هنر حجاریحجّاری، هنر کندن نقش بر سنگ و صنعت بریدن آن برای کاربرد در معماری و نیز هنر و صنعت ساختن اشیای سنگی می باشد. فهرست مندرجات۲ - قدیمترین مواد در دسترس بشر ۳ - ابزارسازی، نخستین تجربه بشر ۴ - ظروف سنگی ۵ - مراکز مهم حجاری ۶ - نحوه ساخت اشیا ۷ - نقشاندازی و مراحل آن ۸ - آثار معروف سنگی پیش از اسلام ۹ - آثار سنگی پس از اسلام ۹.۱ - نخستین نمونههای حجاری دوره اسلامی ۹.۲ - دوره فاطمی ۹.۳ - عصر ممالیک ۹.۴ - آسیای مرکزی ۹.۵ - معماری صخرهای در ایران ۹.۶ - معماری سنگی در ایران ۹.۶.۱ - دوره صفوی ۹.۶.۲ - دوره قاجار ۹.۶.۳ - دوره پهلوی ۹.۷ - آسیای صغیر، دوره سلجوقیان و عثمانی ۹.۸ - معماری هند دوره اسلامی ۱۰ - روشها و ابزارهای حجاری ۱۰.۱ - ابزار استخراج سنگ ۱۰.۲ - ابزار سنگتراشی ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - معنا در لغت و اصطلاححَجَر در عربی به معنای سنگ است. [۱]
ذیل «حجر»، ابنمنظور، لسان العرب.
در فارسی، واژه سنگتراشی مترادف حجاری بهکار رفته [۲]
ذیل واژه، فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری.
و در اصطلاح هر نوع کار با سنگ را دربرمیگیرد. این مقاله تنها بهکاربرد سنگ در معماری و ساختن ظروف سنگی میپردازد. در مورد ساختن مجسمههای سنگی، کندن خطوط و اشکال ظریف بر سنگهای گرانبها، کندن نقش بر سنگ در ابعاد بزرگتر برای تزیین بنا و تهیه سنگ قبر، منبتکاری سنگی و سنگاب ذیل مدخلهای خاصشان بحث خواهد شد و در اینجا، به اجمال به برخی نکات در این حوزهها اشاره خواهد شد.۲ - قدیمترین مواد در دسترس بشرسنگ از قدیمترین مواد در دسترس بشر است که از دوره پارینه سنگی برای ساختن ابزارها و اسلحه و در بنّایی و معماری مورد استفاده قرار گرفت. نوع سنگ و مکانی که سنگ از آن بهدست میآید، هنرمند یا کارگاهی که حجاری را برعهده دارد و روند کار در ارزشگذاری حاصل کار مهم است. [۳]
فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، ج۲۹، ص۶۹۷- ۷۱۱.
[۴]
حسین زمرشیدی، معماری ایران، ج۱، ص۹۴- ۹۷.
۳ - ابزارسازی، نخستین تجربه بشرنخستین تجربه بشر در حجاری و سنگتراشی در ابزارسازی بوده است. به این ترتیب که با ایجاد تراشهایی در سنگ خشنترین ابزاری را ساخت که به ساطور ابزار و قلوه ابزار معروف است. [۵]
عنایتاللّه امیرلو، نگاهی به فرهنگهای کهن سنگی ایران، ج۱، ص۱۴.
ملازمت حجاری با زندگی روزمره انسان در این دوران به حدی بود که در تداول عامه، این نخستین دورههای تمدن انسان ابزارساز را، بهسبب همین بهکارگیری سنگ به عنوان مادّه اولیه تهیه دستافزار، « عصر حجر » نامیدهاند. [۶]
محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران، ج۱، ص۹۷.
[۷]
ایرانشهر، تهران: کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج۲، ص۱۸۶۱.
[۸]
بهمن فیروزمندی، باستانشناسی و هنر آسیای صغیر، ج۱، ص۹۹- ۱۰۴.
۴ - ظروف سنگیساختن ظروف سنگی در ایران از صنایع کهن این سرزمین است. در حدود هزاره سوم قبل از میلاد در بلوچستان ، ظروفی سنگی ساخته میشد که به سومر و دره سند صادر میگردید [۹]
وولف، ص۱۳۰.
با کاوشهای ۱۳۵۰ش در تپه یحیی کرمان و سپس شهداد ، معلوم گردید سنگ سبزی که این اشیا از آن ساخته شده بود، از این نواحی به دست آمده است. [۱۰]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۲۹، در سیری در صنایعدستی ایران.
امروزه نیز از این سنگ برای ساخت اشیای کوچک و گرانبها استفاده میشود. [۱۱]
محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران، ج۱، ص۱۰۲.
[۱۲]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۳۱، در سیری در صنایعدستی ایران.
۵ - مراکز مهم حجاریهماکنون مشهد و قم مراکز مهم حجاری هستند. [۱۳]
محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران، ج۱، ص۹۷.
سنگ مورد استفاده هنرمندان قم مرمر است که شاید ادامه سنّت ساخت ظروف مرمری در بینالنهرین باشد. [۱۴]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، در سیری در صنایعدستی ایران.
سنگ بهکار رفته در ظروف سنگی مشهد نوعی سنگ سیاه (ترکیبی از تالک و میکا) و به سنگ هرکاره نیز مشهور است. [۱۵]
محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران، ج۱، ص۹۷.
[۱۶]
احد قربانی، سنگ سیاه مشهد، ج۱، ص۱۲- ۱۳.
معادن عمده این سنگ در حومه شهر مشهد، در منطقه زکریا، حوالی کوهسنگی و منطقه خلج قرار دارند. [۱۷]
احد قربانی، سنگ سیاه مشهد، ج۱، ص۱۱.
[۱۸]
احد قربانی، سنگ سیاه مشهد، ج۱، ص۱۴.
[۱۹]
احد قربانی، سنگ سیاه مشهد، ج۱، ص۳۲- ۳۳.
درباره پیدایش و رونق سنگتراشی در مشهد باوری وجود دارد که براساس آن، ساختن ظروف سنگی به توصیه امام رضا علیهالسلام برای درمان و پیشگیری از بیماری تراخم اهالی صورت پذیرفته است. [۲۰]
لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد، ج۱، ص۴۹.
محصول عمده این حجاران دیگهای بزرگ و کوچک، سرقلیان، هاون، حوضچههای سنگی، شمعدان، سرمهدان، تبرزین، کاسه و بشقاب و قدح، گلدان، قلمدان و زیرسیگاری است [۲۱]
محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران، ج۱، ص۱۰۳.
[۲۲]
ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان، ج۱، ص۲۳۵.
[۲۳]
لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد، ج۱، ص۴۹.
[۲۴]
وولف، ص۱۳۰- ۱۳۳.
در آناطولی نیز ساخت دیگهای سنگی معمول است [۲۵]
وولف، ص ۱۳۰.
۶ - نحوه ساخت اشیابرای ساخت این اشیا ابتدا تختهسنگهای به دست آمده از معادن را به سه تا چهار قسمت، بسته به تقاضای کارگاه، میبُرند؛ سپس سنگها را که در این مرحله « اَنْگاره » نامیده میشوند، با کلنگ تقریبآ به شکل ظرف موردنظر درمیآورند. در این مرحله، سنگ را « چالور »، «کلنگی» و «قلوه» مینامند. مراحل بعدی با دست یا روی چرخ مخصوص انجام میشود. در کار با دست، چالور را با میخ و میله درشتی تهی میکنند و برای پرداخت سطح بیرونی آن، نخست روی آن سوهان میکشند و سپس با سمباده پارچهای آن را صیقل میدهند [۲۶]
وولف، ص ۱۳۱.
[۲۷]
ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان، ج۱، ص۲۳۴.
[۲۸]
لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد، ج۱، ص۴۷.
در کار با دستگاه سنگتراشی، کمانه آن را که زهش به دور محوری چوبی قرار دارد و با قیر به سنگی متصل است، به حرکت درمیآورند. سنگتراش با یک دست کمانه را جلو و عقب میبرد و با دست دیگر با افزار مخصوصی که قلابی در انتها دارد، سنگ را میبرد. این دستگاه در اساس مانند مته آتشی ابتدایی و بسیار شبیه دستگاه خراطی اما نیرومندتر است. در سالهای اخیر، دستگاههای موتوری بهویژه در قم جای دستگاه سنگتراشی سنّتی را گرفته است. [۲۹]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۳۳، در سیری در صنایعدستی ایران.
[۳۰]
ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان، ج۱، ص۲۳۴.
۷ - نقشاندازی و مراحل آندر مشهد ظرفها را روغن مالی و تقریباً سیاه میکنند. آنگاه با کندهکاری با قلمهای حکاکی ( اسگرافیت ) نقوشی مانند گل و بوته، خطوط هندسی، چهره، صحنه شکار و ابیات شاعران معروف را بر آن میکنند. [۳۱]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۳۳، در سیری در صنایعدستی ایران.
[۳۲]
ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان، ج۱، ص۲۳۴.
[۳۳]
احد قربانی، سنگ سیاه مشهد، ج۱، ص۲۳.
این نقشاندازی خود مراحل گوناگونی دارد که عبارتاند از طرحاندازی، زمینهبرداری و سایهزدن. [۳۴]
لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد، ج۱، ص۴۷.
یک نمونه نفیس دیگهای خوراکپزی سنگی، ظرفی سهجداره است که در موزه مردمشناسی کاخ گلستان نگاهداری میشود. در آناطولی نیز ساخت دیگهای سنگی معمول است [۳۵]
وولف، ص۱۳۰.
۸ - آثار معروف سنگی پیش از اسلامحجاری از روشهای متداول برش سنگ و به کارگیری آن در مصالح بنا بوده است. اهرام ثلاثه مصر یکی از کهنترین آثار باستانی جهان از سنگ میباشد که از نیمه دوم هزاره سوم قبل از میلاد برجای مانده است. بناهای سنگی دیگری نظیر ستونهای کاخ رامسس دوم، از آثار حدود ۱۲۶۰ قبل از میلاد و نیز تختجمشید و کعبه زردشت در ایران از آثار معروف سنگی پیش از اسلام هستند که از سنگهای سخت طبیعی ساخته شدهاند. ۹ - آثار سنگی پس از اسلامدر دوره اسلامی، در اسکلتسازی برخی بناها نیز از سنگ استفاده فراوان شده است. در بناهای مساجد، مدارس، کاخها و قلعهها از سنگ برای پیسازی و ازارهسازی به صورت اتصالات منظم و ریشهای تا ارتفاعی چشمگیر، استفاده شده و نیز در برخی بناها فضای داخلی و خارجی با سنگهای مقاوم مفروش شدهاند. [۳۶]
حسین زمرشیدی، معماری ایران، ج۱، ص۹۰.
در تزیینات معماری نیز، نقوش حجاری یا نقوش کنده شده بر سنگ به جای پیکرههای انداموار به نقشمایههای اسلیمی و گیاهی و نقوش تجریدی گرایش یافت [۳۷]
محمدحسن رضوانیان، شاهکارهای معماری و سنگتراشی پیامهایی از عظمت گذشته، ج۱، ص۴.
و با به کارگرفتن انواع خطوط غنیتر شد.۹.۱ - نخستین نمونههای حجاری دوره اسلامیاز نخستین نمونههای حجاری در دوره اسلامی میتوان به تزیینات کاخ المشَتّی یا کاخ زمستانی در اردن از سده اول هجری اشاره کرد که یادآور روشهای گوناگون برخاسته از سنّتهای پیشین است. کتیبه عریضنمای بنا نقوشی ملهم از هنر رومی و بینالنهرینی دارد [۳۸]
جنسون، ص ۱۹۲، تصویر ۲۹۳.
[۳۹]
تصویر۶۹، درک هیل و آلک گرابار، ج۱، ص۱۲۰- ۱۳۰، معماری و تزئینات اسلامی.
قصر اُخَیضِر در همین دوره نیز نمونه دیگری از کاربرد هنر حجاری در معماری اولیه اسلامی است. [۴۰]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۳۴.
محراب مسجدجامع قرطبه ، از سده سوم، نیز از درخشانترین نمونههای معماری اسلامی است [۴۱]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۴۲]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۲۴.
[۴۳]
هنر اسلامی در حوزه مدیترانه، ص ۲۲.
در دوره عباسی نیز کندهکاری و حجاری روی مرمر رواج داشت، [۴۴]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۳۸.
۹.۲ - دوره فاطمیهمچنین در مصر دوره فاطمی بهویژه کاربرد سنگ و تزیینات داخلی در مساجد و به خصوص مرمر در محراب چشمگیر است. [۴۵]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۱۳۲- ۱۳۴.
در سنگهایی که برای نمای خارجی مساجد استفاده میشد نیز، حجاری متأثر از نمونههای مغربی دیده میشود که یکی از زیباترین آنها سردر مسجد اَقْمَر در قاهره از دوره فاطمیان است. [۴۶]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۴۷- ۴۸.
[۴۷]
تصویرb ۱۹، ارنست کونل، ج۱، ص۹۹، هنر اسلامی.
نقوش حجاری پرکار این بنا عبارتاند از نواری از کتیبه در بالا و زیرسطح بام، مقرنسکاری و قوسی با ردیفهای افقی با حجاری خاص. [۴۸]
تصویر ۳۷، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱۶، ص۱۷۴، به سرپرستی حسن انوری.
در همین دوره، استفاده از سنگ در ساخت بناهای نظامی مانند استحکامات بدرالجمالی و بناهای مذهبی در تونس و مغرب معمول بود.۹.۳ - عصر ممالیککاربرد و علاقه به حجاری در عصر ممالیک (از اواسط سده هفتم تا اوایل سده دهم) نیز همچنان معمول بود، از جمله کندهکاری شیر بر سنگ مرمر در مسجدی از دوره بیبرس اول، حجاریهای دیوارهای شهر قدیمی اسکندریه [۴۹]
عبدالعزیز و تورکی، ص۱۹۰- ۱۹۴.
[۵۰]
۱۳۰، ۱۳۱، ارنست کونل، ج۱، ص۴۵، هنر اسلامی.
نمای مسجدجامع تیروزی (سده هشتم) در دمشق که با سنگهای رنگارنگ ساخته شده [۵۱]
عفیف بهنسی، الفنالاسلامی، ج۱، ص۱۹۲.
متعلّق به این دورهاند. استفاده از لاشه ـ سنگ در معماری شمال افریقا و کاربرد سنگ تراشیده ــکه ادامه سنّت معماری رومی و بیزانسی در سوریه بودــ تا سدههای بعد ادامه داشت. برای نمونه ورودی مسجد مهدی در تونس [۵۲]
تصویر ۳۴، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱۶، ص۱۷۰، به سرپرستی حسن انوری.
یا گلدستههای مسجدجامع «کتیبه» در مراکش از سنگ خام، گلدسته مسجد حَسّان در رباط از سنگ کندهکاری شده و مناره مسجد کبیر در تِلِمْسان از سنگِ تراشیده است. [۵۳]
عفیف بهنسی، الفنالاسلامی، ج۱، ص۲۰۰- ۲۰۲.
۹.۴ - آسیای مرکزیدر آسیای مرکزی ، شاید به سبب کمبود سنگ، حجاری در سطحی محدود در معماری این سامان دیده میشود. از نمونههای نادر در این منطقه، مرمر مکعب شکلی به نام تخت تیمور است که در حفاری صحن مقبره او کشف گردیده و دارای نقوش اسلیمی ظریف حجاری شده است. [۵۴]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
به همین ترتیباند کنارههای تابوت مرمرین در صحن مقبره خواجه عبداللّه انصاری در گازرگاه هرات یا حجاریهای ظریف کاخی در غزنه . [۵۵]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۵۶]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
۹.۵ - معماری صخرهای در ایراندر معماری ایرانی، با وجود معادن غنی انواع سنگ در ایران، این مادّه عنصری فرعی بوده است. [۵۷]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۳۰، در سیری در صنایعدستی ایران.
با این همه، سنگ در احداث پیدیوارها و ستونها و بهندرت در بنای کاروانسراهای کوهستانی بهکار میرفت. در مناطق کوهستانی در ایران، نوعی معماری صخرهای با کندن فضاهای مسکونی یا یادمانی در دل کوه معمول بوده است؛ مثلا در فخریگاه/ فقرگاه در مهاباد از پیش از اسلام ، [۵۸]
محمود پدرام، تمدن مهاباد، ج۱، ص۹۵ـ۹۷.
مسجدسنگی داراب ، [۵۹]
حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۳۱۰.
شهرسازی کندوان آذربایجان [۶۰]
خانعلی صیامی، آذربایجان شرقی، ج۱، ص۵۲- ۵۵.
و میمند کرمان. [۶۱]
اکبر حاجیابراهیم زرگر، درآمدی برشناخت معماری روستایی ایران، ج۱، ص۲۳۶.
۹.۶ - معماری سنگی در ایرانگنبدعلی از دوره آلبویه و گنبد جبلیه از دوره سلجوقی از نمونههای نادر معماری سنگی در ایران است. ۹.۶.۱ - دوره صفویاز دوره صفوی، نمونههایی از حجاری معماری ایران باقیمانده است، از جمله تزیینات سنگی کاخ هشت بهشت در اصفهان . [۶۲]
هاینریش کارل بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران: ۱۸۶۱ـ ۱۸۵۹، ج۲، ص۳۷۳.
در این دوره، بیشتر پایه بناها دارای پوشش مرمری است. همچنین تعبیه حوضهای فوارهدار مرمرین رواج داشته است. [۶۳]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۱۸۷.
از دیگر کاربریهای حجاری در این دوره، ساخت انواع سنگابها و منبرهای زیبا و نفیس بود. از سده دوازدهم و پس از دوره صفویان، حجاریهای مسجد وکیل شایان ذکر است از جمله قطعه سنگ گندمی مستطیل شکلی با کتیبهای به خط نستعلیق در دیوار روبهروی در ورودی یا سنگهای تراشیده حوض میان حیاط و ستونهای حجاری شده (پیچ) شبستان آن. در حمام وکیل نیز حجاریهای هنرمندانه اطراف و حوض سربینه و ستونهای سنگی جالب توجه است.۹.۶.۲ - دوره قاجاردر دوره قاجار ، توجه دوبارهای به حجاری بهویژه در ازارههای مساجد و بناهای باشکوه یادمانی شد، برای نمونه ازارههای مسجد فیلسوف و مسجد سلطانی (امروزه امام خمینی ) در تهران ، حجاریهای شاه عبدالعظیم و نقش برجسته چشمهعلی در ری. ۹.۶.۳ - دوره پهلویاز اوایل دوره پهلوی بهتدریج استفاده از سنگ در روبنای ساختمانها با نقش کم و ساده معمول شد. بنای کاخ مرمر نمونهای از این استفاده از سنگ است. [۶۴]
جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، ج۱، ص۳۱، در سیری در صنایعدستی ایران.
در حال حاضر، معادن سنگهای ساختمانی تزیینی در کرمان، همدان، خراسان ، قم و کردستان از ثروتهای ملی ایران محسوب میشوند که بهرغم رشد چشمگیر بهرهبرداری از آنها، سهم ناچیزی در صادرات دارند. از ۱۳۶۳ش، برای استفاده بهینه از ذخایر سنگ، در روش استخراج سنّتی آن یعنی استفاده از باروت (روش انفجاری) دگرگونیهایی حاصل شد و روش مکانیزه (سیم برش الماسه) و سپس استفاده از ماشینآلات جدید برش ـ ساب جای آن را گرفت و به کارگیری روش انفجاری از ۱۳۷۲ش ممنوع اعلام گردید. [۶۵]
ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان، ج۱، ص۲۳۸- ۲۳۹.
۹.۷ - آسیای صغیر، دوره سلجوقیان و عثمانیدر آسیای صغیر در دوره سلجوقیان و سپس عثمانی، کاربرد سنگ و حجاری در معماری بهسبب در دسترس بودن بیشتر سنگ، بسیار معمولتر بود و سنگ از مصالح عمده معماری بهشمار میرفت. [۶۶]
فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، ج۱۶، ص۱۸۶.
برای نمونه در دوره سلجوقیان تحت تأثیر معماری مسیحی، احداث برج مدور با پوشش سنگی رایج شد، مانند مقبره اَخْلاط. [۶۷]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۷۴.
حجاریهای زیبا و ظریف و پرکار مدرسه چفته منارهلی ، [۶۸]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
نقوش هندسی کنده شده بر ورودی مقبره ماماخاتون یا حجاریهای مقبره مولانا در قونیه از نمونههای برجسته حجاری آسیای صغیر در این دوره است. [۶۹]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۰]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۱]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۲]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۳]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۴]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
در این منطقه علاوه بر نقوش هندسی و اسلیمی و خطوط کوفی، نقوش حیوانی نیز جزو نقوش حجاری بوده است آنها را در ستونهای صحن مسجدکبیر در ملطیه یا حجاریهای مدرسه اینچه منارلی در قونیه میتوان دید. [۷۵]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
[۷۶]
تصویر ۴۲، فرهنگ بزرگ سخن، ج۱۶، ص۱۸۴، به سرپرستی حسن انوری.
استفاده از سنگهای ساده در ابعاد بزرگ و گاه سنگمزارهای قدیمی در نمای خارجی نیز معمول بود، برای نمونه در دیوارهای کاروانسرای سعدالدین در قونیه. [۷۷]
درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی.
۹.۸ - معماری هند دوره اسلامیدر معماری هند دوره اسلامی نیز سنّتی بسیار غنی در زمینه حجاری وجود داشته است. دروازه علایی از بناهای سده هفتم در دهلی است که نقوش هندسی مانند ستارههای ششپر توخالی، نوارهای موازی کتیبهها و گلهای نیلوفر با ظرافت و پرکاری شگفتی بر آن کنده شده است، چنانکه بهندرت میتوان سطحی کوچک بدون نقش در آن یافت [۷۸]
جیرازبهوی، ص ۸۶، تصویر۱۷۰.
همچنین آرامگاه سکندرشاه (حک: ۷۵۹ـ ۷۹۲)، سلطان بنگال ، در چامپانگر که از قطعات بزرگ سنگی ساخته شده و ستونهای آن از سنگ یکپارچه است. چهارستون سنگی، سردر را نگاهداشته که با نقوش شاخ و برگ حجاری شدهاند [۷۹]
شکوهی، ص ۵۸ـ۶۶.
بهکارگیری ماسهسنگ قرمز با نقوش تزیینی که از دوره هندوئیسم باقیمانده بود، در دوره اکبر شاه (حک ۹۶۳:ـ۱۰۱۴) رونق دوباره یافت. برای نمونه قلعه آگرا (اکبرآباد) که به قلعه سرخ مشهور است [۸۰]
کخ، ص ۵۴.
نقطه اوج این هنر در بنای مرمرین تاجمحل دیده میشود. مسجد مروارید که آن نیز از بناهای دوره شاهجهان (حک: ۱۰۳۷ـ۱۰۶۸) است، با سنگ قرمز در نمای بیرونی و مرمرسفید در داخل، مسجد کوچک تمامآ مرمرین در قصر اورنگزیب (حک: ۱۰۶۸ـ۱۱۱۸)، و سنگفرش شبستان مسجد بیبی در اورنگآباد [۸۱]
شکوهی، ص۲۹۵ـ ۲۹۶.
نمونههای دیگری از حجاری در معماری هندی است.۱۰ - روشها و ابزارهای حجاریروشها و ابزارهای حجاری در کاربردهای گفته شده با اندک تفاوت در عملکرد و شکل، در همهجا شبیه هم است. ۱۰.۱ - ابزار استخراج سنگدر مرحله نخست، ابزارها و وسایلی برای استخراج سنگ در روش سنّتی انفجاری بهکار میرفته است که عبارتاند از دیلم، میلگوشی برای سوراخ کردن سنگ به منظور باروتگذاری، پتک، چکش، کلنگ، پرگار، نردبان و فرغون. [۸۲]
لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد، ج۱، ص۴۸.
این مرحله سنگشکنی نام دارد. سنگشکنی با وجود سختی کار، از پیشههای پیشپا افتاده محسوب میشده است [۸۳]
وولف، ص۱۲۷.
که برای انجام دادن آن به ابزار بسیاری نیاز نیست. نخست با دیلم یک رشته سوراخ در سنگ ایجاد میکردهاند. سپس با ریختن باروت در این سوراخها و انفجار آنها سنگ را از کوه جدا مینموده و با پاک کردن سنگ از قطعات اضافی، آن را آماده کار میکردهاند [۸۴]
وولف، ص۱۲۷.
۱۰.۲ - ابزار سنگتراشیمرحله بعد، سنگتراشیاست که از کهنترین و قابل احترامترین پیشهها در ایران است. مهمترین ابزار کار در این مرحله عبارتاند از: قلم موج و قلم درز (برای کم کردن زوائد و بریدن سنگ)، قلم نَقّاری باریک (برای ایجاد خط و کارهای ظریف)، قلم دندان تیشهای (برای زدودن زوائد سطح سنگ)، قلم کشو (برای صیقلی کردن کف و زمینه نقوش که همراه با خراشیدن است)، قلم حفره، انواع تیشه برای ایجاد سطوح زبر که اصطلاحآ به آن یک تیشه یا دو تیشه کردن میگویند و نیز تیشه کمپرسی یا کلنگ سنگتراشی دودَم نیز برای ایجاد سطوح بسیار زبر. [۸۵]
محمدکریم متقی، شناخت سنگ در معماری دوره صفوی ـ قاجار اصفهان، ج۱، ص۲۰۳- ۲۰۴.
در این مرحله، سطح سنگ را میتراشند تا به زبری آن برسند. به این سطح « تیشه بسته » میگویند و در موارد ویژه، با رشتهای سنگ سمباده آن را صیقل و پرداخت مجدد میکنند. سپس بر سطح صاف و براق به دست آمده با قلمهای متعدد نقوش تزیینی میکَنَد [۸۶]
وولف، ص ۱۲۸.
در مرحله نهایی، سنگتراش علامت سنگتراشی خود را روی هر سنگی میگذارد. این علامت را او در زمان شاگردی انتخاب کرده و تا آخر عمر همان نشانه را بهکار میبرد [۸۷]
وولف، ص۱۲۸.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابنمنظور، لسان العرب. (۲) عنایتاللّه امیرلو، نگاهی به فرهنگهای کهن سنگی ایران. (۳) ایرانشهر، تهران: کمیسیون ملی یونسکو در ایران. (۴) هاینریش کارل بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران: ۱۸۶۱ـ ۱۸۵۹. (۵) عفیف بهنسی، الفنالاسلامی. (۶) محمود پدرام، تمدن مهاباد. (۷) هورست ولدمار جنسن، تاریخ هنر. (۸) اکبر حاجیابراهیم زرگر، درآمدی برشناخت معماری روستایی ایران. (۹) محمدرضا حسن بیگی، مروری برصنایعدستی ایران. (۱۰) محمدحسن رضوانیان، شاهکارهای معماری و سنگتراشی پیامهایی از عظمت گذشته. (۱۱) حسین زمرشیدی، معماری ایران. (۱۲) خانعلی صیامی، آذربایجان شرقی. (۱۳) ابوالفضل عشقی و علیرضا عطاران، طرح جامع کاربردی نمودن تولیدات صنایعدستی خراسان. (۱۴) لیلا غلامی، سنگتراشی در مشهد. (۱۵) فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری. (۱۶) حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری. (۱۷) بهمن فیروزمندی، باستانشناسی و هنر آسیای صغیر. (۱۸) احد قربانی، سنگ سیاه مشهد. (۱۹) ارنست کونل، هنر اسلامی. (۲۰) جی گلاک و کارل نپتون، «سنگتراشی»، در سیری در صنایعدستی ایران. (۲۱) محمدکریم متقی، شناخت سنگ در معماری دوره صفوی ـ قاجار اصفهان. (۲۲) درک هیل و آلک گرابار، معماری و تزئینات اسلامی. (۲۳) Mohamed Abdel Aziz and Tarek Torky, "Alexandria: gateway to the West", in Mamluk art: the splendour and magic of the sultans, Vienna: Museum With No Frontiers, ۲۰۰۱;. (۲۴) The Dictionary of art, ed Jane Turner, New York: Grove, ۱۹۹۸;. (۲۵) Oleg Grabar, The formation of Islamic art, New Haven ۱۹۷۳;. (۲۶) "Islamic art in the Mediterranean", (by) Jamila Binous et al, in Mamluk art, ibid;. (۲۷) R A Jairazbhoy, Islami architecture, Lahore ۲۰۰۰;. (۲۸) Ebba Koch, Mughal architecture: an outline of its history and development (۱۵۲۶-۱۸۵۳) , Munich ۱۹۹۱;. (۲۹) Mehrdad Shokoohy, Muslim architecture of South India: the sultanate of MÈbar and the traditions of the maritime settlers on the Malabar and Coromandel coasts (Tamil Nadu, Kerala and Goa) , London ۲۰۰۳;. (۳۰) Hans E Wulff, The traditional crafts of Persia, Cambridge, Mass ۱۹۷۶. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «هنر حجاری»، شماره ۵۸۲۲. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|