زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

تفحج





تَفَحُّج (به فتح تاء و فاء و ضم حاء) به غیر متعارف قرار گرفتن پاها گفته می شود و در بعضی ابواب فقه مثل نماز از آن بحث شده است .


۱ - معنای لغوی تفحج



منظور از تفحّج گشاده داشتن پاها یا دور نگاه داشتن پاشنه‌ها از هم با نزدیک کردن سینه پاها به یکدیگر هنگام ایستادن یا راه رفتن است. به این حالت «فَحَج» و به فرد دارای آن «اَفْحَج» گفته می‌شود. این عنوان به مناسبت در بابهای صلات، تجارت و دیات به کار رفته است.

۲ - تفحج باعث بطلان نماز



اگر بر تفحّج در حال قیام نماز، عنوان ایستادن صدق نکند موجب بطلان نماز است مگر آنکه نماز گزار مضطرّ به این کار باشد که در این صورت جایز، بلکه بر نشسته خواندن نماز مقدّم است.
امام خمینی در تحریرالوسیله دراین‌رابطه می‌نویسد: «یعتبر فی القیام عدم التفریج‌ الفاحش بین الرجلین؛ بحیث یخرج عن صدق القیام، بل و عدم التفریج‌ غیر المتعارف و ان صدق علیه القیام علی الاقوی.» یعنی نباید در قیام، فاصله بین دو پا به‌اندازه‌ای زیاد باشد که از صدق عنوان قیام خارج گردد، بلکه بنابر اقوی نباید به‌صورت غیرمتعارف پاها باز باشند، هرچند که بر آن قیام صدق کند. و هرچند که «قراردادن سنگینی بدن روی هر دو پا (در حال قیام) به طور مساوی واجب نیست، اما بنابر اقوی واجب است بر روی هر دو قدم بایستد نه بر یک قدم و نه بر انگشتان و نه بر پاشنه‌ها.» همچنین در حال قیام «نمازگزار در صورت امکان باید طبق حال و وضع خودش به طور معتدل و راست بایستد، بنابراین اگر با خمیدگی یا متمایل به یکی از دو طرف بایستد، به‌طوری که‌ نگویند راست ایستاده، نماز باطل می‌شود، بلکه احوط اولی آن است که گردن را هم راست نگه دارد، هرچند پایین‌انداختن سر، بنابر اقوی جایز است. و در حال اختیار، تکیه دادن به چیزی هنگام ایستادن جایز نیست، اما در وقت ناچاری اشکالی ندارد، پس می‌تواند به انسانی یا غیر آن تکیه نماید. و کسی که می‌تواند باتکیه‌بر چیزی بایستد، نباید به طور نشسته و بدون تکیه نماز بخواند.» و «اگر به هیچ‌گونه - ولو با تکیه دادن یا خم شدن یا باز کردن پاها و خلاصه به‌هیچ‌وجه، حتی به‌صورت قیام اضطراری به انحای مختلف - نتواند بایستد باید نشسته نماز بخواند. و در نشستن شرط است که راست و بدون تکیه بر چیزی باشد، بنابراین درصورتی‌که توانایی راست نشستن و تکیه ندادن را دارد نباید تکیه داده و متمایل به یک طرف شود و در صورت ناچاری جایز است.»

۳ - عیب بودن تفحج در معامله



فَحَج در برده از عیوبی است که در صورت عدم آگاهی خریدار، موجب ثبوت حقّ فسخ عقد برای وی می‌گردد.

۴ - دیه کسی که تفحج پیدا کرده



دیه فردی که بر اثر جنایتی تفحّج پیدا کرده و توان راه رفتن مفید ندارد، بنابر قول اکثر هشتصد دینار است.

۵ - پانویس


 
۱. جواهر الکلام، ج۹، ص۲۵۰-۲۵۱.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۱، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۳.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۱، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۴.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۰، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۲.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷۱، کتاب الصلاة، القول فی القیام، مسالة۵.    
۶. المهذب، ج۱، ص۳۹۹.    
۷. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۲۷۲-۲۷۳.    


۶ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۵۵۷.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.