گرایشگرایش به معنای میل و رغبت است و گرایشهای انسانی عبارت است از رویکرد انسان به باورها یا اعمال خاص. فهرست مندرجات۲ - مراد از گرایش ۳ - اقسام گرایشهای انسان ۴ - تفاوت انسان با حیوان ۵ - گرایش ذاتی انسان به مادیات ۶ - تقسیم بندی انسان با توجه به گرایشات انسانی ۷ - وسعت معنای گرایش نسبت به بینش ۸ - انواع گرایشهای انسان ۸.۱ - گرایشهای متعالی انسان ۸.۱.۱ - حقیقتجویی ۸.۱.۲ - گرایش به خیر و فضیلت اخلاقی ۸.۱.۳ - زیباییگرایی ۸.۱.۴ - نوگرایی و بدیعطلبی ۸.۱.۵ - پرستش ۸.۲ - گرایشهای مادّی انسان ۸.۲.۱ - حبّ دنیا ۸.۲.۲ - خودپرستی ۸.۲.۳ - جاهطلبی ۸.۲.۴ - ثروتطلبی ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - معنای گرایش«گرایش» به معنای میل و رغبت آدمی به چیزی است. [۱]
لغتنامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۶۷۷۵.
۲ - مراد از گرایشمراد از آن در اصطلاح علم کلام، اعتقادات، باورها اعمال و رفتارهایی ویژه است که آدمی به آنها میل درونی دارد. ۳ - اقسام گرایشهای انسانگرایشهای انسان بر دو دستهاند:مادّی و معنوی. ۴ - تفاوت انسان با حیواناز تفاوتهای انسان با حیوان این است که او در اعمال و رفتار خویش مجبور نیست و از نیروی غریزه فرمان نمیگیرد. انسان، مختار است و میتواند از روی آگاهی راه خویش را در زندگی بیابد. در منابع روایی شیعه آمده است که خداوند به فرشتگان تنها عقل بخشیده است و در حیوانات، تنها شهوت برنهاده است و انسان را از هر دو نصیب داده است. اگر عقل او بر شهوتش غالب آید، از فرشتگان برتر میشود و اگر شهوت بر عقلش پیروز شود، از حیوان پست تر میگردد ۵ - گرایش ذاتی انسان به مادیاتتعالیم اسلامی، میل به مادیّات را از گرایشهای ذاتی انسان میدانند و با آنها به مقابله برنمیخیزند؛ بلکه به او میآموزند که از راهنمایی عقل خویش بهره گیرد و مادیّات را- آن گونه که خداوند رخصت داده است- به خدمت گمارد و گرایشهای معنوی خود را بپروراند. دیگر آنکه خداوند انسان را مختار آفریده است و از این رو، او میتواند با آزادی، راه خویش را برگزیند. ۶ - تقسیم بندی انسان با توجه به گرایشات انسانیقرآن کریم با توجه به این حقیقت است که انسانها را دو دسته میداند: دستهای تنها در پی گرایشهای مادّی و لذّت و قدرت و ثروتاند و ستمگری و نادانی میکنند و از در ناسپاسی با پروردگار خویش در میآیند و عجول و شتابگرند و حریص و بخیلاند. دسته دیگر به گرایشهای والای معنوی تن میدهند. قرآن این دسته را مسجود فرشتگان میداند و امانتدار الهی و با کرامت و شرافت ذاتی و کسانی که خداوند آنچه را در زمین است، برای آنان آفریده است. ۷ - وسعت معنای گرایش نسبت به بینشگاه «گرایش» با «بینش» مترادف گرفته میشود (بینشهای انسانی) و مراد از آن، جهانبینی است. در این معنا، گرایش و بینش و جهانبینی در برابر روش، کنش و ایدئولوژی جای دارند [۱۱]
جهانبینی اسلامی، ص۱۰.
امّا درست آن است که گرایش را معنایی وسیعتر از جهانبینی است.
۸ - انواع گرایشهای انسانگرایش بسیاری از تمایلات فکری و عملی آدمی را در بر میگیرد: ۸.۱ - گرایشهای متعالی انسانمهمترین آنها عبارتاند از: ۸.۱.۱ - حقیقتجوییفطرت انسان رو به سوی حقیقت دارد و مشتاق است تا حقیقت را آن سان که هست، بازشناسد. این میل درونی، اثری ژرف در خداجویی انسان دارد و او را به سوی معرفت خداوند- که حقیقت مطلق است- برمیانگیزد. در برخی ادعیه منسوب به بزرگان معصوم (علیهم السلام) از خداوند استدعا شده است که حقیقت اشیاء را- آن گونه که هست- برایشان آشکار سازد. ۸.۱.۲ - گرایش به خیر و فضیلت اخلاقیاین گرایش، گاه تخلّق انسان به فضیلتهای اخلاقی فردی را سامان میبخشد؛ مانند میل او به پرهیزگاری یا نظم و انضباط و گاه دیگر، او را به سوی فضیلتهای اخلاقی اجتماعی راه مینماید؛ مانند میل به تعاون و همیاری. ۸.۱.۳ - زیباییگراییدر جان انسان حسّی وجود دارد که او را به سوی زیبایی میکشاند. او هم زیبایی را دوست دارد و هم زیبایی میآفریند. این گرایش باطنی ریشه در کمالخواهی انسان دارد و والاترین نمود آن، در گرایش او به شناخت آفریدگار زیباییها پدیدار میشود. ۸.۱.۴ - نوگرایی و بدیعطلبیمراد این است که انسان مایل است نادانستهها را بداند و قفلهای ناگشوده را باز کند و افقهایی نو در پیش خود بگشاید و کارهای نو انجام دهد. ۸.۱.۵ - پرستشدر ضمیر انسان میلی ذاتی نهفته است که او را به تقدیس و پرستش حقیقتی برترین و خضوع و خشوع در برابر او وا میدارد. [۱۳]
مجموعه آثار استاد مطهّری، ج۳، ص۵۰۱- ۴۹۲.
۸.۲ - گرایشهای مادّی انسانآیین آسمانی اسلام با این دسته از گرایشها سر ناسازگاری ندارد به شرط آنکه انسان را از گرایشهای متعالی باز ندارند و مانع تکامل او نشوند. میل به زندگی مرفه، جنس مخالف، خوردن، آشامیدن و... اگر در چارچوب قوانین و مقرّرات شریعت اسلامی جای گیرند، نه تنها ناپسند نیستند که انسان را برای پرورانیدن گرایشهای معنوی و متعالی، یاری نیز میبخشند. با این حال، گاه گرایشهای مادّی انسان از این چارچوب بیرون میروند و صفات و امیال ناپسندی پدید میآورند که مهمترین آنها عبارتاند از: ۸.۲.۱ - حبّ دنیااز موانع رشد انسان و بدین معنا است که انسان به لذّتهای دنیوی میلی فراوان پیدا میکند و گرایشهای متعالی خویش را به فراموشی میسپارد. قرآن کریم حبّ دنیا را ناپسند شمرده و آنان را که دنیا را بر آخرت خویش ترجیح میدهند، سخت نکوهیده است. ۸.۲.۲ - خودپرستیحبّ ذات از ریشهدارترین امیال باطنی انسان است و حافظ جان او است. با این حال، اگر راه افراط در پیش گیرد و از راه خویش بیرون رود، سر از خودپرستی درمیآورد و راه را بر تکامل انسان برمیبندد. قرآن کریم نیز خودپرستی و در پیش گرفتن هوا و هوس را مذمّت کرده است. ۸.۲.۳ - جاهطلبیعبارت است از میل شدید انسان به مقام و ریاست که اسلام به سختی آن را مذمّت کرده است و در برخی روایات مایه تباهی آدمی شمرده شده است. ۸.۲.۴ - ثروتطلبیمیل به مالکیت در آموزههای اسلامی ناپسند نیست؛ امّا اگر از حد بیرون رود و هدف انسان شود، از صفات و امیال مذموم شمرده میشود و با خود، [[|خسران]] و زیان میآورد و انسان را به گناهکاری میاندازد و قلب او را سیاه میکند. [۱۷]
غرر الحکم، ج۴، ص۵۹۳.
۹ - پانویس
۱۰ - منبعکتاب فرهنگ شيعه، تاليف شده توسط جمعى از نويسندگان، ص۳۸۹-۳۹۱. |