حدیث ثقلین

حدیث ثقلین
اطلاعات روایت
موضوع جایگاه قرآن و اهل بیت
صادره از پیامبر اسلام(ص)
راویان امام علی(ع)، ابوذر، ابوهریره، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله انصاری
اعتبار سند متواتر
منابع شیعه الکافی، کمال الدین، امالی صدوق، امالی مفید، امالی طوسی، عیون اخبار الرضا، الغیبة نعمانی، بصائر الدرجات
منابع سنی سنن نسائی، المعجم الکبیر طبرانی، سنن ترمذی، مستدرک حاکم، مسند احمد
احادیث مشهور

حدیث سلسلةالذهب.حدیث ثقلین.حدیث کساء.مقبوله عمر بن حنظلة.حدیث قرب نوافل.حدیث معراج. حدیث ولایت.حدیث وصایت.حدیث جنود عقل و جهل.حدیث شجره

حَدیث ثَقَلَیْن یا ثِقْلَیْن حدیثی درباره جایگاه هدایت‌گری قرآن کریم و اهل بیت پیامبر(ص) در دین اسلام و لزوم تمسک به آنها پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) سخن می‌گوید و اینکه این دو، همواره در کنار یکدیگرند تا در کنار حوض کوثر به پیامبر اکرم(ص) ملحق شوند.

صحّت انتساب این حدیث به پیامبر(ص) را همه مسلمانان، شیعه و اهل سنت پذیرفته‌اند. شیعیان با تکیه بر این حدیث، معتقد به لزوم امامت و عصمت امامان(ع) و نیز دوام امامت در همه زمان‌ها هستند.

متن حدیث

این حدیث در نقل‌های مختلف، با عبارت‌های گوناگون آمده، اما محتوای همه آن‌ها یکی است.

در اصول کافی، از کتب اربعه و اصلی شیعه آمده است: «...إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی‏...».

ترجمه: من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.

سنن نسائی از صحاح سته اهل سنت، این حدیث را چنین نقل می‌کند:

«... کأنی قد دعیت فاجبت، انی قد ترکت فیکم الثقلین احدهما اکبر من الآخر، کتاب الله و عترتی اهل بیتی، فانظروا کیف تخلفونی فیهما، فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض...».
ترجمه: زمان وفات من نزدیک شده است. من در میان شما دو شیء گرانبها باقی می‌گذارم که یکی بزرگتر از دیگری است، کتاب خدا و عترتم که همان اهل بیت است. پس بنگرید که چگونه با آن دو رفتار می‌کنید که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا آنکه در کنار حوض بر من وارد شوند.

منابع و سند حدیث

حدیث ثقلین با سندهای متعدد و عبارت‌های گوناگون از زبان چندین صحابی پیامبر(ص) در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است. برخی از متکلمان شیعه آن را متواتر شمرده‌اند. به گفته ملاصالح مازندرانی شیعه و اهل سنت بر مضمون این حدیث و صحت آن اتفاق نظر دارند.

منابع اهل سنت

بنابر کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت» نوشته احمد ماحوزی، این حدیث را بیش از ۲۵ نفر از صحابه از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده‌اند. نام برخی از این صحابه در ادامه می‌آید:

  1. زید بن ارقم: این حدیث به شش طریق از او در کتاب‌های سنن نسائی، المعجم الکبیر طبرانی، سنن ترمذی، مستدرک حاکم نیشابوری، مسند احمد و کتاب‌های دیگر نقل شده است.
  2. زید بن ثابت در مسند احمد و المعجم الکبیر طبرانی.
  3. جابر بن عبدالله در کتاب‌های سنن (صحیح) ترمذی، المعجم الکبیر و المعجم الاوسط طبرانی.
  4. حذیفة بن أسید در کتاب المعجم الکبیر طبرانی.
  5. ابو سعید خدری در چهار موضع از مسند احمد و ضعفاء الکبیر العقیلی.
  6. امام علی(ع) به دو طریق در البحر الزخار یا همان مسند البزاز و کنز العمال.
  7. ابوذر غفاری در کتاب المؤتلف و المختلف دارقطنی.
  8. ابوهریره در کشف الاستار عن زوائد البزار.
  9. عبدالله بن حنطب در اسد الغابة.
  10. جبیر بن مطعم در ظلال الجنة.
  11. عده‌ای از صحابه

سید هاشم بحرانی در کتاب غایة المرام و حجة الخصام، این حدیث را به ۳۹ طریق از کتاب‌های اهل سنت نقل کرده است. بنابر نقل کتاب یاد شده، این حدیث در کتاب‌های مسند احمد، صحیح مسلم، مناقب ابن المغازلی، سنن ترمذی، العمدة ثعلبی، مسند ابی یعلی، المعجم الاوسط طبرانی، العمده ابن البطریق، ینابیع المودة قندوزی، الطرائف ابن المغازلی، فرائد السمطین، و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است.

منابع شیعه

بنا به نوشته غایة المرام و حجة الخصام، در منابع شیعه، ۸۲ حدیث با مضمون حدیث ثقلین نقل شده است که در کتاب‌های الکافی، کمال الدین، امالی صدوق، امالی مفید، امالی طوسی، عیون اخبار الرضا، الغیبة نعمانی، بصائر الدرجات و بسیاری از کتب دیگر جمع‌آوری شده است.

زمان و مکان صدور حدیث

در اینکه پیامبر اسلام(ص) حدیث ثقلین را در چه زمان و مکانی بیان کرده‌، اختلاف است؛ ابن حجر هیتمی می‌گوید که رسول اکرم این حدیث را در بازگشت از فتح مکه، در راه طائف بیان کرده است، اما دیگران زمان و مکان آن را متفاوت از این دانسته‌اند.

گرچه برخی از نقل‌ها را می‌توان گزارش‌های مختلف از رویدادی واحد دانست، اما درباره برخی دیگر از روایات، نمی‌توان چنین داوری‌ای داشت و این احتمال که پیامبر اکرم(ص) در مکان‌های متعدد و مناسبت‌های گوناگون، به‌ویژه در آخرین روزهای زندگی، بارها به جایگاه مهم قرآن و اهل بیت توجه داده است، تقویت می‌شود.

برای زمان و مکان صدور این حدیث، موارد زیر آمده است:

  • در روز عرفه سوار بر شتر، در حجة الوداع.
  • در کنار غدیر خم پیش از آنکه حاجیان متفرق شوند، و حدیث غدیر در ادامه آن بیان شده است.
  • در خطبه‌ای در روز جمعه همراه با حدیث غدیر.
  • در سرزمین منا و در حین نماز جماعتی در مسجد خَیف، در آخرین روز از ایام تشریق.
  • بر فراز منبر.
  • در آخرین خطبه‌ای که برای مردم خواندند.
  • در خطبه‌ای بعد از آخرین نماز جماعت با مردم.
  • در بستر بیماری، آنگاه که اصحاب بر بالین حضرتش گرد آمده بودند.

سنت یا عترت؟

در برخی از منابع اهل سنت به جای عبارت «‌عترتی‌» در حدیث ثقلین، کلمه «‌سنّتی‌» آمده است. گفتنی است چنین نقل‌هایی بسیار نادر است و خود اهل سنت نیز به آن توجهی نکرده‌اند؛ چرا که این حدیث با چنین عبارتی در منابع معتبر اولیه نیامده است و متکلمان اهل سنت در نزاع‌های کلامی بین مذاهب، به آن توجه نکرده‌اند.

عترت چه کسانی‌اند؟

در بیشتر نقل‌ها، عبارت «‌اهل بیت»، برای توضیح «‌عترت‌» آمده است؛ اما در برخی نقل‌ها فقط عترت و در برخی دیگر فقط اهل بیت(ع) آمده و در پاره‌ای موارد سفارش به اهل بیت(ع) تکرار شده است.

در برخی نقل‌های شیعه از حدیث ثقلین، در توضیح اهل بیت(ع)، به دوازده امام شیعه اشاره شده است.

دلالت حدیث بر باورهای شیعه در باب امامت

علمای شیعه در بسیاری از کتاب‌هایشان این حدیث را نقل کرده، با استفاده از آن به تحکیم عقاید شیعه پرداخته‌اند. میر حامد حسین هندی کنتوری (هندی، متوفی ۱۳۰۶) فصلی جامع در عَبَقات الانوار (جلد۱تا۳) به این حدیث و راه‌های نقل آن اختصاص داده و بااستناد به منابع اهل‌ سنت، به معرفی اهمیت این حدیث پرداخته است. او در بحث امامت، این حدیث را بر تمام احادیث مقدم کرده است.

علمای شیعه برای اثبات برخی از باورهای خود به حدیث ثقلین استناد کرده‌اند. برخی از آن باورها عبارتند از:

لزوم تبعیت از اهل بیت(ع)

در حدیث ثقلین، اهل بیت(ع) در کنار قرآن قرار داده شده‌اند و همان‌طور که بر مسلمانان تبعیت از قرآن واجب است، تبعیت از اهل بیت(ع) نیز واجب است. همچنین از آنجا که پیامبر(ص) در تبعیت از آنها قید و شرطی بیان نکرده است، تبعیت از آنها به صورت مطلق و در تمام رفتار و گفتار آنها واجب است.

عصمت اهل بیت(ع)

حدیث ثقلین با توجه به تصریح به عدم جدایی قرآن و اهل بیت(ع)، بر عصمت اهل بیت دلالت دارد؛ زیرا ارتکاب هرگونه گناه یا خطا، موجب جدایی اهل بیت از قرآن خواهد شد. همچنین پیامبر(ص) در این حدیث تصریح کرده است که هر کس به قرآن و اهل بیت تمسک کند، گمراه نخواهد شد. اگر اهل بیت معصوم نباشند، پیروی بدون قید و شرط از آنها موجب گمراهی خواهد شد.

اثبات عصمت اهل بیت(ع) از حدیث ثقلین در قالب برهان این‌گونه تبیین شده است:

  • اگر کسی همواره با قرآن باشد، از گناه و اشتباه مصون و محفوظ است؛ زیرا قرآن از هر خطا و اشتباهی مصون است.
  • براساس حدیث ثقلین،‌ اهل بیت همواره با قرآن هستند و تا روز قیامت از همدیگر جدا نمی‌شوند.
  • پس اهل بیت همانند قرآن معصوم هستند.

برخی از محققان اهل سنت نیز دلالت حدیث ثقلین بر طهارت و پیراستگی اهل بیت(ع) از آلودگی و خطا را پذیرفته‌اند.

لزوم دوام امامت

در متن حدیث نکاتی وجود دارد که بر اساس آن می‌توان لزوم همیشگی‌بودن امامت را ثابت کرد.

  • نخست همراهی اهل بیت(ع) با قرآن با توجه به این نکته که قرآن منبع ابدی هدایت در اسلام است. پس همیشه فردی از اهل بیت(ع) نیز همراه قرآن وجود خواهد داشت که به او مراجعه شود.
  • دوم آنکه پیامبر(ص) تأکید کرده‌اند این دو تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمی‌شوند.
  • سوم آنکه پیامبر(ص) فرموده‌اند اگر این دو گران‌سنگ را دستاویز قرار دهید، تا ابد گمراه نخواهید شد.

امام زرقانی مالکی، از علمای اهل سنت، در شرح المواهب، از علامه سمهودی نقل می‌کند: از این حدیث فهمیده می‌شود که تا قیام قیامت کسی از عترت که شایستگی تمسک به او باشد وجود دارد، تا ترغیب مذکور در این حدیث بر او دلالت کند، همچنان که کتاب [یعنی قرآن] چنین است؛ از این رو اینان [یعنی عترت] امان زمینیان‌اند و چون بروند زمینیان می‌روند.

مرجعیت علمی اهل بیت(ع)

از آنجا که قرآن منبع اصلی عقاید و احکام عملی همه مسلمانان است و این حدیث نیز اهل بیت(ع) را همراه جدایی‌ناپذیرِ قرآن معرفی می‌کند، به‌سادگی می‌توان نتیجه گرفت اهل بیت(ع) نیز مرجع علمی‌ای خطاناپذیر در همه زمینه‌های علوم اسلامی‌اند. سید عبدالحسین شرف الدین در بحثی که با شیخ سلیم بُشری داشته است ـ در کتاب المراجعات ـ مرجعیت علمی ائمه(ع) و لزوم تبعیت از آنان را ثابت کرده است.

حدیث ثقلین و تقریب مذاهب

حدیث ثقلین مورد قبول شیعه و سنی است. تا کنون گفتگوهای چندی درباره این حدیث شده که موجب همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی شده است، از جمله بحث و گفتگوی سید عبدالحسین شرف‌الدین با شیخ سلیم بُشری از علمای اهل سنت. این گفتگو در کتاب المراجعات آمده است. توجه جدی آیت‌الله بروجردی به این حدیث نیز ادامه حرکتی بود که شرف‌الدین آغاز کرده بود.

کتاب‌شناسی

علمای شیعه به جز نقل حدیث ثقلین، به صورت مستقل هم درباره آن کتاب‌هایی نوشته‌اند، همانند:

  • حدیث الثقلین، نوشته قوام‌الدین محمد وشنوی قمی. در این نوشته اسناد مختلف این حدیث مورد بررسی قرار گرفته و توجه ویژه‌ای به اختلاف لفظی بین نقل‌های مختلف گردیده است.
  • حدیث الثقلین، اثر نجم‌الدین عسکری. این کتاب در یک جلد و به زبان عربی نگاشته شده و کتابت آن در سال ۱۳۶۵ق به پایان رسید.
  • حدیث الثقلین، اثر سید علی میلانی. این کتاب به زبان عربی و در پاسخ به شبهات مطرح شده توسط علی احمد السالوس درباره حدیث ثقلین تألیف شده است.
  • حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت، اثر احمد الماحوزی، به زبان عربی. این کتاب که توسط جمعی از طلاب بحرینی جمع‌آوری و تألیف شده، برگرفته از سخنرانی‌های مختلف احمد الماحوزی، عالم شیعی بحرینی حول حدیث ثقلین است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴.
  2. نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.
  3. برای آگاهی از سندها و عبارت‌های گوناگون حدیث ثقلین نگاه کنید به بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۲،‌ ص۳۰۴-۳۶۷؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۳۰۹-۳۷۵ و ج۱۸، ص۲۶۱-۲۸۹؛ میرسیدحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، جلدهای ۱۸ - ۲۲. (در جلد ۱۸ و ۱۹ سند و راویان حدیث و در جلد ۲۰ تا ۲۲ محتوای حدیث نقل و بررسی شده است.)
  4. ر.ک: ابن عطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱،‌ ص۱۳۰؛ بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۰.
  5. مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۲۴.
  6. جمعی از طلاب، حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت، مکتبه الثقلین، ص۵.
  7. نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.
  8. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۸۶.
  9. ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۶۶۳.
  10. حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ج۳، ص۱۱۸.
  11. احمد بن حنبل، مسند احمد ، ۱۴۲۱ق، ج۳۲، ص۴۶، ش۱۹۳۱۳.
  12. احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳۵، ص۵۱۲، ش۲۱۶۵۴.
  13. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۶۶.
  14. ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص۶۶۲.
  15. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۶۶.
  16. طبرانی، المعجم الاوسط، ج۵، ص۸۹.
  17. طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۰.
  18. احمد بن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج۳، ص۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹.
  19. العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۶۲.
  20. البزاز، البحر الزخار، ۱۹۸۸م، ص۸۸، ح۸۶۴.
  21. متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۷۷، ح۳۷۹۸۱.
  22. دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۰۴۶.
  23. الهیثمی، کشف الاستار، ج۳، ص۲۲۳، ح۲۶۱۷.
  24. ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۹، ش۲۹۰۷.
  25. الالبانی، ظلال الجنة(کتاب السنه و معه ظلال الجنه فی تخریج السنه)، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۶۲۷، ح ۱۴۶۵.
  26. نقل کامل این حدیث در استجلاب ارتقاء الغرف نوشته شمس الدین سخاوی از صفحه ۳۳۶ به بعد آمده است و در ینابیع المودة قندوزی (ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷) و الاصابه ابن‌حجر عسقلانی (ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵) نیز به آن اشاره شده است.
  27. بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۲، ص۳۰۴-۳۲۰.
  28. بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۲، ص۳۲۰-۳۶۷.
  29. الهیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۵۰.
  30. مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۸۰؛ هیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۵۰؛ شرف الدین، المراجعات، ص۷۴.
  31. ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۲، ح ۳۷۸۶.
  32. احمد بن‌علی طَبْرِسی، الاحتجاج، ج۱، ص۳۹۱.
  33. نیسابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۳.
  34. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج ۱، ص۲۳۴، ح۴۵ و ص۲۳۸، ح۵۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۸؛ سَمْهودی، جواهر العقدین، ص ۲۳۶.
  35. عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۴، ح۳.
  36. صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۱۳.
  37. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳.
  38. صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۶۵؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۶۸.
  39. عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۵، ح۹؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۶.
  40. دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص ۳۴۰
  41. هیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۵۰.
  42. ر.ک: متقی هندی، کنز العمال، ج۱، ص۱۸۷، ح۹۴۸.
  43. ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۲، ح۲۵۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۸.
  44. ر.ک: جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۶۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۳، ص۱۳۱، ح۶۴.
  45. ر.ک: احمد ابن حنبل، مسند احمد، قاهره، ج۴، ص۳۶۷؛ دارمی، سنن الدارمی، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۰۹۰؛ نیسابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۳، ح۳۶؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۰، ۲۶۸.
  46. ر.ک: صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۷۹، ح۲۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۱۷.
  47. نگاه کنید به حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۹۷.
  48. نگاه کنید به شیخ مفید، المسائل الجارودیه،‌ ص۴۲؛ ابن عطیه، ابهی المداد،‌ ۱۴۲۳ق، ج۱،‌ ص۱۳۱؛ بحرانی، منار الهدی، ص۶۷۱.
  49. ابن عطیه، ابهی المداد،‌ ۱۴۲۳ق، ج۱،‌ ص۱۳۱؛ بحرانی، منار الهدی، ص۶۷۱.
  50. فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ص۳۰۳.
  51. مناوی، فیض القدیر، ج۳، ص۱۸ـ۱۹؛ زرقانی، شرح المواهب اللدنیة، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲؛ سندی، دراسات اللبیب، ص۲۳۳، به نقل از: حسینی میلانی، نفحات الأزهار، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۶۶ـ۲۶۹.
  52. ج۸، ص۷
  53. به نقل: امینی، الغدیر، ج۳، ص۱۱۸.
  54. ر.ک:شرف الدین، المراجعات، ص۷۱ـ۷۶.
  55. ر.ک: واعظ‌زاده خراسانی، حدیث الثقلین، ص۳۹ـ۴۰؛ همو، ۱۳۷۰ ش، ص۲۲۲ـ۲۲۳.
  56. صداقت ثمر حسینی، «»، کتابخانه الکترونیک شیعه، ص۵۲-۵۷.
  57. عسکری، ، ص۱۷۰.
  58. میلانی، ، ۱۳۷۱ش، ص۷.
  59. جمعی از طلاب، ، ص۳.

منابع

  • ابن‌اثیر، علی بن‌ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن عطیه، ابهی المداد، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • امینی (علامه)، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق.
  • الالبانی، ناصرالدین، ظلال الجنة(کتاب السنه و معه ظلال الجنه فی تخریج السنه، بیروت، المکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • بحرانی، سیدهاشم بن‌سلیمان، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام‏، بیروت، مؤسسة التأریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • بحرانی، علی، منار الهدی فی النص علی إمامة الأئمة الإثنی عشر(ع‏)، بیروت، دار المنتظر، ۱۴۰۵ق.
  • البزاز، احمد بن‌عمرو، البحر الزخار (معروف به مسند بزاز)، المدینه المنوره، مکتبه العلوم و الحکم، چاپ اول، ۱۹۸۸م.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق احمد محمد شاکر و دیگران، مصر، شرکه مکتبه و مطبعه مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • جمعی از طلاب، (سخنرانی های احمد ماحوزی)، ماحوز، مکتبه الثقلین، بی‌تا.
  • جوینی خراسانی، ابراهیم بن‌محمد، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، بیروت، چاپ محمدباقر محمودی، ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰ق.
  • حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • حسینی میلانی، سیدعلی، نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، قم، مرکز الحقائق الاسلامیه، ۱۳۸۴ش.
  • حلبی، ابوالصلاح تقی الدین، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • دارقطنی، علی بن‌عمر، المؤتلف و المختلف، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • دارمی، عبدالله بن‌عبدالرحمن، سنن الدارمی، تحقیق: حسین سلیم اسد الدارانی، عربستان، دار المغنی للنشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • دیلمی، حسن بن‌محمد، ارشاد القلوب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • الزرقانی، محمد بن‌عبدالباقی، شرح المواهب اللدنیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • سخاوی، شمس‌الدین، استجلاب ارتقاء الغرف، بیروت، دار البشائر السلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • سمهودی، علی بن عبدالله، جواهرالعقدین فی فضل الشرفین، بیروت، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ۱۴۱۵ق.
  • شرف الدین، سیدعبدالحسین، المراجعات، بیروت، چاپ حسین راضی، ۱۴۰۲ق.
  • شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • صداقت ثمر حیسنی، کامیار، «»، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۰ش.
  • صدوق، محمد بن‌علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • صدوق، محمد بن‌علی، عیون اخبارالرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • صدوق، محمد بن‌علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق غفاری، علی اکبر، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • صفار قمی، محمد بن‌حسن، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، قم، چاپ محسن کوچه‌باغی تبریزی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن‌احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن‌احمد، المعجم الاوسط، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق.
  • طبرسی، احمد بن‌علی، الاحتجاج، نجف، محمدباقر موسوی خرسان، ۱۳۸۶ش.
  • عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابه.
  • عسکری، نجم الدین، ، بی‌جا، بی‌تا.
  • العقیلی، محمد بن‌عمرو، الضعفاء الکبیر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • عیاشی، محمدبن مسعود، کتاب التفسیر، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق موسوی جزائری، طیب، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • قندوزی، سلیمان بن‌ابراهیم، ینابیع الموَدَّةِ لِذَوی القُربی، قم، چاپ علی جمال اشرف حسینی، ۱۴۱۶.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مازندرانی، محمدصالح، شرح الکافی (الاصول و الفروع)، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • متقی هندی، علی بن‌حسام‌الدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، چاپ بکری حیانی و صفوة السقّا، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار. بیروت، مؤسسه الوفاء.
  • معین، محمد بن‌محمد، دراسات اللبیب، کراچی، بجنه احیاء الادب السندی، ۱۹۵۷م.
  • مفید، محمد بن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • مناوی، محمد عبدالرؤوف بن‌تاج‌العارفین، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، بیروت، ۱۳۹۱ق.
  • میرسیدحامد حسین، عبقات الانوار فی اثبات امامة ائمة الاطهار(ع)، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
  • میلانی، سید علی، ، قم، المیلانی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • نسائی، احمد بن‌شعیب، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • النیسابوری، مسلم بن‌حجاج، صحیح مسلم، استانبول، ۱۴۰۱ق.
  • واعظ‌زاده خراسانی، محمد، «حدیث الثقلین»، قوام‌الدین محمد وشنوی، حدیث الثقلین، تهران، ۱۴۱۶ق.
  • الهیتمی، ابن‌حجر، الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، قاهره، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، ۱۳۸۵ق.
  • الهیثمی، علی بن‌ابی‌بکر، کشف الاستار عن زوائد البزار، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۷۹م.

پیوند به بیرون