عربهای خراسان
عربهای خراسان گروهی از اعراب مهاجر در منطقهٔ خراسان هستند. این گروه از نگاه تاریخی بیشتر در جنوب و مرکز استانهای خراسان ساکن هستند و به دو دسته تقسیم میشوند:
- عربهای شمالی
- عربهای جنوبی
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
استان خراسان رضوی، استان خراسان جنوبی، عربخانهٔ بیرجند:حیرهٔ نیشابور (در گذشته) | |
زبانها | |
زبان عربی (عربی خراسانی) و فارسی | |
دین | |
اکثریت:شیعه | |
این افراد بازماندگان آباء و اجداد خود میباشند که در سدههای اولیه اسلامی به ایران آمدهاند. تکلم به زبان عربی، معرّف قومیت آنان است. گروهی از عربهای خراسان ایرانیان عراق (پیش از صدام یا پس از اشغال عراق) میباشند.
پیشینه
در خصوص پیشینهٔ عربیهای خراسان دو نظر وجود دارد:
- گروه اول که بیشتر عوامل خاندان علم هستند بر این باورند که حضور عربها در خراسان به سدههای اولیهٔ اسلام برمی گردد؛ اینها افرادی هستند که پس از فتح خراسان توسط مسلمانان مهاجرت اقوام عرب از عراق و شام به خراسان آمدهاند.
در منابع تاریخی ذکر شدهاست که در سال ۵۲ هجری قمری زیاد بن ابی سفیان، ربیع بن زیاد حارثی را به سردرمداری امارت خراسان منصوب کرد و به همراه وی پنجاه هزار سپاهی را با خانوادههایشان روانهٔ خراسان کرد.
- گروه دوم اعتقاد دارند که:
حضور عربها به صورت اسکان گروهی حدود دویست سال قدمت دارد و بزرگترین اسکان عربها در منطقهٔ عربخانه بودهاست که جمعیتی از عربهای دامدار بودهاند و از جنوب ایران به این مناطق آمده بودند. عربهای مسلمان به دلخواه یا به اجبار در این ناحیه ساکن شدند. مثلاً در سال ۱۱۴۷ ه. ق؛ و در زمان حکومت نادرشاه افشار، طهماسب قلی خان جلایر سردار سپاه نادر، پس از سرکوب عربهای بنادر جنوبی ایران، باعث کوچ آناناز راه کرمان به خراسان شد. مؤلف نادرنامه مینویسد:
طهماسب خان جلایر، شیخ احمد مدنی و عدهای از سران دیگر طاغی بنادر را اعدام نموده و عدهٔ کثیری از عربها را به خراسان و استرآباد منتقل ساخت و سپس دژهای آنان را با خاک یکسان کرد.
بنابراین دو مقطع مهم در تاریخ استقرار عربهای خراسان وجود داشتهاست. یکی در دورهٔ خلفای اموی و عباسی و دیگری در دورهٔ حکومت نادرشاه افشار. زمان حکومت نادرشاه در حقیقت دورهٔ تکوین قدرت و اقتدار عربها در خراسان است که شرح اقدامات و اعمال آنها در بسیاری از منابع تاریخی به تفصیل، نگاشته شدهاست.
گروهها
گذشته
پس از فتح خراسان و مرکز آن ابرشهر (نیشابور) مهاجرت عربها از عراق، شام و حجاز به منطقهٔ خراسان آغاز شد. این امر تا پیش از حملهٔ غزها و مغولان ادامه داشت.
امروزه
خراسان جمعیت بزرگی از عربها دارد.
- عربهای بسیاری در نزدیکی شاهرود سکونت گزیدهاند. تا سال ۱۸۷۵ ازدواجهای بین این جامعه با ایرانیان و حتی ترکان چنان زیاد بود که ویژگیها و زبان این سه گروه غیرقابل تمیز بود.
- در دهستان تحت جلگه در غرب نیشابور عربهایی زندگی میکنند و قبیلههای عربنژاد و خزیمه و عرب قدیمی و بحرینی و عرب خزایی و عربهایی که از کاشمر به سرخس مهاجرت کردند در محلهٔ عباسآباد سرخس و دیگر محلههای شهر سرخس بهطور پراکنده و روستاهای قوش خزاعی و گنبدلی ساکن هستند. به گفتهٔ ییت، عربهای سرخس در ۱۸۷۴ بدانجا آورده شدند و در ۱۸۹۰ حدود ۱۵۰ و در ۱۹۴۰ حدود ۲۴۰ خانواده بودند. در ۱۹۵۰ هنوز در دو روستای آن منطقه عربی تکلم میشد.
- افزونبر آن عربهایی در کاشمر و تربت جام هستند. عربهایی هم در تربت حیدریه هستند که بازمانده ۱٬۰۰۰ خانوادهٔ عربیاند که نادرشاه از خوزستان منتقل کرد. در ۱۹۵۰ هنوز برخیشان عربی حرف میزدند.
- عربهای بسیاری در نزدیکی طوس اقامت دارند.
- بیشتر جمعیت عربخانه عرباند. بنا به گفته رزمآرا این عربها در زمان نادرشاه از خوزستان منتقل شدهاند. در دههٔ ۱۹۲۰ آنها بسیار فقیر توصیف شدهاند و بسیاری از آنها در بیرجند کارگری میکردند. در ۱۹۵۰، در هجده روستای دهستان عربخانه و در دو روستا در دهستانهای مجاور نهارجانات و نهبندان هنوز عربی رایج بود.
- «خزاعی»: پس از فتح تیسفون بدست اعراب گفتار خزاعی ها از پهلوی اشکانی به عربی و نام الکسایی به الخزاعی یا خزاعی تغییر یافت.در سال ۱۵۰ قمری جمعیتی از مردمان تیسفون به خراسان منتقل گشتند که در کتاب اقوام و عشایر خراسان نوشته میرنیا, به اعراب خراسان شهرت یافتند از جمله این قبایل سالاری،خزاعی و زنگویی می باشند.در خراسان جنوبی و کاشمر و تربت حیدریه به فارسی سخن می گویند و در چند روستا آثار زبان عربی وجود دارد. بخشی از قبیله خزاعی در سیستان به نام میران شناخته می شود و شاخه ای از خزاعی در هرات و ایران به نام ایزدپناه زندگی می کنند.
- «تمیمی» یا «بنی تمیم»: مهاجران از جنوب عراق در سالهای اخیر
- «طائی» یا «بنی طیء»: شامل مهاجران از جنوب عراق در سالهای اخیر که به عشیرههای متعدد تقسیم میشوند
- «خفاجه» یا «خفاجی»، «نخعی»، «لالویی»، «رمضانی»، «خنجری»، «عامری»، «عنانی»، «سالاری»، «بنی اسد»، «فلاحی» و «میشمست».
مراکز
بر خلاف شمال خراسان که تمامی عربهای ساکن در آن، طی دو یا سه سدهٔ اخیر و در اثر فشارهای سیاسی یا حوادث ناگوار طبیعی، در آن جا سکونت گزیدهاند، بیشتر عربهای جنوب استان بازماندگان مهاجرینی هستند که در سدههای اولیهٔ حکومت اسلامی به ناحیه آمدهاند، و با رشد جمعیت در طی زمان و اضافه شدن مهاجرین جدید، تعداد آنها در ناحیه زیاد تر شدهاست.
- عربخانهٔ بیرجند
- قوش خزاعی
- خلف
- سرخس
- بیرجند
- ارگ نیشابور
سیاست
خاندان خُزیمه علم یا خاندان علم، حکمرانان عرب تباری بودند که قرنهای متمادی، در منطقهٔ قهستان شرقی- بیرجند، زیرکوه و سیستان حکمرانی میکردند. در میان با نفوذترین افراد این طایفه میتوان از اسماعیل خان عرب خزیمه حاکم قاینات و سردار نادر شاه افشار، امیر علم خان اول حاکم قرینات و سردار لشکر نادرشاه و مدعی پادشاهی پس از وی، امیر علم خان سوم حاکم قاینات و سیستان و ملقب به امیر تومان از طرف ناصر الدین شاه قاجار، امیر اسماعیل خان شوکت الملک اول حاکم قاینات، امیر محمد محتشم خان رئیس ایل عرب خزیمه، امیر محمد ابراهیم خان علم شوکت الملک دوم حاکم قاینات و امیر اسدالله علم نخستوزیر و وزیر دربار نام برد.
پوشاک
مردان
امروزه در هیچ جای خراسان جمعیت قابل مشاهدهٔ عرب بومی وجود ندارد و معاودان و مهاجرین عراقی نیز همانند سایر مردم لباس میپوشند. تنها جمعیت قابل ملاحظهٔ «عرب» مهاجران جنگ با عراق بودند که در شهرک شهید بهشتی نزدیک فرودگاه نظامی مشهد اسکان داشتند؛ و بیشتر زنان لباس بومی خود را حفظ کردند. جمعیت عربخانه در سال ۱۳۶۸ کمتر از دو هزار نفر بود که نیمی از آنها مکرانی و سیستانی و فارس و نیمی هم عربتبار بودند. مردم عربخانه لباسهایی شبیه به بلوچی و سیستانی میپوشند و هیچ سابقهای از چفیهٔ عربی در کل منطقه وجود ندارد. (سفرنامهٔ گریگور)
قالیبافی
قالی بافی در میان زنان بعضی قبایل عرب جنوب خراسان به شکل فرش و قالیچه بافی رواج دارد. این قالیچهها در مناطق جنوبی استان خراسان (خراسان جنوبی) به صورت ذهنی باف بوده و در ابعاد کوچک تولید میشوند. زنان قالیباف عرب خراسانی نظیر سایر زنان عشایر ایران از دار زمینی زمینی استفاده میکنند که با شیوه چلهکشی ترکی چلهکشی شدهاست. این قالیچهها دارای بافتی درشت و پرزهای بلند میباشند و با دو پود ضخیم بافته میشوند. نخ چله و پود قالی از جنس پنبه و نخ پرز از جنس پشم میباشد که غالباً با رنگهای جوهری یا ترکیبی از رنگهای جوهری و گیاهی با استفاده از دندانه رنگرزی شدهاند. مهمترین طرحهای رایج شامل لچک و ترنج، ترنج و ترنج و محرمات میباشد. قالیچههای نمازی با تصاویر نمازگزاران، شتر، مسجد و درخت از طرحهای مشهور اقوام عرب رمضانی میباشد.
پانویس
- ↑ عبدالنبی قیم (۱۳۸۸)، فرهنگ معاصر میانه، تهران: فرهنگ معاصر، ص. ۵۶۵، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۵۰-۲
- ↑ «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۴ مه ۲۰۱۱.
- ↑ امیر اکبری. «فتح خراسان و مهاجرت قبایل عرب به این سرزمین». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ Khorasan has a large Arab population http://www.iranicaonline.org/articles/arab-iv
- ↑ Encyclopædia Iranica | Articles
- ↑ دانستنیهای بیرجند، شهرداری بیرجند.
- ↑ طالب پور فریده (زمستان ۱۳۸۲)، «ویژگیهای قالیچههای اقوام فرشباف عرب در جنوب خراسان»، هنرهای زیبا
- شناخت عربخانه
- Seeger_Chorasan [۱]
- Linguistic convergence and areal diffusion: case studies from Iranian.
By Éva Ágnes Csató, Bo Isaksson, Carina Jahani.Page ۱۶۲
منابع
سفرنامه مک گریگور ترجمه و چاپ آستان قدس رضوی ۱۳۷۰
- پایاننامه: اقوام و اقلیتهای خراسان ۱۳۶۹-
- سفرنامه نویسان انگلیسی و ایران