سوررئالیسم"سور"(sur) در لغت به معنی "روی" و "رئال"(Real) به معنای "حقیقت" است. بنابراین سوررئالیسم به معنای "ورای واقعیت" یا "آن سوی واقعیت" است. فهرست مندرجات۲ - چگونگی پیدایش سورئالیسم ۳ - توجه ویژه به قوای روحی انسان ۴ - مقابله با افکار دادائیستها ۵ - گریز از جهان واقعی ۶ - عقیده فروید ۷ - هنر در مکتب سوررئالیسم ۷.۱ - روش خودکار ۷.۲ - آفرینشهای گروهی ۸ - اقدامات دیگر ۹ - علت نابودی سورئالیسم ۱۰ - نمونههایی در زبان فارسی ۱۱ - پانویس ۱۲ - منبع ۱ - معنای لغوی سورئالیسم"سور"(sur) در لغت به معنی "روی" و "رئال"(Real) به معنای "حقیقت" است. بنابراین سوررئالیسم به معنای "ورای واقعیت" یا "آن سوی واقعیت" است. ۲ - چگونگی پیدایش سورئالیسمسوررئالیسم مکتبی است "هنری و ادبی" که در فاصله جنگهای اول و دوم جهانی در "اروپا" شکل گرفت. زادگاه این مکتب کشور "فرانسه" بود. این جریان فکری در ادامه "مکتب دادائیسم" به وجود آمد. دادائیسم مکتبی "پوچگرا" و "هیچ انگار" بود؛ که در سالهای پس از جنگ جهانی اول در اروپا رواج یافت. در واقع این مکتب واکنشی انقلابی در برابر پیآمدهای جنگ جهانی محسوب میشد. [۱]
دادا و سوررئالیسم، بیگزبی، سی.و.ای؛ ترجمه: حسن افشار، تهران، مرکز، چ سوم، ۱۳۷۹، صص۵۰-۵۴.
در حدود سال ۱۹۲۰ میلادی، گروهی از دادائیستها به سرپرستی "آندره برتون" (Andre Berton) از گروه دادا جدا شدند و مکتبی با نام سوررئالیسم را پایهگذاری کردند. [۲]
مکتب ها، سبکها و جنبشهای ادبی جهان تا پایان قرن بیستم، نوری، نظامالدین؛ تهران، زهره، چ سوم، ۱۳۸۵، صص۷۴۱.
سوررئالیسم، در واقع عصیانی است در برابر تمدن غرب؛ چراکه اعضای این مکتب کسانی بودند که دوران نوجوانی آنها با جنگ جهانی اول مصادف شده بود. از نظر این افراد، تمدنی که عامل ایجاد جنگ و ویرانی است: به هیچ وجه قابل اعتماد نبود. به همبن سبب، این نوجوانان با انقلابی فکری و هنری در قالب مکتب سوررئالیسم، اعتراض خود را به این تمدن و جهان صرفا "مادی" نشان دادند. [۳]
مکتبهای ادبی، سید حسینی، رضا؛ تهران، نگاه، ۱۳۸۴، چاپ سیزدهم، جلد دوم، صص ۷۸۳-۷۸۱.
۳ - توجه ویژه به قوای روحی انسانمکتب سوررئالیسم توجه ویژهای به قوای روحی انسان دارد. سوررئالیستها میکوشیدند با کمک این نیروها، شرایط نابسامان زندگی خود را تغییر دهند. به عقیده آنها اگر نیروهای پنهان روح انسان آزاد گردد، دستیابی به یک زندگی بهتر چندان دور از انتظار نخواهد بود. آنها زندگی بر مبنای عقل را ناکار آمد میدانستند. ۴ - مقابله با افکار دادائیستهاسوررئالیستها در آغاز کار در مقابل افکار دادائیستها ایستادند؛ چراکه برخلاف دادائیستها که به طور کلی ادبیات و هنر را انکار میکردند، سوررئالیستها خواهان ایجاد تحول در ادبیات و هنر بودند. آنها با عقاید پوچ و کورکورانه دادائیستها مخالف بودند و راهی برای رسیدن به رستگاری را جستوجو میکردند. سرانجام آنها رستگاری را در آزادی مطلق انسان از همه قید و بندهای اجتماعی و فردی یافتند. ۵ - گریز از جهان واقعیسوررئالیستها برای گریز از جهان واقعی به واقعیتی دیگر پناه بردند که در ورای واقعیتهای ظاهری وجود داشت. این جنبش همه ارزشهای انسانی را نفی نمیکرد؛ بلکه در پی یافتن ارزشهای تازهای بود که بتواند زندگی بهتری را به ارمغان آورد. آنها این واقعیت مطلق را در آزادسازی ذهن از همه قیود یافتند. [۴]
فرهنگنامه ادبی فارسی (دانشنامه ادب فارسی ۲)، انوشه، حسن (به سرپرستی)؛ تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، صص ۸۳۶.
۶ - عقیده فرویددیری نگذشت که مباحث "فروید" درباره "ناخودآگاه ذهن"، توجه سوررئالیستها را به خود جلب کرد. "فروید"، ذهن بشر را به سه بخش خودآگاه، ناخودآگاه و نیمه آگاه تقسیم میکرد و معتقد بود که بخش ناخودآگاه ذهن اگرچه شناخته شده نیست، اما تأثیر فراوانی بر فعالیتهای آگاهانه انسان دارد. او تجلیگاه ضمیر ناخودآگاه را رؤیا، توهم و هنر میدانست. ۷ - هنر در مکتب سوررئالیسمسوررئالیستها با توجه به این مطلب، اهمیت ویژهای برای خواب و رؤیا قائل بودند. آنها میکوشیدند با کمک خواب (مصنوعی یا طبیعی) به آن بخش از ذهن که در حالت عادی قابل دسترسی نیست، دست یابند. [۵]
فرهنگنامه ادبی فارسی (دانشنامه ادب فارسی ۲)، انوشه، حسن (به سرپرستی)؛ تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، صص ۸۳۹.
بیشترین تجلی سوررئالیسم در هنر مربوط به "شعر" است. آنها شعر را رکن اساسی زندگی میدانستند؛ ازاینرو آنها به "رمان" و "داستان کوتاه" توجه چندانی نشان ندادند؛ زیرا به عقیده آنها تنها در شعر میشد مجال بیشتری برای تخیل به دست آورد. ناگفته نماند که دیگر هنرهای بصری مانند "نقاشی"، "تئاتر"، "سینما" و "مجسمهسازی" نیز در حیطه کار سوررئالیستها قرار گرفت. ۷.۱ - روش خودکارسوررئالیستها برای آفرینشهای هنری خود از ابزار و روشهای خاصی استفاده میکردند. یکی از این روشها، نگارش خودکار بود. آنها با ذهنی نیمه هوشیار، بدون هرگونه طرح و تفکری شروع به نوشتن چیزهایی میکردند که در آن لحظه از ذهنشان عبور میکرد. در این روش بخش هشیار ذهن هیچگونه دخالتی نداشت. نخستین اثری که به این شیوه نگاشته شد "میدانهای مغناطیسی" اثر مشترک "آندره برتون" و "فیلیپ سوپو" بود. ۷.۲ - آفرینشهای گروهیروش دیگر آنها "آفرینشهای گروهی" بود. در این شیوه یکی از افراد، کلمه یا جملهای را روی کاغذ مینوشت و افراد دیگر بدون آگاهی از نوشته نفر قبل، مطلبی را بر آن میافزودند. نخستین نمونه این نوع آفرینش جمله زیر است: "لاشه خوشگوار، شراب تازه خواهد نوشید." واضح است که جملات تا چه حد از اصول نگارش به دور بود. ۸ - اقدامات دیگرثبت رؤیاها، تصورات و اوهام، پناه بردن به مواد مخدر و هیپنوتیزم برای قرار گرفتن در حالت خلسه و ایجاد حالتی شبیه به اختلال مشاعر از دیگر کارهای سوررئالیستها بود. [۶]
فرهنگ اصطلاحات ادبی، داد، سیما؛ تهران، مروارید، ۱۳۷۵، چ دوم، صص۱۷۵.
[۷]
مکتبهای ادبی، سید حسینی، رضا؛ تهران، نگاه، ۱۳۸۴، چاپ سیزدهم، جلد دوم، ص۸۸۱.
۹ - علت نابودی سورئالیسمبا شروع جنگ جهانی دوم و پیوستن گروهی از سوررئالیستها به "حزب کمونیست"، رفته رفته میان اعضای این مکتب اختلافاتی به وجود آمد. "برتون" و جمعی از دوستانش به "آمریکا" مهاجرت کردند و به سبب شرکت نکردن در جنگ مورد بیمهری واقع شدند. جنگ به سوررئالیستها فهماند که اگر چه روش آنها در دنیای هنر توانست تأثیرگذار باشد. اما نمیتواند در زندگی واقعی کارساز باشد. از سوی دیگر هرزه نگاریها و پرداختن به مسائل شهوانی در آثار نقاشی و مجسمهسازی و نیز سرودن شعرهایی از این دست، مردم را از آنها رویگردان نمود. سرانجام این مکتب ادبی که توانست با خلق ظرفیتهای تازه تحولات زیادی در ادبیات و هنر به وجود آورد، در سال ۱۹۴۷م به انزوا کشیدهشد و کمکم از میان رفت. [۸]
آشنایی با مکتبهای ادبی، تهران، ثروت، منصور؛ سخن، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص ۲۸۰.
۱۰ - نمونههایی در زبان فارسیشاخصترین آثاری که در زبان فارسی تحت تاثیر مکتب سورئالیسم نگاشته شد، "بوف کور" و "سه قطره خون"، نوشته "صادق هدایت" بوده است. "هوشنگ ایرانی"، "یدالله رویایی" و "احمدرضا احمدی" نیز آثاری در این زمینه پدید آوردهاند. [۹]
فرهنگنامه ادبی فارسی (دانشنامه ادب فارسی ۲)، انوشه، حسن (به سرپرستی)؛ تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول، صص ۸۴۰.
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعپژوهشکده باقرالعلوم. |