شهر باستانی راونیر
راونیر یا (راونیچ، راونیز)، مرکز ولایت ارغیان ربع نیشابور خراسان بزرگ؛ در منابع مختلف آن را راونیر ذکر کردهاند و به عنوان قصبه یا شهر مرکزی این ولایت، یاد شدهاست. مرکز ناحیه ارغیان طبق متون تاریخی تا حمله مغولان قصبه راونیز بودهاست. دانشوران بسیاری از این ولایت برخاستهاند که در منابع مختلف تاریخی و رجالی، از آنها یاد شدهاست. ولایت ارغیان را در جغرافیای امروز، به بخش بام و صفیآباد شهرستان اسفراین استان خراسان رضوی ایران و حدی از نواحی پیرامون آن، مطابقت دادهاند.
شهر باستانی راونیر | |
---|---|
نام | شهر باستانی راونیر |
کشور | ایران |
استان | خراسان شمالی |
شهرستان | اسفراین |
کاربری | منطقه تاریخی |
نامشناخت
ارغیان؛ از ولایتهای ربع نیشابور خراسان؛ نام این ولایت در معجمالبلدان یاقوت حموی، الانساب سمعانی و اللباب ابن اثیر به صورت أَرْغِیان آمدهاست. همچنین نام این ولایت، در منابع مربوط به دوره تاریخی پس از قرن هشتم هجری، همراه با نام نقاط دیگر این ناحیه، همچون «بام و ارغیان»، «جهان و ارغیان» و «جهان ارغیان» به چشم میخورد.
پیشینه
عبدالغافر فارسی در کتاب «السیاق» اسفنج، بان و راونیر نام میبرد که از قرای ارغیاناند.
ابوسعد سمعانی (۶۱۶–۵۶۲ هـ) مینویسد:
ارغیان ناحیه ای از نواحی نیشابور میباشد که مشتمل بر چندین قریه مانند سبنج، بان، راونیر که روستاهای آن به دلیل جماعتی از اهل علم که به آنجا نسبت میدهند شناخته شدهاست.
شمسالدین دمشقی در کتاب «نخبه الدهر فی عجائب البر و البحر» آوردهاست: «از شهرهای نیشابور، شهرستان را میتوان نام برد که از بناهای عبدالله پسر طاهر است … دیگر سرزمینهای با خزر بالین و غیان است که سرزمین غیان را چنانکه سمعانی گفتهاست ارغیان نیز میخوانند، همه این سرزمینها بسیار پرفایده و حاصلخیزند» (دمشقی، ۱۳۵۶، ص ۳۵۰)
یاقوت حموی در کتابش معجم البلدان مینویسد:
ارغیان کوره ای از نواحی نیشابور و مشتمل بر هفتاد یک قریه که قصبه آن راونیر است.
حال باتوجه به گزارشهایی که به صورت پراکنده از لابلای منابع مختلف جمعآوری گشت، میتوان چنین استنباط کرد که ارغیان تا حمله مغول یکی از ولایتهای معروف که تابع نیشابور بوده و از لحاظ موقعیت در جنوب قوچان قرارداشته و حدود ۷۱ قریه را شامل میشدهاست. از این تعداد روستای ذکرشده مهمترین روستاهای آن که به دلیل داشتن مشاهیر و رجال شهرت عام داشتهاند؛ بان، اسفنج و راونیر میباشد و قصبه ارغیان طبق گفته مورخین راونیر(راونیج یا راونیز) نام داشتهاست و این ولایت کاملاً از جاجرم و اسفراین جدا بودهاست.
در (قرون هفتم و هشتم ه.ق) از آنجا که ولایت ارغیان همزمان با حملات ویرانگر مغول یکی از توابع نیشابور محسوب میشده، میتوان چنین پنداشت که ارغیان هم از آماج تاخت و تازهای مغولان بی نصیب نبوده، چرا که نیشابور از جمله شهرهایی بوده که تخریبات بسیاری را متحمل شدهاست. در (قرون هشتم تا دهم ه.ق) در حدود سال (۷۸۲ هـ) زمانی که تیمور به اسفراین حمله میکند پس از تخریب شهر در هنگام بازگشت به سمرقند برای نیرو گرفتن چهارپایان در مرغزارهای ولایت جهان و ارغیان چند روزی توقف میکند و در همین زمان حاکمان این ولایت را از بین میبرد. در سال ۸۲۳ هـ بایسنقر بهادرخان در روز چهارشنبه، بیست و سوم رمضان از نیشابور حرکت کرده به پنج گرد نزول آمده و پنجشنبه به اندلان و جمعه به حدود جهان ارغیان و شنبه به قریه رونیز و یکشنبه به قاسمی و دوشنبه به کروژده و سهشنبه به بحر آباد و زیارت شیخ الاسلام سعدالمله و الدین محمدالحموی دریافته و روز چهارشنبه، سلخ رمضان به قریه خداشاه جوین نزول آمد.
در (قرون یازدهم و دوازدهم ه.ق) دوره صفویه در نام ولایت جهان و ارغیان یک تغییر اندکی صورت میگیرد و آن حذف «و» میباشد و به صورت ولایت جهان ارغیان یاد میشود ولی از لحاظ سیاسی این ولایت نیز مانند شهر اسفراین محل تاخت تاز ازبکها قرار میگیرد و صدمات جبرانناپذیری میبیند.
کلنل ادوارد ییت در سال ۱۸۹۷ که خود به منطقه اسفراین سفر کرده و عیناً منطقه را مشاهده کرده در سفرنامه خود خراسان و سیستان راجع به ارغیان مینویسد: تمام ناحیه بام و صفیآباد در اشغال ترکهای بغایری بود که شمار آنها به ۱۳۰۰ خانوار میرسید. اینان دو تیره بودند، تیره ای که جزء بام محسوب میشدند ۸۰۰ خانوار و تیره ای که بخش صفیآباد بودند که شمار آنها ۵۰۰ خانوار بود… طبق نظر صنیع الدوله بغایریها تیره ای از ترکان گرایلی هستند که توسط هلاکوخان از قراقوم به خراسان آورده شدند. تمام آنچه را که ما توانستیم در مورد کلمه ارغیان دریابیم این بود که، این نام به شهری در پای کوههای واقع در سه چهار مایلی بام اطلاق میشدهاست. گای لسترنج در کتاب سرزمینهای خلافت شرقی در مورد راونیرو بان که از قریههای ارغیان میباشد، وی همچنین از سبنج یا اسبنج که هنوز در جنوب باختری جاجرم سر راه بسطام باقی است نیز اسم بردهاست» اسپونر ((spooner هم مقاله ای در مجله ایران تحت عنوان: (ARGHIYAN The area of Jajarm in western Khurasan) نوشته که به گفته خودش به دلیل اینکه ارغیان در منابع نویسندگان قبل از مغول یاد شده ولی بعد از زمان رشیدالدین وزیر غازان خان نامی از ارغیان دیده نمیشود و همچنین نویسنده نام دیگری پیدا نکرده که به منطقه جاجرم اطلاق شود از این نام برای مقاله استفاده کردهاست.
گفتاوردها
دهخدا: ارغیان. [اِ] (اِخ) نام ناحیه ای به نیشابور. گویند دارای هفتادویک قریه بوده و کرسی و قصبه آن رادنیز باشد و گروهی از اهل علم و ادب بدآنجا منسوبند.
قال یاقوت الحموی: بالفتح، ثم السکون، وکسر الغین المعجمه، ویاء، وألف، ونون: کوره من نواحی نیسابور، قیل إنها تشتمل علی إحدی وسبعین قریه، قصبتها الرّوانیر، ینسب إلیها جماعه من أهل العلم والأدب، منهم: الحاکم أبو الفتح سهل بن أحمد بن علیّ الأرغیانی، توفی فی مستهل المحرم سنه ۴۹۹، وغیره.
[ا غ] با غین نقطه دار. خوره ای از نیشابور است که گویند هفتاد و یک دیه در آنست، مرکز آنجا «روانیر» است. گروهی دانشمند بدانجا منسوبند مانند حاکم ابوالفتح سهل پسر احمد پسر علی ارغیانی. در آغاز محرم ۴۹۹ درگذشت، و جز او
پانویس
- ↑ یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد ١، ص ١٥٣، ترجمه فارسی، جلد ١، ص ١٩٢.
- ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۱۳۷۵)، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۶
- ↑ محمد بن احمد مقدسی (۱۳۶۱)، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص. ج۲، ص۴۳۶
- ↑ شهابالدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷)، معجمالبلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۱، ص۱۵۳
- ↑ ابیسعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی (۱۹۸۰)، الانساب، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ص. ج۱، ص۱۸۵
- ↑ عزالدین ابن الاثیر الجزری (۱۹۸۰)، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت: دار صادر، ص. ج۱، ص۴۳
- ↑ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص. ج۷، ص۶۵۱-۶۵۳
- ↑ طاهری، 1385، ص 12
- ↑ سمعانی، 1382، ج 1، ص 167-168
- ↑ حموی ،1380، ج1، ص 153
- ↑ البغدادی، 1373، ص 286.
- ↑ نطنزی، 1373، ص 240
- ↑ خافی ،1386، ج 3، ص 1092
- ↑ http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-0f72275b1e7749dc9a9c14c9deba2dab-fa.html
منابع
۱- ابن رسته اصفهانی، احمد بن عمر، الاعق النفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، چاپ اول، تهران، انتشارات امیرکبیر: ۱۳۶۵
۲-ابن رسته اصفهانی، احمد بن عمر، الاعق النفیسه، (۱۳۶۵)، ترجمه حسین قره چانلو، چاپ اول، تهران، انتشارات امیر کبیر.
۳-اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، (۱۳۶۸)، مراة البلدان، به تصحیح عبدالحسین نوائی و میر هاشم محدث، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران.
۴-آقا ملایی، ایرج، (۱۳۸۹)، تاریخ مشاهیر خراسان شمالی، مشهد، نشر مرندیز.
۵-بارتولد، و، (۱۳۰۸)، تذکره جفرافیای تاریخی ایران، ترجمه حمزه سردادور، تهران، چاپ اتحادیه.
۶-بلازری، احمد بن یحیی، (۱۳۶۴)، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، چاپ دوم، تهران،انتشارات سروش.
۷-بناکتی، فخرالدین ابو سلیمان، (۱۳۴۸)، تاریخ بناکتی، ترجمه جعفر شعار، چاپ اول، تهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی.
۸-پیرنیا، حسن، (۱۳۴۴)، ایران باستان، جلد۱، تهران، نشر ابن سینا.
۹-ترابی طباطبایی، سید جمال، سعید سلیمانی، (۱۳۸۶)، سکههای گورکانی و سور شارژها، چاپ اول، آذربایجان، انتشارات مهد آزاد
۱۰-توحدی، کلیمالله، (۱۳۷۴)، اسفراین: دیروز و امروز، مشهد، انتشارات واقفی.
۱۱-ثعالبی نیشابوری، عبد الملک بن محمد بن اسماعیل، (۱۳۶۸)، تاریخ نیشابور، پاره نخست ایران باستان، ترجمه محمد فضائلی، تهران، نشر نقره.
۱۲-جابانی، محمد، (۱۳۶۷)، کوه شاجهان، مجله آینده، سال چهاردهم، شماره ۹–۱۲، آذر تا اسفند ، انتشارات نشر کند، ص۵۴۸–۵۵۲.
۱۳-جوینی، عطا ملک، (۱۳۲۹ ق / ۱۹۱۱ م)، تاریخ جهانگشای، جلد اول، به تصحیح محمد قزوینی، لیدن، بریل.
۱۴-جیهانی، ابوالقاسم بن احمد، اشکال العالم، (۱۳۶۸)، ترجمه علی بن عبد السلام کاتب، چاپ اول، تهران، انتشارات امیر کبیر.
۱۵-حموی بغدادی، یاقوت، (۱۳۸۰)، معجم البلدان، ترجمه علینقی منزوی، ج۱، بخش نخست، چاپ اول، تهران، سازمان میراث فرهنگی.
۱۶-خوافی، فصیحی، (۱۳۸۶)، مجمل فصیحی، ج۳، تصحیح و تحقیق محسن ناحی نصرآبادی، چاپ اول، تهران، انتشارات اساطیر.
۱۷-الزمجی الاسفزاری، (۱۳۸۰)، معین الدین محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، مقدمه و حواشی به سعی و اهتمام محمد اسحاق، دانشگاه کلکته.
۱۸-سمعانی، عبدالکریم بن محمدبن منصور التمیمی، (۱۳۸۲)، الا نساب، ج ۱، تصحیح وتعلیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، تحت مراقبة الدکتور محمد عبدالمعید خان، الطبعطة الاولی، بمطبعة دائرة المعارف العثمانیة حیدر آباد دکن الهند، ه.ق/۱۹۶۲ م.
۱۹-شهاب الدین عبدالله خوافی حافظ ابرو، (۱۳۷۰)، جغرافیای خراسان در تاریخ حافظ ابرو، تصحیح و تعلیق غلامرضا ورهام، چاپ اول، نشر اطلاعات.
۲۰-طاهری، علی اصغر، (۱۳۸۵)، جهان ارغیان تا بام و صفیآباد، چاپ اول، تهران، انتشارات ایران جوان.
۲۱- قزوینی، میرزا محمد طاهر، (۱۳۲۹)، تاریخ جهان آرای عباسی، اراک، نشر داوری.
۲۲-لسترنج، گای، (۱۳۸۶)، جغرافیای تاریخی سرزمین-های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.
۲۳-مارکوارت، یوزف، (۱۳۷۳)، ایرانشهر (بر مبنای جغرافیای موسی خورنی)، ترجمه مریم میر احمدی، چاپ اول، تهران، انتشارات اطلاعات.
۲۴-منجم، ملاجلال، (۱۳۶۶)، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، بکوشش سیفالله وحیدنیا، چاپ اول، بی جا.
۲۵-میرخواند، محمد بن خاوند شاه بلخی، (۱۳۳۹)، روضة الصفا، جلد ۸، چاپ اول، تهران، انتشارات کتاب فروشی مرکزی.
۲۶-میرنیا، سید علی، (۱۳۶۹)، پژوهشی در شناخت ایلها و طایفههای عشایری خراسان، چاپ اول، مشهد، مؤسسه انتشاراتی و آموزشی نسل.
۲۷-نسوی، محمد بن خرندی زیدری، (۱۳۴۴)، سیره جلالدین منکبرنی، سیرت جلالدین منیکبرنی، تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات علمی.
۲۸-نطنزی، محمود بن هدایت الله افوشنه ای، (۱۳۷۳)، نقاوة الاثار، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
۲۹-نیشابوری، الحاکم، (۱۳۳۹)، تاریخ نیشابوری، به سعی و کوشش بهمن کریمی، چاپ اول، تهران، نشر کتابخانه ابن سینا.
۳۰-نیک گفتار، احمد، (۱۳۹۰)، محمد حسن بهنامفر، جغرافیای تاریخی ارغیان، مجله پژوهشهای تاریخی، شماره ۲، دانشگاه تهران.
۳۱-نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۷)، بررسی باستان شناختی پهنه فرهنگی شهر اسفراین، پایاننامه کارشناسی ارشد، (دانشگاه تهران).
۳۲-نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۷)، جغرافیای تاریخی ارغیان، چاپ اول، مشهد، انتشارات کیهان اندیشه.
۳۳- نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۶)، گزارش ثبتی نوروز تپه، آرشیو واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، ص ۶–۹.
۳۴-نیک گفتار، احمد، (۱۳۸۷)، گزارش ثبتی محوطه باستانی سنگو، آرشیو واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، ص ۶–۹.
۳۵- وحدتی، علی اکبر، (۱۳۸۹)، پژوهشهای باستان شناختی در شهر بلقیس (اسفراین کهن)، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، چاپ اول.
۳۶-وحدتی، علی اکبر، (۱۳۸۷)، منتشر نشده، گزارش بررسی باستان شناختی در شهرستان اسفراین- خراسان شمالی، جلد ۳، پاییز، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان شمالی.
۳۷-یعقوبی، احمد ابن ابی یعقوب، (۱۳۴۳)، معجم البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
۳۸-ییت، کلنل چارلزادوارد، (۱۳۶۵)، سفرنامه سیستان و خراسان، ترجمه قدرتالله روشنی زعفرانلو – مهرداد رهبری، چاپ اول ، انتشارات یزدان.
39- sponer, brian, ARGHIYAN The area of Jajarm in western Khurasan, IranIII, vol II, ,۱۹۶۵
40- Sykes ,p.m. , Geographical journal, vol .37, no.1. (jan. , ۱۹۱۱),