روضه تنور خولی
روضه تنور خولی از روضههای مربوط به واقعه کربلا و اسارت اهل بیت امام حسین (ع). این روضه معمولا پس از روز عاشورا، در دهه دوم و سوم ماه محرم خوانده میشود و به قرار دادن سر امام حسین(ع) داخل تنور توسط خولی اشاره دارد که با برخورد تند همسرش مواجه میشود.
تنور خولی
عمر بن سعد سر مبارک حسین بن علی(ع) را به خولی و حمید بن مسلم سپرد تا به کوفه و نزد عبیدالله ببرد و خبر پیرزوی سپاه کوفه را به او برساند. آنها شبانگاه به کوفه رسیدند و و چون قصر بسته بود، خولی سر را به خانه برد و داخل دیگ یا تشتی قرار داد. همسر خولی که از ماجرا مطلع شده بود، او را شماتت کرد.
مُقَرَّم در مقتل الحسین(ع) به مخفی کردن سر امام حسین(ع) در تنور، ساطع شدن نوری از تنور و شیون و زاری گروهی از زنان برای امام حسین(ع) اشاره کرده است. در بین مردم نیز مشهور است که خولی، سر امام را در تنور خانهاش پنهان کرد.
روضه
روضه تنور خولی معمولا پس از روز عاشورا در دهه دوم و سوم ماه محرم خوانده میشود. در این روضه به داستان تنور خولی پرداخته میشود که خولی سر امام حسین(ع) را داخل تنور میگذارد. طبق این داستان همسروی که بانویی متدین و نیز از دوستداران خاندان رسول خدا( ع) بود وقتی برای نماز شب بیدار شد ناگهان متوجه نوری از مطبخ خانه گردید و صدای گریه و شیون شنید. پس از آن به داخل مطبخ رفته و متوجه سر بریدهای در تنور شد. وی دید بانوانی در کنار آن سر گریه و زاری میکند . طبق نقل این روضه، بانوی گریه کننده حضرت زهرا(س) و سه بانوی دیگر،حوا، آسیه و مریم بودند.
نمونه اشعار
چه نیزه شد سربلند از سرِ سرّ وجود | شمع صفت جلوه کرد شاهد بزم شهود | |
سر به فلک برکشید چه آه آتش فشان | بست بر افلاکیان راه صدرو و ورود | |
آنکه مسیحا بدی زندۀ لعل لبش | به دیر ترساگهی، گهی به دار یهود | |
گاه به کنج تنور گاه به اوج سنان | یافته حدّ کمال قوس نزول و صعود |
اشعار مقدم | ||
چوآمد از جَنان دُخت پیمبر | زخاکستر گرفت آن رأس انور | |
کشید از سینه آه و ناله از دل | کیای سر روی خاکت داده منزل | |
شود مادر به قربان سر تو | به خون آغشته رأس اطهر تو | |
تو آخر زیب عرش کردگاری | که از جور فلک اینگونه خواری | |
تویی آن نوگل باغ پیمبر | لبت از تشنگی خشکیده حنجر | |
به اشک دیدگان از چهره تو | برویم خاک و خون از دیده تو | |
تو جایت بوده در آغوش مادر | گهی در صدر و بر دوش پیمبر | |
ترا داده خدا در عرش جایی | چراای سر در این مطبخ سرایی |
اشعار عبد الرحمن پارسا | ||
از تنور خولی امشب میرود تا چرخ، نور | آفتاب چرخ، حسرت می برد بر این تنور! | |
گرنه ظاهر شد قیامت، ور نه روز محشر است | از چه رو کرد آفتاب از جانب مغرب ظهور؟! | |
این همان نور است کز وی لمعهای در لحظهای | دید موسای کلیم الله شبی در کوه طور | |
این همان نور خدا باشد که ناگردد خموش | این همان مشکات حق باشد که نایابد فُتور | |
مطبخ امشب مشرقستان تجلّی گشته است | زین سر بی تن، کز او افلاک باشد پر ز شور | |
از لبان خشک و از حلقوم خونین گویدت | قصۀ کهف و رقیم و رمز انجیل و زبور |
پانویس
منابع
- ابن نما حلی، مثیر الأحزان، قم، مدرسة الإمام المهدی ع، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۹۷۷م.
- محمد زاده، مرضیه، دانشنامۀ شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- مقدم، سید محمد تقی، نغمههای مقدم، مشهد، انتشارات مقدم، ۱۳۷۶ش.
- مقرم، سید عبدالرزاق موسوی، مقتل الحسین(ع)، مؤسسه بعثت، بیتا.