واجب عینی
واجب عینی گونهای از واجبات دینی که همه مکلّفان باید انجام دهند. واجب عینی در مقابل واجب کِفایی است که با انجامدادن آن توسط برخی از مکلفان، دیگران نیاز نیست آن را انجام دهند. نمازهای روزانه، روزه، زکات، نیکی به پدر و مادر و صله رَحِم جزو واجبات عینیاند.
بهگفته عالمان اصول فقه، زمانی که شک وجود دارد واجبی کفایی است یا عینی، باید بنا را بر عینیبودن آن گذاشت.
تعریف فقهی
واجب عینی به واجبی میگویند که انجامدادن آن بر همه مکلفان واجب است؛ یعنی فرد مکلف نمیتواند بهعلت آنکه دیگران آن را انجام دادهاند، تکلیفش را انجام ندهد. نمازهای روزانه، روزه، حج، نیکی به پدر و مادر، صله رَحِم، وفای به عهد، زکات جزو واجبات عینی هستند.
تفاوت با واجب کِفایی
- همچنین ببینید: واجب کفایی
واجب عینی در مقابل واجب کِفایی قرار دارد که مخاطب آن شخص خاصی نیست؛ یعنی از نظر شارع، هرکس آن را انجام دهد، کافی است. بنابراین با انجامدادن آن توسط برخی مکلفان، وجوب از دیگران برداشته میشود؛ مانند امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، جواب سلام، کفن و دفن و نماز میت و نجات جان انسان.
بهگفته عالمان اصول فقه، علت آنکه در واجبات کفایی، با انجامدادن برخی از مکلفان، وجوب از عهده دیگران برداشته میشود، آن است که در آنها خود عمل مطلوب است و انجامشدن عمل اهمیت دارد، نه اینکه چه کسی آن را انجام دهد.
تشخیص واجب عینی و کفایی
عالمان اصول فقه میگویند در مواردی که دلیلی نداریم که امر خداوند بهگونه وجوب کفایی است یا واجب عینی، باید بنا را بر آن بگذاریم که واجب «عینی» است؛ زیرا عقل حکم میکند زمانی که مطمئن نیستیم انجامدادن امر خداوند بهوسیله دیگران سبب خارجشدن آن از عهده ما میشود، باید به آن امر عمل کنیم.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۴۰؛ حسینی، الدلیل الفقهی، ۲۰۰۷م، ص۳۰۱؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۳۳۶.
- ↑ حسینی، الدلیل الفقهی، ۲۰۰۷م، ص۳۰۱.
- ↑ العجم، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.
- ↑ مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۴۰؛ حسینی، الدلیل الفقهی، ۲۰۰۷م، ص۳۰۹؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۳۳۷.
- ↑ العجم، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.
- ↑ مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵؛ آخوند خراسانی، کفایةالاصول، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۲؛ سبحانی، الوسیط، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۰۰.
- ↑ مظفر، اصولالفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵.
منابع
- آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایةالاصول، قم، مؤسسه آلالبیت، جاپ اول، ۱۴۰۹ق
- العجم، رفیق، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۸م.
- حسینى، محمد، الدلیل الفقهى تطبیقات فقهیة لمصطلحات علم الاصول دمشق، مرکز ابن ادریس الحلی للدارسات الفقهیه، چاپ اول، ۲۰۰۷م.
- سبحانی تبریزی، جعفر، الوسیط فی اصول الفقه، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- مظفر، محمدرضا، اصولالفقه، قم، انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۳۰ق.
- ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.