سمرقند

سمرقند
اطلاعات کلی
کشور ازبکستان
جمعیت کل ۵۹۶٬۳۰۰
اطلاعات تاریخی
پیشینه تشیع اواخر قرن دوم هجری
اماکن
زیارتگاه مسجد مراد اولیا
مساجد مسجد اهل بیت رسول الله(ص) • مسجد صاحب الزمان(عج)

سَمَرقَند شهری باستانی در ماوراء النهر و ازبکستان امروزی. از اواخر قرن دوم هجری، مذهب تشیع در سمرقند و کَش به تدریج رواج یافت و فعالیت‌های دانشمندان بزرگ شیعه، حوزه علمی فعالی را در آستانه غیبت امام دوازدهم به وجود آورد.

بنیانگذاران حوزه علمی سمرقند در آن عصر، شماری از اصحاب ائمه و وکیلان ایشان و اغلب از مردمان همین نواحی بودند که مدتی از عمر خویش را به منظور کسب علم و دانش و درک محضر امامان در دیگر مراکز علمی شیعه سپری کرده یا در زمره عالمان شیعه در همین مرکز علمی قرار داشتند که به سمرقند یا اطراف آن مهاجرت نموده بودند.

تاریخچه

سمرقند در قرن چهارم قبل از میلاد به عنوان ماراکندا شناخته شده بود که پایتخت سغدیان بود. در ۳۲۹م توسط اسکندر کبیر فتح شد. در این زمان، سمرقند از شهرهای مهم جاده ابریشم به حساب می‌آمد. این شهر بعدها توسط ترک‌های آسیای مرکزی (پیش از اسلام)، اعراب مسلمان (قرن هشتم میلادی)، سامانیان (قرن ۹ تا ۱۰میلادی)، حاکمان ترک (قرن ۱۱ تا ۱۳میلادی) و امیران خوارزم (اوایل قرن ۱۳میلادی) اداره می‌شد. سپس سمرقند توسط چنگیز در ۵۹۹ش/۱۲۲۰م نابود شد. سمرقند در ۷۴۴ش/۱۳۳۶م به پایتخت امپراتوری تیمور گورکانی و مهم‌ترین مرکز اقتصادی و فرهنگی آسیای مرکزی تبدیل شد. سمرقند توسط ازبک‌ها در سال ۸۷۹ش/۱۵۰۰م تسخیر شده و بخشی از خانات بخارا گردید. روس‌ها سمرقند را در ۱۲۶۶ش مرکز ولایت ترکستان کردند. تاسیس مرکز راه آهن، رونق اقتصادی را به سمرقند بازگرداند. سمرقند سپس دوباره بین سال‌های ۱۳۰۳تا ۱۳۱۵ش/۱۹۲۴تا۱۹۳۶م پایتخت جمهوری سوسیالیستی شوروی ازبکستان بود. اکنون سمرقند دومین شهر بزرگ ازبکستان، و مرکز استان سمرقند است. بیشتر ساکنان این شهر فارسی زبان هستند و به فارسی تاجیکی سخن می گویند. شهر سمرقند از یک بخش قدیمی و یک بخش جدید ساخته شده توسط روس‌ها در قرن نوزده میلادی تشکیل شده است. بخش تاریخی سمرقند در سال ۱۳۸۰ش/۲۰۰۱م به عنوان میراث فرهنگی جهانی در یونسکو ثبت شد.

جغرافیای سمرقند و کش

آنچنان که صاحبان کتب بلدان گفته‌اند، منطقهٔ سمرقند و کَشّ آب و هوای بسیار مناسبی با محصولات کشاورزی داشته، فاصلهٔ این دو شهر بنابر گزارش‌های جغرافیایی، دو مرحله یا دو روز است. یوزف مارکوات، پیشینهٔ حضور مسلمانان در این دو شهر را به حدود سال‌های هشتاد می‌رساند؛ اما بلاذری این حضور را اندکی متأخر و به دوران عمر بن عبدالعزیز می‌رساند.
در حال حاضر منطقه سمرقند و کش در تقسیمات جغرافیایی کشور ازبکستان قرار دارد. سمرقند به‌ همان نام خوانده می‌شود، اما «کش» را شهر سبز می‌خوانند.
در کتب متعددی آمده است: یکی از چهار دروازهٔ سمرقند، «دروازه کش» نام داشته است. بهترین قرینه برای آنکه معلوم کند راویان منتسب به کش در اطراف سمرقند می‌زیسته‌اند، ارتباط گسترده و به هم تنیدهٔ عالمان این دو شهر است. بخشی از این ارتباط،‌ همان مجموعه اسامی ذکر شده در رجال شیخ طوسی است. در این مجموعه اسامی فراوانی از منسوبین به سمرقند، کش و شهرهای اطراف آن دو ذکر شده که در آن عمدتاً به شاگردی ایشان نزد عیاشی تصریح شده است؛‌ همان طور که بخشی از گزارش‌های کشی نیز از عالمان این منطقه و نقل‌هایی است که از استادانش نظیر عیاشی است.

شیعیان سمرقند

سمرقند از مراکز عمده شیعیان در آسیای مرکزی بوده است و علمای بزرگی از آن دیار برخاسته‌اند. در قرن چهارم هجری، محمد بن مسعود عیاشی، مدرسه علمیه در این شهر تاسیس کرد. عیاشی از عالمان شیعه در سمرقند و در آسیای مرکزی بود و استادان و مشایخ او جمعی از محدثان قم، کوفه و بغداد بودند.
مذهب تشیع از اواخر قرن دوم هجری به تدریج در سمرقند و کَش رواج یافت. آغاز تشیع در این ناحیه معلوم نیست؛ اما فعالیت‌های علمای شیعه در این نواحی، پایگاه علمی شیعی را اندکی پیش از آغاز غیبت امام دوازدهم به وجود آورد.
از دیگر چهره‌های شاخص سمرقند، حسین بن اشکیب سمرقندی، از اصحاب امام حسن عسکری بود که در قم تحصیل کرده بود. او فقیه و متکلم بود. مدرسه علمیه سمرقند که توسط عیاشی و ابن شکیب شکل گرفت، توسط شاگردان این دو مانند حیدر بن محمد بن نعیم اداره می‌شد. او تمام مصنفات و اصول شیعه را از طریق مشایخ قمی روایت می‌کرد.
علاوه براین تعدادی از اصحاب ائمه و راویان حدیث، برخاسته از این منطقه هستند که از آن جمله می‌توان به جعفر بن ابی جعفر سمرقندی، جعفر بن ایوب سمرقندی، محمد بن نعیم و محمد ابن ابراهیم وراق اشاره نمود. همچنین سید امام، ابوالقاسم علی بن عقیل (م ۵۲۶ق) در مشهد السادات سمرقند مدفون شده و قبر وی نزد مردم محترم بود.
در سمرقند اکثر شیعیان در محله پنجاب یا محله ایرانی‌ها زندگی می‌کنند. اجداد اهالی این محل اغلب از ایران آمده و در آن جا سکنی گزیده‌اند. در حال حاضر در محله ایرانی‌ها، مسجد اهل بیت(ع)، با کمک و مساعدت سفارت ایران در ازبکستان، در کنار مدرسه علوم دینی این شهر احداث شده است، در این مسجد علاوه بر اقامه نماز جماعت، دعای کمیل، دعای توسل و دیگر مراسم مذهبی نظیر ماه رمضان و مراسم دهه محرم و... نیز برگزار می‌شود.

وکلای امامان در سمرقند

دربارۀ حضور وکلا در سمرقند، اطلاع فراوانی در اختیار نیست؛ جز آنکه گزارش‌های کتب رجالی و تاریخی از حضور احتمالی سه وکیل در دوران امام عسکری و حوالی عصر غیبت در این منطقه خبر می‌دهد که به احتمال زیاد ارتباط میان این وکلا با ناحیه مقدسه، از طریق نیشابور و از آنجا از طریق شهرهای مرکزی مانند ری و قم بوده است.

  1. العمرکی بن علی البوفکی: اگرچه به وکالت این شخص بیان صریحی در دسترس نیست، اما شیخ طوسی در رجالش برای او چنین آورده است: «یقال انه اشتری غلمانا اتراکا بسمرقند للعسکری علیه‌السلام». این جمله به فرض درستی گزارش، می‌تواند بر وکالت، ولو در یک موضوع خاص دلالت کند؛ چه آنکه امامان در مواردی جزئی، افرادی را به عنوان وکیل قرار می‌داده‌اند.
  2. جعفر بن معروف که اصالتاً سمرقندی است، امر وکالت را در کش بر عهده داشته و مکاتباتی با ناحیۀ مقدسه انجام داده است.
  3. علی بن الحسین بن علی الطبری: از دیگر کسانی است که شیخ طوسی او را جزء وکلای منطقۀ سمرقند به شمار آورده است.

دانشمندان شیعی سمرقند و کش

برخی از علمای شیعی سمرقند و کش عبارتند از:

مدارس علمی در سمرقند

بنیانگذاران حوزهٔ علمی سمرقند در این عصر، شماری از اصحاب ائمه و وکیلان ایشان و اغلب از مردمان همین نواحی بودند که مدتی از عمر خویش را به منظور کسب علم و دانش و درک محضر امامان در دیگر مراکز علمی شیعه سپری کرده یا در زمرهٔ عالمان شیعه در همین مرکز علمی قرار داشتند که به سمرقند یا اطراف آن مهاجرت نموده بودند. آغازگر این حوزهٔ علمی را باید حسین بن اشکیب سمرقندی دانست. او از اصحاب امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به شمار می‌رفت و مدتی نیز در قم حضور داشت. بنا به نقلی، او خادم حرم حضرت معصومه در این شهر بود و بنا به قولی خادم قبر امام رضا(ع) در طوس. وی به عللی نامعلوم به خراسان آمد و سپس در سمرقند سکونت گزید. او فقیهی دانشمند و متکلم بود که کتاب‌هایی در رد متکلمان اهل سنت و زیدیه داشت. تاریخ وفات او به طور دقیق مشخص نیست و شاید در اوایل عصر غیبت صغری درگذشته است. او با چند متکلم هندی مناظره داشته است. ابوغانم هندی، از عالمان کشمیری، به همراه تنی چند از هندیان به بلخ آمد تا دربارهٔ حقیقت اسلام تحقیق کند. حاکم بلخ از علمای شهر دعوت کرد تا با او به گفتگو بنشینند؛ اما آن‌ها در مناظره با هندیان درمانده شدند. پس از آن امیر بلخ، به اشارهٔ برخی اطرافیانش، حسین بن اشکیب را از سمرقند فراخواند و او را مأمور کرد تا با ابوغانم بحث کند. ابن اشکیب در مناظره با ابوغانم هندی، او را مغلوب استدلال‌های خود نموده، به طوری که ابوغانم دین اسلام را اختیار کرده و روانهٔ بغداد شد و از جمله کسانی بود که موفق به دیدار امام دوازدهم(ع) گردید. این قضیه را خود ابوغانم نقل کرده است. حسین بن اشکیب در سمرقند شاگردانی داشت و از آن جمله محمد بن وارث سمرقندی که راوی کتاب‌های ابن اشکیب بود و ابن قولویه قمی از او روایت کرده است.
از دیگر رجال سمرقند و هم عصر ابن اشکیب، باید به جعفر بن محمد بن ایوب سمرقندی اشاره نمود که از جمله محدثان به شمار می‌رفت و به قولی امام هادی علیه‌السلام را درک کرد. کتاب‌ها و روایت‌های او را عیاشی و کشی روایت نموده‌اند.
جعفر بن محمد، معروف به کَشّی نیز از عالمان حوزه سمرقند و از وکیلان امام (ع) بود با این حال از ائمه علیهم السلام به طور مستقیم روایت نکرده است. وی از مشایخ روایت عیاشی و ابوعمرو کشی محسوب می‌شود. محمد بن نصیر سمرقندی نیز از شاگردان احمد بن محمد بن عیسی قمی و از مشایخ عیاشی و ابوعمروکشی بود. برادر او حمدویه نیز عالم بود.
از دیگر شخصیت‌های شیعه در سمرقند، محمد بن مسعود عیاشی را می‌توان نام برد. او از مذهب تسنن به تشیع گروید. استادان وی گروهی از محدثان بغداد، قم و کوفه، از جمله ابن فضال، طیالسی و حسین بن عبیدالله قمی بودند. او در خانه خود در سمرقند، با مراجعین برای استنساخ و قرائت یا تصحیح و مقابلهٔ کتب، گفتگو و ارتباط داشت. برای عیاشی نزدیک به ۲۰۰ کتاب و رساله در ابواب مختلف فقهی گفته‌اند. تفسیر قرآن عیاشی تنها کتاب باقی مانده از اوست. از شاگردان عیاشی به زید بن احمد خلقی، ابراهیم حبوبی، احمد بن صفار، جعفر بن محمد بن چاچی، احمد بن یعقوب سنایی و جعفر بن ابی جعفر سمرقندی میتوان اشاره کرد.
حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی با استاد خود، عیاشی رابطه نزدیک داشت. به گفته شیخ طوسی، او کلیهٔ مصنفات و اصول شیعه را از طریق ابن الولید قمی، ابن ادریس و ابن قولویه، فقیهان و محدثان قمی، روایت می‌کرد. او هم چنین راوی تمامی مصنفات عیاشی از طریق ابوعمرو کشی بود. طوسی اظهار داشته است که او هزار کتاب از کتاب‌های شیعه را به قرائت و یا اجازه روایت می‌نمود و با محمد بن مسعود عیاشی در روایات بسیاری شریک بود.
جعفر بن محمد، پسر عیاشی، از شاگردان پدر و راوی کتب وی بود و لذا در سلسله سند روایات پدرش قرار داشت. تبادلات علمی و فکری این شهر با قم سبب مهاجرت برخی از علمای بین این دو شهر شد.

شیخ صدوق در سمرقند و کش

شیخ صدوق در سفرهای خود به سمرقند و کش پا نهاده است. تصریح در پاره‌ای از گزارش‌های موجود در اسناد، حاکی از برخی راویانی است که شیخ صدوق از آن‌ها در این مناطق روایت کرده است؛ مانند: عبدوس بن علی بن العباس الجرجانی و عبدالصمد بن عبدالشهید الانصاری.
در مواردی دیگر شیخ صدوق از عالمانی نقل روایت می‌کند که جز از سمرقندی یا کشی بودن آن‌ها، اطلاعی از احوالشان در دست نیست؛ مانند مظفر بن جعفر بن مطفر سمرقندی و محمد بن سعید بن عزیز سمرقندی.

سرنوشت حوزهٔ سمرقند

دربارهٔ سرنوشت حوزهٔ سمرقند و افول آن، اطلاع چندانی نداریم؛ جز آنکه در فاصلهٔ اندکی پس از دوران حضور شیخ صدوق (م۳۸۱ق) در این منطقه، رفته رفته اثری از این مدرسه دیده نمی‌شود. هرچند اشاره به دو گزارش تاریخی ضروری است:

  1. گزارش اول مربوط به وقوع حادثه‌ای طبیعی در اواخر قرن چهارم و از بین رفتن شهر است. محمد بن احمد مقدسی دربارهٔ «کش» می‌نویسد: «شهری است سرسبز، اگر وبا زده نمی‌شد».
  2. گزارش دوم که دقیق‌تر به نظر می‌رسد و احتمالاً عامل اصلی افول این مدرسه را مشخص می‌کند، مربوط به وقوع حملهٔ نظامی به دولت سامانیان و حبس عبدالملک بن نوح حاکم ماوراءالنهر و خراسان و وفات اوست که به شهادت یا هجرت عالمان این منطقه منجر شده است: پس از مرگ نوح بن نصر در سال ۳۴۲ق فرزندش عبدالملک در ماوراءالنهر و خراسان به حکومت رسید تا آنکه ایلیک خان از ملوک ترک، او و همه نزدیکانش را محبوس کرد؛ تا آنکه با مرگ عبدالملک در سال ۳۸۹ دولت سامانی منقرض شد.

مراکز، مساجد و پایگاه‌های شیعیان سمرقند

در سمرقند مساجد، مراکز و پایگاه‌های مذهبی- فرهنگی فراوانی وجود دارند که متعلق به شیعیان بوده و به عنوان مراکز اصلی ترویج و گسترش معارف اهل بیت(ع) مطرح می‌باشند. در ادامه برخی از مراکز، مساجد و پایگاه‌های شیعیان سمرقند اشاره می‌شود:

مجموعه شاه زنده سمرقند
  1. مرقد قثم بن عباس، پسرعموی پیامبر که بنام شاه زنده معروف است. مردم سمرقند او را صاحب کرامت می‌دانند و معتقدند که ثواب زیارت قثم ابن عباس با ثواب یک حج پیاده برابر است. بناى آرامگاه ' شاه زنده ' که امروز یکی از آثار تاریخی ازبکستان محسوب می شود، سبک خراسانی دارد. این بنا در دوره تیمور گورکانی بازسازی گردید و محل دفن برخی از اعضای خانواده اوست.
  2. مسجد اهل بیت رسول الله(ص) :مسجد اهل بیت در محله پنجاب سمرقند که در سال ۱۳۷۸ افتتاح شد وبزرگترین مسجد شیعیان ازبکستان است و گنجایش ۲۰ هزار نفر نمازگزار را دارد.
  3. مسجد مراد اولیا: «مسجد مراد اولیا» به علت وجود قبر امام زاده‌ای از نوادگان امام موسی بن جعفر(ع) زیارتگاه شیعیان است.روی سنگ مقبره افزون بر آیاتی از قرآن کریم، نام «سید موسی بن آقا سید مرتضی» و تاریخ وفات ۹۲۷ هجری نوشته شده است. مردم به کرامت صاحب قبر معتقدند. از سنگ‌ها و ستون‌های باقی مانده در محل، چنین به نظر می‌رسد که این مقبره در گذشته بزرگ و با شکوه بوده، اما در دوران سلطه نظام کمونیستی شوروی تخریب شده است.
  4. مسجد بی‌بی خانم: مسجد بی‌بی‌خانم، در شرق میدان ریگستان که از طریق بازاری سرپوشیده به این میدان متصل است، با سردری بسیار بلند و با شکوه ایرانی مرا به وجد آورد. سر دری که تیمور با ذکر سلسله نسب خود تا چنگیز بر آن، مشروعیت خویش را به عنوان مدافع حکومت چنگیز اعلان می‌کرد. این مسجد که در واقع مسجد جامع سمرقند بود، به فرمان تیمور و پس از بازگشت پیروزمندانه‌اش از هندوستان در سال‌های ۱۳۰۴_۱۳۹۹ م. (۸۰۲ _۸۰۷ هجری) ساخته شد. گویا مسجد بزرگی در هندوستان او را خوش آمد و مسجد بی‌بی خانم را به تقلید از آن ساخت. او برای ساخت این بنا، امکانات زیادی فراهم آورد و معمارانی را از هند، آذربایجان و فارس فراخواند؛ به طوری که روزانه دویست نفر در ساختمان مسجد و پانصد نفر در کوه‌ها به بریدن سنگ و حمل آن اشتغال داشتند و ۹۵ فیل آن مصالح را به سمرقند حمل می‌کردند.
  5. مسجد صاحب الزمان(عج): مسجد صاحب الزمان که در منطقه شیعه نشین سمرقند به نام خواجه ساعت واقع شده، با کمک‌های مردمی ساخته شده است.

وضعیت کنونی شیعیان سمرقند

شمار شیعیان ایرانی الاصل در سایر مناطق ازبکستان به آن اندازه نیست که بتوانند تشکلی منسجم به وجود آورند. در این بین جامعه شیعیان سمرقند تشکل بسیار شناخته شده‌ای است. اکثر شیعیان سمرقند را نوادگان آذری‌های ایران تشکیل می‌دهند که به عنوان سرباز در خدمت نادرشاه افشار بودند و در قرن ۱۸ به قلمرو کنونی ازبکستان حمله کردند و پس از فتح این نواحی در آن سکنی گزیدند. این گروه بهتر از سایر شیعیان در نقاط دیگر آسیای مرکز، هویت شیعی خود را می‌شناسند.
در سمرقند اکثر شیعیان در محله «پنجاب» یا محله «ایرانی‌ها» زندگی می‌کنند. آبا و اجداد اهالی این محل اغلب از ایران آمده و در آنجا سکنی گزیده‌اند. در حال حاضر در محله ایرانی‌ها، مسجد اهل بیت(ع) با کمک و مساعدت سفارت ایران در ازبکستان در کنار مدرسه علوم دینی شیعیان‌این شهر احداث شده است. در این مسجد علاوه بر اقامه نماز جماعت، دعای کمیل، دعای توسل و سایر مراسم مذهبی نظیر اعیاد و عزاداری‌ها نیز برگزار می‌شود.
در سمرقند دو مسجد شیعی وجود دارد. و این مساجد تحت نظارت اداره روحانی مسلمانان ازبکستان هستند و مقید به قوانین ازبکستان می‌باشند از این رو دارای استقلال عمل نیستند و به همین سبب نیز معمولا شیعیان ایرانی الاصل در ازبکستان دارای مشکلات و چالش‌هایی با حکومت این کشور می‌باشند. شیعیان ازبکستان مشکلاتی در خصوص اعزام زائر به عتبات عالیات و مکه نیز دارند.

پانویس

  1. احمد بن علی نجاشی، الرجال النجاشی، قم، موسسه نشر الاسلامی، ۱۴۰۷ قمری، ص ۳۵۴
  2. جباری، نمایندگان ائمه علیه‌السلام در ایران، ۱۳۸۱ش، ص ۱۱۶.
  3. اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، ۱۳۹۴ش.
  4. مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.
  5. مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.
  6. احمد سیدمرادی، فرهنگ و هنر ایرانی در سمرقند و بخارا، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، ۱۳۸۹
  7. مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.
  8. بهمن، ژئوپلتیک تشیع در آسیای مرکزی، ص ۱۵۱ ۱۵۰

منابع

  • بهمن، شعیب، ژئوپلتیک تشیع در آسیای مرکزی، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، ۱۳۹۳ش.
  • مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.
  • احمد سیدمرادی، فرهنگ و هنر ایرانی در سمرقند و بخارا، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، ۱۳۸۹.