لای نفی جنس"لا"ی نفی جنس یکی از حروف ناسخاست که مانند "إنّ" عمل میکند. فهرست مندرجات۲ - وجه نامگذاری ۳ - جایگاه "لا"ی نفی جنس ۳.۱ - نکته ۴ - شرایط عمل "لا"ی نفی جنس ۴.۱ - اول ۴.۲ - دوم ۴.۳ - سوم ۵ - نوع نفی در "لا"ی نفی جنس ۵.۱ - أ. نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم) ۵.۲ - ب. نفی مثنی یا جمع ۵.۲.۱ - نفی مثنی (نفی خبر از مثنی) ۵.۲.۲ - نفی جمع (نفی خبر از جمع) ۶ - حکم ذکر و حذف خبر "لا"ی نفی جنس ۶.۱ - ذکر خبر ۶.۲ - حذف خبر ۷ - "لا"ی نفی جنس در قرآن ۸ - "لا"ی نفی جنس در حدیث ۹ - نکته ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - "لا"ی نفی جنس"لا"ی نفی جنس [۱]
شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ص۱۶۶. "لا"ی نفی جنس بر فعل وارد نمیشود؛ بلکه فقط به اسم اختصاص دارد.
[۲]
شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف؛ قم، سیّد الشهداء، ۱۳۷۰، چاپ چهارم، ص ۲۳۰، پ ۱.
یکی از حروف ناسخ [۳]
النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸. مراد از نواسخ کلماتی هستند که بر مبتدا و خبر وارد شده، نام و حرکت اعرابی هر دو و مکان مبتدا را تغییر میدهند و تغییر به این وجه را "نسخ" گویند.
[۴]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۴۹۴.
است که مانند "إنّ" عمل میکند؛ [۶]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵.
به این بیان که در عمل همچون "حروف مشبّهة بالفعل" [۷]
مبادی العربیة، شرتونی، رشید؛ قسم النحو، تنقیح و اعداد حمید محمدی، قم، دار العلم، ۱۴۲۷ ه ق، چاپ بیست و پنچم، ج۲، ص۱۴۳. حروف "مشبهة بالفعل" عبارتند از:"إِنَّ"، "أَنَّ"، "کَأَنَّ"،"لکِنَّ"، "لیت" و "لعلّ" که بر مبتدا و خبر وارد شده و مبتدا را به عنوان اسم خود نصب، و خبر را به عنوان خبر خود رفع میدهند، مانند "إنَّ" در جملهی «إِنَّ زیداً عَالِمٌ» که "زیداً" را به عنوان اسم خود نصب و "عالِمٌ" را به عنوان خبر خود رفع داده است.
[۸]
مبادی العربیة، شرتونی، رشید؛ قسم النحو، تنقیح و اعداد حمید محمدی، قم، دار العلم، ۱۴۲۷ ه ق، چاپ بیست و پنچم، ج۴، ص۱۰۸.
بر جمله اسمیه وارد شده، مبتدا را به عنوان اسم خود، نصب و خبر را به عنوان خبر خود، رفع میدهد و در معنا بهطور صریح بر نفی خبر از جمیع افراد جنس اسم بعد از آن دلالت دارد. [۹]
القواعد الأساسیة للّغة العربیة، هاشمی، احمد، قم، هجرت، ۱۳۷۵، بی چا، ص ۱۶۹ و ۱۷۰.
به عنوان مثال "لا" در جملهی «لا خادمَ مائدةٍ حاضرٌ»، "لا"ی نفی جنس است که در عمل، "خادمَ" را بهعنوان اسم خود، نصب و "حاضرٌ" را به عنوان خبر خود رفع داده و در معنا بر نفی اتصاف همهی افراد جنس اسم (خادم مائده) به معنای خبر (حاضر بودن) تصریح دارد؛ به طوری که حتی احتمال حاضر بودن یک "خادم مائده" نیز وجود ندارد.۲ - وجه نامگذاریبا توجه به تعریف ذکر شده روشن میشود علت اینکه "لا"ی مورد نظر، "لا"ی نفی جنس نامیده شده این است که به صراحت بر نفی فراگیر حکم از جمیع افراد جنس اسم دلالت دارد. [۱۲]
شرح ابن عقیل علی الفیة، ابن عقیل، بهاء الدین عبدالله بن عقیل؛ تهران، استقلال، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ج۱، ص ۳۶۰.
۳ - جایگاه "لا"ی نفی جنسدر میان عالمان نحو در تبیین مباحث "لا"ی نفی جنس دو رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی [۱۳]
همچون ابن مالک در "الفیه" و ابن هشام در "أوضح المسالک" و عباس حسن در "النحو الوافی".
با توجه به عمل رفع آن در خبر خود، در باب "مرفوعات" بعد از مبحث "حروف مشبهة بالفعل"، به "لا"ی نفی جنس و مباحث آن اشاره کردهاند و در مقابل، بعضی [۱۴]
همچون ابن حاجب در "الکافیة".
به عمل نصب این حروف در اسم خود توجه کرده و در باب "منصوبات" قبل از حروف شبیه به "لیس"، به بررسی اسم "لا"ی نفی جنس و احکام پیرامون آن پرداختهاند. از "لا"ی نفی جنس، به "لا"ی تبرئه نیز تعبیر شده است. [۱۵]
حاشیة الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳. به این علت که متکلم جنس اسم "لا" را از خبر منزه و مبرا میداند.
۳.۱ - نکتهذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در " مغنی اللبیب " در ضمن بررسی مفردات، در اقسام "لا" به "لا"ی نفی جنس و کاربرد آن در نفی اشاره میکند. ۴ - شرایط عمل "لا"ی نفی جنسعالمان نحو برای عمل "لا"ی نفی جنس شرایطی را ذکر کردهاند که عبارتاند از: ۴.۱ - اولحرف نفی بودن "لا"؛ [۱۶]
شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ص۱۶۶. مراد از نفی، نفی جنس است، بنابراین اگر "لا" ناهیه باشد به فعل مضارع اختصاص دارد و آن را مجزوم میکند. مانند: «»، (غم مخور، خدا با ماست!) (توبه/۴۰) و اگر "لا"زائده باشد، عمل نمیکند، مانند آیهی شریفه در متن و اگر نافی "واحد" باشد، عمل "لیس" را انجام میدهد، مانند:«لا رجلٌ فی الدار بل رجلان».
[۱۷]
شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف؛ قم، سیّد الشهداء، ۱۳۷۰، چاپ چهارم، ص ۲۳۰، پ ۱.
از این رو اگر "لا" اسم [۱۸]
مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۱، ص۲۴۵. از اقسام «لا»ی نافیه، «لا»ی نافیهای است که بین جار و مجرور معترضه واقع میشود؛ به نظر کوفیها این «لا» اسم است و حرف جرّ بر خود «لا» داخل شده و اسم بعد از "لا" به واسطهی اضافه مجرور شده است؛ اما سایر عالمان نحوی آن را حرف دانسته و زائده نامگذاری کردهاند، همانطور که "کان" در مانند: «زیدٌ کان فاضلٌ» زائده است، هرچند مفید معنای گذشتن و انقطاع است.
[۱۹]
مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف؛ دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۸ ه ق، چاپ دوم، ج۱، ص۲۱۳.
به معنای "غیر" و یا حرف زائد باشد، عمل نمیکند و به جملهی اسمیه اختصاص ندارد؛ [۲۱]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۲.
به عنوان مثال "لا" در جملهی «فعلتُ الخیرَ بلا ترددٍ» به معنای "غیر" بوده و عمل نکرده و همچنین "لا" در آیهی شریفهی «مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ»؛ « چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟»، به دلیل نداشتن معنای نفی، زائد بوده و بر جملهی فعلیه (تسجد) وارد شده است. ۴.۲ - دومجنس بودن منفی به "لا"؛ [۲۴]
أوضح المسالک إلی ألفیة إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
از این رو اگر منفی به "لا"، جنس نباشد، "لا" در عمل مانند "إنّ" نیست؛ بلکه در مورد آن دو احتمال وجود دارد: [۲۷]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۳.
أ. "لا" شبیه به "لیس" است؛ مانند «لا» در جملهی «لا قلمٌ مکسوراً» که "لا"ی شبیه به "لیس" بوده و "قلمٌ" را به عنوان اسم خود، رفع و "مکسوراً" را به عنوان خبر خود نصب داده است؛ زیرا متکلم از اسم "لا" (قلمٌ) جنس را اراده نکرده است. ب. عمل "لا" باطل و بعد از حرف عطف تکرار شده است؛ مانند "لا" در عبارت «لا قلمٌ مکسورٌ و لا کتابٌ ضائعٌ» که عمل نکرده و بعد از "واو" عاطفه تکرار شده است؛ از این رو "قلمٌ" بنا بر مبتدا و "مکسورٌ" بنا بر خبر مرفوع است. ۴.۳ - سومصراحت داشتن [۲۸]
حاشیة الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳ و ۴. تصریح در نفی جنس به اراده متکلم بستگی دارد، به این بیان که متکلم صراحت در نفی جنس را قصد میکند و هیچ شکی در سبقت گرفتن این قصد بر شروطی که با وجود آنها "لا" عمل "إنّ" را انجام میدهد، وجود ندارد و شنونده تصریح در نفی جنس را از عمل "لا" متوجه میشود.
نفی حکم از جنس؛ [۳۰]
أوضح المسالک إلی ألفیة إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
از این رو اگر در معنای "لا" احتمال "نفی واحد" وجود داشته باشد،"لا" عمل "إنّ" را انجام نمیدهد [۳۲]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵.
و با وجود شرایط عمل "لا"ی شبیه به "لیس" مانند "لیس" عمل میکند. [۳۳]
أوضح المسالک إلی ألفیة إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
۴. عدم ورود حرف جر بر آن؛ [۳۴]
أوضح المسالک إلی ألفیة إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۵.
از این رو "لا" در جملهی «جئتُ بِلا زادٍ» به دلیل وارد شدن حرف جرّ (باء)، عامل نیست؛ زیرا "لا"ی نفی جنس مانند سایر انواع "لا"ی نافیه صدارت طلب است. [۳۷]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۳.
۵. نکره بودن اسم و خبر، از این رو "لا" در مانند «لا القومُ قومی» از اخوات "إنّ" و یا از حروف شبیه به "لیس" شمرده نمیشود. [۳۹]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۶.
۶. عدم فاصله بین "لا" و اسم آن؛ به این بیان که مقدم شدن خبر حتی اگر شبه جمله (ظرف یا جار و مجرور) باشد و همچنین مقدم شدن معمول خبر بر اسم جایز نیست، [۴۱]
النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۷.
از این رو "لا" در مثال: «لا فی النبوغ حظٌ لکسلان و لا نصیبٌ» عمل نکرده و تکرار شده است.۵ - نوع نفی در "لا"ی نفی جنسنفی در "لا"ی نفی جنس بر دو گونه است: [۴۳]
جامع الدروس العربیة، الغلایینی، مصطفی؛ مؤسسة المرتضویه، چاپ اول، جزء دوم، ص۴۰۱ و ۴۰۲.
۵.۱ - أ. نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم)در فرض مفرد (واحد) بودن اسم "لا"ی نفی جنس، فقط یک صورت لازم میآید که آن "نفی جنس" است؛ مانند «لا رجلَ فی الدار»؛ در این مثال مقصود متکلم نفی وجود جمیع افراد مرد در خانه است. ۵.۲ - ب. نفی مثنی یا جمعدر فرض مثنی و یا جمع بودن اسم "لا"ی نفی جنس دو احتمال وجود دارد: یک احتمال، نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم) است و احتمال دیگر با توجه به مثنی و یا جمع بودن اسم بر دو گونه است: ۵.۲.۱ - نفی مثنی (نفی خبر از مثنی)در نفی به "لا" در فرض مثنی بودن اسم آن، دو احتمال "نفی جنس" و "نفی مثنی" وجود دارد؛ مانند: «لا رجلَین فی الدار»؛ در این مثال احتمال دارد مقصود متکلم فقط نفی وجود دو مرد (نفی مثنی) باشد، اما وجود یک یا بیش از دو مرد را در خانه نفی نکند و همچنین احتمال دارد مقصود وی این باشد که هیچ مردی در خانه وجود ندارد (نفی جنس). ۵.۲.۲ - نفی جمع (نفی خبر از جمع)در نفی به "لا" در فرض جمع بودن اسم آن، دو احتمال "نفی جنس" و "نفی جمع" وجود دارد؛ مانند: «لارجالَ فی الدار»؛ در این مثال احتمال دارد مقصود متکلم فقط نفی بیش از دو مرد (نفی جمع) در خانه باشد، اما وجود یک یا دو مرد را در خانه نفی نکند و همچنین احتمال دارد مقصود وی این باشد که هیچ مردی در خانه وجود ندارد (نفی جنس). ۶ - حکم ذکر و حذف خبر "لا"ی نفی جنسدر صورت معلوم یا نامعلوم بودن خبر، حکم آن از جهت ذکر یا حذف در کلام متفاوت است: [۴۴]
أوضح المسالک إلی ألفیة إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۲۶.
[۴۵]
بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلامعلی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۶ه ش، چاپ دوم، ص ۱۵۳.
۶.۱ - ذکر خبردر فرض نامعلوم بودن خبر "لا"ی نفی جنس، ذکر آن واجب است؛ مانند "أَوحَشُ" در این حدیث شریف «لا وحدَةَ أوحَشُ مِن العُجب»، که به جهت نامعلوم بودن ذکر شده است. ۶.۲ - حذف خبردر فرض معلوم و معین بودن خبر "لا"ی نفی جنس، حذف آن زیاد است؛ مانند "لَنا" در این آیهی شریفه «قالوا لا ضیرَ إنّا إلی ربّنا منقلبون»؛ «گفتند: «مهم نیست، (هر کاری از دستت ساخته است بکن)! ما بهسوی پروردگارمان باز میگردیم»، که به جهت معلوم بودن حذف شده است. ۷ - "لا"ی نفی جنس در قرآنآیه «قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ»؛ ((یوسف) گفت: «امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست)؛ "لا" در این آیهی شریفه "لا"ی نفی جنس بوده که اسم آن (تثریب) مبنی بر فتح، در محل نصب و "علیکم" متعلق به خبر محذوف آن (موجودٌ) است. ۸ - "لا"ی نفی جنس در حدیثحدیث «الرسول الأعظم صلياللهعليهوآله: یا علیّ! إنّه لا فقرَ أشدُّ من الجهل»؛ (سفارش رسول اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ به حضرت علی علیهالسلام: یا علی، هیچ فقری سخت تر از نادانی نیست)؛ "لا" در این حدیث شریف، "لا" نفی جنس بوده که اسم آن (فقر) مبنی بر فتح و در محل نصب و خبر آن (أشدُّ) مرفوع است. ۹ - نکتهدر پایان ذکر این نکته قابل توجه است که "اشکال و اعراب اسم "لا"ی نفی جنس"، " حکم اسم بعد از "لا" در صورت تکرار آن" و " حکم تابع اسم "لا"ی نفی جنس" از مباحث مهم "لا"ی نفی جنس است که در ضمن عنوان مستقل "اسم لای نفی جنس" مورد بررسی قرار میگیرند. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعپژوهشکده باقرالعلوم. |