ابراهیم بن محمد بن ابییحییاِبْراهیمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اَبی یَحْیی، از بزرگان شیعه در قرن ۲ق/۸م که نظرات مختلف و حتی متضادی دربارۀ او ابراز شده است. ۱ - متفکر و محدثوی مردی متفکر، متکلم، محدث و فقیه بوده است. بغدادی او را مؤسس فرقهای میداند که به نام خود او به امر ابراهیمیه معروف بود. [۱]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفَرقُ بین الفِرَق، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش عزت العطار الحسینی، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
نام او در اغلب تذکرهها و کتب طبقات و تواریخ و رجال، ابراهیم بن محمد بن ابی یحیی آمده است، اما ابراهیم بن ابی یحیی [۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفَرقُ بین الفِرَق، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش عزت العطار الحسینی، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
[۳]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
و ابراهیم بن یحیی [۴]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، ج۱، ص۲۵، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
[۵]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۲، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۶]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
نیز گفتهاند. کنیۀ او ابواسحاق است، و چون مولای بنیاَسلُم بوده، او را اَسلُمی، و از آن روی که اهل مدینه بوده مدنی نیز خواندهاند. [۷]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۲، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۸]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
جدش سمعان نام داشته [۹]
عبدالرحمن ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۵۱، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۱۰]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۱۱]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۰، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
و به نوشتۀ ابن حجر [۱۲]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
مولای ابواسحاق مدنی بوده است.۲ - تولد و وفاتزمان تولد ابراهیم معلوم نیست، ولی سال درگذشت وی را ۱۸۴ق/۸۰۰م گفتهاند. [۱۴]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۶۱، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۱۵]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۱۶]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
وی از استادان امام شافعی ( محمد بن ادریس ) بود و بنا بر پارهای اقوال شافعی وی را ثقه دانسته و از او روایت کرده است و گویند آنگاه که شافعی مسند قضا را پذیرفته، ابراهیم از او بیزاری جسته است. [۱۷]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۸]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۹]
عبدالرحمن ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۵۱، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۰]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، ج۱، ص۲۵، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
[۲۱]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۳، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۲۲]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۲۳]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۲۴]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۲۵]
احمد بن علی ابن حجر، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
۳ - کثیر الحدیثابراهیم کثیرالحدیث نیز بوده است [۲۷]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
[۲۸]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
چنانکه مُوَطَّأ او بر چند برابر مُوَطّأ مالک بالغ میشده، [۲۹]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۰]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۳۱]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
ولی مجموعۀ احادیث او اکنون در دست نیست. بعضی گفتهاند که واقدی کتب ابراهیم را گرفته و به نام خود کرده است. ۴ - ثقه نبودن در نزد اهل سنتبا اینکه از اهل سنت بزرگان دیگری هم بودهاند که در حدیث او امر منکری نیافتهاند، [۳۳]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۲، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ولی بیشتر آنان به انکارش کوشیدهاند. از جملۀ اینان مالک است که او را ثقه نمیداند و حتی کذّابی میشمرد که نه به حدیثش اعتمادی هست و نه به دینش. [۳۴]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۳، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۳۵]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۶]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۰، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۷]
عبدالرحمن ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۵۱، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۸]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۳۹]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۴۰]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
امام احمد بن حنبل نیز احادیث او را بیاصل دانسته [۴۱]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۴۲]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۸، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
و برخی دیگر او را متروک الحدیث، منکر الحدیث، ضعیف یا کذّاب ذکر کردهاند [۴۴]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۲-۶۴، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۴۵]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۲، ص۲۱۹-۲۲۲، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۴۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفَرقُ بین الفِرَق، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش عزت العطار الحسینی، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
[۴۷]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۴۸]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
[۴۹]
احمد بن علی نسائی، «الضعفاء والمتروکون»، ج۱، ص۴۲، المجموع فی الضعفاء والمتروکوین، به کوشش عبدالعزیز عزالدین السیروان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۵۰]
محمد بن اسماعیل بخاری، «کتاب الضعفاء الصغیر»، ج۱، ص۴۰۸، المجموع فی الضعفاء و المتروکین، به کوشش عبدالعزیز عزالدین السیروان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۵ - از اصحاب امام صادقعلت این انکار و تکذیب را میتوان درآن دانست که وی از خاصان در حدیث شیعه بوده [۵۲]
حسن بن علی حلی، کتاب الرجال، ص۱۶، به کوشش جلالالدین حسینی ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۵۳]
حسنیوسف علامۀ حلی، خلاصة الاقوال فی معرفه الرجال، ج۱، ص۳، تهران، ۱۳۱۱ق.
و از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) بوده [۵۴]
احمد بن ابیعبداللـه برقی، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۷، به کوشش جلالالدین حسینی اُرموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
و از وی و امام محمدباقر (علیهالسلام) نقل حدیث کرده است. [۵۶]
حسنیوسف علامۀ حلی، خلاصة الاقوال فی معرفه الرجال، ج۱، ص۳، تهران، ۱۳۱۱ق.
گفتهاند که کتابی در حلال و حرام به نقل از امام صادق (علیهالسلام) تألیف کرده بوده که آن هم در دست نیست.۶ - آراءِ۶.۱ - متهم به رافضی و معتزلهاز آنچه گذشت چنین بر میآید که ابراهیم شیعۀ امامی بوده است. از جمله تأییدات این قول آن است که مخالفان، وی را رافضی خواندهاند. [۵۸]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۳، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵۹]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۴، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۶۰]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶۱]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۸، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۶۲]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۶۳]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۶۴]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
[۶۵]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
لیکن همین مخالفان او را از معتزله نیز دانستهاند. [۶۶]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶۷]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۶۸]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
با اینهمه موافقان وی نیز از اعتزال او سخن گفتهاند، چنانکه بلخی، [۶۹]
ابوالقاسم بلخی، «باب ذکرالمعتزلة»، ج۱، ص۸، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
قاضی عبدالجبار [۷۰]
قاضی عبدالجبار معتزلی، «طبقات المعتزلة»، ج۱، ص۳۳۶، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید.
و نیز ابن مرتضی در طبقات المعتزلة [۷۱]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
و باب ذکرالمعتزلة [۷۲]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، ص۲۰، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
[۷۳]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، به کوشش توماس آرنولد، ص۲۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
وی را از جملۀ معتزله و از معتزلۀ اهل مدینه دانستهاند. قاضی عبدالجبار، پدر او محمد بن ابی یحیی را هم از معتزله میداند، [۷۴]
قاضی عبدالجبار معتزلی، «طبقات المعتزلة»، ج۱، ص۳۳۶، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید.
اما خودش، به گفتۀ ابن مرتضی، از طبقۀ پنجم معتزله و از اصحاب عمرو بن عبید بوده است. [۷۵]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، ج۱، ص۲۵، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
[۷۶]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۲، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۷۷]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
ابراهیم را از اینرو از معتزله شمردهاند که وی از قائلان به توحید و عدل بود و اهل اعتزال معتقدین به توحید و عدل را از خود میدانستند و بسیاری کسان، از جمله ائمۀ شیعه را در طبقات معتزله ذکر میکردند. ابن مرتضی حتی امام شافعی را نیز در زمرۀ اهل عدل و توحید آورده است. [۷۸]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، ج۱، ص۲۵، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶.
[۷۹]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۲، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۸۰]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۴۳، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۸۱]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۸۲]
احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
۶.۲ - متهم به قدریهامام احمد بن حنبل وی را قَدَری خوانده [۸۳]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۵، ص۵۷-۵۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۸۴]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
و امام مالک [۸۵]
محمد بن اسماعیل بخاری، «کتاب الضعفاء الصغیر»، ج۱، ص۴۰۸، المجموع فی الضعفاء و المتروکین، به کوشش عبدالعزیز عزالدین السیروان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۸۶]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۲، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و شافعی نیز قَدَری بودن ابراهیم را تأیید کردهاند. [۸۷]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۸۸]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۵، ص۵۷-۵۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۸۹]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۹۰]
ابوالقاسم بلخی، «باب ذکرالمعتزلة»، ج۱، ص۸۰، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
[۹۱]
قاضی عبدالجبار معتزلی، «طبقات المعتزلة»، ج۱، ص۳۳۶، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید.
خود وی نیز ظاهراً اعتقاد خویش به قَدَر را آشکار میکرده و از آن پروایی نداشته است. [۹۲]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۳، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۹۳]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۹۴]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
۶.۳ - متهم به جهمیمخالفان ابراهیم او را جهمی نیز گفتهاند، و جهمیّه در اسلام مشهور به اعتقاد به جبر هستند. اما نکتۀ جالب توجه این است که او را هم قدری و هم جهمی خواندهاند. [۹۵]
محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۶۳، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۹۶]
عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۲۲۰، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۹۷]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۸، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۹۸]
شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۹۹]
شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۲۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
[۱۰۰]
احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
علت این امر را شاید بتوان در همآوازی وی با برخی از نظریات جهم دانست که با آرای شیعه همانندی داشته است و افزون بر این قدما در مواردی معتزله را نیز از جهمیه شمردهاند. و اطلاق این عنوان بدیشان از جهت مشارکت هر دو گروه در بعضی عقاید مانند نفی صفات ازلی، نفی رؤیت حق تعالی، مخلوق بودن کلام خدا و حسن و قبح عقلی [۱۰۱]
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۷۹-۸۱، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش.
و نیز به جهت تقدم جهمیه بر معتزله و پیروی معتزله از آنان بوده است. [۱۰۲]
احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۱، ص۲۵۶، قاهره، ۱۳۳۲ق.
حتی گاهی بعضی اشخاص منتسب به شیعه را هم بدین عنوان ملقب میکردند. [۱۰۳]
عثمان بن سعید دارمی، الرّد علی الجهمیّة، ج۱، ص۹۸، به کوشش گوستا ویتستام، لیدن، ۱۹۶۰م.
۶.۴ - متهم به اهل تشبیهنکتۀ دیگر دربارۀ این است که بغدادی [۱۰۴]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفَرقُ بین الفِرَق، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش عزت العطار الحسینی، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
او را از اهل تشبیه میداند. چنین نسبتی به بعضی دیگر از متکلمین شیعه، همچون هشام بن حکم (ﻫ م) که او هم از شاگردان امام صادق (علیهالسلام) بوده، نیز داده شده است، اما چون اصل سخن ابراهیم و دعاویش دردست نیست، داوری دربارۀ معتقدات او بیش از این میسر نیست.۷ - فهرست منابع(۱) احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، قاهره، ۱۳۳۲ق. (۲) عبدالرحمن ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۳) احمد بن علی ابن حجر، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق. (۴) محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر. (۵) عبداللـه ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۶) احمد بن یحیی ابن مرتضی، باب ذکر المعتزلة، به کوشش توماس آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶. (۷) احمد بن یحیی ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، به کوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م. (۸) محمد بن اسماعیل بخاری، «کتاب الضعفاء الصغیر»، المجموع فی الضعفاء و المتروکین، به کوشش عبدالعزیز عزالدین السیروان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۹) احمد بن ابیعبداللـه برقی، کتاب الرجال، به کوشش جلالالدین حسینی اُرموی، تهران، ۱۳۴۲ش. (۱۰) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفَرقُ بین الفِرَق، به کوشش عزت العطار الحسینی، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م. (۱۱) ابوالقاسم بلخی، «باب ذکرالمعتزلة»، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م. (۱۲) حسن بن علی حلی، کتاب الرجال، به کوشش جلالالدین حسینی ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش. (۱۳) عثمان بن سعید دارمی، الرّد علی الجهمیّة، به کوشش گوستا ویتستام، لیدن، ۱۹۶۰م. (۱۴) شمسالدین محمد ذهبی، تذکرة الحفّاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م. (۱۵) شمسالدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۳م. (۱۶) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش. (۱۷) محمد بن عمر عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۱۸) حسنیوسف علامۀ حلی، خلاصة الاقوال فی معرفه الرجال، تهران، ۱۳۱۱ق. (۱۹) فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید. (۲۰) قاضی عبدالجبار معتزلی، «طبقات المعتزلة»، فضل الاعتزال، به کوشش فؤاد سید. (۲۱) احمد بن علی نجاشی، رجال، قم، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۲۲) احمد بن علی نسائی، «الضعفاء و المتروکون»، المجموع فی الضعفاء و المتروکوین، به کوشش عبدالعزیز عزالدین السیروان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم بن محمد بن ابییحیی»، ج۲، ص۶۶۰. |