خالد بن سنان عبسیخالدبن سِنان عَبْسی، از شخصیتهای دوره فترت و از حنفا که به قول مشهور، پیامبر بوده است. فهرست مندرجات۲ - قول پیامبر اکرم درباره خالد ۳ - بشارت خالد به ظهور پیامبر اسلام ۴ - اعتقاد خالد به توحید و معاد ۵ - نابودی نارالحرّتین به دست خالد ۶ - معجزه نبوت خالد بن سنان ۷ - کرامات دیگر خالد بن سنان ۸ - وصیت خالد به نبش قبرش ۹ - اختلاف درباره نبوت خالد ۹.۱ - در منابع اهل سنت ۹.۲ - در منابع شیعی ۹.۳ - نظر علامه مجلسی ۱۰ - مرگ خالد ۱۱ - محل قبر خالد ۱۲ - کتابنامه ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - مشخصات خالد بن سنانوی فرزند غَیث بن مَریطةبن مَخزوم، از خاندان بنوعَبْس بن بَغیض بود. [۱]
برای تفصیل بیشتر درباره نسب او رجوع کنید به ابن کلبی، جمهرةالنسب، ج۱، ص۴۴۰ـ۴۴۹.
[۳]
ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب ج۴، ص۴۴۷.
زمان دقیق حیات او مشخص نیست؛ اما چون دخترش با پیامبر اسلام دیدار داشته احتمالا اندکی پیش از ظهور اسلام میزیسته است، چنانکه او را معاصر انوشیروان (۵۳۱ـ۵۷۹) دانستهاند. [۴]
حسین بن محمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس ج۱، ص۱۹۹.
۲ - قول پیامبر اکرم درباره خالددر منابع اسلامی قول پیامبراکرم درباره خالدبن سنان، یعنی «نبیٌ ضیَّعه/ اَضاعَه قومُه» (پیامبری که قومش او را ضایع ساختند)، در روایات مختلفی ذکر شده است؛از جمله گفته شده است که در جریان بیعت زنان مدینه با رسول خدا، پیامبر از پیرزنی به نام محیات به گرمی استقبال کرد و فرمود: «او دختر برادر من و دختر پیامبری است که قومش او را ضایع ساختند». [۵]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۷.
[۸]
مسعودی، مروج ج۲، ص۳۷۰.
[۹]
ابن سعد، ج۱، ص۲۹۶.
۳ - بشارت خالد به ظهور پیامبر اسلاماز دختر وی نقل شده که خالد سوره توحید را ــپیش از پیامبر اسلام ــ تلاوت میکرده و به مضامین آن اعتقاد داشته و بنابر نقلی به ظهور پیامبر اسلام بشارت داده است. [۱۱]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۷.
[۱۲]
ابن قتیبه، المعارف ص۶۲.
[۱۳]
مسعودی، مروج ج۱، ص۷۵ـ۷۶.
[۱۴]
مسعودی، مروج ج۲، ص۳۶۹ـ۳۷۰.
[۱۵]
ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابه ج۱، ص۴۶۷.
۴ - اعتقاد خالد به توحید و معادبرخی معاصران نیز نوشتهاند که خالد از حنفای سرزمین حجاز و معتقد به توحید و معاد بوده است. [۱۶]
جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام ج۶، ص۴۶۲.
۵ - نابودی نارالحرّتین به دست خالددر تواریخ و منابع مرتبط با فرهنگ و ادب جاهلی، نام خالدبن سنان در سخن از آتشی مشهور در میان عرب، یعنی نارالحرّتین ــکه ظاهراً در برخی نقلها به نارالحَدَثان تصحیف شدهــ آمده است. بنابر این گزارشها خالد از جانب خدا مأموریت یافت تا این آتش را که بسیار عظیم و خطرناک بود و جماعتی از عرب آن را میپرستیدند [۲۰]
مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء والتاریخ ج۳، ص۱۳۴.
از بین ببرد. وی با حفر چاهی این آتش را مهار کرد و سپس خود در آن داخل شد و آن را به طور کامل نابود ساخت. [۲۱]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۶-۴۷۷.
[۲۲]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فیالمضاف و المنسوب ص۵۷۳.
[۲۳]
قلقشندی، ج۱، ص۴۰۹ـ۴۱۰.
۶ - معجزه نبوت خالد بن سناناز برخی نقلهای تفصیلیتر بر میآید که خالد، نابودی این آتش عظیم را به منظور ایمان آوردن قومش انجام داده و در واقع معجزه نبوت او بوده، [۲۵]
علی بن عبدالله سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۴.
چنانکه در منابع به معجزه بودن آن تصریح شده است. [۲۶]
قلقشندی، ج۱، ص۴۱۰.
[۲۸]
محمدبن موسی دمیری، حیاة الحیوان الکبری ج۱، ص۵۵۸.
ظاهراً ده نفر از جمله سلیط بن مالک بن زهیر، خالد را در انجام این کار یاری دادند. [۲۹]
ابن کلبی، جمهرةالنسب، ج۱، ص۴۴۳.
[۳۰]
ابن حزم، جمهرةانساب العرب ص۲۵۱.
این ماجرا با تفاوتهایی در منابع حدیثی شیعه و سنّی ذکر شده است. [۳۲]
سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر ج۱۱، ص۲۳۶.
[۳۳]
محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین ج۲، ص۵۹۹.
۷ - کرامات دیگر خالد بن سناندر منابع، کرامات و خوارق عادات دیگری نیز به خالد نسبت دادهاند که برخی از آنها جنبه اسطورهای و افسانهای دارد، از جمله اینکه نسل پرندهای عجیب به نام عنقا، که خوراکش کودکان انسان بود و برای مردم مزاحمت ایجاد میکرد، با دعای خالد از بین رفت. [۳۴]
مسعودی، مروج ج۲، ص۳۶۹.
[۳۵]
محمودبن عمر زمخشری، ربیع الابرار و نصوص الاخبار ج۵، ص۴۵۷.
۸ - وصیت خالد به نبش قبرشخالد هنگام مرگ به قومش وصیت کرد که سه روز پس از دفن او بر سر قبرش حاضر شوند و با دیدن چهارپایانی در اطراف قبر، آن را نبش کنند تا وی برخیزد و آنها را از وقایع آینده تا روز قیامت (یا احوال پس از مرگ و قبر و برزخ) آگاه سازد. قوم پس از دیدن نشانهها تصمیم به نبش قبر گرفتند، اما جماعتی از خاندان وی، از جمله فرزندش عبدالله، مانع از انجام این کار شدند زیرا آن را مایه ننگ و بد نامی خاندان خود میدانستند. [۳۶]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۷.
[۳۸]
ابن قتیبه، المعارف ص۶۲.
[۳۹]
مسعودی، مروج الذهب ج۱، ص۷۵
به نقل از ابنعباس، پیامبر اکرم فرموده بود اگر قبر خالد را نبش میکردند، آنان را از نبوت من و امور مسلمانان باخبر میساخت. ۹ - اختلاف درباره نبوت خالددرباره نبوت خالدبن سنان میان عالمان اسلامی اختلاف هست. ۹.۱ - در منابع اهل سنتدر برخی از منابع اهل سنت با استناد به شواهدی آمده که وی نبی و نخستین پیامبر از نسل حضرت اسماعیل بوده است، برخی از این شواهد عبارتاند از: گفته پیامبر درباره خالد (نبیٌ ضیّعَه قومُه)، کرامات منسوب به او و نیز این قول اهل اخبار که در دوره فترت بین عیسی و حضرت محمد چهار پیامبر ظهور خواهند کرد که یکی از آنها عرب و همین خالد است. [۴۰]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۶.
[۴۱]
مسعودی، مروج الذهب ج۲، ص۳۶۹.
[۴۲]
محمودبن عمر زمخشری، ربیع الابرار و نصوص الاخبار ج۱، ص۱۸۴.
برخی نیز وی را پیامبر اصحاب الرس دانستهاند. [۴۴]
ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة ج۱، ص۴۶۸.
اما به نوشته جاحظ [۴۵]
عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ج۴، ص۴۷۸.
متکلمان معتقدند که وی به سبب اعرابی و بیابان نشین بودنش پیامبر نبوده است، زیرا خداوند انبیا را از اهالی شهرها و آبادیها برگزیده است. [۴۶]
مقدسی، ج۳، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
[۴۷]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فیالمضاف و المنسوب ص۵۷۴.
ابنکثیر با استشهاد به آیات قرآن و حدیثی صحیح از پیامبر که «بین من و عیسی پیامبری نیست» [۴۹]
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری ج۴، ص۱۴۲.
و همچنین نقد ِ متنی و سندی ِ حدیث «نبیٌ ضیَّعه قومُه»، نبی بودن خالد را نپذیرفته و او را فردی صالح و دارای کرامات دانسته است. [۵۱]
ابن قیم جوزیه، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد ج۳، ص۶۷۱.
برخی نیز بر آناند که خالد نبوت داشته ولی رسول نبودهاست، [۵۲]
ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب ج۶، ص۲۷۲.
[۵۳]
محمدبن احمد دسوقی، حاشیةالدسوقی علیالشرح الکبیر ج۴، ص۳۱۲.
چنانکه ابن عربی [۵۴]
ابن عربی، فصوص الحکم ج۱، ص۲۱۳.
وی را مأمور به رسالت و تبلیغ ندانسته و معتقد است که او نبوت برزخی داشته، زیرا ادعا کرده است که پس از مرگ از احوال آنجا خبر میدهد.
۹.۲ - در منابع شیعیدر منابع شیعی نیز اقوال و آرای متفاوتی درباره نبوت خالد وجود دارد. کلینی و ابن بابویه حدیث پیامبر درباره خالد را آوردهاند و ابن بابویه به مناسبت بحث از معنای فترت، از خالدبن سنان یاد کرده و او را پیامبری دانسته که کسی منکر وجود او نیست و حتی گفته که میان بعثت او و بعثت پیامبر اسلام پنجاه سال فاصله بوده است. در مقابل، احمدبن علی طبرسی در الاحتجاج از امام صادق علیه السلام نقل کرده که خالد از عرب بادیه بوده نه پیامبر، و نبوت او صرفآ سخنی شایع میان مردم است. همچنین در برخی تفاسیر شیعه گفته شده هلاک اصحاب ابرهه، که در سوره فیل ذکر شده، از معجزات پیامبر آن زمان ــاحتمالا خالدبن سنان ــ بوده است. [۶۰]
طوسی، ذیل سوره فیل، آیه۳.
[۶۱]
فضل بن حسن طبرسی، ذیل سوره فیل، آیه ۵.
۹.۳ - نظر علامه مجلسیعلامه مجلسی پس از نقل همه گزارشها درباره خالد نتیجه گرفته که اخبار دلالت کننده بر نبوت او بیشتر و قویتر است. ۱۰ - مرگ خالددرباره مرگ خالدبن سنان نیز اخبار مختلفی وجود دارد. [۶۳]
محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین ج۲، ص۵۹۹ـ۶۰۰.
۱۱ - محل قبر خالدگفته میشود قبر او در مشهدالنور، در شهر مَنبِج قرار دارد. [۶۴]
علی بن ابیبکر هروی، الاشارات الی معرفة الزیارات ص۵۷.
۱۲ - کتابنامه• ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. • ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش. • ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابه، مصر ۱۳۲۸، چاپ افست بیروت. • ابن حزم، جمهرةانساب العرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ( ۱۹۸۲). • ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنوره: اخبار المدینةالنبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۹۰. • ابن عربی، فصوص الحکم، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران ۱۳۶۶ش. • ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. • ابن قیم جوزیه، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، چاپ شعیب ارنؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. • ابن کثیر، السیرةالنبویه، چاپ مصطفی عبدالواحد، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۴ـ۱۹۶۶، چاپ افست بیروت. • ابن کلبی، جمهرةالنسب، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. • ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، بیروت. • محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت. • عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فیالمضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ( ۱۹۸۵). • عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر (۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/۱۹۶۵ـ ۱۹۶۹)، چاپ افست بیروت. • جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸. • محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶. • محمدبن احمد دسوقی، حاشیةالدسوقی علیالشرح الکبیر، داراحیاء الکتب العربیة. • محمدبن موسی دمیری، حیاة الحیوان الکبری، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش. • حسین بن محمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، قاهره ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶، چاپ افست بیروت. • محمودبن عمر زمخشری، ربیع الابرار و نصوص الاخبار، چاپ سلیم نعیمی، بغداد، چاپ افست قم۱۴۱۰. • علی بن عبدالله سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. • سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ـ۱۴۰. • احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم. • عیاض بن موسی قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، بیروت ۱۴۰۹. • محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • سعیدبن هبةالله قطب راوندی، قصص الانبیاء، چاپ غلامرضا عرفانیان یزدی، قم ۱۳۷۶ش. • کلینی، الاصول من الکافی. • مجلسی، بحار الانوار. • مسعودی، مروج، بیروت. • مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲. • علی بن ابیبکر هروی، الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ علی عمر، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۲. J. Spencer Trimingham، Christianity among the Arabs in pre-Islamic times، London ۱۹۷۹ • J. Spencer Trimingham، Christianity among the Arabs in pre-Islamic times p:۲۶۴ • J. Spencer Trimingham، Christianity among the Arabs in pre-Islamic times p:۱۳۵ • ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله خالدبن سنان عبسی ص ۶۷۷۰. ردههای این صفحه : تراجم | شخصیت های عصر جاهلیت
|