ابن سینا
فیلسوف مشایی و پزشک نامدار شیعی | |
تمبر یادبود هزارمین سال ولادت ابنسینا در الجزایر | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا |
لقب | ابنسینا |
تاریخ تولد | حدود ۳۷۰ق-۹۸۰م |
زادگاه | بخارا |
تاریخ وفات | نخستین جمعه رمضان ۴۲۸ق |
محل دفن | همدان |
شهر وفات | همدان |
اطلاعات علمی | |
استادان | محمود مَسّاحی • حسین بن ابراهیم الطبری و ... |
تألیفات | الشفاء (فلسفه) • الاشارات و التنبیهات (منطق و فلسفه) • القانون فی الطب • دانشنامه علائی و ... |
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا (۳۷۰-۴۲۸ق)، مشهور به ابنسینا، فیلسوف مشهور مشایی و پزشک نامدار بود. اندیشه فلسفی ابن سینا، تأثیراتی بر تفکر فلسفی اسلامی و فلسفه اروپایی و نوآوریهایی در ساختار تفکر مشایی داشته است. کتاب قانون ابن سینا طی چندین قرن -چه در سرزمینهای اسلامی و چه در اروپای قرنهای میانه - بر همه کتابهای پزشکی دیگر برتری داشت و بر آنها تأثیر چشمگیری نهاد.
ابن سینا در موسیقی نیز آثاری دارد که در درجه اول از لحاظ روش شناسی در خور توجه است، زیرا میتواند راهنمایی برای پژوهش علمی موسیقی باشد. وی آثاری عرفانی به زبان رمز و کنایه و در قالب تمثیل دارد که در ادبیات صوفیانه دورههای بعد و در شیوه بیان مطالب عرفانی تأثیر آشکار داشته است.
از ابن سینا آثاری به زبان فارسی بر جای مانده است که از لحاظ تاریخ تحولات این زبان و شناخت تواناییها و قابلیتهای آن دارای ارزش و اهمیت است. مشهورترین نوشته او به فارسی کتاب دانشنامه علائی است.
زندگی
ابن سینا در حدود ۳۷۰ق /۹۸۰م در بخارا، از شهرهای ماوراء النهر به دنیا آمد. پدرش، عبدالله از بلخ بود و در دوران فرمانروایی نوح بن منصور سامانی (حکومت:۳۶۶ ـ ۳۸۷ق/۹۷۷-۹۹۷م) به بخارا رفت و در آنجا در خَرمَیثَن به کار حکومتی پرداخت. عبدالله سپس به روستای همسایه، اَفشَنَه رفت و با زنی بهنام ستاره ازدواج کرد و اقامت گزید. ۵ سال پس از آن برادر کوچکترش به نام محمود به دنیا آمد.
ابن سینا سال ۴۲۸ق/۱۰۳۷م همراه علاء الدوله دیلمی، حاکم اصفهان به نبرد با تاش فَرّاش، سپهسالار سلطان مسعود غزنوی در ناحیه کَرَج (یا کرخ) نزدیک همدان رفت. در میانه راه مریض شد و در نخستین جمعه رمضان در ۵۸ سالگی درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
تحصیلات
ابنسینا نخست به آموختن قرآن و ادبیات پرداخت و ۱۰ ساله بود که همه قرآن و بسیاری از مباحث ادبی را فراگرفت. پدرش رسائل اخوان الصفاء را مطالعه میکرد و ابن سینا نیز گاه به مطالعه آنها میپرداخت. سپس پدرش وی را نزد سبزی فروشی به نام محمود مَسّاحی که از حساب هندی آگاه بود، فرستاد و ابن سینا از وی این فن را آموخت. او از اسماعیل زاهد، فقه آموخت.
با آمدن ابوعبدالله ناتِلی، حسین بن ابراهیم طبری به بخارا، پدر حسین وی را در خانه خود جای داد و فرزندش نزد او «مدخل منطق ارسطو» (اَیساگوگِه = ایساغوجی)، اثر پُرفوریوس، فیلسوف نو افلاطونی (۲۳۴ ـ ۳۰۱/۳۰۵م)، «عناصر یا اصول هندسه» اثر اُقلیدس، ریاضی دان مشهور یونانی و «المجسطی» اثر بطلمیوس، ستاره شناس یونانی را خواند و یاد گرفت. در کنار آن به خواندن کتابهای منطق ارسطو و مطالعه شرحهای دیگران بر آنها مشغول شد. پس از خواندن مقدمات و رسیدن به شکلهای هندسی، ناتلی به وی گفت که بقیه کتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل کند و مشکلات را از وی بپرسد، چنانکه بسیاری از مشکلها را ناتِلی نمیدانست، مگر پس از آنکه ابن سینا آنها را برای وی توضیح میداد. ناتلی پس از چند سال بخارا را به قصد گُرگانْج(شمال ترکمنستان فعلی)، مرکز حکومت ابوعلی مأمون بن محمد خوارزمشاه (حکومت:۳۸۵ ـ ۳۸۷ق) و رسیدن به دربارش ترک کرد.
ابن سینا تحصیل منطق، طبیعیات و ریاضیات را تمام کرد و آنگاه به یادگیری الهیات روی آورد و به خواندن کتاب متافیزیک (مابعدالطبیعه) ارسطو پرداخت. حسین آنگاه به دانش پزشکی گرایش یافت و خواندن کتابهایی را در این زمینه آغاز کرد. وی پزشکی را دانشی میشمرد که دشوار نیست و گفته که در اندک زمانی در آن مُبرّز شد، چنانکه پزشکان نزد او آموختن پزشکی را آغاز کردند. او سپس به درمان بیماران پرداخت و در این رهگذر، شیوههایی درمانی برگرفته از تجربه، بر وی آشکار میشد که به گفته خودش نمیتوان آنها را وصف کرد. وی همزمان به مطالعات خود در فقه و مناظره با دیگران در این زمینه ادامه میداد.
جوزجانی در سرگذشت ابن سینا میگوید:
- «من ۲۵ سال در خدمت و مصاحبت او بودم و هرگز ندیدم که هرگاه کتاب تازهای به دستش میرسید، آن را از آغاز تا پایان بخواند، بلکه یک باره به قسمتهای دشوار و مسائل پیچیده آن و نظریات نویسنده کتاب میپرداخت تا به مرتبه وی در آن دانش و درجه فهم او پی ببرد»
مذهب
درباره مذهب ابنسینا اختلاف نظر وجود دارد. در نوجوانی، پدرش دعوت یکی از داعیان اسماعیلی مصر را پذیرفته بود و از پیروان ایشان به شمار میرفت. برادر ابن سینا نیز از آنان بود. پدرش ابنسینا را نیز به آیین اسماعیلیان دعوت میکرد. سید محسن امین در اعیان الشیعه او را شیعه اسماعیلی دانسته است. آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعة برخی از کتب او را به عنوان مؤلف شیعی ذکر کرده است. شیخ عبدالله نعمة در کتاب «فلاسفة الشیعة؛ حیاتهم و آرائهم» با ذکر چند دلیل او را شیعه امامیه معرفی کرده است:
- نام و نسب ابنسینا به تشیع خاندان و خود او اشاره دارد؛
- وی دعوت سلطان محمود غزنوی که سنی متعصب و مخالف شیعیان بود، نپذیرفت و به طبرستان و خراسان که حاکم شیعی داشت، فرار کرد؛
- برخی از تعابیر و باورهای شیعه در کتب ابنسینا با تعابیر و باورهای شیعه تناسب دارد.
برخی نیز اشاره کردهاند ابنسینا مطالبی درباره امام علی(ع) و لزوم انتصاب او از سوی پیامبر اکرم(ص) و ویژگیهای امام مطرح کرده و از مذهب اسماعیلیه تبری جسته است. برخی شیعه بودن او را پذیرفتهاند؛ اما براین باورند با توجه به احترام ابنسینا به ابوبکر و عمر و عاقلتر دانستن عمر از امام علی(ع)، او شیعه امامیه نمیتواند باشد؛ اما اینکه او شیعه زیدیه بوده یا اسماعیلیه، قضاوت دراین باره سخت است. کتابی با عنوان «توفیق التطبیق: فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیة الإثنی عشریة» توسط علی بن فضلالله جیلانی (گیلانی)، از عالمان شیعی در قرن یازدهم قمری، در اثبات تشیع امامیه ابنسینا نگارش و چاپ شده است.
فعالیت و ارتباط با حکومت
زندگی ابنسینا با حکومتهای کلان و خرد متعددی همزمان بود. او از غزنویان دوری میکرد و با حاکمانی از سامانیان، خوارزمشاهیان، آل زیار، آل بویه و آل کاکویه همکاری داشت و آنان نیز از توانایی های او استفاده میکردند. این ارتباط باعث میشد، او بتواند کتابهای خود را بنویسد و تجربههای مختلف بدست آورد و از طرفی فراز و فرود این قدرتمندان، بر زندگی ابنسینا نیز تاثیر میگذاشت و او از جایی به جای دیگر میرفت.
حسین یکبار توانست نوح بن منصور (حکومت: ۳۶۵ ـ ۳۸۷ق) را درمان کند و از آن پس در شمار نزدیکان وی درآمد و اجازه گرفت به کتابخانه بزرگ و مشهور نوح راه یابد ولی پس از چندی آن کتابخانه آتش گرفت و همه کتابها سوخته شد. حسین پس از فوت پدرش، برخی کارهای وی را در حکومت عبدالملک بن نوح (حکومت: ۳۸۹ ـ ۳۹۰ق)، آخرین حاکم سامانی را برعهده گرفت. با سرنگونی این سلسله، ابن سینا در ۳۹۲ق به گُرگانْج (اورگَنج ـ جُرجانیه)، مرکز حکومت آل مامون (خوارزمشاهیان اولیه) رفت.
در این هنگام ابوالحسین سهیلی، وزیر حاکم حقوق ماهیانهای برای ابن سینا مقرر گردید. پس از چندی، به گفته ابن سینا، بار دیگر «ضرورت وی را بر آن داشت» که گرگانج را ترک کند. وی درباره چگونگی این ضرورت چیزی نمیگوید، اما نظامی عروضی گفته سلطان محمود غزنوی (حکومت: ۳۸۸ ـ ۴۲۱ق/۹۹۸-۱۰۳۰م) از این امیر درخواست کرد که چند تن از دانشمندان دربار خود، از جمله ابن سینا را به دربار وی گسیل دارد. ابوریحان بیرونی و چندی دیگر به این سفر رضایت دادند، اما ابن سینا و دانشمند دیگری به نام ابوسَهل مسیحی از رفتن سر باز زدند و ناگزیر شدند که گرگانج را ترک گویند.
حدود ۴۰۱ق/۱۰۱۲م ابنسینا از راه شهرهای نَسا، اَبیوَرد/باوَرد، طوس، سَمَنگان(سمنقان) به جَاجَرْم و سرانجام جُرجان، محل دربار قابوس بن وشمگیر زیاری (حکومت: ۳۶۷ ـ ۴۰۲ق/۹۷۸-۱۰۱۲م) رسید. قابوس چند ماه بعد برکنار شد. در این شهر ابوعُبَید جَوزجانی، به وی پیوست و تا پایان عمر ابنسینا، یار و همراه او بود، و نیز نخستین نویسنده سرگذشت ابنسینا به نقل از خودش بود.
در ۴۰۴ق ابنسینا به سمت ری رفت. وی در آنجا به خدمت همسر علی فخرالدوله آل بویه(درگذشت:۳۸۷ق) و مادر ابوطاهر شمسالدین، پسر فخرالدوله درآمد که پس از مرگ پدرش، فرمانروای همدان و قَرمیسَن(کرمانشاه) شده بود. در گزارشی از خواندمیر آمده که با حمله محمود غزنوی به عراق عجم ابن سینا از ری به قزوین و از قزوین به همدان شتافت. ابنسینا در چند نبرد همراه شمسالدین بود و از سوی وی به وزارت انتخاب گردید. بنابر گزارش جوزجانی، شمس الدوله از ابنسینا خواست که شرحی بر نوشتههای ارسطو بنویسد، اما ابن سینا به وی گفته بود که فراغتی برای این کار ندارد، اما اگر وی راضی شود، به نوشتن کتابی درباره دانشهای فلسفی (بی آنکه در آن با مخالفان، مناظره یا عقاید ایشان را رد کند) خواهد پرداخت و بدین سان تألیف کتاب شفا را از «طبیعیات» آن آغاز کرد.
چندی پس از مرگ شمس الدوله، همدان زیر فرمانروایی علاءالدوله محمد کاکویه (حکومت: ۳۹۸ ـ ۴۴۳ق) قرار گرفت. با ارتباط بین ابنسینا و علاءالدوله، او به اصفهان رفت. ابنسینا ۱۴ سال در اصفهان ماند و فعالیتهای علمی وی بیشتر شد. وی در اصفهان کتابهای شفا، الانصاف و نجات را نوشت.
آثار
تمام آثار ابنسینا به جز انگشت شمار، به زبان عربی نوشته شده است.
- دانشنامه علائی، برجستهترین اثر فارسی ابنسیناست. وی آن را برای علاءالدوله کاکویه و به درخواست او نوشته و به وی تقدیم کرده است.
عربی
- الشفاء: نوشتار اصلی: شفااین کتاب مشهورترین اثر حسین ابنسیناست و در منطق، طبیعیات، الهیات و ریاضیات نوشته شده است.
- القانون: در پزشکی نوشته شده و دارای بخشهای کلیات طب، ادویهٔ مفرده، امراض مخصوص اعضاء، امراض عمومی بدن، و ادویهٔ مرکبه است.
- النجاة: مطالب آن مختصر و گزیدهای از مطالب شفا است، از مهمترین نوشتههای ابن سیناست که فشرده فلسفه وی را در بردارد.
- الاشارات و التنبیهات: گفته شده این کتاب آخرین نوشته ابن سینا و از برجستهترین آثار اوست. نثر عربی ادبی شیوا از ویژگیهای آن است.
- الانصاف: کتاب الانصاف نوشته بزرگی بوده که به گفته ابنسینا، نزدیک به ۲۸ هزار مسأله را در برمیگرفته است. فقط بخشهایی از آن موجود است.
- منطق المشرقیین: این کتاب درباره فلسفه شرقیها و نقاط ضعف فلسفه یونانیان نوشته شده است.
- عیون الحکمه: کتابی مختصر در منطقیات، طبیعیات الهیات.
- النُّکَت و الفوائد: مختصری از «منطق»، «طبیعیات» و «الهیات» را در بردارد و مطالب آن یادآور مطالب النجاه و الاشارات است.
- المبدأ و المعاد: این کتاب برای تبیین مسائل واجب الوجود، حالات نفس و روح قبل و بعد از مرگ نوشته شده است.
نوشتههای کوتاه
- رسالة اَضحَویه: درباره معاد
- «رسالة فی ماهیة الصلاة»
- «رسالة فی معنی الزیارة»
- «رسالة فی القَدَر»
- رسالة «شرح سوره الاخلاص»
- «رسالة فی السعادة»
- «رسالة فی الذکر»
- «رسالة فی اِبطال احکام النجوم»
- «مسائل عن احوال الروح»
- «رسالة فی النفس و بقائها و معادها»
- «الجواب لبعض المتکلّمین»
- رسالة فی معرفه النَّفس الناطقه و احوالها
- «رسالة فی الحدود»
- «رسالة فی اقسام العلوم العقلیة»
- «رسالة فی اثبات النبوت»
- «رسالة النیروزیة»
- «فی الطبیعیات من عیون الحِکمة»
- «فی القوی الانسانیة و ادراکاتها»
- «فی العهد»
- «فی علم الخلاق».
دیدگاهها
نظام فلسفی
ابن سینا، نظام فلسفی نوین خود را که قصد داشته است آن را به پایان برساند «حکمت یا فلسفه مشرقی» نامیده است. در میان نوشتههای چاپ شده ابن سینا، کتاب کوچکی یافت میشود با عنوان گزیده شده از سوی ناشر، منطق المشرقیین که ظاهراً پارهای از کتاب حکمة المشرقیه است و ابن سینا خود به آن اشاره میکند که گویا وی در آن فلسفه نوینی را، غیر از آنچه نزد مشائیان یافت میشود، عرضه کرده است.
گرایش عرفانی
- «عارفان را در زندگی این جهانی، غیر از دیگران، مقامات و درجاتی است ویژه آنان، چنانکه گویی هر چند هنوز در جامههای بدن هایشانند، آنها را فرونهاده و از آنها برهنه شدهاند و روی به عالم قُدس آوردهاند. ایشان را کارهایی است نهانی در میان خودشان و کارهایی است آشکار که منکران را ناخوشایند است و آنانی که آن کارها را میشناسند، آنها را بزرگ میدارند».
آنگاه ابن سینا در وصف زاهد، عابد و عارف میگوید:
- آن کس که از متاع جهان و خوشیهای آن روی برتافته است، «زاهد» نامیده میشود و آن کس که به کار عبادات از نماز و روزه و مانند اینها بپردازد، «عابد» نام دارد و آن کس کهاندیشه خود را به سوی قُدس جبروت میگرداند و همواره چشم به راه تابش نور حق در نهانیترین درون (سِرِّ) خویش است، «عارف» نامیده میشود. ویژگی عارف در این است که «وی حق نخستین را میخواهد، نه برای چیزی جز او و هیچ چیز را بر شناخت [عرفان ] وی برتری نمیدهد. پرستشش تنها برای اوست، زیرا وی شایسته پرستش است و این پرستش پیوندی شریف باحق نخستین است».
پانویس
- ↑ گلمن، «زندگانی ابن سینا»، متن عربی، ۱۶- ۸۸؛ بیهقی، علی ۳۸- ۵۸.
- ↑ گلمن، ۶۸
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، نشر اسماعیلیان، ج۱۱، ص۱۳۱، ج۱۷، ص۲۱۷، ج۲۴، ص۲۵۹.
- ↑ نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، دار الفکر، ص۲۹۷-۳۰۱.
- ↑ نگاه کنید به: بهشتی، «»، ص۶-۱۶.
- ↑ نگاه کنید به:«»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.
- ↑ نگاه کنید به: جیلانی، .
- ↑ درباره این کتابخانه و آتش گرفتن آن نک: مقاله ماکس و ایزوایلر۱، «ابن سینا و کتابخانههای ایرانی زمان وی» در «یادنامه ابن سینا»، ۶۳ -۴۸، به ویژه ۵۶، که نویسنده حدس میزند کتابخانه در ذی القعده ۳۸۹ق/ اکتبر۹۹۹م آتش گرفته است.
- ↑ بیهقی، علی، ۴۴
- ↑ ص ۷۷
- ↑ ص ۱۲۸-۱۲۹
- ↑ همو، حوادث سال ۴۲۱ق؛ جوزجانی، ص۲.
- ↑ ابناثیر، حوادث سال ۴۱۱ق
- ↑ نک: شهمردان، ۲۲، متن.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۷۹
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۷۹
- ↑ الاشارات، ۳/۷۸۹-۷۹۰.
- ↑ همان، ۳/۷۹۹-۸۰۰.
- ↑ همان، ۳/۸۱۰.
منابع
- ابن اثیر، الکامل ؛
- ابن خلکان، وفیات ؛
- ابن رشد، محمد، تفسیر ما بعدالطبیعه، به کوشش موریس بویژ، بیروت، ۱۹۴۲- ۱۹۴۸م ؛
- ابن سینا، الاشارات و...، به کوشش سلیمان دنیا، قاهره، ۱۹۵۸م ؛
- همو، التعلیقات، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۹۷۳م ؛
- همو، «التعلیقات علی حواشی کتاب النفس لارسطاطالیس»، «رسائل خاصه»، «شرح اثولوجیا»، «المباحثات»، ارسطو عندالعرب، به کوشش عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۷۸م ؛
- همو، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۶ش ؛
- همو، دانشنامه علایی، الهیات، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۱ش ؛
- همو، همان، طبیعیات، به کوشش محمد مشکوه، تهران، ۱۳۳۱ش ؛
- همو، رساله اضحویه، به کوشش سلیمان دنیا، قاهره، ۱۹۴۹م ؛
- همو، «رساله العروس»، به کوشش شارل کونس، مجله الکتاب، قاهره، ۱۹۵۲م، س ۷، شم ۴؛
- همو، «رساله فی اجرام العلویه»، تسع رسائل، بمبئی، ۱۳۱۸ق ؛
- همو، الشفاء، الهیات (۱)، به کوشش جورج قنواتی و سعید زاید، همان (۲)، به کوشش محمدیوسف موسی و دیگران، قاهره، ۱۹۶۰م ؛
- همو، همان، طبیعیات، سماع طبیعی، به کوشش سعید زاید، قم، ۱۴۰۵م ؛
- همو، همان، النفس، به کوشش قنواتی و سعید زاید، قاهره، ۱۹۷۵م ؛
- همو، همان، منطق، برهان، به کوشش ابوالعلاء عفیفی، قاهره، ۱۹۵۶م ؛
- همو، همان، منطق، مدخل، به کوشش قنواتی و دیگران، قاهره، ۱۹۵۲م ؛
- همو، عیون الحکمه، به کوشش عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۸۰م ؛
- همو، القانون، بولاق، ۱۲۹۴ق ؛ همو، منطق المشرقیین، قاهره، ۱۹۱۰م ؛
- همو، النجاه، به کوشش محیی الدین صبری کردی، قاهره، ۱۹۳۸م ؛
- همو «النُّکت و الفَوائد» (نک: کوچ در مآخذ لاتین)؛ ارسطو، فی النفس، به کوشش عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۸۰م ؛
- همو، متافیزیک، ترجمه شرف الدین خراسانی، تهران، ۱۳۶۶ش ؛
- همو، منطق، به کوشش عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۸۰م ؛
- اسکندر افرودیسی، «مقاله فی العقل علی رأی ارسطاطالیس»، شروح علی ارسطو مفقوده فی الیونانیه، به کوشش عبدالرحمان بدوی، بیروت، ۱۹۸۶م ؛
- بدوی، عبدالرحمان، التراث الیونانی، کویت، ۱۹۸۰م ؛
- بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، به کوشش علی اکبر فیاض، تهران، ۱۳۵۰ش ؛
- بیهقی، علی بن زید، تَتّمه صِوان الحِکمه، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۵۱ق ؛
- ثعالبی، ابومنصور، یتیمهالدهر، به کوشش محمد محیی الدین، قاهره، ۱۹۵۶م ؛
- جوزجانی، دیباچه بر الشفاء، منطق، مدخل (نک: ابن سینا در همین مآخذ)؛
- خواندمیر، غیاث الدین، دستور الوزراء، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۵۵ش ؛
- سهروردی، یحیی بن حبش، «المشارع و المطارحات»، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۵۵ش ؛
- شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، ۱۳۶۲ش ؛
- فارابی، محمد، کتاب الحروف، به کوشش محسن مهدی، بیروت، ۱۹۸۶م ؛
- همو، رساله فی العقل، به کوشش موریس بویژ، بیروت، ۱۹۳۸م ؛
- همو، کتاب الفصوص، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق ؛
- گلمن، ویلیام، «زندگانی ابن سینا» (نک: مآخذ لاتین)؛ مافروخی، مفضل، محاسن اصفهان، به کوشش جلال الدین تهرانی، تهران، ۱۳۱۲ش ؛
- مجمل التواریخ و القصص، به کوشش ملک الشعراء بهار، تهران، ۱۳۱۸ش ؛
- محمد بن منور، اسرار التوحید، تهران، ۱۳۱۳ش ؛
- مهدوی، یحیی، فهرست نسخههای مصنفات ابن سینا، تهران، ۱۳۳۳ش ؛
- نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۹۰۹م ؛
- همایی، جلال الدین، «رابطه ابن سینا با اصفهان»، جشن نامه ابن سینا، تهران، ۱۳۳۴ش ؛
- یاقوت، بلدان ؛
پیوند به بیرون