ارتکازرسوخ و ثبوت مفهومی خاص در ذهن را ارتکاز گویند. ۱ - تعریف ارتکازارتکاز عبارت است از رسوخ مفهومی خاص در ذهن گروهی يا اکثر و يا همه مردم مانند ارتکاز محترم بودن قرآن و کعبه نزد مسلمانان و ارتکاز حرمت داشتن امامان معصوم عليهم السّلام نزد شیعیان. کاربرد واژه ارتکاز به عنوان دليل، نزد اصوليان معاصر رايج شده که در اصول فقه، بحث حجيّت خبر واحد آن جا که از سیره به عنوان دليل بر حجيّت خبر واحد بحث میشود بدان اشاره کردهاند. برخی نيز برای ارتکاز متشرّعه باب جداگانهای گشوده و به اختصار از آن سخن گفتهاند. ۲ - مراد از ارتکاز در کلام فقهامراد از ارتکاز به عنوان دليل بنا بر آنچه از موارد استعمال آن در کلمات فقيهان و اصوليان استفاده میشود ارتکازی است که سيره عملی بر طبق آن موجود باشد و ارتکاز، در حقيقت، پشتوانه علمی سيره به شمار میآيد. البته از ظاهر سخنان برخی برمیآيد که ارتکاز پشتوانه علمی سيره است؛ هر چند سیره عملی به جهت نظری بودن موضوع ارتکاز يا عدم تحقّق موضوع آن تا به حال بر طبق آن وجود نداشته باشد. [۳]
بحوث فی علم الاصول،ج۴، ص۲۳۴.
۳ - فرق ارتکاز و سیرهويژگی ارتکاز نسبت به سيره در آن است که سيره از آن جهت که ماهیت آن فعل يا ترک است نسبت به نوع حکم اجمال دارد، برخلاف ارتکاز که نوع حکم را تعيين میکند. ۴ - انواع ارتکازارتکاز به ارتکاز عقلا و متشرّعه تقسيم میشود. مراد از عقلا، عقلای جامعه، قطع نظر از آيين آنان است مانند ارتکاز پذيرش خبر ثقه، و مراد از متشرّعه افرادی هستند که به مذهب و شریعت پايبند میباشند مانند ارتکاز قبح و ناپسندی تراشيدن ریش نزد آنان. ارتکاز متشرّعه در زمره راههای يقينی دستيابی به سنت شمرده شده است. ۵ - حجیت ارتکازحجيّت ارتکاز همانند حجيّت سيره است؛ به اين معنا که ارتکاز اگر به زمان معصوم عليه السّلام متّصل باشد و امام با آگاهی از آن و توان نهی از آن، مردم را از آن نهی نکرده باشد، حجّت است. ارتکازی که چنين ويژگیای ندارد حجّت نيست، مگر آن که به گونهای رضايت و موافقت معصوم عليه السّلام با آن محرز شود. ارتکاز همچون اجماع و سيره از دليلهای لبّی است و اطلاق ندارد. ۶ - پانویس
۷ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد۱ صفحه۳۷۳-۳۷۴. |