استیلاداستیلاد در دو معنا به کار رفته است: ۱. استعداد باردار کردن و باردار شدن. ۲. باردار شدن کنیز از مولا (امّ ولد شدن کنیز). استیلاد به معنای نخست، شامل مرد و زن آزاد و برده میشود و احکام آن در باب نکاح آمده است. استیلاد به معنای دوم، خود، بابی از ابواب فقه است و از آن در این باب و نیز بابهای تجارت، وصیّت، طلاق، ارث و قصاص به مناسبت سخن رفته است. فهرست مندرجات۲ - شرط استیلاد در عقد نکاح ۳ - استیلاد به معنای دوم ۴ - حکم استیلاد ۵ - شرایط استیلاد ۵.۱ - آزاد بودن فرزند به دنیا آمده ۵.۲ - باردار شدن کنیز در ملک مولا ۵.۳ - ام ولد شدن کنیز به صرف باردار شدن ۶ - احکام ام ولد ۶.۱ - آزادی امّ ولد ۶.۲ - فروختن امّ ولد ۶.۳ - فرزندان امّ ولد ۶.۴ - وصیّت به ام ولد ۶.۵ - ارث بردن ام ولد ۶.۶ - جنایت امّ ولد ۶.۷ - عدّۀ امّ ولد ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - استیلاد به معنای نخستاستیلاد به معنای نخست، شامل مرد و زن آزاد و برده میشود و احکام آن در باب نکاح آمده است. ۲ - شرط استیلاد در عقد نکاحهرگاه مرد یا زن استیلاد را در عقد نکاح برای دیگری شرط کند و بعد نازاییاش آشکار شود، شرط کننده میتواند عقد را فسخ کند؛ هر چند برخی با این استدلال که با امکان و احتمال بچّهدار شدن در آینده، نمیتوان به نازایی علم پیدا کرد، فسخ عقد را جایز ندانستهاند. ۳ - استیلاد به معنای دوماستیلاد به معنای دوم، خود، بابی از ابواب فقه است و از آن در این باب و نیز بابهای تجارت، وصیّت، طلاق، ارث و قصاص به مناسبت سخن رفته است. ۴ - حکم استیلاداستیلاد امری مشروع و موجب محدود شدن اختیارات مولا دربارۀ کنیز است. ۵ - شرایط استیلاداستیلاد (امّ ولد شدن کنیز) با وجود سه شرط تحقّق مییابد: ۵.۱ - آزاد بودن فرزند به دنیا آمدهفرزندی را که کنیز باردار شده، آزاد باشد نه برده. بنابراین، اگر فردی به شرطی با کنیز ازدواج کند که فرزند، مملوک مولای او باشد و سپس بعد از ازدواج و طلاق کنیز، مالک آن کنیز شود، یا مالک کنیز، برده باشد، آن کنیز، امّ ولد نیست. ۵.۲ - باردار شدن کنیز در ملک مولاکنیز در ملک مولا از او باردار شود. بنابراین، اگر شخص آزادی با کنیز دیگری ازدواج و او را باردار کند و آنگاه مالک او شود، به قول مشهور، کنیز، امّ ولد نیست. ۵.۳ - ام ولد شدن کنیز به صرف باردار شدنباردار شدن کنیز هر چند به صورت انعقاد نطفه. بنابراین، هرگاه نطفه منعقد گردد، کنیز، امّ ولد محسوب میشود و فروختنش جایز نیست. چنانچه بارداری کنیز معلوم نباشد و مولا او را بفروشد، سپس معلوم گردد که کنیز هنگام فروختن باردار بوده معامله باطل است. بارداری کنیز در صورت مشتبه بودن، با شهادت چهار زن از اهل خبره ثابت میگردد. ۶ - احکام ام ولدامّ ولد از آن جهت که برده است احکام برده را دارد، و از آن جهت که امّ ولد است احکام زیر را دارد، مگر آن که فرزندش در حیات مولا بمیرد که در این صورت، از امّ ولد بودن خارج میشود. ۶.۱ - آزادی امّ ولدمادامی که مولا زنده است، امّ ولد برده است، امّا پس از مرگ وی، از سهم ارث فرزند خود آزاد میشود و اگر فرزند به دلیل وجود مانعی از ارث محروم شود، امّ ولد همچنان برده میماند. ۶.۲ - فروختن امّ ولدفروختن امّ ولد و نیز هرگونه تصرفی در او مانند بخشیدن که موجب انتقال امّ ولد به دیگری شود، جایز نیست، مگر در شرایط خاصی همچون زمانی که مولا قیمت کنیز را بدهکار باشد و توان پرداخت آن را جز با فروختن کنیز نداشته باشد. ۶.۳ - فرزندان امّ ولدحکم استیلاد دربارۀ فرزندان امّ ولد از غیر مولا، جاری نیست. بنابراین، اگر امّ ولد با برده یا شخص آزادی با این شرط که فرزندانش از آن مولای کنیز باشد، ازدواج کند، فرزندان کنیز بردهاند و فروختن آنان در حیات مولا و پس از مرگ او جایز است. ۶.۴ - وصیّت به ام ولدمولا میتواند مالی را برای امّ ولد وصیّت کند، امّا در این که در این صورت از سهم ارث فرزندش آزاد میشود یا از مال وصیّت شده، اختلاف است. ۶.۵ - ارث بردن ام ولدامّ ولد، از مولا ارث نمیبرد. ۶.۶ - جنایت امّ ولداگر امّ ولد به اشتباه جنایتی به غیر مولا وارد کند، قیمت کنیز پس از فروختن وی یا خود کنیز به عنوان دیه به کسی که جنایت بر وی واقع شده است (مجنی علیه) داده میشود. این نیز یکی از موارد جواز فروش امّ ولد است، امّا برخی میان حقوق مردم (حق النّاس) و حقوق خداوند (حق اللّه) تفاوت قائل شدهاند و جبران خسارت را در حقوق مردم بر عهدۀ مولا دانستهاند. اگر امّ ولد مولای خود را به اشتباه بکشد و نیز اگر او را به عمد از پای در آورد و وارثان مولا او را عفو کنند،چیزی بر او نیست و از سهم ارث فرزند خود آزاد میشود. ۶.۷ - عدّۀ امّ ولدبه قول مشهور، عدّۀ امّ ولد پس از مرگ مولا، چهار ماه و ده روز است و نیز به قول مشهور متأخّران، عدّۀ او در صورت ازدواج پس از مرگ شوهر، همین مقدار است. ۷ - پانویس۸ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۶. ردههای این صفحه : احکام بردگان | فقه
|