ابن شهر آشوب مازندرانیابوجعفر محمد بن علی بن شهرآشوب، ملقب به رشیدالدین، عزالدین و شیخ الطائفه، مکنی به ابوعبدالله و مشهور به اِبْنِ شَهْرْآشوب (۴۸۹-۱۶ شعبان ۵۸۸ ق/ ۱۰۹۶-۲۷ اوت ۱۱۹۲ م)، مفسر، محدث، ادیب و از فقیهان و عالمان بزرگ و معروف شیعه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری بود. وی برای تحصیل علوم دینی به شهرهای مختلف ایران، بغداد، حله، موصل و حلب سفر کرده و علاوه بر کسب علم از علمای بزرگ عصر خویش به تدریس، تربیت شاگردان، تالیف و نشر معارف اسلامی پرداخته است. او اجازه نقل حدیث داشته و یکی از اساتید علم حدیث و اجازه نقل حدیث بود. ابن شهرآشوب در اكثر علوم اسلامی تألیفات و تصنیفاتی ارزنده دارد که کتاب مناقب آل ابی طالب و معالم العلماء از مهمترین آنهاست. او در طول زندگی خویش همواره در راه احیای مكتب اهلبیت (علیهمالسّلام) و رشد و استحكام حوزههای علوم اسلامی كوشش فراوانی از خود نشان داد. دانشمندی بود كه در تمام علوم اسلامی مقامی بس بلند به دست آورد و در تربیت شاگرد و تحقیق و تصنیف تا واپسین لحظات زندگی تلاش كرد. فهرست مندرجات۲ - تحصیلات ۳ - سفرهای علمی ۳.۱ - شهرهای ایران ۳.۲ - بغداد ۳.۳ - حله ۳.۴ - موصل و حلب ۴ - گستره علمی ۵ - اساتید ۶ - شاگردان ۷ - نقل روایت ۸ - آثار ۸.۱ - آثار چاپی ۸.۱.۱ - مناقب آل ابی طالب ۸.۱.۲ - معالم العلماء ۸.۱.۳ - متشابه القرآن و مختلفه ۸.۲ - آثار خطی ۸.۳ - آثار یافت نشده و منسوب ۹ - از نگاه دیگران ۱۰ - وفات ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - معرفی اجمالیابوجعفر محمد بن علی بن شهرآشوب بن ابی نصر بن ابی الجیش مازندرانی، ملقب به رشیدالدین و عزالدین، تنها در سند سماع کتاب سلیم بن قیس کنیه او «ابوعبدالله» آمده و از آنجا وارد منابع متاخر شده است. او در جمادی الثانی سال ۴۸۸ ق. (و به قولی ۴۸۹ ق.) [۲]
بحرانی، یوسف، لؤلوه البحرین، ص ۳۴۰.
به دنیا آمد. [۳]
آمدی، عبدالواحد، غرر الحكم، مقدمه.
از اینكه به پدر و جد ابن شهرآشوب نسبت «سَرَوی» ( سَرَوی بر وزن غَرَوی و منسوب به «ساری» مازندران است.) دادهاند، برمیآید كه اصل این خاندان بزرگ از ساری مازندران بوده است، امّا درباره تولد خود وی كه آیا در ساری بوده یا بغداد، نمیتوان به یقین اظهار نظر كرد. البته بعضی از محققان تولد «ابن شهرآشوب» در بغداد را ترجیح دادهاند. علامه سید محمدصادق آل بحرالعلوم میگوید: از اینكه پدر و جد ابن شهرآشوب در بغداد زندگی میكردند برمیآید كه تولد این دانشمند در بغداد اتفاق افتاده است بعضی از محققان برآنند كه ابن شهرآشوب در ساری مازندران به دنیا آمده و مقدمات علوم اسلامی را در آنجا فرا گرفته است. [۶]
صدر حاج سيدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیّع، ج۱، ص۳۳۷.
جد او شیخ شهرآشوب بن كیاكی، از دانشمندان بزرگ شیعه و از مردم ساری بود كه در گروه شاگردان نامی و ممتاز شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ ق.) به شمار میرفت. كیاكی كینه شهر آشوب است. [۷]
آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی علم الرجال، ص ۴۱۵.
پدرش شیخ علی فرزند شیخ شهرآشوب نیز از فقیهان و محدثان فاضل و از دانشمندان بزرگ شیعه محسوب میشد [۸]
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۱.
كه در تربیت فرزند خویش از جان و دل تلاش كرد.۲ - تحصیلاتابن شهرآشوب از کودکی به تحصیل علم پرداخت، چون به هشت سالگی رسید تمام قرآن را حفظ كرده بود و از این به بعد او را «حافظ» (حافظ قرآن) لقب دادند. ابن شهرآشوب بعد از فراگیری قرآن و دروس مقدماتی و ادبی به تحصیل علوم و معارف دینی مثل فقه و اصول، حدیث، رجال، کلام و تفسیر پرداخت. آغاز و انجام تحصیلات عالی او دقیقاً معلوم نیست، امّا همینقدر معلوم است كه در نزد پدر و جدّش و بزرگانی چون شیخ طبرسی، عبدالواحد آمدی و قطبالدین راوندی سطوح عالی علم و ادب را گذراند. ولی از آنجا كه آن بزرگان هر یک در شهر و دیاری دور از هم زندگی میكردند به این نتیجه میرسیم كه ابن شهرآشوب در راه كسب علم و معرفت و برای استفاده از محضر دانشوران بزرگ شیعه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری سالها از این شهر به آن شهر و از این دیار به آن دیار در حال مهاجرت و گشت و گذار بوده است. ۳ - سفرهای علمیدرباره سفرهای علمی ابن شهرآشوب تنها به این نکته اشاره شده که به دنبال درگیری با حکمران مازندران، آن دیار را ترک کرده و رهسپار بغداد شده است. ورود او به بغداد در ایام خلافت مقتفی (۵۳۰-۵۵۵ ق) بود. وی در این شهر به وعظ و مناظره پرداخت و نزد خلیفه منزلتی یافت، اما پس از مدتی اقامت در بغداد آن شهر را ترک کرده، به موصل و سپس به حلب رفت. ۳.۱ - شهرهای ایراناز بررسی مشایخ ابن شهرآشوب در مقدمه مناقب وی برمیآید که وی پیش از ترک مازندران سفرهایی به خراسان کرده است: از استماع وی از فتّال که در ۵۰۸ ق در گذشته، میتوان نتیجه گرفت که ابن شهرآشوب اندکی پیش از این تاریخ در نیشابور بوده است. همچنین استماع وی از شحامی و روایت مسند ابویعلی از او، با عنایت به اینکه شحامی روایت مسانید را از حدود ۵۱۳ ق در نیشابور آغاز کرده و تا هنگام وفات (۵۳۳ ق) ادامه داده است [۱۲]
فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۳۵۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ ق.
میتوان دریافت که وی در این اثنا سفری دیگر به نیشابور کرده است. روایت مستقیم الکشاف زمخشری و مجمع البیان طبرسی نشان میدهد که وی در فاصله سالهای ۵۲۸- ۵۳۸ ق بین تالیف الکشاف و وفات زمخشری ظاهراً در خوارزم با وی ملاقات کرده و نیز پس از ۵۳۶ ق، سال فراغ طبرسی از تالیف مجمع البیان، در سبزوار با او دیدار کرده است.همچنین از استماع وی از ابوالحسن بیهقی و شوهانی برمیآید که وی در بیهق و مشهد نیز بوده است. ابن شهرآشوب سفرهایی نیز به مناطق مرکزی ایران کرده که به احتمال قوی در مسیر وی از مازندران به بغداد بوده است. زیرا استماع وی از ابوالفتوح رازی، سید فضلالله راوندی، ابوشکر صفار و ابوالعلاء همدانی و بعضی دیگر از مشایخ مذکور در مقدمه مناقب نشان میدهد که وی ظاهراً و در مواردی مطمئناً به ری، کاشان، اصفهان و همدان سفر کرده و از قراین متعدد از جمله این نکته که ابوالعلاء تنها در فاصله ۵۴۶- ۵۴۸ ق در همدان بوده، برمیآید که این دوره سفر در حوالی ۵۴۷ ق بوده است. ۳.۲ - بغدادابن شهرآشوب ظاهراً در حوالی سال ۵۴۷ ق پس از ترک همدان وارد بغداد شده و به هر حال ورود وی به بغداد چنانکه گذشت، در دوران خلافت مقتفی بوده است. استماع وی از ابوالوقت سجری نشان میدهد که وی تا سالهای ۵۵۲-۵۵۳ ق در این شهر ساکن بوده و ظاهراً تا زمان خلافت مستضیء نیز در بغداد میزیسته است. وی در بغداد كه پایتخت بنی عباس و مشهورترین مركز علوم اسلامی آن روزگار بود و دانشمندان زیادی در آن زندگی میكرد اقامت گزیده و به تدریس علوم و فنون مختلف پرداخت و هم در آن رشتهها كتابها نوشت. [۱۴]
دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۳، ص۴۹۵.
ابن شهرآشوب در همان سالهای جوانی كه در ایران و عراق مشغول تحصیل بود، تدریس هم میكرد. «وی هر علمی از علوم اسلامی را كه به حدّ كمال دارا بود، شروع به تدریس آن علم میكرد». [۱۵]
دوانی، علی، مفاخر اسلام ،ج۳، ص۵۰۰.
۳.۳ - حلهدر دوران خلافت مستضیء (۵۶۶-۵۷۴ ق) به سبب سعی مستضیء در گسترش عقاید و افکار حنبلی و اقتدار علمای حنبلی، بغداد دیگر مکان مناسبی برای ادامه فعالیت ابن شهرآشوب نبود. از اینرو در اوایل خلافت مستضیء به حِله رفت و در ۵۶۷ ق در آنجا به تدریس پرداخت و ظاهراً در همین سفر ابن ادریس و ابن بطریق از وی حدیث شنیدند. ۳.۴ - موصل و حلبپس از اقامت سالیان دراز در حله، سفر ابن شهرآشوب به موصل ظاهراً به هنگام وزارت جلالالدین ابوالحسن علی بن محمد در ۵۷۱ ق/ ۱۱۷۵ م صورت گرفته است و احتمالاً با عزل او از وزارت در ۵۷۳ ق، ابن شهرآشوب موصل را به مقصد حلب که از زمان حمدانیان پناهگاه شیعیان شده بود، ترک کرد. نویسنده روضات الجنات میگوید: «علت انتقال ابن شهرآشوب از عراق به شهر حلب آن بود كه شهرستان مزبور در آن روزگار مجمع رجال و بزرگان بوده و مردم آنجا هم عموماً با امامی مذهبان بهخوبی رفتار میكرده و به مناسبت اینكه شهرستان حلب تحت نظر آل حمدان بود كه امامی مذهب بودهاند ... نسبت به علمای شیعه احترام میكردند.» ۴ - گستره علمیتبحر ابن شهرآشوب در علوم قرآنی و حدیث و رجال از آثار بازمانده وی به خوبی آشکار است. گرچه ابنشهرآشوب کتابی شناخته شده در فقه و اصول نداشته، لیکن در این دو رشته دارای اطلاع وسیعی بوده است، چنانکه شاگرانش وی را اغلب با لقب «فقیه» یاد میکردهاند. [۲۲]
ابن زهره حلبی، محمد بن عبدالله، الاربعون حدیثاً، ج۱، ص۷۷، به کوشش رضا علوان، قم، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
ابن شهرآشوب در شعر نیز دستی داشت و این مطالب از توجه به گزیدههای شعر موجود در کتاب مناقب و نیز از خاتمه معالم العلماء در ذکر شعرای اهل بیت برمیآید. وی خود نیز شعر میسروده و اشعاری از وی در فضائل ائمه بهطور پراکنده در کتاب مناقب آمده است. از حیث توثیق رجالی تا سده ۱۱ ق درباره وی سکوت شده و در این سده میرداماد اجتهاداً وی را توثیق کرد و پس از آن در کتب رجالی مکرراً به توثیق وی پرداخته شده است. [۲۳]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۵۷، نجف، ۱۳۵۲ ق.
۵ - اساتید۱. شیخ شهر آشوب (جدش). ۲. شیخ علی (پدرش). [۲۴]
بحرانی، یوسف، لؤلوه البحرین، ص ۳۴۷.
۳. واعظ نیشابوری (متوفی ۵۰۸ ق.) معروف به «صاحب روضه الواعظین» و «فتال نیشابوری». ۴. شیخ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (متوفی ۵۴۸ ق.) ۵. ابومنصور طبرسی، نویسنده كتاب ارزشمند «الاحتجاج». ابن شهرآشوب در كتاب رجالی خود «معالم العلماء» به بزرگی از او یاد كرده و درباره آثارش مینویسد: «استادم احمد بن ابی طالب طبرسی، كتابهای مختلفی دارد از جمله: الكافی در فقه و ...» ۶. قاضی سید ناصحالدین آمدی (متوفی ۵۵۰ ق.) [۲۷]
آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، مقدمه سید جلال الدین اُرموی.
۷. ابوالفتوح رازی (متوفی ۵۵۲ ق.) [۲۸]
عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۵۹ - ۶۰.
۸. عبدالجلیل رازی قزوینی (متوفی ۵۶۰ ق.) از علمای بزرگ عصر خود و از اساتید بلندپایه ابن شهرآشوب بود كه دارای كتاب معروفی به نام «النقض» میباشد. ۹. سید ضیاءالدین فضلالله راوندی کاشانی (متوفی ۵۶۲ ق.) [۳۰]
عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۱۴۴.
۱۰. قطبالدین راوندی (متوفی ۵۷۳ ق.). ۱۱. ابوالحسن علی بن ابیالقاسم بیهقی، معروف به ابن فندق (متوفی ۵۶۵ ق.) [۳۳]
صدر حاج سيدجوادی، احمد، دائر، المعارف تشیع، ج۳، ص۵۹۴.
ابن شهرآشوب همچنین در محضر گروهی از علمای اهل سنت نیز تحصیل كرده است كه مشهورترین آنها عبارتند از: ۱. ابوعبدالله محمد بن احمد نطنزی، مؤلف كتاب «الخصائص العلویه علی سائر البریه». ۲. جارالله زمخشری معتزلی (متوفی ۵۳۸ ق.)، ابن شهرآشوب در نزد او كتاب «تفسیر كشاف» و «ربیع الابرار» و «الفایق فی غریب الحدیث» را كه همه از تألیفات خود زمخشری است، خوانده و از این استاد اجازه نقل روایات آن كتابها را نیز گرفته است. ۳. خطیب خوارزمی. استماع ابن شهرآشوب از ابوحامد غزالی بر خلاف آنچه از ظاهر عبارت مناقب [۳۷]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۱.
برمیآید، بعید به نظر میرسد، زیرا غزالی از ۵۰۰ ق مسند تدریس را رها کرد و ابن شهرآشوب در این تاریخ فقط ۱۱ سال داشته و نمیتوانسته است، به سفر بپردازد.۶ - شاگردانابن شهرآشوب، زمانی كه در شهرهای بغداد، حلّه و موصل میزیست و در اواخر عمر كه در شهر حلب اقامت داشت و در دیگر شهرهای اسلامی، شاگردان زیادی تربیت كرد كه از این میان به افراد ذیل میتوان اشاره كرد: ۱. علامه سید محمد بن زهره حلبی (متوفی پس از ۵۸۵ ق.). ۲. شیخ جمالالدین ابوالحسن علی بن شعره حلی جامعانی (متوفی ۵۸۱). ۳. شیخ تاجالدین حسن بن علی دربی. ۴. شیخ یحیی بن محمد سوراوی. ۵. یحیی بن ابی طی حلبی (د ح۶۳۰ ق/ ۱۲۳۳ م). ۶. سید کمالالدین حیدر حسینی. از شاگردان و راویان ابن شهرآشوب میتوان ابن ادریس حلی، ابن بطریق حلی و ابن زهره حلبی (د ۶۳۹ ق/ ۱۲۴۱ م) را نام برد. [۴۱]
ابن زهره حلبی، محمد بن عبدالله، الاربعون حدیثاً، ج۱، ص۶۰، به کوشش رضا علوان، قم، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
[۴۲]
ابن زهره حلبی، محمد بن عبدالله، الاربعون حدیثاً، ج۱، ص۷۷، به کوشش رضا علوان، قم، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
بهبهانی [۴۳]
بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات منهج المقال، ج۱، ص۳۷، تهران، ۱۳۰۶ ق.
در اثر برداشتی نادرست از عبارت علامه حلی که از ابن شهرآشوب به «شیخنا» تعبیر کرده، علامه حلی را از شاگردان وی دانسته است، لیکن با توجه به تولد علامه حلی در ۶۴۸ ق این امر غیر ممکن است.۷ - نقل روایتابن شهرآشوب یكی از اساتید علم حدیث و اجازه نقل حدیث بوده است. وی از اساتید خویش اجازه نقل روایت داشته و از آنها روایت میكرده است، از جمله ایشان: شیخ ابومنصور طبرسی، محدث شیخ علی ابن شهرآشوب، شیخ شهرآشوب، شیخ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (صاحب تفسیر «مجمع البیان»)، شیخ جمالالدین ابوالفتوح رازی، قطبالدین راوندی و ... میباشند. ۸ - آثارابن شهرآشوب در اكثر علوم اسلامی ـ اعم از فقه، اصول، کلام، حدیث، تاریخ، تفسیر، رجال و ... تألیفات و تصنیفاتی ارزنده، آموزنده و بیسابقه از خود به یادگار گذاشته كه هر یک در نوع خود مهمّ و نشانگر نبوغ فكری و مقام والای علمی نویسنده آن است؛ آثاری كه همواره مورد توجّه و عنایت عالمان و دانشمندان قرار گرفته است. اینک به معرّفی برخی از آثار این دانشمند بزرگ شیعه میپردازیم: ۸.۱ - آثار چاپیبرخی از تالیفات ابن شهرآشوب چاپ شده است. ۸.۱.۱ - مناقب آل ابی طالباین کتاب نخست در ۱۳۱۳ ق در بمبئی و پس از آن به کرات در ایران و عراق به چاپ رسیده است. به قرینه روایت ابن شهرآشوب از ابوالوقت سجزی تالیف این کتاب اندکی پس از ۵۵۳ ق در بغداد صورت گرفته است. مؤلف به تفصیل در مقدمه به انگیزه تالیف پرداخته است. طبق آنچه در مقدمه مناقب آمده، این کتاب با ذکر مناقب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آغاز میشده، سپس به ذکر ائمه میپرداخته و به ذکر صحابه و تابعین ختم میشده است، اما نسخ موجود کتاب با یاد امام حسن عسکری (علیهالسّلام) پایان میپذیرد. این احتمال که بخش پایانی کتاب اساساً توسط ابن شهرآشوب تالیف نشده باشد، منتفی است، زیرا وی خود در معالم به بخش مربوط به امام مهدی (علیهالسّلام) ارجاع کرده، و ابن طاووس در الملاحم و الفتن از آن بخش کتاب قطعاتی نقل کرده است. کتاب مناقب توسط حسین بن جبر تلخیص شده و نخب المناقب نام یافته است اوصافی که ابن جبر برای کتاب مناقب آورده، این تصور را به وجود میآورد که نسخه مورد استفاده او از حیث ذکر اسناد و تفکیک احادیث کاملتر از نسخه موجود و از نظر حجم مفصلتر از آن بوده است بر همین پایه حسین نوری [۴۹]
نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۸۴.
نتیجه گرفته که نسخه حاضر در واقع همالن نخب المناقب ابن جبر یا تلخیص دیگری از مناقب است. به هر حال با توجه به نقص کتاب مناقب در بخش پایانی، همچنین یافت نشدن برخی از مطالب موجود در نخب (همچون سخن جوینی در مورد سند حدیث غدیر) در نسخه حاضر از مناقب [۵۰]
بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۴۸ ق.
و برخی شواهد دیگر میتوان نتیجه گرفت که مناقب حاضر نسبت به متن اصلی نقایصی دارد، ولی مقایسه آن با نسخ نخب المناقب ابن جبر نشان میدهد که کتاب موجود همان نخب المناقب نیست.۸.۱.۲ - معالم العلماءابن شهرآشوب در این كتاب كم حجم و پربار پس از برشماری نام ۱۰۲۱ تن از دانشمندان شرح حال كوتاهی از زندگی آنان و آثارشان را ذكر كرده است. این کتاب بار نخست در ۱۳۵۳ ق به کوشش عباس اقبال در تهران و بار دیگر در ۱۳۸۰ ق در نجف به چاپ رسیده است. از اینکه در برخی نسخ معالم العلماء برخلاف نسخه چاپی نجف از کتاب متشابه القرآن مؤلف یادی نشده، میتوان حدس زد که معالم پیش از متشابه القرآن تالیف شده است. بنابراین تالیف معالم باید اندکی پیش از ۵۷۰ ق (تاریخ پایان تالیف متشابه القرآن) و محتملاً در حلّه صورت گرفته باشد. کتاب معالم در واقع تلخیصی است از الفهرست طوسی که زیاداتی بدان افزوده شده است. این اثر یکی از کتابهای عمده فهرست و رجال شیعه در فاصله سده ۵ تا ۸ ق به شمار میرود. ۸.۱.۳ - متشابه القرآن و مختلفهمتشابه القرآن و مختلفه کتابی است تحقیقی كه ابن شهرآشوب آنرا در سال ۵۷۰ ق. در شهر حلّه به پایان برده است. ابن شهرآشوب در آن آیات متشابه را به ترتیب موضوعی مورد بررسی قرار داده است و موضوعات آن را اصول عقاید، فقه، اصول فقه، علوم قرآن، ادبیات و غیر آن تشکیل میدهد. این کتاب در تهران در ۲ جلد (۱۳۶۹ ق/ ۱۹۵۰ م) به چاپ رسیده است. ۸.۲ - آثـار خطیمثالب النواصب. این کتاب را ابن شهرآشوب خود در معالم العلماء و در اجازهای که به شاگردش علی بن جعفر جامعانی داده ذکر کرده است. نسخهای از این کتاب در کتابخانه سپهسالار [۵۵]
سپهسالار، خطی، ج۵، ص۴۹۸.
موجود است (در مورد دیگر نسخهها، نک: )۸.۳ - آثار یافت نشده و منسوبابن شهرآشوب خود در کتاب معالم العلماء و اجازهاش به جامعانی کتب زیر را ذکر کرده است: المخزون و المکنون فی عیون الفنون، (اعلام) الطرائق فی الحدود و الحقائق، مائدة الفائده، المثال فی الامثال، الحاوی، الاوصاف، المنهاج، از این آثار اغلب جز اسم چیزی در دست نیست. تنها مؤلف خود در مناقب متذکر شده که دو خطبه بدون الف و بدون نقطه امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) را در المخزون آورده است. نیز صفدی در مورد مائدة الفائده گفته که در این کتاب مطالب نادر و کمیاب جمعآوری شده است. ابن شهرآشوب در معالم کتاب دیگری را با عنوان الاسباب و النزول علی مذهب آل الرسول آورده که ظاهراً همان کتاب بیان التنزیل است که نزد علامه مجلسی موجود بوده و او از آن در بحار الانوار نقل کرده و اظهار داشته که کتابی کوچک، ولی پرمحتوی است. بجز کتابهای مذکور، صفدی کتابی در نحو به نام الفصول، تفرشی کتاب انساب آل ابی طالب (علیهالسّلام) و واعظ کجوری کتاب الاربعون حدیثا در مناقب حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را به ابن شهرآشوب نسبت دادهاند. آقا بزرگ تهرانی به نقل از البلغه اثر فیروزآبادی کتابی با عنوان الجدیده به ابن شهرآشوب نسبت داده، اما ظاهراً الجدیده که در البلغة آمده، همان مائدة الفائدة است. آقا بزرگ تهرانی به نقل از کتاب اقبال اثری با عنوان الموالید به وی نسبت داده، اما با مقایسه گفته ابنطاووس با آنچه در مناقب [۷۰]
ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۲۲، قم، انتشارات علامه.
آمده، روشن میشود که نقل ابنطاووس از مناقب بوده است.ظاهراً آثار ابن شهرآشوب بیش از آن است که ذکر شد، زیرا شاگردش ابن ابی طی گفته: «وی در متفق و مفترق، مؤتلف و مختلف، فصل و وصل تصنیفاتی دارد» و علی بن هلال جزائری در سده ۹ آثاری را از وی در معقول و منقول و فروع و اصول میشناخته است. ۹ - از نگاه دیگرانگفتهها و اظهار نظرهای دانشمدان اسلامی، ما را از شخصیت علمی و شأن و منزلت مردانی چون ابن شهرآشوب، آگاه میکند. علامه میر مصطفی حسینی تفرشی (متوفی ۱۰۲۱ ق.) «رشیدالدین محمد ... شهرآشوب، پیشوای طایفه شیعه و فقیه آنان، شاعری بلیغ و نویسنده بود ...» شیخ ابوعلی حائری (متوفی ۱۲۵۱ ق.) «ابن شهرآشوب شیخ الطائفه است و پایه فضل او گفتگو ندارد.» شیخ حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴ ق.) «ابن شهرآشوب عارف به رجال و اخبار و احادیث، شاعر و ادیب و جامع همه خوبیها بود.» علامه میرزا حسین نوری (متوفی ۱۳۲۰ هـ . ق) «فخر شیعه، تاج شریعت، افضل الاوائل و دریای متلاطم ژرفی كه ساحل ندارد، احیاءكننده آثار مناقب و فضائل، رشید المله و الدین شمسالاسلام و المسلمین ابن شهرآشوب فقیه، محدث، مفسر، محقق و ...» [۷۷]
نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۱۰.
ملا علی قراجه داغی دیزماری علیاری (متوفی ۱۳۲۷ ق.) «ابن شهر آشوب مازندرانی، پیشوای طایفه شیعه ... و نویسنده بود.» [۷۸]
علیاری، ملاعلی، بهجه الامال فی شرح زبده المقال، ج۶، ص۵۱۳.
اهل سنت: چنانكه از كتابهای نویسندگان برمیآید دانشمندان اهل تسنن آنطور كه از ابن شهرآشوب تجلیل و به بزرگی یاد كردهاند، در حق كمتر كسی از علمای شیعه چنین كردهاند. اینک به گفتههای یكی از آنان اشاره میكنیم تا از این رهگذر اندكی به شخصیت علمی و قدر و منزلت و شأن او بیشتر پی بریم. صلاحالدین صفدی، یكی از عالمان بزرگ اهل سنت مینویسد: «محمّد بن علی بن شهرآشوب ... یكی از سرشناسان شیعه است. او در هشت سالگی قرآن را حفظ كرده بود و در علم اصول شیعه به حد نهایی رسید. وی در علوم قرآنی و مشكلات حدیث و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر ـ در زمانی كه مقتفی خلیفه عباسی در بغداد بود از دیگران تقدم داشت.» [۷۹]
صدر، سید حسن، تأسیس الشیعه، ص۲۷۲.
۱۰ - وفاتسرانجام ابن شهرآشوب، پس از گذراندن صد سال عمر و حدود هفتاد سال خدمت، در شب جمعه ۲۲ شعبان سال ۵۸۸ ق. در شهر حلب به دیار باقی پركشید و پیكرش را در نزدیكی شهر در دامنه كوه جوشن (جبل الجوشن)، در جوار مرقد محسن بن ابی عبدالله الحسین (علیهالسّلام) دفن كردند. افندی به خطا وفات او را در «مشهد گنج افروز» از قرای بار فروش (بابل) دانسته و اظهار داشت که آرامگاه او در آنجا زیارتگاه مردم است. ۱۱ - فهرست منابع(۱) آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة. (۲) ابن بطریق، یحیی بن حسن، خصائص الوحی المبین، به کوشش محمودی، تهران، ۱۴۰۶ ق/ ۱۹۸۵ م. (۳) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ ق. (۴) ابن زهره حلبی، محمد بن عبدالله، الاربعون حدیثاً، به کوشش رضا علوان، قم، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م. (۵) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳ م. (۶) ابن شهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، تهران، ۱۳۶۹ ق/ ۱۹۵۰ م. (۷) ابن شهرآشوب، محمد بن علی، معالم العماء، نجف، ۱۳۸۰ ق/ ۱۹۶۱ م. (۸) ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، انتشارات علامه. (۹) ابن طاووس، علی، اقبال الاعمال، تهران، ۱۳۹۰ ق. (۱۰) ابن طاووس، علی، الملاحم و الفتن، قم، ۱۳۹۸ ق/ ۱۹۷۸ م. (۱۱) افندی، اصفهانی عبدالله، ریاض العلماء، قم، ۱۰۴۱ ق. (۱۲) بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات منهج المقال، تهران، ۱۳۰۶ ق. (۱۳) بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، تهران، ۱۳۴۸ ق. (۱۴) تفرشی، مصطفی، نقد الرجال، تهران، ۱۳۱۸ ق. (۱۵) سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم، بیروت، مؤسسۀ اعلمی. (۱۶) سپهسالار، خطی. (۱۷) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، بیروت، ۱۳۹۴ ق/ ۱۹۷۴ م. (۱۸) طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، حلب، ۱۳۴۳ ق. (۱۹) علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، به کوشش محمد صادق بحر العلوم، نجف، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م. (۲۰) فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیشابور، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ ق. (۲۱) فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغة، به کوشش محمد مصری، دمشق، ۱۳۹۲ ق/ ۱۹۷۲ م. (۲۲) مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ ق. (۲۳) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م. (۲۴) نوری، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۸۲ ق. ۱۲ - پانویس۱۳ - منبع• سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ابن شهر آشوب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۲/۲۶. • کتابخانه دیجیتال موسسه تحقیقات و نشر معارف اهلبیت (علیهمالسلام)، برگرفته از مقاله «ابن شهر آشوب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۲/۲۶. • مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن شهرآشوب»، ج۹، ص۹۳۶. ردههای این صفحه : درگذشتگان سال 588 (قمری) | زادگان سال 489 (قمری) | علمای شیعه قرن 5 (قمری) | علمای شیعه قرن 6 (قمری) | علمای مازندران | فقیهان شیعه قرن 5 (قمری) | فقیهان شیعه قرن 6 (قمری) | محدثان شیعه قرن 5 (قمری) | محدثان شیعه قرن 6 (قمری) | مدفونان در حلب | مفسران شیعه قرن 5 (قمری) | مفسران شیعه قرن 6 (قمری) | مورخان شیعه قرن 6 (قمری) | نویسندگان سده پنجم(قمری) | نویسندگان سده ششم (قمری)
|