حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
لینک کوتاه

گویش دزفولی

گویشی از زبان پارسی

گویش دزفولی گویشی از زبان فارسی و زیر مجموعه زبان‌های ایرانی جنوب غربی است. این گویش در استان خوزستان توسط ساکنان بومی شهر دزفول در شمال استان خوزستان تکلم می‌شود. گویش شوشتری نزدیک‌ترین گویش به گویش دزفولی بشمار می‌رود.

دزفولی
دزفیلی
زبان بومی درایران
منطقهشمال استان خوزستان
تبار
هندواروپایی
  • هندوایرانی
    • ایرانی
      • جنوب غربی
        • پارسی میانه/نوین
          • زبان فارسی
            • دزفولی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹def
گلاتولوگdezf1239

فهرست

  • ۱ وابستگی زبانی
  • ۲ گویش دزفولی در نگاشته‌ها و رسانه‌ها
  • ۳ نمونه
    • ۳.۱ داستانی به گویش دزفولی
    • ۳.۲ نمونه‌های واژگان
  • ۴ جستارهای وابسته
  • ۵ پانویس
  • ۶ منابع

وابستگی زبانی

در خصوص وابستگی زبانی، منابع مختلف دزفولی را گویشی از زبان فارسی دانسته‌اند. فهرست لینگوییست گویش شوشتری-دزفولی را مستقل از زبان فارسی و لری دسته بندی کرده گلاتولوگ آن را زیر دسته فارسی نوین و میانه و جدا از خانواده زبان لری در یک دسته به نام لری-دزفولی قرار داده‌است. گرنوت ویندفور آن را زیر مجموعه زبان فارسی می‌داند و اریک آنونبی به نقل از سکندر امان‌الهی شوشتری-دزفولی را گویشی از زبان فارسی و مرتبط با لری معرفی می‌کند؛ گرچه رابطه آنها را ناواضح می‌داند.

کالین مک‌کینون در دانشنامه ایرانیکا گویش شوشتری-دزفولی را گویشی از زبان فارسی و نزدیک به زبان لری معرفی می‌کند. برخی دیگر از منابع نیز گویش دزفولی را از بازمانده‌های زبان پارسی میانه معرفی می‌کنند که از نظر ترکیب کلمات با سایر گویش‌های ایرانی جنوب غربی از جمله گویش شوشتری همسان می‌باشد و از لحاظ لهجه و تلفظ اندکی متفاوت است.

گویش دزفولی در نگاشته‌ها و رسانه‌ها

محمدتقی ناهیدی دزفولی، شاعر دزفولی، دارای سروده‌هایی به گویش دزفولی است. از میان شاعران امروزی که به گویش دزفولی سروده‌اند می‌توان عظیم محمودزاده سراینده و پژوهشگر دزفولی را نام برد. از نوشته‌های محمودزاده می‌توان کتاب‌های «فرهنگ لغت دزفولی» و «کُلمِجور» که دربرگیرنده واژگان دزفولی به همراه برگردان فارسی معیار آن‌ها می‌باشند را نام برد. همچنین چندین کتاب دیگر دربارهٔ واژگان و لالایی‌ها و سروده‌های دزفولی بدست چاپخانهٔ افهام در این شهر به چاپ رسیده‌است.

احمد محمود داستان‌نویس نامی با درنگریستن به این که از پدر و مادری دزفولی زاده شده بود برخی ساختارها و واژگان دزفولی را در نوشته‌هایش به کار گرفته‌است. برای نمونه در رمان همسایه‌ها و نیز مدار صفر درجه جابه‌جا واژگان و ساختارها و سروده‌های دزفولی به کار برده‌است، رادیو دزفول که در آغاز به «فارسی معیار» برنامه پخش می‌کرد از سال ۱۳۷۸ برای گسترش فرهنگ دزفولی به پخش برنامه‌هایی به گویش دزفولی پرداخته‌است. پیش از این نیز در پاره ای از زمان‌ها سیمای خوزستان به پخش ترانه‌ها و نمایش‌های تلویزیونی با گویش دزفولی پرداخته‌است.

نمونه

داستانی به گویش دزفولی

  • به دزفولی:

دختر رَف دَم درِ قصر در زَند. کنیزِ درَ گُشید گف چِتَه؟ دختر گف: عیالِه نَخِه؟ کنیز گف: وا روُام بی بیَ گُوُم! کُتِه وِیس تا آیُوم!

رف بی بیَ گف. تَمَگُا بی بی دخترَ اَ مِه دَریزَه ببینه. اَگِنَه عیالِه نخاسن. تا کنیز گف بی بی گف: وا بینُمش.

دختر اومَّه.سلام کُرد. بی بی گف: علیک سلام. سی چِه مَخی عیالِ بوی؟ دختر گف بی کسِ کیزُم.

بی بی گف: خاب.بیُو رو مِی مَطبخ. دختر رَف اَقدَه رنگین بید ور عیالِ نَم برد. بعد چن ماه دختر مَخاس بار وَنه.بی بی قَپی لباس خوب بچِه چلَّه دُرُس کُرد. دختر بار وند. خدا کُوَاکِ داش لِفِ ماه شو چهارده. یَه بال طِلا زیر کلِ راسِش یه بال نقرَه زیر کل چپش. بی بی گف: حقا حق تَمَگُوا دلُم دونِس که ای یان عیالِ نِی. ای یان زونِه شاه پریون! اما قصَّه نکُرد. بعد مدتها برارِش اومَّه ممونی خونه شون. کواک کوچکه خِت خِت کُرد اومَّه تو. بی بی به بِرارِش گف: بِرارُم چه بگویی؟ برار شصتش خبردار بیس. به غلوم گف: غلوم چا او دختر کشتی؟ غلوم گف: قبله عالم اَر کشی یا هِلی! نه! دخترَ اوُردُم مِه قصر بی بی. خلاصه چه عاجزِت کنم شاه پریون زند قد بچَه و زونَه بردشون به قصر خودش. نشسِّن ناز نعمت تاج دولت. متلم چه بید, دسه گل بید!

  • به فارسی:

دختر رفت دم در قصر در بزند. کنیزی در را گشود و گفت: چه می خواهی؟دختر گفت: خدمتکار نمی‌خواهید؟ کنیز گفت: صبر کن باید بروم به بی‌بی بگویم.کمی صبر کن تا بیایم.

کنیز رفت تا از بی بی بپرسد. بی بی که دختر را از پنجره دیده بود گفت: به او بگو بیاید تا ببینمش.

دختر آمد.سلام کرد.بی‌بی گفت:علیک سلام. چرا می خواهی خدمتکار شوی؟دختر گفت:هیچ کس و کاری ندارم!

بی بی گفت:خوب، بیا برو به مطبخ.دختر آنقدر زیبا بود که به خدمتکار نمیبرد. بعد از چند ماه موقع زایمان دختر شد.بی بی تعداد زیادی لباس نوزاد آماده کرد. دختر زایمان کرد و پسر زیبایی چون ماه شب چهارده به دنیا آورد. یک بال طلا زیر دست راست و یک بال نقره زیر دست چپش داشت. بی بی گفت: من می دانستم که این دختر کنیز نیست. زن شاه پریان است! اما حرفی نزد.

بعد از مدتها برادر بی بی( شاه پریون) به مهمانی بی بی آمد. پسر کوچک به پیش شاه پریان آمد. بی بی گفت: برادر، نظرت چیست؟شاه پریان شک کرد. به غلام گفت: غلام، آن دختر را که به صحرا بردی، کشتی؟

غلام گفت: قبله ی عالم! اگر مرا بکشی یا آزادم کنی حقیقت را می گویم! نه! دختر را به قصر بی بی آوردم.شاه پریان فهمید که آن پسر و دختر، بچه و زن او هستند. پس آنها را به قصر خود برد و در ناز و نعمت زندگی کردند.

نمونه‌های واژگان

نمونه‌هایی از واژگان گویش دزفولی و مقایسه آن‌ها با فارسی معیار، لری خرم‌آبادی و بختیاری.

فارسیدزفولیخرم‌آبادیبختیاری
آبئاوآو، اُوْ آو، اُوْ، اَو
تکان و لرزششَـکشَـک شَک، شکنیدِن
پیچ خوردنپیت خوَردنپیت هه‌رده پیت خوَردن
غدّه، دملدِشبُلدومل دُمبَل، دِشبُل، فیزَر
عشقپالاعشق عشق
چشمتیهتیه تیه، تی (تلفظ قدیمی دیده فارسی)
پاشنهٔ پاگِندیکپه‌سه پاشنه
دماغپِتپِت پِت، نُفت، نِفت
پیشانیتیکتول تیگ
ابروبُرگبه‌رم بُرگ
آرنجکُلمَکمرک مِرک، کُلمه
نهارچاسنهار چاس، چاست
شامشوومشووم شووم
صبحانهناشتائه‌ناشتا ناشتا
مراسم ختمپُرسپُرس پُرس
یواش‌یواش (آهسته)سُنگ سُنگسُنگ سُنگ سُنگ سُنگ، آستاک (تلفظ پهلوی آهسته)
بزرگگَپگَپ گَپ
اتاقتوواتاق توو
هندوانهشوومیشوومی شوومی
گریهگِریوَگِریوَ گِریوَ
آرزو (در فارسی وایه به معنای حاجت وجود دارد)وایهوایه وایه‏، ویار
خالی (در فارسی پتی به معنی تهی وجود دارد)پتیپتی پَتی
سرخم کردن، دولا شدنکُت کوردنکت بیه کُت کردن، کُت آبیدن
خرد خرد، تکه‌تکهکُت کُتکُت کُت کُت کُت، کُته کُته، لَت لَت
انگشتکِلِککِلِک کِلِک
کاهوکویکاهو کووی
گیج و خیرهگیزگِـز گیژ
عنکبوتتار بفکشیتو شیطون
لبلولو لُو
سوارخسیلاسیلا سیلا
موج آبلَفولَفو لِف، لِفو
نمی‌تواندنَتَرَنه‌تونه نَتَرِ
مادرماردا دا
مادر زن یا مادر شوهرخَسیهوسیره خَِسی، خَِسیره
خواهرخوارخوار خووار، دَده
برادربِراربِرار بِرار، کاکا، گئو، گگه
مرد (در فارسی پیا به معنی مرد کامل هست)پِیاپِیا پِیا
شوهرمِیرَمِیرَ مِیرَ
آفتاباَفتو (عّفتو)عه‌فتآو اَفتو
پس از ظهر (در فارسی پسین نیز وجود دارد)پَسینپَسین، وراز زوهر پَسین
اینک (حالا)، این زمانایسونایسه ایسو
آن زمان (آن سان)اوسوناوسه اوسو
این سوایلاایلا ایلا
آن سواولااولا اولا
کاوش وجستجوکُلمِجورمه‌نی کرده گردواری، کُلمِجور
آهسته و به رو به بغل افتادنقَلَپیدنپه‌لسه پَهْلِسِن، پَهْل بردن
تکان دادن، شکاندن، لرزیدن (در فارسی شکنیدن نیز وجود دارد)شَکنیدنشَکنیدن شَکنیدن
به هم زدنشِیونیدنشِیونیدن شِیونیدن
روشن کردنگُلنیدنکولیدن گُلنیدن
خوابیدنخُفتیدنهوفتیه خُفتیدن‏، خُوسیدن
بلندشدن (برخاستن)وِرسیدنوِرسیدن وُِریستادن (معادل بَرایستادن)
توانستنتَرِسَّنتونسه تَرِسَّن، ترِسْتِن
بیختن، جدا کردنبزنیدنجگا کرده بزنیدن، بِختِن
خرد کردن (در فارسی انجنیدن وجود دارد)انجنیدنهیرد کرده انجنیدن
ویران کردنرومنیدنره‌مه‌سه رومنیدن
تقلاقَپِ رِیتقَپِ رِیت پِرُ پیت (دست و پا زدن و تقلا)

جستارهای وابسته

  • دزفول

پانویس

  1. ↑ Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Dezfuli". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology.
  2. ↑ «Shushtari-Dezfuli Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۸ آگوست ۲۰۲۰.
  3. ↑ «KHUZESTAN viii. Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۴.
  4. ↑ «Shushtari-Dezfuli Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۸ آگوست ۲۰۲۰.
  5. ↑ دکتر عباس امام. «دزفولی و شوشتری؛ زبان یا گویش؟». خورنا.
  6. ↑ «کاربرد کنایه در شعر محلی دزفولی». کنگره بین‌المللی زبان و ادبیات.
  7. ↑ «تعطیل کردن غرفه مؤسسه فرهنگی دزفول‌شناسی در جشنواره وحدت اقوام». مؤسسه فرهنگی دزفول‌شناسی.
  8. ↑ «Language Search Results». فهرست لینگوییست. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ اوت ۲۰۲۱.
  9. ↑
  10. ↑ Gernot Windfuhr. «The Iranian Languages».
  11. ↑ Anonby، Erik John (۲ جولای ۲۰۰۳). Update on Luri: How many languages?. Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series). ص. ۱۷۸. بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ اوت ۲۰۲۱.
  12. ↑ "LORI DIALECTS" (به انگلیسی). iranica. Retrieved 5 February 2014.
  13. ↑ "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 5 February 2014.
  14. ↑ "DEZFŪL" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 5 February 2014.
  15. ↑ عرب، محمدحسن (۱۳۹۴). واژگان بی معادل گویش دزفولی. تهران: دارالمومنین. صص. ۱۷.
  16. ↑ Horst، Kristen (۲۰۱۱). Dezfuli Dialect. صص. ۱۷.
  17. ↑ "رسانه مجازی نگاه - استان خوزستان - ملا محمدتقی ناهیدی دزفولی". www.negahmedia.ir (به انگلیسی). Retrieved 2018-10-23.
  18. ↑ فهرست دزفول‌شناسی کلمجور. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۲۱۲۸۳۸.
  19. ↑ «احمد محمود - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد». fa.m.wikipedia.org. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۰-۲۳.
  20. ↑ «پسین همدلی - صدا - نمایش محتوا - صدا و سیمای خوزستان». dpp.irib.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۲-۱۴.
  21. ↑ «خوزستون - موسیقی - نمایش محتوا - صدا و سیمای خوزستان». ahwaz.irib.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۲-۱۴.
  22. ↑ «قصه ای به گویش دزفولی: داستان نارنج طلا (۲)». انسان شناسی و فرهنگ.
  23. ↑ کرم علیرضایی، ساخت آوایی و دستور زبان لری، ۲۵۱.
  24. ↑ «فرهنگ فارسی معین».
  25. ↑ «لغت نامه دهخدا».
  26. ↑ «فرهنگ عمید».
  27. ↑ «شکنیدن». لغت نامه دهخدا.
  28. ↑ «لغت نامه دهخدا».

منابع

  • علیرضایی، کرم (۱۳۹۷). ساخت آوایی و دستور زبان لری. تهران: پازینه. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۸۰-۱۱۱-۲.

Colin, Mackinnon. «"Dezful ii. DEZFŪLĪ AND ŠŪŠTARĪ"». Encyclopaedia Iranica Online.

آخرین نظرات
  • دزفول
  • استان خوزستان
  • ایران
  • ایران
  • ایران
  • ایران
  • ایران
  • زبان فارسی
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.