طایفه برانسبَرانِس، طایفهای که با طایفه بُتْر، قوم بربر را تشکیل میدهد. بَرانِس، یکی از دو شعبه اصلی بربر، و از ساکنان کهن مغرب بودند. علمای نسبشناس بربر و عرب برآنند که بربران به دو شاخه اصلی برنس و مادغس (یا ماذغیس ملقب به ابتر) تقسیم میشوند. ۱ - ریشه برانسکلمه بَرانِس صورت جمع نام سَلَف مشترک آنها، بُرنُس است (برای ریشه احتمالی این نام رجوع کنید به بُتْر). در منابع اسلامی شکل جمع برنس و مادغس نام برانس و بُتْر آمده است. [۱]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۱۷۶.
۲ - اقوام منسوب به برانساطلاعات در مورد برانس بسیار محدود، پراکنده و در برخی موارد متناقض است. نسب برانس را که از قبایل سلحشور [۳]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۹۶.
[۴]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۳۰۱.
و متمدن مغرب بودهاند، [۵]
دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۱، ص۳۶-۳۷، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
به مازیغ بن کنعان بن حام بن نوح میرسانند. [۶]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۱۷۷.
[۷]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۶۴ - ۶۵، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م.
[۸]
دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۱، ص۲۸، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
مورخان درباره انتساب هر یک از قبایل متعدد بربر به برنس یا بتر، با هم اختلاف نظر دارند. اصطخری ۵ قبیله کتامه، زناته، مصموده، ملیله و صنهاجه، و ابن خلدون ۷ قبیله اوربه، ازداجه، مصموده، کتامه، صنهاجه، عجیسه و اوریغه را از برانس دانسته است. ابن خلدون همچنین آورده است که برخی از نسبشناسان بربر ۳ قبیله لمطه، هسکوره و کزوله را نیز از برانس میدانند. [۱۰]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۱۷۷.
برخی نیز در عرب یا بربر بودن دو قبیله مهم کتامه و صنهاجه با هم اختلافنظر دارند و گروهی، آنان را عرب و از اخلاف حمیر دانستهاند. [۱۱]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۱۹۲.
[۱۲]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۶۵، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م.
[۱۳]
حسن، علی حسن، الحضاره الاسلامیه فی المغرب، ج۱، ص۲۹۴، قاهره، ۱۹۸۰م.
علت اختلاف آن است که اکثر مورخان، قبایل بربر شهرنشین را زیر عنوان برانس، و قبایل بیابانگرد و چادرنشین را زیر مجموعه بتر آوردهاند، حال آنکه خلاف آن نیز صادق است. [۱۴]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۳۹.
[۱۵]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۳۱۱.
۳ - ریشه طایفه برانسموطن اصلی برانس کوههای اوراس [۱۶]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۳۰۲.
در ۸۰ میلی بجایه و ۶۰ میلی قسنطینه، استان شمالی قسطنطنیه و دوکَبیلیه (بلاد القبائل) است که به عنوان ساکنان کوهنشین در آنجا میزیستند. [۱۷]
لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۲، ص۱۰۲، ترجمه محمد حجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
بوده است؛ لیکن به سبب گستردگی و پراکندگی شعوب و قبایل آن در مغرب اوسط و اقصی، میتوان ردپای آنان را در منابع اسلامی در سواحل دریای محیط [۱۸]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۰۱.
و به خصوص دریای روم در شهرهایی چون قسنطینه و بجایه (زیستگاه کتامه، عجیسه و هواره، [۱۹]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۰۴.
)، نواحی طرابلس [۲۰]
ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ج۱، ص۹۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
و سرزمینهای همجوار آن چون برقه (زیستگاه هواره [۲۱]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۸۴.
)، الجزایر، ملیانه و مدیه (مسکن صنهاجه [۲۲]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۳۱۲.
)، و هران (جایگاه قبیله ازداجه [۲۳]
ابن خلدون، العبر، عبد الرحمن بن محمد، ج۶، ص۲۹۳.
)، شمال تاهرت تا وهران (مسکن قبیله اوربه) و در کوههای غرب مراکش (مساکن مصامده [۲۴]
دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ج۱، ص۳۷، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
) نیز یافت.هنگام اولین حمله اعراب، در ربع نخست سده اول هجری، اورَبه پیرو کسیله معروف، پس از شکست و مرگ رهبرشان بناچار اوراس را ترک کردند و به شمال مراکش رفتند و آنجا (در ناحیهای) از جبال زَرهون تا رودخانه وَرْقَه ساکن شدند؛ امروزه ممکن است با نامهای برخی از طوایف کهن در طول سواحل این رودخانه برخورد کرد: لُجایه، مَزیات (مزیاتَه) و رَغیوَه (رغیوثه). نقشی که آنها در مناسبات با ادریس اول داشتند معروف است. ۴ - مسلمانان در افریقیهبه هنگام پیشروی مسلمانان در خاک افریقیه، ابوالمهاجر انصاری در ۵۵ق/۶۷۴م، کسیله رئیس قبیله اوربه از بزرگترین و قدرتمندترین قبایل برنس را در نزدیکی تلمسان شکست داد. کسیله اسلام آورد و فرمانده مسلمانان نیز او را آزاد کرد. [۲۵]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۹۷.
در ۶۲ق/۶۸۲م همزمان با حکمرانی یزید بن معاویه، کسیله با یاری بربرها و فرنگان، عقبه بن نافع و همراهانش را در تهوده شکست داد و بلافاصله بر قیروان دست یافت. [۲۶]
ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۲۹۷- ۲۹۸.
عبدالملک مروان به جبران این شکست، زهیر بن قیس بلوی را به ولایتداری افریقیه برگزید. زهیر در ۶۶ق/۶۸۶م نیروی کسیله را در ممس نزدیک قیروان شکست داد و کسیله و بسیاری از یارانش کشته شدند. [۲۷]
ابن خلدون، العبر، عبد الرحمن بن محمد، ج۶، ص۲۹۹.
۴.۱ - نقش برانس در شکلگیری دولتهای بزرگبرانس نقش انکارناپذیری در شکلگیری و حمایت دولتهای بزرگی چون ادریسیان، فاطمیان و زیریان داشتند. قبیله اوربه از بزرگترین حامیان ادریسیان بودند و شاید اگر کمکهای ابولیلی اسحاق بن محمد ابن عبدالحمید اوربی (رئیس قبیله اوربه) نبود، دولت ادریسیان در مغرب پا نمیگرفت. وی در ۱۷۲ق/۷۸۸م ادریس بن عبدالله را که در جریان فخ از مدینه گریخته بود، به گرمی پناه داد و بربرها را به سوی او فراخواند. به این ترتیب، قبایل متعددی چون زُواغه، لُواته، سُدراته، غیاته، نفره، مکناسه و غُماره با او بیعت کردند و به فرمان او گردن نهادند. [۲۸]
ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۶، ص۳۰۰.
[۲۹]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۶۵، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م.
قبیله کتامه نیز با حمایت از ابوعبدالله شیعی نقش مؤثری در برپایی نظام فاطمی در مغرب داشتند. [۳۰]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۶۵، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م.
از جمله دولتهای بزرگی که از میان برانس برخاستند، میتوان از بنی زیری و مرابطون که از قبیله صنهاجه، و نیز از موحدون که از قبیله مصامده برخاستهاند، نام برد. [۳۱]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۶۵، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م.
[۳۲]
حسن، علی حسن، الحضاره الاسلامیه فی المغرب، ج۱، ص۲۹۴، قاهره، ۱۹۸۰م.
۵ - کوه برانسکوهی به نام برانس در مغرب اقصی در ۱۵ میلی شمال تازا وجود داشته [۳۳]
لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، ج۱، ص۳۵۷، وصف افریقیا، ترجمه محمد حجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۳۴]
حسین مونس، اطلس تاریخ الاسلام، قاهره، ج۱، ص۱۶۷، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
که نام خود را از این طایفه بربر گرفته است. علاوه بر این، کوه دیگری نیز به نام جبل برانس در اندلس بوده که نام خود را از بربرهای برانس - اوربه که در فتوحات اندلس شرکت داشته، و در این ناحیه مستقر شدهاند، و نام خود را به جَبَل البرانس، برگرفته است. امروزه این کوه سیرا دِ آلماذن خوانده میشود. [۳۶]
۲ EI، ج۱، ص۱۰۳۷.
برخی از برانس (از شمال تازه)، جزو نیروهای ریف بودند که طنجه را گرفتند (۱۰۹۶/۱۶۸۴). درباره اوضاعی که موجب شد برخی از برانسیها به شمال تازه بروند و در آنجا ساکن شوند، اطلاعی در دست نیست. در هر حال البَکْری، به برخی از برانس و اوربه در گفتگو از امپراتوری نُکور اشاره کرده است. ۶ - مناسبات برانس با ادریس اولدر طایفه فعلی (به زبان محلّی: البرانص؛ صفت نسبی آن: البَرنوصی)، که شامل گروهی فرعی به نام وَربَه است، پذیرایی امیر اوربه از ادریس اول (در وَلیلَه)، به یاد مانده است و حتی بقایای کاخ او در آنجا نشان داده میشود. روستایی در فحصِ طنجه نیز برانس نام دارد. ۷ - استقرار برانس در اُراندرباره علل استقرار برانسِ ازداجه (و مِسِطّاسه) در منطقه اُران، اطلاعی در دست نیست؛ برخی از مسطاسه (مسطاطه) هنوز در منطقه بادِس زندگی میکنند. درباره کتامه مراکش نیز به همان اندازه بیاطلاعیم. ۸ - فهرست منابع(۱) ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۲) ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م. (۳) ابن خلدون، العبر. (۴) اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمه کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۳ش. (۵) اطلس تاریخ الاسلام حسین مونس، قاهره، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م. (۶) حسن، علی حسن، الحضارة الاسلامیة فی المغرب، قاهره، ۱۹۸۰م. (۷) دبوز، محمدعلی، تاریخ المغرب الکبیر، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۸) سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۴م. (۹) لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ترجمه محمد حجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۹۸۳م. (۱۰) یاقوت، بلدان. (۱۱) ۲ EI. (۱۲) عبدالله بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «طایفه برانس»، شماره۸۷۶. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برانس»، شماره۴۶۹۳. ردههای این صفحه : تراجم | قبائل | قبائل عرب | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|