فطرت در فقهفِطرت، به معنای سرشت میباشد. ۱ - تعریف لغویفطرت از «فطر» و در لغت به معنای نوع و هیئتی از خلقت آمده است که خداوند بندگان را بر آن نوع و هیئت آفریده است. [۲]
مجمع البحرین، واژه «فطر».
در فارسی از آن به سرشت و خمیر مایه تعبیر میشود. [۳]
فرهنگ بزرگ سخن.
۲ - فطرت در قرآندر قرآن کریم این واژه به « اللّه » اضافه شده است. مقصود از «فطرت اللّه» آن است که انسان به گونهای آفریده شده که اگر او را به حال خود واگذارند ایمان و دین و خدا را برمیگزیند؛ [۵]
مجمع البحرین، واژه «فطر».
از این رو، در حدیثی معروف آمده است:«هرکس خود را شناخت، خدا را شناخته است». ۳ - فطرت در روایاتدر حدیثی از امام رضا علیه السّلام «فطرت اللّه» به توحید، نبوت و ولایت تفسیر شده است. [۷]
تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۵.
در حدیثی دیگر از امام باقر علیه السّلام آمده است:«خداوند خلق را بر معرفت به ربوبیت خویش آفرید و اگر این گونه نبود، بندگان پاسخ این سؤال را نمیدانستند، آنگاه که از ایشان پرسیدند: پروردگار روزی دهندهشان چه کسی است». به همین دلیل، در برخی روایات، فطرت به اسلام تفسیر شده است. در روایات، فطرت به « سنّت » نیز تفسیر شده است، مانند آنکه در روایتی پنج عمل، از جمله چیدن ناخن و گرفتن شارب از فطرت بر شمرده شده است. در این روایت، فطرت به سنّت تفسیر شده است. [۱۲]
الخلاف، ج۵، ص۴۹۵.
برخی فطرت را در این جا به دین معنا کردهاند [۱۴]
مجمع البحرین، واژه «فطر».
۴ - در کلمات فقهادر کلمات فقها نیز در بحث ارتداد، فطرت در معنای دین اسلام به کار رفته است. وقتی گفته میشود مرتد فطری، مقصود مرتدی است که بر آیین اسلام متولد شده است؛ بدین معنا که پدر و مادر یا یکی از آنان هنگام ولادت او مسلمان باشند که کودک نیز در دین تابع آنان است. ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۷۰۳، برگرفته از مقاله«فطرت در فقه». |