گذشت زیاندیده در جرائمگذشت زیاندیده در جرائم از مباحث مطرح در حقوق جزا بوده و جرائمی است که تعقیب آنها منوط به شکایت متضرر از جرم است و با انصراف او تعقیب کیفری موقوف میگردد. این مقاله به بررسی گذشت شاکی، ملاک تشخیص جرائم قابل گذشت و نکاتی مهم در مورد گذشت شاکی در جرائم میپردازد. فهرست مندرجات۲ - گذشت شاکی ۳ - ملاک تشخیص جرائم قابل گذشت ۳.۱ - در قانون مجازات عمومی قبل از انقلاب ۳.۲ - در قانون مجازات اسلامی ۳.۲.۱ - ایرادات وارده بر ماده ۷۲۷ ۳.۲.۱.۱ - وافی نبودن به مقصود ۳.۲.۱.۲ - مغایر با جرائم حقالناسی و جرائم دیگر ۴ - نکات مهم ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - تعریف شاکی و جرائم قابل گدشتشاکی در لغت به معنی شکایت کننده و گلهکننده است. [۱]
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، سرایش، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۷۷.
و در اصطلاح به کسی که از دست دیگری به یکی از مقامات رسمی مرجع شکایت، تظلم شفاهی و کتبی میکند، گویند. [۲]
جعفریلنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳، ص۳۷۳.
در ماده ۹ قانون آئین دادرسی کیفری، شاکی یا مدعی خصوصی اینگونه تعریف کرده است: «شخصی که از وقوع جرمی متحمل ضرر و زیان شده یا حقی از قبیل قصاص و قذف پیدا کرده و آنرا مطالبه میکند، مدعی خصوصی و شاکی نامیده میشود.» جرائم قابل گذشت؛ جرائمی است که تعقیب آنها منوط به شکایت متضرر از جرم است و با انصراف او تعقیب کیفری موقوف میگردد. [۳]
آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پائیز ۱۳۶۸، ج۱، ص۲۰۸.
که در بند سوم ماده ۴ ق. آ. ک نیز به این تعریف اشاره شده است.۲ - گذشت شاکییکی از موارد سقوط دعوای عمومی گذشت شاکی یا مدعی خصوصی است. اما در درجه اول گذشت شاکی، دعوی خصوصی را ساقط میکند و اگر جرم از جرائم قابل گذشت بود، دعوای عمومی را هم ساقط مینماید. [۴]
مدنی، جلالیالدین، آئین دادرسی کیفری ۱ و ۲، تهران، پایدار، ۱۳۷۸، ص۱۰۷.
ماده ۶ ق. آ. ک بند دوم گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرائم قابل گذشت را موجب موقوفه تعقیب میداند.از دیدگاه اصولی، گذشت شاکی و استرداد شکایت هیچگونه تاثیری بر دعوای عمومی ندارد و فقط باید از موجبات سقوط دعوای خصوصی محسوب شود، با این حال قانونگذار در ماده ۱۷۹ ق. آ. ک به لحاظ رعایت مصالح اجتماعی یا خانوادگی جنبه خصوصی برخی از جرائم را بر جنبه عمومی آنها رحجان داده و اعلام گذشت یا استرداد شکایت نه فقط دعوای خصوصی بلکه دعوای عمومی را نیز به تبع آن ساقط و مراجع قضائی رسیدگی کننده را مکلف به صدور قرار موقوفی تعقیب میکند. [۵]
آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ ۱۳، ۱۳۸۷، ج۱، ص۲۴۱.
۳ - ملاک تشخیص جرائم قابل گذشتسؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که ملاک تشخیص جرائم قابل گذشت چیست؟ ۳.۱ - در قانون مجازات عمومی قبل از انقلابجرائم قابل گذشت در قانون مجازات عمومی (قبل از انقلاب) عبارت است از: در ایران قانونگذار با الهام از فرهنگ حاکم بر جامعه، بهویژه مفهوم حق الناس در فقه از یکسو و ضروریات زندگی اجتماعی از سوی دیگر، تعداد قابل توجهی از جرائم را در ماده ۲۷۷ و حدود بیست جرم دیگر را بهتدریج در قوانین دیگر قابل گذشت اعلام کرده بود. بدینترتیب میتوان گفت که قبل از انقلاب با آنکه اصل غیر قابل گذشت بودن جرائم مورد اقبال مقنن قرار گرفته بود، مقنن موارد جرائم قابل گذشت را در خود قانون احصا و تکلیف شکات و قضات را از قبل روشن کرده بود. [۶]
آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ ۱۳، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۶۳.
پس از انقلاب با اقدام به تدوین قوانین بر مبنای ضوابط شرعی، مقنن نخست در ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۶۱ به ذکر برخی از شرایط خاص ناظر به گذشت شاکی خصوصی و سپس در آخرین ماده قانون تعزیرات یعنی ماده ۱۵۹ مصوب۱۸/۵/۱۳۶۲ که متعاقباً به تصویب رسید و با عبارت «در حقوق الناس تعقیب و مجازات مجرم متوقف بر مطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانون اوست.» [۷]
قانون مجازات اسلامی، ماده ۳۶.
بدون اینکه ضابطهای خاص را برای تفکیک حقالله از حق الناس ارائه دهد یا به سیستم احصای قانون متوسل گردد، ضرورت رعایت مقررات خاص را از سوی دادگاهها در جرائم حق الناسی مدنظر قرار داد. [۸]
آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ ۱۳، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۶۷.
۳.۲ - در قانون مجازات اسلامیجرائم قابل گذشت در قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵؛ مقنن در ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی با احصاء سی و یک ماده، ناظر به جرائم مختلف اضافه مینماید: که در این موارد که تعقیب جز با شکایت شاکی خصوصی شروع نمیشود؛ در صورتیکه شاکی خصوصی گذشت نماید دادگاه میتواند در مجازات مرتکب تخفیف دهد و یا با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید. [۹]
قانون مجازات اسلامی، ماده ۷۲۷.
۳.۲.۱ - ایرادات وارده بر ماده ۷۲۷ایرادات وارده بر ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی عبارت است از: ۳.۲.۱.۱ - وافی نبودن به مقصوداین ماده وافی به مقصود نیست؛ زیرا در قوانین متفرق که بخشی به مجازاتها اختصاص یافته بعضاً با گذشت شاکی در صورتی که جنبه عمومی قوی نداشته باشد دعوی عمومی ساقط میشود. مثلاً در ماده ۳۰ قانون مطبوعات ۱۳۶۴ آمده است که: «انتشار هر نوع مطلب مشتمل بر تهمت یا افتراء یا فحش و الفاظ رکیک و یا نسبتهای توهین آمیز و نظائر آن نسبت به اشخاص ممنوع است، مدیر مسؤول جهت مجازات به محاکم قضائی معرفی میگردد و تعقیب جرائم مذکور موکول به شکایت شاکی خصوص است و در صورت استرداد شکایت تعقیب در هر مرحلهای که باشد متوقف خواهد شد.» توضیح اینکه استرداد شکایت هم به معنی گذشت است و در موارد متعدد در قانون آمده است. [۱۰]
مدنی، جلالیالدین، آئین دادرسی کیفری ۱ و ۲، تهران، پایدار، ۱۳۷۸، ص۱۰۹.
۳.۲.۱.۲ - مغایر با جرائم حقالناسی و جرائم دیگربرخی از موارد مندرج در ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی هم با مفهوم جرائم حقالناسی و هم با مفهوم سنتی جرم قابل گذشت مغایر است و به دور از انتقاد نیست. از یک سو احصای جرائمی مانند تخریب اماکن و ابنیه تاریخی که جزء میراث فرهنگی این مرز و بوم محسوب میشود و نیز سرقت اشیاء و لوازم و قطعات آثار فرهنگی و بهویژه خارج کردن آنها از کشور در زمره جرائمی است که تعقیب جز با شکایت شاکی خصوصی نمیتواند آغاز گردد و این محل تامل است. چگونه قابل پذیرش است که دادستان در ارتباط با مرتکبان اینگونه جرائم قادر به تعقیب نبوده و باید در انتظار اقدام سازمان میراث فرهنگی باشد. از سوی دیگر در جرم ترک انفاق (که سابقاً قابل گذشت محسوب میشد) مقنن با احصاء ماده ۶۴۲ جرم ترک انفاق را در زمره مواردی قرار داده که حتی پس از گذشت نیز دادگاه بتواند متهم را به مجازات قانونی محکوم کند که این امر نقض غرض و مغایر مصالح خانوادگی است. [۱۱]
آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ ۱۳، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۷۷.
۴ - نکات مهمنکاتی در مورد گذشت شاکی در جرائم قابل گذشت عبارت است از: ۱) گذشت شاکی گاهی با حضور او در دادگاه تحقق پیدا میکند در این صورت برای دادگاه مشکلی در احراز نیست. تقریرات شاکی یا مدعی خصوصی در صورت جلسه نوشته میشود و به امضاء وی میرسد و اگر شاکی سواد نداشته باشد ذیل اظهارات خود را انگشت میزند. [۱۲]
آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پائیز ۱۳۶۸، ج۱، ص۲۰۵.
۲) برای اعلام گذشت تشریفات خاصی تعیین نشده است، متضرر از جرم به هر ترتیبی که ممکن باشد میتواند انصراف خود را ابراز دارد. اعلام گذشت معمولاً با جملاتی از قبیل: گذشت میکنم، رضایت میدهم، شکایتم را پس گرفتم، سازش کردم، دیگر شکایتی ندارم و نظایر اینها بیان میشود. که عرفاً نشاندهنده انصراف متضرر از تعقیب دعوی کیفری و وجود مصالحه بین مدعی خصوصی و متهم است. [۱۳]
جعفریلنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳، ص۲۰۵-۲۰۴.
۳) گذشت ممکن است کتبی باشد، شاکی طی لایحهای که به دادگاه ارسال میدارد، گذشت مینماید که در این صورت، دادگاه باید اطمینان پیدا کند، لایحه از جانب او ارسال شده است. ممکن است در دفتر اسناد رسمی سازشنامه تنظیم شده باشد، در اینصورت دادگاه در انتساب صلحنامه تردید نمیکند، و هر کس آنرا به دادگاه تسلیم کند، میپذیرند و بر اساس آن اگر جرم قابل گذشت باشد، قرار موقوفی تعقیب صادر مینمایند. [۱۴]
مدنی، جلالالدین، آئین دادرسی کیفری ۱ و ۲، تهران، پایدار، ۱۳۷۸، ص۱۰۷.
۴) تاریخ اعلام گذشت معمولاً بعد از اعلام شکایت صورت میگیرد ولی ممکن است مقدم بر آن نیز باشد که در این حالت حق شکایت متضرر از جرم ساقط میشود. اما گذشت قبل از وقوع جرم مؤثر نیست؛ زیرا این مورد از مصادیق رضایت برای ارتکاب جرم است نه از موارد گذشت به معنای واقعی کلمه. [۱۵]
آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پائیز ۱۳۶۸، ج۱، ص۲۰۵.
۵) گذشت باید منجز یعنی صریح و روشن باشد و مشروط و مقید نباشد. [۱۶]
جعفریلنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳، ص۲۰۶.
۶) عدول از گذشت، قابل پذیرفتن نیست. بنابراین هرگاه کسی گذشت نماید و سپس از آن عدول نماید قابل پذیرش نمیباشد. [۱۷]
جعفریلنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳، ص۲۰۷.
۷) هرگاه شاکی تا زمان فوت گذشت ننمود، حق گذشت به ورثه منتقل میشود. در این صورت اگر تمام ورثه گذشت کردند، تعقیب موقوف میگردد. [۱۸]
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، سرایش، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۰۷.
۸) هرگاه متضررین از جرم و در نتیجه شکات متعدد باشند تعقیب با شکایت هر یک از آنان آغاز میگردد، اما صدور قرار موقوفی تعقیب بستگی به گذشت تمامی آنها دارد. [۱۹]
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، سرایش، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۰۷.
۹) اعلام گذشت و استرداد شکایت اعمال حق است، بنابراین شاکی برای اعمال این حق، اهلیت استیفاء داشته باشد. چنانچه مجنی علی صغیر، غیر رشید یا مجنون باشد، چون اهلیت ندارند، ولی یا قیم آنها باید اعلام گذشت نمایند. [۲۰]
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، سرایش، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۰۸-۱۰۷.
۱۰) هر چند اصولاً جرائم قابل گذشت جز با شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب نیستند و در صورت گذشت در این جرائم، در واقع شرط لازم برای تعقیب آنها از میان میرود. اما در عمل باید دقت نمود که اگر تحقیقات مقدماتی کامل شده و نشاندهنده این باشد که اساساً جرح واقع نگردیده، و یا در صورت وقوع، منتسب به متهم نیست، و در این زمان گذشت شاکی خصوصی که ممکن است با پرداخت وجوهی هم حاصل شده باشد، ابراز گردد، صرفنظر از گذشت شاکی خصوصی، باید به لحاظ عدم وقوع جرم یا عدم انتساب آن به متهم اقدام به صدور قرار منع تعقیب نمود. [۲۱]
خالقی، علی، آئین دادرسی کیفری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص۱۰۶.
۵ - پانویس
۶ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «گذشت زیاندیده در جرائم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۷/۲۱. |