صفقهصفقه به معنای زدن آب به صورت می باشد. ۱ - منظور از صفقهصَفقَه در اصطلاح به معنای معامله است. صفقه از «صفق» به معنای زدنی است که صدای آن شنیده شود. نزد عرب مرسوم بود هنگام قطعی شدن معامله، یکی از دو طرف، دستش را بر دست طرف دیگر معامله میزد، از این رو، گفته میشد: «صَفَقتُ لَهُ بالبیعَةِ صفقاً، هنگام معامله دستم را بر دستش زدم». سپس در خود معامله و بیع به کار رفته و گفته میشود:«بارَکَ اللّهُ لَکَ فی صفقةِ یدِک، خداوند در معاملهات برکت قرار دهد». در کلمات فقها نیز مقصود از صفقه، معامله است مثلاً امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: «لو باع او اشتری شیئین صفقة واحدة، وکان مغبوناً فی احدهما دون الآخر، لیس له التبعیض فی الفسخ، بل علیه امّا فسخ البیع بالنسبة الی الجمیع، او الرضا به کذلک.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۵۹، کتاب البیع، القول فی الخیارات، الرابع خیار الغبن، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۱.۱ - خیار تبعض صفقهاگر فروشنده بین ملک خود و ملک دیگری جمع نماید، یا آنچه را که بین او و دیگری مشترک است بفروشد، بیع در ملک خودش در برابر آن مقدار از ثمن که مقابل آن است نافذ میباشد و صحت آن در ملک دیگری متوقف بر اجازه او است، پس اگر اجازه داد که داد، وگرنه مشتری - اگر نمیدانسته است - حق خیار فسخ بیع را از جهت آنکه تبعیض (صفقه) شده است دارد. این در صورتی است که از ناحیه تبعیض - در صورت اجازه ندادن - محذوری پیش نیاید، مانند لازم آمدن ربا و مانند آن، وگرنه از اصل، باطل میشود. [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۴۶، کتاب البیع، القول فی شروط البیع، القول فی شروط المتعاقدین، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
همچنین «اگر خانهای را اجاره دهد سپس خراب شود، درصورتیکه بهطورکلی از انتفاعی که مورد اجاره است خارج شود، اجاره باطل میشود؛ پس اگر قبل از قبض باشد یا بعد از قبض بدون فاصله، قبل از آنکه در آن ساکن شود، تمام اجرت بر میگردد، وگرنه بالنسبه است، و اگر انتفاع بردن از آن به انتفاعی که از سنخ مورد اجاره بهگونهای که عرفاً قابلتوجه است، ممکن باشد، مستاجر بین باقی گذاردن و فسخ آن خیار دارد. و اگر فسخ کند، حکم اجرت بهگونهای است که گذشت. و اگر بعضی از اتاقهایش خراب شود، پس اگر موجر بهطوری به تعمیر مبادرت جوید که انتفاع اصلاً فوت نشود بنابر اقوی نه فسخی هست و نه انفساخی (که خودبهخود فسخ شود) وگرنه اجاره نسبت به آنچه که خراب شده باطل میشود و نسبت به بقیه به مقداری از اجرت که مقابل آن قرار میگیرد، باقی میماند. و مستاجر حق خیار تبعض صفقه (خیار ناشی از تبعیض و تجزیه در مورد معامله) را دارد. [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۱۵، کتاب الاجارة، مسالة۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۲ - پانویس۳ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، زیر نظر آیتالله محمود هاشمیشاهرودی، ج۵، ص۸۸، مقاله«سوره صف». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |