ابنوردی ابوحفص زینالدین عمر بن مظفراِبْنِ وَرْدی، ابوحفص زینالدین عمربن مظفربن ابیالفوارس (۶۹۱-۷۴۹ق/۱۲۹۲-۱۳۴۸م)، فقیه، شاعر، ادیب و مورخ صوفی بود. ۱ - شناخت اجمالیوی در مَعَرَّه النُعمان به دنیا آمد [۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۳۳۹، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
و نسبش به ابوبکر خلیفۀ اول میرسد. [۲]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۳۹۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
دوران جوانی را در تنگدستی و پریشانی گذراند [۳]
ابن ایاس، محمدبن احمد، بدائع الزهور، ج۱(۱)، ص۵۲۴، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
با این حال از تحصیل علم باز نماند و نزد عبس بن عیسی بن سرجاوی [۴]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۳۸۵، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۵]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۵۴۵، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۳۶۴، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
و سپس در خدمت شرفالدین بارزی در حماه [۷]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۴۵۴، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۸]
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، ج۴، ص۲۲۹، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
به کسب دانش پرداخت.۲ - اساتیدوی چنانکه خود تصریح میکند، در ۷۱۵ق در دمشق نزد ابن تیمیه (ﻫ م) بوده و در حضور او مباحثاتی در فقه و تفسیر و نحو داشته که موجب شگفتی وی شده است. [۹]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۰۶-۴۰۸، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
گرچه لحن ابن وردی گویای کوتاه بودن مدت شاگردی او نزد ابن تیمیه است، اما وی تأثیری عمیق بر افکار ابن وردی باقی گذاشت. از دیگر استادان او باید به برهانالدین فزاری [۱۰]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۳۹۲، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۱۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
و ابن خطیب جبرین [۱۲]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۵۷، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
اشاره کرد.۳ - گرایش به تصوفگرایشهای صوفیانۀ برخی استادان او از جمله شرفالدین بارزی و عبس سرجاوی بیگمان یکی از زمینههای پیدا شدن اندیشۀ تصوف در ابن وردی بوده است. [۱۳]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۲۷۳، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۱۴]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۵۳، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
با اینهمه بعید نیست که لااقل نیمۀ اول زندگی ابن وردی با خوشگذرانی و لذتجویی همراه بوده باشد. اشعاری که وی در وصف خمر ، مطایبه و غزل مذکر سروده، شاید دلیلی بر این مدعا باشد. [۱۵]
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، ج۲، ص۱۳۸، قاهره، ۱۹۸۰م.
[۱۶]
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، ج۲، ص۲۴۰، قاهره، ۱۹۸۰م.
۴ - نبوغ و استعداد در مسائل فقهیابن وردی از آغاز جوانی نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهی و ادبی به ثبوت رسانید و داستان آن سندی که در حضور ابن صصری قاضی و دیگر بزرگان شام به شعر تنظیم کرد، مایۀ شهرت و آوازۀ بلند وی شد و در پی آن به قضای شام برگزیده شد [۱۷]
ابن ایاس، محمدبن احمد، بدائع الزهور،ج۱(۱)، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
از آن پس در شهرهای حلب ، [۱۸]
ابن فضل اللـه عمری، احمد ابن یحیی، مسالک الابصار، ج۱۶، ص۲۹۳، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
دمشق [۱۹]
ابن ایاس، محمدبن احمد، بدائع الزهور،ج۱(۱)، ص۵۲۴-۵۲۵، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
مَنبِج [۲۰]
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، ج۴، ص۲۲۹، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
و شیزر [۲۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۹۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
به کار قضا پرداخت.مدتی نیز نیابت ابن نقیب ، قاضی حلب را برعهده داشت و گرچه به گفتۀ ابن قاضی شهبه [۲۲]
ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۵۸، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
به سبب خوابی که دیده بود، از نیابت ابن نقیب کناره گرفت و سوگند خورد که دیگر به قضا روی نیاورد، اما او را تا واپسین سالهای عمر در مناصب مختلف قضا میبینیم. [۲۳]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۹۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۲۴]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۴۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۲۵]
ابن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، ج۱، ص۶۵۴، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
با اینهمه دور نیست که او نظر به گرایشهای صوفیانه و زاهدانهای که به تدریج در وی کمال مییافت، گهگاه مسند قضا را رها کرده باشد، بهخصوص که میدانیمیکبار در ۷۳۶ق، خود و برادرش از مقام قضا استعفا کردند. [۲۶]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۴۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
تألیفات گوناگون ابن وردی و نیز مجالس درس و شهرت وی به افتاء او را به عنوان فقیهی بلندپایه، پرآوازه ساخت. ابن قاضی شهبه [۲۷]
ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۵۸، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
از او با عنوان فقیه حلب یاد میکند و پیداست که ابن وردی این شهر را به عنوان اقامتگاه برگزیده بوده است.صفدی که حداقل از ۷۴۰ق با ابن وردی مکاتبه داشت، [۲۸]
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱۴، ص۲۰۶، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
در شعبان همین سال به کسب اجازه از ابن وردی نایل شد. [۲۹]
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱۴، ص۲۰۸-۲۱۳، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
۵ - سیر تحول فکری در دوران جوانیانزواطلبی ابن وردی ظاهراً اسباب تنگدستی او را نیز فراهم میکرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است. [۳۰]
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، ج۲، ص۲۴۰، قاهره، ۱۹۸۰م.
به هر تقدیر، تمایز دوگانۀ دنیاگرایی و دنیاگریزی که بین دو مرحله از شعر او به چشم میخورد، [۳۱]
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، ج۲، ص۲۴۰، قاهره، ۱۹۸۰م.
نمودار دو مرحله از سیر تحول فکری او در دوران جوانی است.از جمله کسانی که بر اندیشۀ صوفیانۀ ابن وردی تأثیر داشتهاند ــ چنانکه اشاره شد ــ بهویژه عبس سرجاوی و ابن تیمیه قابل ذکرند. وی نسبت به ابن تیمیه ارادتی خاص داشت [۳۲]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۰۶-۴۰۷، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۳۳]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۰۸-۴۱۲، قصیده در رثای ابن تیمیه، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
و احتمالاً تحت تأثیر همو بود که به خصومت با ابن عربی (ﻫ م) برخاست و چنانکه خود تصریح کرده است، در ۷۴۴ق یکبار در مدرسۀ عصرونیۀ حلب، پس از درس و به نشانۀ تحریم اندیشههای ابن عربی، فصوص او را پاره کرده، به آب شست. [۳۴]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۷۷-۴۷۸، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
وی فتوایی نیز در مخالفت با آیین فتوت خلیفه الناصرالدین الله دارد. [۳۵]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۳، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
شعر ابن وردی مورد ستایش بسیار قرار گرفته، چنانکه سبکی [۳۶]
سبکی، عبدالوهاب بن تقیالدین، طبقات الشافعیه الکبری، ج۶، ص۲۴۳، بیروت، دارالمعرفه.
آن را شیرینتر از شکر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است.ابن شاکر [۳۷]
ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۳، ص۱۵۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۴م.
، ابن فضل الله عمری [۳۸]
ابن فضل اللـه عمری، احمد ابن یحیی، مسالک الابصار، ج۱۶، ص۲۹۳-۲۹۴، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
و صفدی [۳۹]
ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۵۸-۵۹،به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
نیز نظری همانند دارند.با اینهمه، صفدی معتقد است که ابن وردی بسیاری از معانی شعر او را اخذ کرده است و رسالۀ الکلام علی مائه غلام ابن وردی جز تقلیدی از منظومۀ الحسن الصریح فی مائه ملیح، اثر خود وی نیست و او در قطعه شعری این نکته را به ابن وردی گوشزد کرده، اما وی با ابیاتی به این مضمون که «درهم خود را از دینار دیگران بیشتر دوست میدارد» تلویحاً به رد ادعای صفدی پرداخته است. [۴۰]
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱۴، ص۲۱۷-۲۲۳، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
ابن حجر [۴۱]
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۰، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
نیز ادعای صفدی را بیدلیل و غیرموجه دانسته و عکس آن را صحیحتر شمرده است.۶ - اشعاراشعار متعددی نیز بین صفدی و ابن وردی مبادله شد که در اثری با نام الحان السواجع انعکاس یافته است. [۴۲]
زرکلی، اعلام، ج۵، ص۶۷.
منتقدان معاصر، شعر ابن وردی را متوسط و مشحون از صنایع بدیعی و و بهویژه ایهام و جناس و بر روی هم متکلف و مصنوع میدانند. [۴۳]
اسکندری، احمد و دیگران، ج۲، ص۱۹۲، المفصل فی تاریخ الادب العربی، قاهره، مکتبه الآداب.
[۴۴]
سلام، محمد زغلول، ج۲، ص۲۱، الادب فی العصر المملوکی، قاهره، ۱۹۸۰م.
نثر وی نیز بهویژه در مقامهنویسی، مانند نثر رایج در آن زمان، مسجع و پرتکلف است. [۴۵]
ابن وردی، زینالدین عمر، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۴۶]
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، ج۲، ص۲۱، قاهره، ۱۹۸۰م.
علاوه بر این، وی ناظمی زبردست و کمنظیر بود و کتابهایی که در علم فقه به نظم درآورده و گاه سخت مورد توجه دانشمندان بوده [۴۷]
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۰، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
بر این امر دلالت دارند.۷ - وفاتبیشتر شهرت ابن وردی، مربوط به کتاب تاریخی او موسوم به تتمه المختصر است که در آن مختصر ابوالفداء را تلخیص و تذییل کرده است. ابن وردی در معره مدرسهای ساخت و گویا در ماههای پایانی عم در آن اقامت گزید. در ۷۴۹ق ابن فضل اللـه عمری در همین مدرسه او را ملاقات کرده است. [۴۸]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۵۰۲-۵۰۳، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۴۹]
ابن فضل اللـه عمری، احمد ابن یحیی، مسالک الابصار، ج۱۶، ص۲۹۳، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
کتاب تتمۀ ابن وردی، زینالدین، با گزارش مرگ ابن فضل اللـه بر اثر طاعون به پایان رسیده است، [۵۰]
ابن وردی، زینالدین عمر، ج۱۶، ص۲۹۳، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
اما خود او نیز اندک زمانی پس از ابن فضل اللـه گرفتار طاعون شد و درگذشت و صفدی در قطعهای وی را رثا گفت. [۵۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، ج۱۴، ص۲۰۶، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
۸ - آثار۸.۱ - چاپی۱. الفیه فی تعبیر المنامات یا الالفیه الوردیه فی تعبیر الرؤیا، مصر، ۱۲۸۵، ۱۳۰۳ و ۱۳۲۶ق. ۲. البهجه الوردیه یا بهجه الحاوی. این اثر که منظوم الحاوی الصغیر عبدالغافر قزوینی (د ۶۶۵ق) است، در ۷۳۰ق به پایان رسیده و شامل ۰۶۳‘۵ بیت است. ابن وردی چنان به این اثر شهرت یافت که گاه از او با عنوان ناظم الحاوی یاد میکردند [۵۲]
مقریزی، احمدبن علی، السلوک،ج۲(۳)، ص۷۹۵، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۵۸م.
[۵۳]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۱۰، ص۲۴۰.
و به گفتۀ ابن حجر [۵۴]
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، ج۴، ص۲۲۹-۲۳۰، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
پس از ابن وردی کسی در نظم فقه به پایۀ او نرسیده است.بر این کتاب شرحهای متعدد نوشتهاند که قدیمترین آنها را باید شرح ابوزرعه که در ۲ مجلد بوده، دانست. [۵۵]
ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعیه، ج۴، ص۱۰۵، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
البهجه در ۱۳۱۱ق و ۱۹۰۵م (۱۳۲۳ق) در مصر به چاپ رسیده است. ۳. تتمه المختصر فی اخبار البشر یا تاریخ ابن وردی که خلاصه و نیز ذیلی است بر کتاب المختصر فی اخبار البشر ابوالفداء، این اثر پس از مرگ ابوالفداء (۷۳۲ق) [۵۶]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۹، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۵۷]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۴۲۲، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
و پیش از ۷۴۰ق [۵۸]
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱۴، ص۲۱۲-۲۱۳، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
تألیف شده است.وی حجم المختصر را به یک سوم تقلیل داد و در مقابل نکاتی از نظم و نثر خود و نیز برخی اخبار و روایات تاریخی، به آن افزود. [۵۹]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۱۰، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۰]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۱۵۴، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۲]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۳]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۱۶۵، جم، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
در میان اضافات او، اخبار برخی زاهدان و متصوفان و ذکر اقوال و کرامات ایشان درخور اعتناست. [۶۴]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۱۲، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۵]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۳۰، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۶]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۴۰، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۷]
ابن وردی، زینالدین عمر، ج۲، ص۱۴۴، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۶۸]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۸۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
وی حتی گاهی به ابوالفداء که در برخی موارد سخن را به درازا کشانده، خرده گرفته که در حق این بزرگان کوتاهی کرده است. [۶۹]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۱۱۱، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
[۷۰]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۱، ص۵۴۷،به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
ابن وردی در سبب تألیف کتاب خود گوید [۷۱]
ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، ج۲، ص۳۶۹، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
که چون ابوالفداء، المختصر را به حوادث ۷۱۰ق خاتمه داده، وی ناچار به تکمیل آن پرداخته و ذکر وقایع را تا ۷۴۹ق (که سال مرگ او نیز هست) کشانده است.این اثر در قاهره (۱۲۸۵ق)، استانبول همراه با تاریخ ابوالفداء (۱۲۸۶ق) و نیز به کوشش احمد رفعت بدراوی در بیروت (۲ ج، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م) به چاپ رسیده است. ۴. التحفه الوردیه فی مشکلات الاعراب یا النفحه الوردیه، ارجوزهای ۱۵۳ بیتی در نحو که با شرحی به زبان لاتین به کوشش ابیشت در برسلاو (۱۸۹۱م) به چاپ رسیده است. ۵. دیوان، که علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبههای او را نیز در بر دارد، از آن جمله است: رسالۀ «السیف و القلم»، رسالۀ «صفوالرحیق فی وصف الحریق»، «المقامه الانطاکیه»، «المقامه الصوفیه»، «المقامه المنبجیه»، «المقامه المشهدیه» و رسالهای دربارۀ طاعون. دیوان ابن وردی همراه با آثاری دیگر به کوشش فارِس شِدیاق در مجموعۀ الجوائب در استانبول (۱۳۰۰ق) چاپ شده است. ۶. لامیه یا نصیحه (وصیه) الاخوان و مرشده الخلان. ابن وردی این منظومه را که مشتمل بر پندها و توصیههای اخلاقی است، در ۷۷ بیت خطاب به فرزندش سروده است. گفته میشود که این لامیه در اصل دیوان او نبوده و سپس به آن اضافه شده است. [۷۲]
زرکلی، اعلام، ج۵، ص۶۷.
[۷۳]
بستانی، ج۴، ص۱۳۶.
این منظومه با شرح مسعود فناوی در قاهره (۱۳۰۱ق) و نیز به همراه تخمیس علی بن مرزوق رشدی در همانجا (۱۳۱۰ق) به چاپ رسیده است. ترجمۀ فرانسوی آن یکبار همراه با متن توسط اسحاق قطان در مجله تونس (۱۹۰۰م) و بار دیگر توسط رو در الجزیره (۱۹۰۵م) و نیز به کوشش محمد امین خانجی در قاهره (۱۹۱۰م) انتشار یافته است. کتابی با عنوان خریده العجائب که نوعی کتاب جغرافیا و تاریخ طبیعی کمارزش است، به ابن وردی نسبت داده شده است که سالها مورد توجه خاورشناسان قرار داشت و چاپهای مختلفی از همۀ کتاب یا بخشهایی از آن صورت گرفته است، [۷۴]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۷۰۱.
[۷۵]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۷۸۹.
[۷۶]
واندیک، ادوارد، ج۱، ص۵۴، اکتفاء القنوع، قاهره، ۱۸۹۶م.
اما امروزه محققان متفقند که این اثر نه از زینالدین ابن وردی که از سراجالدین ابوحفص عمربن وردی (د ۸۶۱ یا ۸۵۰ق) است که احتمالاً از خاندان ابن وردی بوده است. [۷۷]
کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانویچ، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاحالدین عثمان هاشم، ج۲، ص۵۰۰، قاهره، ۱۹۶۵م.
این کتاب به دیگران هم نسبت داده میشود. [۷۸]
حاشیه، زرکلی، ج۵، ص۶۷، اعلام.
به هر حال باتوجه به اینکه مؤلف، این کتاب را برای شاهینمؤید (نیمۀ اول سدۀ ۹ق/۱۵م) فراهم آورده، [۷۹]
ابن وردی، سراجالدین عمر، خریده العجائب و فریده الغرائب، ص۳،بیروت، المکتبه الشعبیه.
انتساب آن به زینالدین ابن وردی نمیتواند درست باشد.۸.۲ - خطی۸.۲.۱ - فقه۱.المقلبات الوردیه یا الوسائل المهذبه فی المسائل الملقبه، منظومهای در برخی مسائل ارث که نسخههایی از آن در کتابخانههای ازهریه، [۸۰]
ازهریه، فهرست، ج۲، ص۷۲۲.
دارالکتب، [۸۱]
خدیویه، فهرست، ج۳، ص۳۱۶.
دانشگاه ملک سعود [۸۲]
فهرس مخطوطات جامعه الملک سعود، ریاض، ج۶، ص۳۱۵، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و با نام الملقبات الفرضیه در برلین موجود است.۲. منظومه فی الشهود السوء و التحرز منهم، موجود در قاهره. ۸.۲.۲ - نحو۱. تحریر الخصاصه فی تیسیر الخلاصه، که در آن الفیۀ ابن مالک به نثر بازنویسی شده است. نسخههایی از آن در دارالکتب، [۸۳]
خدیویه، فهرست، ج۴، ص۹۶.
اسباث و رامپور موجود است.۲. شرح تذکره الغریب. این اثر شرح منظومهای است با نام تذکره الغریب [۸۴]
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱۴، ص۲۱۲، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
که اصل آن در دست نیست.این شرح در دانشگاه ییل نگهداری میشود. [۸۵]
نموی، ص۲۷
۳. شرح الوردیه که شرح تحفه الوردیه است. نسخهای از آن در کتابخانۀ برلین موجود است. ۸.۲.۳ - ادب۱. بکاء الافکار (ابکار الافکار)، که شامل مقامهها، خطبهها، رسالهها و اجازات مؤلف است. اصل کتاب در کتابخانۀ عمومی رباط و عکسی از آن در دانشگاه اردن نگهداری میشود. [۸۶]
بخیت، محمد عدنان و نوفان رجا محمود، ج۱، ص۵، فهرس المخطوطات العربیه المصوره، عمان، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۲.بحورالشعر، در واتیکان. ۳. الکلام علی مائه غلام، در ازهریه [۸۷]
ازهریه، فهرست، ج۵، ص۲۱۹.
و اسکندریه [۸۸]
الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصوره، قاهره، ج۱، ص۲۸۵، معهد المخطوطات.
۴.الکواکب الساریه فی مائه جاریه، در ازهریه [۸۹]
ازهریه، فهرست، ج۵، ص۲۲۵.
و اسکندریه. [۹۰]
الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصوره، قاهره، ج۱، ص۲۸۵، معهد المخطوطات.
۸.۲.۴ - ادب صوفیانه۱.شهاب الثاقب، در ایاصوفیه؛ ۲. قلاده الدر المنثور فی ذکر (یوم) البعث و النشور. در نسخۀ کتابخانۀ جان رایلاندز منچستر، نامی از مؤلف نیست و فهرستنویس احتمالاً براساس نظر بغدادی [۹۱]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۵۸۱.
آن را به دیرینی نسبت داده است، اما در دانشگاه ملک مسعود [۹۲]
فهرس مخطوطات جامعه الملک سعود، ریاض، ج۵، ص۲۷۵، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
به نام ابن وردی نگهداری میشود.۳. المقدمه (الالفیه) الوردیه. نسخههایی از آن در پاریس، قاهره، گارت و کتابخانۀ برلین نگهداری میشود. ۴. المنح، در اسکندریه [۹۳]
فهرس مخطوطات جامعه الملک سعود، ریاض، ج۵، ص۲۷۵، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵.منطق الطیر. نسخهای که از آن در مدرسۀ عمریه ظاهریه وجود دارد، مجهول المؤلف است، ولی محتملاً همان اثر ابن وردی است. [۹۴]
سواس، یاسین محمد، ج۱، ص۴۱، فهرس مجامیع المدرسه العمریه، کویت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
[۹۵]
ظاهریه، خطی (ادب)، ج۲، ص۳۱۹-۳۲۰.
[۹۶]
صفدی، خلیل بن ایبک، ج۱۴، ص۲۱۲، اعیان العصر و اعوان النصر، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
در میان فهرستی که ابن وردی از آثار خود به دست میدهد، نام ۴ اثر نحوی به چشم میخورد که به دست ما نرسیده است: شرح الفیه ابن مالک؛ شرح الفیۀ ابن معطی با نام ضوأالدرر؛ اختصار منظومهای به نام ملحه الاعراب از حریری و نیز قصیدهای به نام اللباب فی علم الاعراب که خود وی آن را شرح نیز کرده است. [۹۷]
صفدی، خلیل بن ایبک، ج۱۴، ص۲۱۲، اعیان العصر و اعوان النصر، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
[۹۸]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۱۵۵.
[۹۹]
حاجی خلیفه، ج۲، ج۲، ص۱۵۴۳، ص۱۸۱۷، حاجی خلیفه، کشف.
[۱۰۰]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۷۸۹.
گذشته از اینها وی ارجوزهای هم در خواص سنگها و گوهرها داشته است. [۱۰۱]
صفدی، خلیل بن ایبک، ج۱۴، ص۲۱۲، اعیان العصر و اعوان النصر، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
۹ - فهرست منابع(۱) ابن ایاس، محمدبن احمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۲) ابن تغری بردی،النجوم. (۳) ابن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز. (۴) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۴م. (۵) ابن فضل اللـه عمری، احمد ابن یحیی، مسالک الابصار، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۶) ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعیه، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. (۷) ابن وردی، زینالدین عمر، تتمه المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م. (۸) ابن وردی، سراجالدین عمر، خریده العجائب و فریده الغرائب، بیروت، المکتبه الشعبیه. (۹) ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، دارالمعرفه. (۱۰) ازهریه، فهرست. (۱۱) اسکندری، احمد و دیگران، المفصل فی تاریخ الادب العربی، قاهره، مکتبه الآداب. (۱۲) بخیت، محمد عدنان و نوفان رجا محمود، فهرس المخطوطات العربیه المصوره، عمان، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۱۳) بستانی. (۱۴) بغدادی، هدیه. (۱۵) حاجی خلیفه، کشف. (۱۶) خدیویه، فهرست. (۱۷) دانشنامه. (۱۸) زرکلی، اعلام. (۱۹) سبکی، عبدالوهاب بن تقیالدین، طبقات الشافعیه الکبری، بیروت، دارالمعرفه. (۲۰) سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، قاهره، ۱۹۸۰م. (۲۱) سواس، یاسین محمد، فهرس مجامیع المدرسه العمریه، کویت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م. (۲۲) صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز. (۲۳) ظاهریه، خطی (ادب). (۲۴) الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصوره، قاهره، معهد المخطوطات. (۲۵) فهرس مخطوطات جامعه الملک سعود، ریاض، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۲۶) کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانویچ، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاحالدین عثمان هاشم، قاهره، ۱۹۶۵م. (۲۷) مقریزی، احمدبن علی، السلوک، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۵۸م. (۲۸) واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، قاهره، ۱۸۹۶م. (۲۹)ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الدررالکامنه، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن وردی، ابوحفص زین الدین»، ج۵، ص۱۸۸۲. |