أوضح المسالک إلی معرفة البلدان و الممالک (کتاب)«اوضح المسالک الی معرفة البلدان و الممالک»، کتابی است به زبان عربی در جغرافیای ریاضی نوشته محمد بن على بروسوى معروف به ابن سپاهی زاده. این کتاب در واقع خلاصهای است از کتاب « تقویم البلدان »، عمادالدین اسماعیل ؛ معروف به ابوالفداء که حلقه اتصال جغرافیای ادبی و جغرافیای ریاضی است. ۱ - ساختار کتابنگارش کتاب در ۱۳ رجب ۹۸۰ ق. به پایان رسیده و مولف آن را به سلطان مرادخان سوم، پسر سلطان سلیم دوم، از سلاطین عثمانی تقدیم کرده است. کتاب؛ مشتمل بر مقدمهای به قلم محقق، دو جدول که به معرفی حساب جمل به ترتیب مغربی و مشرقی میپردازد، مقدمهای به قلم مولف و پنج بخش ذیل است: بخش اول: دریاها . بخش دوم: دریاچهها . بخش سوم: رودهای بزرگ. بخش چهارم: کوهها . بخش پنجم: اقلیم حقیقی و اقلیم عرفی که خود مشتمل بر ۲۷ فصل است. فصول به ترتیب حروف الفبا مرتب گردیدهاند. ۲ - معرفی کتابچنانکه مولف در مقدمه کتاب یادآور شده، وی در نگارش این کتاب بر «تقویم البلدان» ابوالفداء، حکمران حماه که در سال ۷۲۱ ق. نگاشته شده، متمرکز شده است. ابن سپاهی زاده این کتاب را جزو بهترین آثاری که در علم جغرافیا نگاشته میداند؛ چرا که معتقد است این کتاب بین آثار متقدمان و نیز جغرافیا دانان متاخر گرد آورده است. به جهت این ارتباط تنگاتنگ ما بین اوضح المسالک و کتاب تقویم البلدان لازم است، اشاره شود که تقویم البلدان به دو بخش اصلی تقسیم میگردد: بخش نخست، مقدمه کتاب است که درباره تقسیمات زمین ، خط استواء ، اقلیمهای هفتگانه، قسمتهای آبادان زمین و مساحت هر یک مطالب مهمی را بیان میدارد. بخش بعدی، که طولانی تر است، خود مشتمل بر ۲۸ قسمت است که در هر قسمت درباره یکی از اقالیم سبعه و اخلاق و عادات ساکنان آن و نیز آثار باستانی موجود در آنها و... سخن گفته شده است. ابن سپاهی زاده در این کتاب به همان روش کتاب ابوالفداء به معرفی شهرها، البته به ترتیب حروف الفبا میپردازد و در ضبط دقیق اسامی از کتابهای لغت و انساب نظیر: الصحاح ؛ جوهری ، العباب الزاخر و اللباب الفاخر ؛ صنعانی ، القاموس المحیط ؛ فیروزآبادی و... بهره میبرد که با این کار زحمت خواننده را در دستیابی به ضبط دقیق شکل اسامی، که بی توجهی بدان باعث بروز تحریف و افتادگی در آثار بسیاری از جغرافیا نویسان شده، کم کرده است. هر چند در بسیاری موارد آنچه را که در تقویم البلدان آمده، مغفول گذارده و بابی را بدان اختصاص نداده است و لو از آنها در خلال دیگر مطالب یاد کرده است. سپاهی زاده جز اینکه کتاب را در قالب تازه عربی ریخته، قسمتهایی از این کتاب را نیز به ترکی برگردانده است. ۳ - گزارش محتوا۱. مولف، در مقدمه کتاب به منابعی که از آنها در نگارش این کتاب سود جسته، منابعی که عمدتا همان منابع تقویم البلدان هستند، اشاره میکند که از آن جملهاند: نزهة المشتاق ؛ شریف ادریسی ، المسالک و الممالک ؛ ابن خردادبه ، القانون المسعودی ؛ ابوریحان بیرونی و... ۲. در بخش نخست که به معرفی دریاها اختصاص دارد، مولف از پنج دریای: محیط، چین، روم، نیطش و خزر به عنوان دریاهای بزرگ یاد میکند و به معرفی سایر دریاها و طول و عرض جغرافیایی هر یک میپردازد. برخی از این دریاها عبارتند از: دریای قلزم، فارس، اخضر، اقیانوس و.... ۳. در بخش دوم، دریاچهها و طول و عرض جغرافیایی آنها معرفی گردیده است. برخی از این دریاچهها عبارتند از: دریاچه سودان، فیوم، زغر، بانیاس، دمشق ، بقاع، انطاکیه، تلا و.... مولف همچنین درباره برخی دریاها و دریاچهها به نقل حکایات شگفت میپردازد. ۴. در بخش سوم، به معرفی رودهای بزرگی؛ چون: رود نیل در مصر ، که به گفته نویسنده در بین رودهای جهان بی نظیر است، رود اشبیلیه، رود اردن ، رود یرموک ، رود جیحون ، رود فرات ، رود دجله و... پرداخته شده و طول و عرض جغرافیایی آنها بیان گردیده است. ۵. در بخش چهارم به معرفی کوههای: القمر یا القمر (به سکون میم)، درن، طارق، جالوت، طور ، جودی، دماوند و... پرداخته شده و طول و عرض جغرافیایی هر یک ذکر شده است. ۶. در بخش پنجم، از دو اقلیم نام برده شده است: اقلیم حقیقی که شامل اقالیم هفتگانه است و اقلیم عرفی که شامل هر سرزمینی است که خود شمار زیادی از اماکن و شهرها را در بر دارد؛ مانند: شام و عراق و غیره. به گفته مولف، گاهی اقلیمی عرفی بخشی از یک اقلیم حقیقی و یا جزئی از دو اقلیم حقیقی و یا بیشتر است؛ مانند شام که بخشی از آن جزء اقلیم سوم از اقالیم سبعه است و بخشی دیگر جزیی از اقلیم چهارم از اقالیم سبعه. یا مانند چین که میگویند چون عرض جغرافیایی آن از طولش بیشتر است، مشتمل بر رؤوس اقالیم شرقی و حتی اطراف اقالیم سبعه نیز میباشد. به گفته مولف، جمهور جغرافیا دانان، مبدا طول جغرافیایی را از ساحل دریای غربی ( اقیانوس اطلس ) و جزایر خالدات، و عرض جغرافیایی را از خط استوا در نظر گرفتهاند. اما یادآور میشود که در ترتیب اقالیم به حسب عرض جغرافیایی آنها اختلاف نظر وجود دارد؛ یعنی برخی مبدا اقلیم نخست را خط استوا و آخر اقلیم هفتم را منتهای قسمت معموره زمین دانستهاند؛ اما دیدگاه محققان، که مولف خود آن را برگزیده است، این است که ابتدای اقلیم نخست عرض دوازده درجه و دو سوم درجه و انتهای اقلیم هفتم عرض پنجاه درجه و یک سوم درجه است. مولف نیز مبدا عرض جغرافیایی اقالیم سبعه را بر اساس همین دیدگاه مختار مرتب ساخته است؛ اما درباره مبدا طول جغرافیایی اقالیم همان نظر جمهور را پذیرفته است. در این بخش، همچنین مولف به بررسی موضوعی که از جنبه جغرافیای عمومی حائز اهمیت است؛ یعنی بررسی موضوع مساحت پرداخته و به مناسبت درباره اختلاف نظرهای موجود درباره اصطلاحات: ذراع ، میل و فرسخ بحث کرده است. از آن پس به بیان مساحت اقالیم هفتگانه بنا بر دیدگاه قدما و متاخرین پرداخته است. در برخی موارد هم که طول و عرض صحیح برخی اقالیم برای مولف واضح نبوده، بر پایه فاصله این اقالیم از سرزمینهایی که طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب کرده و همچون ابوالفداء، در این محاسبات از ابوریحان بیرونی پیروی کرده است. در پایان این بخش، مولف یادآور میشود که شهرهای فراوانی وجود دارند که در هیچ یک از اقالیم سبعه نمیگنجند و اینها شهرهایی هستند که در ورای اقلیم اول در طرف جنوب و نیز پس از آخرین نقطه اقلیم هفتم از سمت شمال و نیز آخرین نقطه معموره زمین در شمال قرار گرفتهاند. از آن پس، مولف از اقالیم عرفی که بالغ بر بیست و نه اقلیم است، نام میبرد. در ادامه این بخش، که قسمت عمده کتاب را به خود اختصاص داده است، مولف به معرفی شهرها و آبادیهای موجود در اقالیم مذکور به ترتیب حروف الفبا میپردازد و طول و عرض جغرافیایی آنها را ذکر میکند. ۴ - وضعیت کتابکتاب؛ مشتمل بر پاورقیهایی به قلم محقق، آقای المهدی عبدالرواضیة و فهرستهای ذیل میباشد: فهرست اعلام ، اماکن و جایها، قبائل و گروهها و فهرست کتابهایی که در متن از آنها نام برده شده است. [۲]
دانشنامه جهان اسلام، ربیعی، منیژه، ج۷، ص۸۶۸.
[۳]
تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، ص۳۰۷- ۳۰۹.
۵ - پانویس
۶ - منبعنرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |