حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
لینک کوتاه

زرتشت خورگان

بنیان‌گذار آئین زرتُشتگان و فیلسوف ایرانی

زَرتُشت خُورّگان (شهره به زرتشت دوم یا احتمالاً همان «بوندوس») در دوره ساسانی دینی نوین به نام درست‌دین یا زرتُشتگان آورد. او همنام با زرتشت پیامبر است اما آورندهٔ مزدیسنا نیست. گفته شده که مزدک نیز از پیروان او بود. آگاهی‌ها و منابع دربارهٔ او بسیار اندک و متناقض است. بسیار محتمل است که بوندوس با زرتشت خورگان یک شخصیت واحد باشند.

زرتشت خورگان
تصویری منسوب به زرتشت دوم (در پشت تصویر) و بطلمیوس در جلو. نقاشی از رافائل، مکتب آتن، پیرامون ۱۵۱۰ میلادی
زادهٔفسا
ملیتایرانی
دیگر نام‌هاپوندس (بوندس)

فهرست

  • ۱ زرتشت‌خورگان در منابع
  • ۲ تفاوت زرتشت بزرگ با زرتشت خورگان
  • ۳ زرتشت خورنگان در اشعار
  • ۴ جستارهای وابسته
  • ۵ پانویس
  • ۶ منابع

زرتشت‌خورگان در منابع

فرصت‌الدوله در آثار عجم چنین می‌نویسد: زرتشت خورگان که استاد مزدک از اهالی شهر پسا بود که سال‌ها در بیزانس (روم شرقی) به‌سر می‌برد و در آنجا با کتب فلسفی یونانی از جمله جمهوریت افلاطون آشنایی پیدا کرد و تحت تأثیر اندیشه مدینه فاضله افلاطون قرار گرفت. افکار زرتشت خورگان که بیشتر جنبه اقتصادی و اجتماعی داشت، توسط شاگردش مزدک به جامعه ایرانی معرفی شد.

ملالاس روایت می‌کند در عهد دیوکلسین دویست سال پیش از مزدک مردی مانوی در روم به نام پوندس در روم ظهور کرد، که عقاید جدیدی داشت و با کیش رسمی مانوی راه اختلاف می‌سپرد. از گفتار پوندس است: خدای خیر با خدای شر نبرد کرد و او را مغلوب نمود، اینجاست که پرستش خدای غالب واجب است.

پس نتیجه این می‌شود که فرقه مزدک نزدیک دو قرن پیش از خود مزدک در کشور روم تأسیس یافته و مؤسس آن یکنفر ایرانی‌تبار به نام پوندس یا زرتشت پسر خورگان از مردم پسا بوده‌است. این مرد دعوت خود را در روم ظاهر کرد و سپس به ایران سفر کرد و به دعوت پرداخت.

از اشارات مندرج در کتاب‌های عربی چنین مستفاد می‌شود که زرتشتِ خورگان پیشوایی بوده که دعوت او فقط جنبهٔ نظری داشته‌است، اما مزدک که مرد عمل بوده و به قول طبری در نزد طبقه عامه مردم، خلیفه به‌شمار می‌آمده‌است و رفته‌رفته مزدک، نام مؤسس اصلی دین جدید را تحت‌الشعاع قرار داد و در همان عهد خود، فرقه را به نام مزدکیه مشهور نمود.

تفاوت زرتشت بزرگ با زرتشت خورگان

زردشت بزرگ، پیامبر مزدیسنان که با القابی چون پسر آذرپاد یا اورتَشب، سپَنتمَه زَرتُشتَرَه و در پهلوی به نام زردشت سِپَنتَمان و در زبان فارسی زردشت اِسپَنتَمان و در ادبیات مزدیسنا به اَشو زردشت (پاک و مقدس) ویا زردشت هِرتسفُلد، یاد می‌شود، با زردشت خورگان (یا بونده یا بوندوس رومی، با زردشت خُرَّکان یاخُرگان) که مصلحی بزرگ در زمان ساسانیان بوده‌است، تفاوت بسیار دارد. زردشت خورگان درواقع تِئورسین و پایه گزار مرامی بود که در آن بازگشت به اصالت و آیین یگانه‌پرستی زردشت بزرگ پیامبر ایران باستان را مَدّ نظر داشته و شاهان ساسانی را به پیروی از آن مرام تشویق و ترغیب می‌کرد، چرا که در آن روزگار که موبدان به دلخواه خود تعابیر و تفاسیر مختلفی از آیین زردشتی داشتند، مردم را دچار سردرگمی و دوگانگی کرده بودند. در واقع او و مریدش مزدک فرزند بامداد که مردی نیرومند در گفتار و عمل بود، با پیروانی که بدست آورده بودند قدرتی پیدا کردند و در برابر شاهان ساسانی ایستاده و از آنان انتقاد می‌کردند. شخصیتی که محققان و نویسندگان شرق و غرب او را بیشتر از نویسندگان ایرانی شناخته و مطالب بسیاری از او و افکار و عقایدش منتشر و به جهانیان عرضه داشته‌اند. او یک قرن قبل از ظهور اسلام در منطقهٔ فسا متولد و بنا بر اقوال گروهی از نویسندگان، زردشت خورگان یکی از جبارشاهزادگان فارس و به گفته عده‌ای دیگر او یک مغ آریایی زردشتی بود که افکارش را تحت تأثیر فلاسفهٔ غرب خصوصاً مدینهٔ فاضلهٔ (آرمان شهر) افلاطون پی ریزی کرد؛ و چون قدرتی به دست آورد و از رنج مردم زمان خود آگاه گشت، با حاکمان به مخالفت پرداخت، به طوری که توانست به کمک شاگردان و مریدان خویش اموال غصب شدهٔ مردم را از حاکمان بازپس ستاند و به صاحبانش بازگرداند. او حکومت ساسانی را متهم به دورشدن از مرام یگانه‌پرستیِ دین زردشت پیامبر نمود و ایجاد فاصلهٔ طبقاتی را به باد انتقاد گرفت. به طوری که افکار مساوات طلبی و عدالت‌خواهیِ او با ظهور اسلام آشکار و همگانی شد. شاه ساسانی دستور دستگیری اورا صادر نمود. اما طرفداران او در دستگاه حکومت به او خبر دادند. زردشت خورگان مخفیانه از ایران خارج وبه کشور روم همسایهٔ غربیِ ایران پناهنده شد؛ و چون در آن زمان ایران و روم دشمنی دیرینه داشتند از مرامش استقبال و در ترویج عقایدش یاریش نمودند. او در روم شاگردان فراوانی تربیت کرد و افکارش را تحت نام «داریسفین» که معادل «درست دین» باشد ارایه نمود. درست دین معادل دین بِهی، دین روشنایی، دین خوب بود که زردشتیان خود را به آن نام نامیدند.

زرتشت خورنگان در اشعار

'چند بیت از داستان مزدک با قباد در شاهنامه:

بدیشان چنین گفت مزدک که شاه

نماید شما را بامید راه

دوان اندر آمد بر شهریار

چنین گفت کای نامور شهریار

به گیتی سخن پرسم از تو یکی

گر ای دون که پاسخ دهی اندکی

قباد سراینده گفتش بگوی

به من تازه کن در سخن آبروی

بدو گفت آنکس که مارش گزید

همی از تنش جان بخواهد پرید

یکی دیگری را بود پای زهر

گزیده نیابد ز تریاک بهر

سزای چنین مردگویی که چیست

که تریاک دارد درم سنگ بیست

چنین داد پاسخ ورا شهریار

که خونیست این مرد تریاک‌دار

تفسیر:


مزدک مردی خردمند و سخنور بود، روزی دید مردم گرسنه و بینوای کشور در اطراف کاخ پادشاه گرد آمده و از او نان می‌خواهند. مزدک که از نزدیکان قباد پادشاه ساسانی بود، از شاه پرسید، اگر کسی را مار گزیده باشد و چیزی به پایان عمرش باقی نبوده و دوست و همسایگانش نوشدارویی داشته و از دادن آن مضایقه کنند، سزایش چیست؟ قباد گفت: جزاي او مرگ است. مزدک بار دیگر پرسید اگر مردم نیازمند نان باشند و کسی نان دارد و از دادن آن به ایشان دریغ نماید، سزایش چیست؟ قباد گفت: جزای او نیز مرگ است. مزدک بعد از آن فرمود: به انبار هجوم ببرید و به اندازه‌ی رفع گرسنگی از آنجا گندم بر دارید. هنگامی که آنها انبارهای شاهی را مورد تعرض قرار دادند، قباد که می‌دانست محرک ایشان کسی جز مزدک نیست. و از او چنين انتظاری نداشت، وی را طلبيد و گفت: ای مزدک! تو که مدعی دوستی با ما هستی، چرا مردم را برعلیه ما تحریک می‌کنی؟ مزدک پاسخ داد. من قبل از هر کاری از شما سؤال نمودم و شما خود به من فرمودید که چه باید کرد، خود قضاوت کنید. انبارهایتان پر از گندم بود و مردم گرسنه، آیا راه دیگری غیر از این عاقلانه و پذیرفتنی بود؟

جستارهای وابسته

  • مزدک
  • مزدکیه
  • مانویه
  • زرتشت

پانویس

  1. ↑ Esposito, John L. (2003). "Mazdakism". The Oxford Dictionary of Islam. New York: Oxford University Press. p. 198. ISBN 978-0-19-512558-0.
  2. ↑ {{{1}}}، پاورقی کتاب نهضت مزدکّیه، ۴۵۳.
  3. ↑ منصور قاسمیان (۱۳۹۵). خورگان کیست؟ خورنگان کجاست؟. کاریز. ص. ۱۰. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۷۲۷۳۴۸.
  4. ↑ فردوسی، 'شاهنامه، داستان مزدک با قباد.

منابع

ازپستا فسا. جلیل رضازاده نشرفاصل

  • دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ (۱۳۸۶). تاریخ ماد. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۶-۵.
  • کریستین‌سن، آرتور (۱۳۷۸). ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی غلامرضا. تهران: انتشارات نگاه. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۲۸۵-۱.
آخرین نظرات
  • بطلمیوس
  • زرتشت
  • بطلمیوس
  • آثار عجم
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.