قبیله باویهباویه، یکی از قبایل بزرگ عرب شیعی مذهب ساکن خوزستان میباشد. ۱ - خاستگاه و پراکندگیمردم قبیله باویه خود را از فرزندان «مُهلهل» قهرمان نامی عرب، [۱]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۲]
Lorimer، J G، Gazetteer of the Persian Gulf، p Om n and Central Arabia، Calcutta، ۱۹۰۸.
و از نسل اعراب ربیعه به شمار میآورند. [۳]
عباس عزاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۱۹۱، بغداد، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
[۴]
مهدی قزوینی، انساب القبائل العراقیه و غیرها، ج۱، ص۳۶، نجف، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
این قبیله با اعراب بنی کعب هم پیوند و خویشاوندی دیرینه دارند، اما گاه میان آنها رقابت و خصومت پدیدآمدهاست. [۵]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۶]
علیقلی سردار اسعد و عبدالحسین سپهر، تاریخ بختیاری، ج۱، ص۲۹۰، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۶ش.
تاریخ کوچ این قبیله به سرزمین ایران به درستی روشن نیست، اما به نظر میرسد که همراه قبیله بنی لام در اواخر سده ۱۲ق/۱۸م به ایران آمدهاند. [۷]
Oppenheim، Max von، ج۳، ص۳۵۶، Die Beduinen، Wiesbaden، ۱۹۵۲.
اعراب باویه بجز اقامت در وطن اصلی خود، یعنی در قسمتهایی از شبه جزیره عربستان و عراق (بصره)، [۸]
Abadan and South Western Iran، ed L W Adamec، ج۱، ص۱۲۳، Graz، ۱۹۸۹.
[۹]
موسی سیادت، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، ج۱، ص۱۱۴، تهران، ۱۳۷۴ش.
در جنوب خوزستان، منطقهای در مشرق و جنوب اهواز، میان رود کارون و جراحی تا جنوب بند قیر و شمال مارِد نیز مستقر هستند. [۱۰]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۱۱]
Lorimer، J G، Gazetteer of the Persian Gulf، p Om n and Central Arabia، Calcutta، ۱۹۰۸.
۲ - جمعیتشمار این قبیله را در ۱۳۲۰ق حدود ۲۰ هزار تن، [۱۲]
Lorimer، J G، Gazetteer of the Persian Gulf، p Om n and Central Arabia، Calcutta، ۱۹۰۸.
و در ۱۳۱۰ش، ۳۲۰، ۲خانوار تخمین زدهاند [۱۳]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۱۴]
Oppenheim، Max von، ج۴، ص۹۰، Die Beduinen، Wiesbaden، ۱۹۵۲.
بنابر گزارش لاریمر در ۱۳۲۵ق/ ۱۹۰۷م، ۵۰۰، ۱نفر از باویه یکجانشین شده بودند و ۵۰۰، ۱۸نفر دیگر هنوز کوچ میکردند. [۱۵]
Abadan and South Western Iran، ed L W Adamec، ج۱، ص۱۲۳، Graz، ۱۹۸۹.
مردم باویه بیشتر به پرورش شتر، بز و الاغ میپردازند و زراعت آنان گندم و جو، و به صورت سنتی و دیمکاری است. [۱۶]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۱۷]
موسی سیادت، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، ج۱، ص۱۱۵، تهران، ۱۳۷۴ش.
۳ - سازمان اجتماعیاین قبیله از شش طایفه و پانزده تیره تشکیل میشود. قبیله باویه به طوایفی چند تقسیم میشود: آلحرب، زرگان یا زرقان، سلامات، نواصر، حمیّد، بوبالی، عمور، جبّارات، بوعَطْوی، معاویه و جامع. آل حرب خود متشکل از دو بیت خزعل و مزعل است. [۱۸]
عباس عزاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۱۹۱-۱۹۲، بغداد، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
[۱۹]
Field، H، ج۱، ص۱۹۰، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹.
[۲۰]
یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، ج۱، ص۳۳-۳۴، تهران، ۱۳۷۲ش.
تاریخ سیاسی این قبیله نشان میدهد که مردم باویه همواره نسبت به حکام محلی نافرمان و سرکش بودهاند. این سرکشی باعث میشد که حکمرانان برای سرکوب آنها شیوخ و رؤسای هواخواه خود را به سرپرستی این قبیله برگزینند. [۲۱]
احمد کسروی، تاریخ پانصدساله خوزستان، ج۱، ص۲۳۶، تهران، ۱۳۳۰ش.
باویهایها در اوایل سده ۱۹م، در زمان حکومت علی پاشا که قصد تعرض به محمره (خرمشهر) را داشت، در کنار شیخ جابر آل بوکاسب سرسختانه جنگیدند [۲۲]
یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، ج۱، ص۳۳، تهران، ۱۳۷۲ش.
که در تاریخ سیاسی این قبیله از افتخارات به شمار میرود. در زمان ناصرالدین شاه، حاج جابر خان (از شیوخ قبیله مُحَیْسِن) که طرفدار حکومت وقت بود، برای تنبیه و تأدیب قبیله باویه، در ۱۲۷۴ق، با فرمان حکومتی اختیار این قبیله را بهدستگرفت. [۲۳]
احمد کسروی، تاریخ پانصدساله خوزستان، ج۱، ص۲۳۶، تهران، ۱۳۳۰ش.
وی با یک اقدام سیاسی، یعنی ازدواج با «نوریه»، دختر شیخ طلال، از شیوخ بزرگ قبیله باویه - که شیخ خزعل در ۱۲۸۱ق از این پیوند تولد یافت - همبستگی قبایل محیسن و باویه را برقرار ساخت. [۲۴]
موسی سیادت، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، ج۱، ص۱۱۴- ۱۱۵، تهران، ۱۳۷۴ش.
بعدها، قبیله باویه سلطه شیخ خزعل را به عنوان امیر خوزستان پذیرفتند، اما پس از آشکار شدن خیانت او به عشایر در دست نشاندگی انگلیس، [۲۵]
یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، ج۱، ص۳۳، تهران، ۱۳۷۲ش.
در ۱۳۳۳ق/۱۹۱۵م شورشکردند و با آتشزدن چاهها و لولههای نفت خسارت قابل ملاحظهای به بار آوردند. [۲۶]
فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران، ج۱، ص۵۲، ترجمه منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۲۷]
به صف مجاهدین پیوستند و دلاورانه جنگیدند، یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۸]
موسی سیادت، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، ج۱، ص۶۷، تهران، ۱۳۷۴ش.
دسته های کوچکی از قبیله باویه در میان طوایف دیگر ایران و عراق پراکنده اند؛ از جمله تیره ای از ایل عرب را تشکیل میدهند که خود یکی از ایلات خمسه است. [۲۹]
عباس عزاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۱۹۱ـ۱۹۲، بغداد ۱۹۴۷ـ۱۹۵۶.
۴ - فهرست منابع(۱) علیقلی سردار اسعد و عبدالحسین سپهر، تاریخ بختیاری، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۶ش. (۲) فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران، ترجمه منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی، تهران، ۱۳۶۴ش. (۳) موسی سیادت، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، تهران، ۱۳۷۴ش. (۴) عباس عزاوی، عشائر العراق، بغداد، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م. (۵) یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، تهران، ۱۳۷۲ش. (۶) مهدی قزوینی، انساب القبائل العراقیه و غیرها، نجف، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۷) احمد کسروی، تاریخ پانصدساله خوزستان، تهران، ۱۳۳۰ش. (۸) Abadan and South Western Iran، ed L W Adamec، Graz، ۱۹۸۹. (۹) Field، H، Contributions to the Anthropology of Iran، Chicago، ۱۹۳۹. (۱۰) Lorimer، J G، Gazetteer of the Persian Gulf، p Om n and Central Arabia، Calcutta، ۱۹۰۸. (۱۱) Oppenheim، Max von، Die Beduinen، Wiesbaden، ۱۹۵۲. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باویه»، شماره۴۰۰. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «باویه»، شماره۴۴۳۵. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|