش و تحولش به شیطان و نیز زوجه و ذریه او و مهلت دادن به او تا روز قیامت آمده است.
در بخش‌های بعدی در رابطه با جن و آدم علیه‌السّلام نیز عناوین «سبب تسمیه»، «چگونگی خلقت»، «آزمایش» و... دیده می‌شود. ذکر هبوط آدم و حوا، از دیگر مطالبی است که در اخبار مورد توجه بوده است و نویسنده نیز به بخشی از آنها اشاره کرده است.
ذکر اولاد آدم و عدد و اسامی آنها، مطالب بعدی کتاب است. شیث بن آدم کسی است که پس از پدر ، خانه کعبه را تجدید بنا نمود و نسل آدم -علیه‌السّلام -نیز از وی ادامه یافت.

۳.۲ - داستان نوح


از بخش‌های مفصل دیگری که نویسنده لازم دیده است که بیشتر به جزئیات آن بپردازد، داستان نوح و طوفان و کشتی و حیواناتی است که در آن سوار شده‌اند. بخش‌های مرتبط با این بخش که در ادامه آمده است، ذکر فرزندان نوح -علیه‌السّلام -و اقوامی است که از نسل آنها به جای مانده است. در این بین، اعراب، از نسل سام بن نوح می‌باشند. ذکر انبیای دیگر، مانند هود و قصه قوم عاد و هلاکت آنها، صالح -علیه‌السّلام -و نافرمانی و هلاکت قومش نیز در ادامه آمده است.
در صفحه ۱۰۰ کتاب، نویسنده، خطبه آغاز کتاب را ذکر کرده است و این، بدین معناست که مطالب پیشین به منزله مقدمه ورود به بحث می‌باشد. او، پس از حمد و سپاس خداوند و صلوات بر نبی مکرم اسلام و عترت طاهرینش، می‌گوید: من، این کتاب را تنظیم نمودم و در آن، انساب عرب و متشعب شدن قبایل آن و افتراق قبایل معد و قحطان را جمع کردم.

۳.۳ - طبقات انساب عرب


وی، سپس از طبقات انساب عرب که عبارت است از: شعب ، قبیله ، عماره ، بطن ، فخذ و فصیله یاد می‌کند و به ذکر نمونه‌هایی از هر کدام، همراه با وجه تسمیه هر یک از اصطلاحات مزبور می‌پردازد؛ مثلا مضر شعب است و شعب، بدین سبب به این نام خوانده می‌شود که قبایل از آن منشعب می‌گردد.
نویسنده، انساب را با ذکر نسب یعرب بن قحطان آغاز کرده است، چرا که نبی اکرم- صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم- از نسل اوست و وی اولین کسی است که به عربی تکلم کرده است. پس از آن در شناخت شعوب و قبایل عرب، از منابع مختلف مطالب خوبی ارائه شده است و اولاد حضرت نوح و حضرت ابراهیم - علیه‌السّلام -و تشعب آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

۳.۴ - اشعار مناسب با وقایع تاریخی


نقل اشعار مناسب با وقایع تاریخی، سنتی رایج در تاریخ نگاری مسلمانان بوده است. ابو منذر نیز به پیروی از آن، اهتمام ویژه‌ای به جمع اشعار مناسب با وقایع تاریخی از شعرا و بزرگان عهد ، داشته است و بخش عمده‌ای از کتاب را اشعار تشکیل می‌دهد.
در جلد اول کتاب، علاوه بر مطالب فوق، انساب قحطانیه ، حمیر ، مذحج ، کهلان و کنده و بطون آنها و ملوک و... به تفصیل آمده است.
مفهوم عرب بر دو نیای بزرگ قحطان و عدنان متمرکز می‌شود. از آن جا که نسبت تمام مردمان به آدم برمی گردد، این دو نیا نیز باید دست کم ارتباطی دور با آدم داشته باشند. ارتباط نزدیک تر به این بستگی دارد که آیا اسماعیل که نیای عدنان شناخته شده، نیای قحطان نیز می‌باشد؟ نظر رایج، چنین نسبتی را برای قحطان که مسیر مفروض آن از سام بن نوح به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته، رد می‌کند. فرزندان قحطان عموما عرب اصیل (عرب عاربه یا عرباء) نامیده می‌شوند و فرزندان عدنان، عرب غیر اصیل (عرب متعربه یا مستعربه)؛ هر چند، عدم قطعیت این طبقه بندی با وجود طبقه بندی‌های دیگر آشکار شده است.
در هر صورت، به وضوح، قحطان نسبت به عدنان دارای هویت عربی خالص تری است. فرزندان قحطان، عرب‌های جنوبی هستند؛ یعنی قبایل یمن که آن طور که گفته می‌شود، به گوشه جنوب غربی این شبه جزیره منسوب هستند؛ در حالی که فرزندان عدنان، عرب‌های شمالی‌اند که گفته شده اولین بار در نیمه شمالی این شبه جزیره ظهور یافته‌اند.

۳.۵ - انساب کهلان


در جلد دوم کتاب، ابتدا، ادامه انساب کهلان و سپس انساب ازد ، اوس ، خزرج ، غامد و مطالب تاریخی مختلفی از هجرت‌ها و پراکندگی اولاد آنها در سرزمین‌های مختلف ذکر شده است.
مردمان حکومت‌های باستانی عربی جنوب ، سابئین ، مینائین و دیگر موارد، فرزندان « حمیر » محسوب می‌شوند؛ به طوری که حمیر، در زبان عربی، لغت جامعی است که تمدن این دولت‌ها را در بر می‌گیرد. تعداد کمی از کسانی که بی قید و شرط، به عنوان فرزندان حمیر شناخته شده‌اند، نقش مهمی در طول دوره اسلامی بازی کردند، ولی تا آن زمان، فرزندان کهلان همچون طی ، مذحج ، همدان و ازد بودند که در کانون توجهات قرار داشتند. در زیر مجموعه‌های ازد، دو قبیله اوس و خزرج وجود داشتند که از ساکنان مدینه بودند و بعدها در زمان اسلام به انصار پیامبر معروف شدند. قبایل لحم، قسان ، کنده و دیگر قبایل کهلان، مدت‌ها قبل از ظهور اسلام در شمال و مرکز، به طور کامل استقرار یافتند.
قبایل عنزه ، عبد القیس ، النمر ، تقلب و گروه قدرت مند بکر بن وائل ، از قبیله ربیعه منشا می‌گیرند. مدت‌ها پیش از اسلام، قبایل اصیل مضر و ربیعه از بین رفتند؛ اولین مردمان مضر به سوی قلمرویی در رود فرات حرکت کردند که بعدا دیار مضر نامیده شد و نیز اولین مردمان ربیعه به قلمرویی در رود دجله که بعدا دیار ربیعه خوانده شد، مهاجرت کردند؛ در عین حال، بسیاری از انشعابات آنها در شبه جزیره باقی ماندند.
ابی منذر ، نخست، نسب هر قبیله را زیر عناوین اصلی و کلی مطرح می‌کند، سپس تحت عناوین فرعی به تقسیم عشایر و طوایف همان قبایل می‌پردازد. در این میان، چنانچه قبیله‌ای یا افراد آن، در میادین سیاسی، نظامی و یا ادبی، نقش حساسی را ایفا کرده باشند، آنان را برجسته کرده و در باره شان توضیح می‌دهد؛ بدین ترتیب، حجم شرح حال افراد و قبایل با توجه به نقش آنان در رویدادهای هر عصر، می‌تواند کم یا زیاد گردد. ویژگی عمومی ابو منذر در ذکر شرح حال اشخاص چنین است که نخست به ذکر نسب شخص و معرفی پدر و مادر او و احیانا تاریخ تولدش می‌پردازد و آن گاه در باره اخبار، کارها و روابط او با بزرگان عصر سخن می‌گوید، سپس به وفات شخص، تعداد بازماندگان او و اشعاری می‌پردازد که در باره وی سروده شده است.

۴ - وضعیت کتاب



مصحح، در ارائه هرچه بهتر کتاب تلاش فراوان کرده است. او، در تصحیح، از هفت نسخه بهره گرفته و اختلاف نسخه‌های خطی را در پاورقی‌ها بازگفته و تعلیقات و توضیحات سودمند بسیاری بر آن افزوده است و در مجموع، تصحیح مفید و کارآمدی ارائه کرده است. فهارس، در انتهای جلد دوم ذکر شده که عبارت است از:
۱. آیات؛
۲. احادیث؛
۳. اماکن و شهرها؛
۴. قبایل؛
۵. اعلام.
[۱] مقاله قوم نگاری عرب، محمد ناصحی، مجله اندیشه صادق، پاییز و زمستان ۱۳۸۱، شماره ۸ و ۹، صفحه ۸۶ و ۸۷.


۵ - پانویس


 
۱. مقاله قوم نگاری عرب، محمد ناصحی، مجله اندیشه صادق، پاییز و زمستان ۱۳۸۱، شماره ۸ و ۹، صفحه ۸۶ و ۸۷.


۶ - منبع



نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).

zwnj;

رده‌های این صفحه : کتاب شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.