قهستان
قُهِسْتان (کُهستان) نام سرزمینی است که در مرکز فلات ایران، در جنوب خراسان واقع شده و منطقهٔ کوهستانی گستردهای است که شهرهای قاین، فردوس، طبس، بیرجند، کاشمر، تربت حیدریه، تربت جام، خواف، گناباد و تایباد را در بر میگرفتهاست.
نام
قُهستان که معرب واژهٔ کهستان یا کوهستان است.
دلیل نام گذاری قُهستان وجود کوههای متعدد در این منطقه بوده است. این کوهها مرز جغرافیای مناطق گرمسیری (کویر و دشت) ناحیهٔ جنوب ایران و جغرافیای سردسیری و کوههای شمال شرقی ایران است.
جغرافیای ایالت قهستان
حافظ ابرو تاریخ نگار قرن نهم در کتابش به نام قهستان اشاره و چنین بیان کرده است:
«ولایت قهستان عریض و طویل است. دور آن قریب صد فرسخ زیادت باشد. شرقی آن ولایت خواف است و غربی آن بیابانی است. غرب آن فارس و کرمان و شمال آن اعمال نیشابور و سبزوار است. جنوب سجستان و کرمان. قهستان مشتمل بر چند قصبه و ناحیت بزرگ است از جمله قاین، تون (فردوس امروزی) جُنابَذ، بیرجند، زیرکوه، بَجِستان، بوزجان، نَهارجان، طبس گیلکی، رَقّه، شاخِن، فَشارود، مؤمنآباد، تُرشیز، طبس مَسینان و خوسْف. قصبهٔ بزرگ قهستان یکی قاین است».
در لغتنامهٔ دهخدا در سال ۱۳۴۵ در مورد قهستان چنین نوشته شدهاست:
قهستان. [ق ُ هََ] (اِخ) ولایتی است در خراسان. (برهان). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب (تبس مسینا) و کهستان و طبس التمر (تبس گیلکی) و طریثیث (ترشیز) است. (از معجم البلدان) (حاشیهٔ برهان). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبهٔ آن قاین و طبس است. (از ناظم الاطباء).
قهستان در منابع تاریخی
مارکوپولو جهانگرد مشهور ونیزی از قاین و تون (فردوس امروزی)، دو شهر بزرگ و مهم ایالت قهستان نام برده و در سفرنامه مارکوپولو، قهستان را تحت عنوان «تونوکائن» نام معرفی کرده است.
ناصرخسرو سفرنامه اش در مسیر بازگشت از سفر دور و دراز خود، در شهر تون و شهر قاین اقامت نموده و از اهمیت این منطقه سخن گفتهاست.
در شاهنامه فردوسی از کوه قهستان با نام کوه زیبد نام برده شده است. در کتابهایی تاریخ جهانگشای، طبقات ناصری ، نزهةالقلوب و فتوحالبلدان به نام قهستان اشاره شده است.
منهاج سراج جوزجانی در کتابش طبقات ناصری در مورد فتوحات قهستان مینویسد: «در سال ۶۰۱ که سلطان غازی معزالدین لشکر به طرف خوارزم برد ملک علاءالدین از غور لشکر به طرف قهستان (ملحدستان (اسماعیلیان)) رفت و به قهستان لشکر کشید و قلعه کاخ را فتح کرد و جهاد بیشمار به جای آورد.»
واژههای مشترک در منطقهٔ قهستان
نمونههایی از واژههای گویشی منطقه قهستان: کلماتی مانند: گو (گاو)، خوو (خواب)، اوو (آب)، چالاک (فعال)، پییر (پدر)، مایر (مادر)، پیر (مرشد بزرگ)، پتوو (افتو، آفتاب)، نِسِر (سایه)، نِزم (ژاله)، چاش (ناشتا)، مانده (درمانده، بیچاره)، دروستی (خوشی صحت و سلامتی)، خَش (مادر زن، مادر شوهر)، خُسور (پدر زن، پدرشوهر) و…
برخی از مشاهیر و شخصیتهای برجسته
- میر سید حسین اخلاطی
- حکیم نزاری قهستانی
- ابن حسام خوسفی
- حسین قاینی: حاکم ترشیز و قهستان بود و دعوت حسن صباح پذیرفت و جمعی کثیر با وی هم داستان شدند.
- اسدالله علم
- حیرتی تونی
- غلامحسین شکوهی
- قطب الدین حیدر تونی
- بدیع الزمان فروزانفر
- ملا عبدالله فاضل تونی
- محمد بدیع تونی
- سلیمی تونی
- برهانالدین تونی
- محمد حسین فاضل تونی
- معین الدین تونی
- خواجه اختیار منشی گنابادی
- ملا مظفر گنابادی
- محمد پروین گنابادی
- ابومنصور ریابی
- محمدتقی بهلول گنابادی
- محمدحسن گنجی
- کاظم معتمدنژاد
- سلطان محمد گنابادي نويسنده تفسير بيان السعادت ( سلطان عليشاه )
- ملا نورعلي بيدختي ( نورعليشاه )
- محمد حسن بيچاره بيدختي ( صالح عليشاه )
پانویس
- ↑ «قهستان». وبگاه قاین. بایگانیشده از اصلی در ۷ مه ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.
- ↑ «قهستان». لغتنامهٔ دهخدا. دریافتشده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.
- ↑ منهاج سراج، طبقات ناصری یا تاریخ ایران واسلام، به تصحیح عبدالحی حبیبی، دنیای کتاب، جلد۲، ص۳۶۸ص۷۰ ۳. همان، جلد ۱، ص۳.
- ↑ حسینی فاطمه زهرا
- ↑ «حسین قاینی». لغتنامهٔ دهخدا. دریافتشده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.
منابع
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۳۵)، لغتنامه دهخدا، به کوشش دکتر محمد معین.، تهران: سازمان لغتنامه، دانشگاه تهران
- اقوام و اقلیتها در قهستان مرکز کهن خراسان * یکی از معروفترین ترانههای فلکلور قهستانی. زلفای یارم بی نظیر [۱]
- [۲]
- ترانه و آواز: بچه صیدم را نزن-خرگوش دشتم را نزن-خواب خرگوش به خواب یار میماند ولهٔ
- حماسه دوازده رخ، همشهری ۲۵ اردیبهشت 1379 [۳]