زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه
 

ظرف





ظرف وسیله‌ای برای نگهداری چیزی می‌باشد.


۱ - تفاوت آنیه با ظرف



در روایات، «آنیه» موضوع احکامی که خواهد آمد قرار گرفته و نه «ظرف»؛ هرچند به تصریح برخی لغویان میان این دو واژه تفاوتی نیست؛ لیکن به نظر عرف «آنیه» اخص از ظرف است؛ از این رو، ظرف بر آنچه آنیه صدق می‌کند، اطلاق می‌شود؛ لیکن آنیه بر همه آنچه که ظرف بر آن صدق می‌کند، اطلاق نمی‌شود، مانند کیسه.
[۲] کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۲- ۳۹۳.
[۳] مصباح الهدی، ج۲، ص۴۶۶.
[۴] مهذب الاحکام، ج۲، ص۱۵۵.


۲ - مراد از آنیه در کلمات فقها



مراد از آنیه در کلمات فقها معنای عرفی آن است؛ لیکن در اینکه معنای عرفی آنیه چیست دیدگاهها مختلف است.

۲.۱ - قول اول


برخی گفته‌اند: آنیه چیزی است که این ویژگیها را داشته باشد: ظرف باشد؛ مظروف آن قابل جدا شدن از آن باشد؛ از ظروفی باشد که اعضای خانواده به طور متعارف برای خوردن، نوشیدن، پختن، شستن و مانند آن از آن استفاده می‌کنند؛ ته داشته باشد تا مظروف در آن قرار گیرد و نیز اطراف آن مقداری بالا آمده باشد.
[۵] کشف الغطاء، ج۲، ص۲۹۲- ۲۹۳.


۲.۲ - قول دوم


برخی، بعضی ویژگیهای یاد شده را نپذیرفته و مفهوم آنیه را گسترده‌تر از آن دانسته و گفته‌اند: قدر متیقن از معنای آنیه این است که آنیه به آلاتی گفته می‌شود که به لحاظ شأنی ساخته شده تا از آن، هنگام نیاز به عنوان ظرف نیز استفاده شود؛ هرچند بالفعل برای این جهت ساخته نشده باشد، بلکه برای غرضی دیگر ساخته شده باشد.
[۶] مصباح الفقیه، ج۸، ص۳۶۳.


۲.۳ - قول سوم


برخی دیگر گفته‌اند: مفهوم آنیه از مفاهیم مجمل است؛ از این رو، به قدر متیقن اکتفا می‌شود و قدر متیقن از مفهوم آنیه ظرفی است که برای خوردن یا نوشیدن ساخته شده است. صاحب این دیدگاه در ادامه می‌افزاید: بلکه ممکن است گفته شود: عنوان آنیه به ظرفی اختصاص دارد که قابل استفاده برای نوشیدن باشد.
با توجه به تعاریف مختلف، بعضی ظرفها طبق بعضی تعریفها خارج از عنوان آنیه و طبق بعضی تعریفهای دیگر داخل در آن خواهد بود؛ از این رو، کلمات فقها مختلف است؛ برخی، ظروفی را از آنیه بر شمرده و برخی دیگر آنها را خارج از آن دانسته‌اند.

۳ - اجکام مرتبط



از ظرف به معنای عام در باب تجارت تحت عنوان «اِندار» (کم کردن وزن ظرف) در بیع بحث کرده‌اند. و از ظرف به معنای خاص که به آن «آنیه» گفته می‌شود و موضوع این مقاله است در بابهای طهارت، زکات و اطعمه و اشربه سخن گفته‌اند.

۴ - دیدگاه امام خمینی



فتاوای امام خمینی در خصوص حرمت استعمال ظروف طلا و نقره و استفاده از ظروف غصبی و حکم وضو گرفتن از آن‌ها و دیگر احکام آن در تحریرالوسیله و دیگر کتب ایشان بیان شده است.

۴.۱ - مراد از ظرف


ظاهراً مقصود از ظروف، آن چیزی است که در خوردن و آشامیدن و پختن و شستشو و خمیرگیری به کار گرفته می‌شود مانند کاسه و کوزه و جام‌ها و دیگ‌ها و پاتیل‌ها و آبخوری‌ها و طشت و سماور و قوری و فنجان، بلکه کوزه قلیان و نعلبکی و حتی قاشق بنابر احتیاط (واجب). بنابراین مانند سر قلیان و سر چپق و غلاف شمشیر و خنجر و چاقو و صندوق و جای دعا (حرز) و قاب ساعت و قندیل روشنایی و خلخال پا را اگرچه توخالی باشد، شامل نمی‌شود و شامل شدن آن‌ها به مثل‌هاون و آتشدان و عوددان و ظروف عطریات و داروجات و تریاک و مانند این‌ها، مورد تردید و اشکال است، پس نباید احتیاط ترک شود.

۴.۲ - حرمت استعمال ظرف طلا و نقره


استعمال ظرف‌های طلا و نقره در خوردن و آشامیدن و استفاده‌های دیگر مانند استعمال آن‌ها در تطهیر از حدث و خبث و غیر این‌ها حرام است. و آنچه که حرام است عبارت است از عمل خوردن و یا آشامیدن در آن‌ها و یا از آن‌ها، و برداشتن خوردنی و آشامیدنی از آن‌ها و خود خوردنی و آشامیدنی حرام نمی‌شود. بنابراین اگر در روز ماه رمضان از این ظرف‌ها غذای حلالی را بخورد، افطار به حرام نکرده است؛ اگرچه از جهت اینکه از آن‌ها آشامیده مرتکب حرام شده است. این راجع به خوردن و آشامیدن و اما راجع به‌غیر خوردن و آشامیدن: آنچه حرام است استعمال این ظرف‌ها است، بنابراین اگر با مشت از آن‌ها آب بردارد و وضو بگیرد، برداشتن آب، حرام ولی وضویش حرام نیست. و آیا برداشتن از آن‌ها که مقدمه خوردن و آشامیدن است نیز به جهت حرام بودن هر نوع استعمال، حرام می‌باشد تا در خوردن و آشامیدن دو حرام باشد: یکی خوردن و آشامیدن و دیگری استعمال ظرف‌ به‌واسطه برداشتن؟ مورد تامل و اشکال است؛ اگرچه حرام نبودن عنوان دوم (استعمال به‌واسطه برداشتن از آن‌ها) خالی از قوت نیست.

۴.۲.۱ - قراردادن ظرف طلا و نقره در طاقچه


و بنابر احتیاط (مستحب) قراردادن آن‌ها در رف‌ها (طاقچه‌ها) برای زینت از موارد استعمال حرام است؛ اگرچه حرام نبودن آن خالی از قرب نیست.

۴.۲.۲ - تزیین مساجد و مشاهد مشرفه با ظرف طلا و نقره


و احوط اولی آن است که مساجد و مشاهد مشرفه هم با آن‌ها تزیین نشود. و نگهداری آن‌ها بدون استعمال بنابر اقوی حرام نیست. و بنابر احتیاط (واجب) استعمال چیزی که به‌وسیله یکی از این‌ها روکش شده، به‌طوری که اگر جدا شود ظرف‌ مستقلی خواهد شد حرام است و اگر چنین نباشد حرام نیست.

۴.۲.۳ - استعمال اشیاء طلا و نقره‌کاری شده


و همچنین استعمال چیزی که طلاکاری یا نقره‌کاری شده و یا آب طلا یا نقره داده شده حرام نیست.

۴.۲.۴ - استعمال ظرف ممزوج از طلا و نقره یا ممزوج با آن‌ها


و ظرفی که از طلا و نقره به‌صورت ممزوج، ساخته شده همانند آن‌ها است؛ اگرچه اسم هیچ یک از آن‌ها را نداشته باشد، برخلاف ظرفی که با یکی از این دو و چیز دیگری ممزوج شده است به‌طوری که اسم هیچ یک از آن دو (طلا یا نقره) را نداشته باشد (که استعمال آن حرام نیست).

۴.۲.۵ - خالی‌کردن از ظرف طلا و نقره به ظرف دیگر


همان‌طور که خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره به‌صورت بر دهان گذاشتن آن‌ها و گرفتن لقمه از آن‌ها – مثلاً - حرام است، همچنین خالی‌کردن چیزی که در آن‌ها است از آن‌ها به ظرف دیگری به‌قصد خوردن و آشامیدن حرام است. البته اگر خالی‌کردن در ظرف دیگر به‌قصد خلاص شدن از گناه باشد اشکالی ندارد، بلکه بعد از خالی‌کردن در ظرف دیگر، خوردن و آشامیدن از آن ظرف، حرام نیست. بلکه بعید نیست که حتی در همان صورت اول هم فقط خالی‌کردن آن به ظرف دیگری به‌قصد خوردن حرام باشد نه آنکه خوردن و آشامیدن از ظرف دوم حرام باشد، بنابراین اگر کسی ظرف طلا و نقره را به‌قصد خوردن شخص دیگری به ظرف دیگری خالی کند خود این شخص به‌خاطر خالی‌کردن مرتکب حرام شده نه کسی که آن را خورده و آشامیده، البته اگر خالی‌کردن ظرف به دستور و درخواست او باشد بعید نیست که هر دو مرتکب حرام شده باشند: مامور (خالی‌کننده) به‌خاطر استعمال طلا و نقره و دستور دهنده (خورنده) به‌خاطر امر به منکر نمودن، بنابراین که امر به منکر حرام باشد که بعید نیست.

۴.۳ - وضو از ظرف غصبی با آب مباح


اگر آب مباحی در ظرف‌ غصبی باشد وضو گرفتن به نحو ارتماسی با آن به‌هیچ‌وجه جایز نیست. اما وضو گرفتن به نحو برداشتن آب از آن در صورت انحصار صحیح نیست و باید تیمّم نماید. البته اگر آن آب را در ظرف‌ مباحی بریزد و وضو بگیرد صحیح است و اگر به آب مباح دیگری دسترسی داشته باشد (یعنی آب منحصر به آن ظرف‌ غصبی نباشد) وضو گرفتن با برداشتن آب از آن ظرف‌ غصبی صحیح است اگرچه از جهت تصرف در ظرف‌ غصبی کار حرامی را انجام داده است.

۴.۴ - وضو گرفتن از ظرف‌ طلا و نقره


امام خمینی وضو گرفتن از ظرف طلا و نقره را باطل می‌دانند، لیکن این‌که آیا این نظر ایشان بر سبیل احتیاط وجوبی است یا فتوا؟ به جهت تعارضی که به‌حسب ظاهر بین بخشی از متن تحریر با بخش دیگر تحریر و حاشیه بر عروه احساس می‌شده است مورد استفتاء قرار گرفته است. متن سؤال و پاسخ حضرت امام چنین است:
«بسمه تعالی‌
۱. در تحریر، در شرایط وضو، مساله ۱۱: «الوضوء من آنیة الذهب و الفضّة کالوضوء من الآنیة المغصوبة علی الاحوط»، و در احکام اوانی مساله ۵ فتوا به بطلان وضو داده شده که به‌حسب ظاهر با هم منافات دارد. کدام صحیح است؟
و در حاشیه عروه، مساله ۱۴ در احکام اوانی که آب مباح در ظرف طلا یا نقره باشد مرقوم فرمودید که بطل علی الاحوط و ان کان له وجه صحة. بنابراین عروه هم با تحریر منافات دارد. از محضر مبارک حضرت آیت اللَّه تقاضا می‌شود که امر بفرمایند فتوای فعلی را مرقوم فرمایند.
بسمه تعالی، بطلان وضو در مسائل ذکر شده مبتنی بر احتیاط است.» پس «بنابر احتیاط (واجب) وضو از ظرف‌ طلا و نقره مانند وضو از ظرف‌ غصبی است پس تفصیل گذشته در ظرف‌ غصبی در این مساله هم جاری است. و اگر از ظرف‌ طلا و نقره از روی جهل یا فراموشی و حتی اگر شک داشته باشد از طلا و نقره است یا نه، وضو بگیرد صحیح است اگرچه به طور ارتماسی و یا برداشتن آب از آن در صورت انحصار باشد.»

۴.۵ - اجتناب از ظرف نجس در شبهه محصوره


اگر نجس، بین چند چیز محدود، مشتبه باشد، مثل اینکه در میان ده ظرف یکی از آن‌ها نجس باشد (و معلوم نباشد که کدام‌یک نجس است) باید از همه آن‌ها اجتناب شود و هرگاه چیزی با یکی از آن‌ها ملاقات کند که حالت سابقه آن نجاست باشد بنابر احتیاط (واجب) اگر اقوی نباشد - آنچه ملاقات کرده است محکوم به نجاست است و اگر حالت سابقه آن، نجاست نباشد در آن تفصیل است. و «اگر یکی از دو ظرف‌ مشتبه (که مسلماً یکی از آن دو نجس است) بریزد واجب است از آن ظرف‌ دیگر اجتناب شود.»

۴.۶ - تطهیر ظرف نجس شده با ولوغ سگ


در مورد ظرفی که سگ در آن ولوغ کرده و یا خوک از آن مایعی خورده و یا موش صحرایی در آن مرده باشد، که بنابر احتیاط (واجب) تطهیر چنین ظرفی در آب کر یا جاری باید مثل تطهیر آن با آب قلیل انجام شود، بلکه احوط اولی آن است که تطهیر هر ظرف‌ نجسی (در کر و جاری) مثل تطهیر با آب قلیل باشد؛ اگرچه ارجح آن است که در کر یا جاری یک‌مرتبه شستن ظرف‌ نجس کفایت می‌کند.» «چنانچه با ولوغ سگ (خوردن با کنار زبان) نجس شود، به این صورت که سگ از ظرف‌، آب یا چیز دیگری بخورد که بر آن ولوغ صدق نماید، باید سه مرتبه شسته شود که اوّلی آن‌ها با خاک - یعنی خاک‌مالی کردن - است و احتیاط (واجب) آن است که خاک پاک باشد. و چیزی حتی در وقت اضطرار جای خاک را نمی‌گیرد و در شستن با خاک، بنابر احتیاط (واجب) باید اولاً آن را با خاک خالص خاک‌مالی کرد سپس آن را بعد از ریختن مقدار کمی آب که آن را از خاک بودن خارج نکند، خاک‌مالی نمود. و احتیاط (واجب) آن است که دهان سگ با هر کیفیتی به ظرف‌ خورده باشد، به ولوغ ملحق گردد؛ مثل لیسیدن و مانند آن، و آشامیدن بدون ولوغ، و ریخته شدن آب دهان سگ در ظرف‌ بدون ولوغ. و بنابر اقوی تماس سایر اعضای سگ با ظرف‌، ملحق به ولوغ نمی‌شود و البته احتیاط کردن خوب است.» و «ظرفی که با ولوغ سگ نجس شده، چنانچه به علت تنگ بودن دهانه آن و یا جهات دیگر، خاک‌مالی کردن آن به طور معمول ممکن نیست، باید به هر نحوی که ممکن است آن را خاک‌مالی نمود و لو به اینکه (مقداری خاک داخل ظرف کرده و) پارچه‌ای را سر چوبی بسته و داخل ظرف کرده و با شدت آن را تکان داده تا خاک‌مالی صدق کند. و تحقق یافتن خاک‌مالی به‌صرف داخل کردن خاک در ظرف و با شدت آن را تکان دادن مورد تامل است. و اگر در تحقق خاک‌مالی شک کند محکوم به نجاست است. همان‌طور که اگر به‌هیچ‌وجه خاک‌مالی ممکن نشد به حالت نجاست باقی می‌ماند. و خاک‌مالی به‌وسیله شستن آن با آب کثیر و جاری و باران ساقط نمی‌شود، و نیز چند بار شستن آن با آب کثیر و جاری احتیاطی است که نباید ترک شود، اما با آب باران احتیاجی به چند بار شستن نیست‌.»

۴.۷ - تطهیر ظرفی که موش صحرایی در آن مرده یا خوک از آن آشامیده


اگر در ظرفی موش صحرایی مرده باشد یا خوک از آن آشامیده باشد باید هفت مرتبه شسته شود و خاک‌مالی واجب نیست، ولی در ظرفی که خوک از آن چیزی آشامیده خاک‌مالی کردن قبل از هفت مرتبه شستن احوط (استحبابی) است. و نیز سزاوار است ظرفی که موش خانگی در آن مرده و یا نبیذ، بلکه هر مست کننده‌ای با آن آشامیده شده و ظرفی که سگ با آن تماس پیدا کرده، هفت مرتبه شسته شود؛ گرچه این مقدار شستن واجب نیست و آنچه واجب است این است که مانند سایر نجاسات با آب قلیل سه مرتبه شسته شود.

۵ - پانویس


 
۱. الفروق اللغویة، ص۷.    
۲. کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۲- ۳۹۳.
۳. مصباح الهدی، ج۲، ص۴۶۶.
۴. مهذب الاحکام، ج۲، ص۱۵۵.
۵. کشف الغطاء، ج۲، ص۲۹۲- ۲۹۳.
۶. مصباح الفقیه، ج۸، ص۳۶۳.
۷. التنقیح (الطهارة)، ج۳، ص۳۲۹ -۳۳۰.    
۸. العروة الوثقی، ج۱، ص۲۹۴ -۲۹۵.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۴۰، کتاب الطهارة، القول:فی الاوانی، مسالة ۳.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۹، کتاب الطهارة، القول:فی الاوانی، مسالة ۲.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۴۰، کتاب الطهارة، القول:فی الاوانی، مسالة ۴.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۷، کتاب الطهارة، القول:فی شرائط الوضوء، مسالة ۸.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتائات امام خمینی، ج۱، ص۱۴۵، سؤال ۳۰۷.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۷، کتاب الطهارة، القول:فی شرائط الوضوء، مسالة ۱۱.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶، کتاب الطهارة، فصل:فی المیاه، مسالة ۲۷.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶، کتاب الطهارة، فصل:فی المیاه، مسالة ۲۸.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۲، کتاب الطهارة، فصل:فی المطهرات.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۳، کتاب الطهارة، فصل:فی المطهرات.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۳، کتاب الطهارة، فصل:فی المطهرات، مسالة ۱.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۴، کتاب الطهارة، فصل:فی المطهرات، مسالة ۲.    


۶ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۲۵۱، برگرفته از مقاله «ظرف».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.