حسین بن حکم حبریحِبَری، حسینبن حکم، محدّث و مفسر قرن سوم. ۱ - وجه تسمیهحِبَری منسوب است به حبرة، که نوعی لباس است. [۱]
ابنماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنی و الأنساب، ج۳، ص۴۰ـ ۴۱، چاپ عبدالرحمانبن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/۱۹۶۲ـ۱۹۸۶.
[۲]
محمد سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۷.
وشّاء به معنای فروشنده جامه ابریشمی نیز از جمله القابی است که خاصه عالمان زیدیه برای وی ذکر کردهاند [۳]
علیبن عمر دارقطنی، سننالدارقطنی، ج۲ جزء۴، ص۱۶۹، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
[۴]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۲۶، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۶]
امین، ج۵، ص۴۸۹.
(حیری که منسوب به حَیره کوفه یا حائرحسینی است). ۲ - نام در کتب رجالیعالمان تراجم و رجال غالبآ نام وی را حسین ضبط کردهاند، [۷]
احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۹۸.
[۸]
ابنماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنی و الأنساب، ج۳، ص۴۱، چاپ عبدالرحمانبن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/۱۹۶۲ـ۱۹۸۶.
[۹]
محمد سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۷.
[۱۰]
حسنبن یوسف علامه حلّی، ایضاحالاشتباه، ج۱، ص۱۴۵، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۵.
اما برخی نام وی را حسن ذکر کردهاند [۱۱]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۵۶۵، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة.
[۱۲]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعةالمشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
که صحیح به نظر نمیرسد. ۳ - عقیدهبرخی عالمان و محدّثان شیعی، حبری را از مشایخ اهلسنّت دانسته، [۱۳]
هاشمبن سلیمان بحرانی، غایةالمرام و حجةالخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۴، ص۷۸، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۴]
هاشمبن سلیمان بحرانی، غایةالمرام و حجةالخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۴، ص۳۵۶، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
اما امین [۱۵]
امین، ج۵، ص۴۸۹.
وی را درشمار مشایخ شیعه آورده است. با این همه، به نظر میرسد وی زیدیمذهب بوده است، زیرا عالمان زیدیه نام وی را در منابع رجالی خود ذکر کرده و بسیاری از مشایخ آنان نیز از وی روایت نقل کردهاند. در مُسند وی این گرایش مشهود است. [۱۶]
حسینبن حکم حبری، مسندالحبری، ج۱، ص۲۷۵ـ۳۸۵، استخراج و تقدیم و توثیق محمدرضا حسینی جلالی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ـ۴ (رجب ـ ذیالحجه ۱۴۱۳).
بر این پایه، به نظر میرسد که نظر اخیر اعتبار علمی بیشتری دارد، چنان که عالمان زیدیه نیز به زیدی بودن حبری تصریح کردهاند. [۱۷]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۱۹ـ۲۰، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۴ - وثاقتدر وثاقت حبری عالمان رجال و محدّثان اهل سنّت تقریبآ اتفاقنظر داشته و روایات وی را معتبر دانستهاند، چنان که دارقطنی [۱۸]
علیبن عمر دارقطنی، سننالدارقطنی، ج۱ جزء۱، ص۳۵۵، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
[۱۹]
علیبن عمر دارقطنی، سننالدارقطنی، ج۱ جزء۲، ص۴۲، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
[۲۰]
علیبن عمر دارقطنی، سننالدارقطنی، ج۲ جزء۴، ص۲۷۳، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
و حاکم نیشابوری [۲۱]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۳۸، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة.
[۲۲]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۵۱، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة.
[۲۳]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۲۱۱، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة.
روایات متعددی از وی نقل کردهاند. ذهبی نیز، بهرغم سختگیریاش در توثیق راویان، با اینکه روایات حسنبن حسین عُرنی کوفی، یکی از مشایخ حدیث حبری، را نامعتبر دانسته، روایات حبری را تضعیف نکرده است. [۲۴]
محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ص ۴۸۳-۴۸۴، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۵ - طرق رواییعالمان رجال امامیه در کتابهای رجالی خود کمتر از حبری یاد کردهاند و حتی شیخطوسی ، با وجود نقل روایت حبری از امام جواد علیهالسلام در کتاب رجال خود، وی را در شمار شاگردان یا راویان حضرت ذکر نکرده است. شاید به این دلیل که حبری روایات خود را از طریق مشایخ غیرامامی نقل کرده است. با این همه، عالمان امامیه روایات حبری را نامعتبر ندانستهاند و حتی محمدتقی مجلسی [۲۶]
محمدتقیبن مقصود علی مجلسی، روضةالمتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۱، ص۳۱۵، چاپ حسین موسوی کرمانی و علیپناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
روایت حبری از امام جواد را موثّق شمرده است. ۶ - درگذشتذهبی [۲۷]
محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۶، ص۷۳۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
تاریخ وفات حبری را ۲۸۱ ذکر کرده است. [۲۸]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۲۰، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۷ - مشایخبرخی مشایخ حبری در حدیث عبارت بودند از: امام جواد علیهالسلام، ابواسحاق ابراهیمبن اسحاق صینی کوفی، [۳۱]
عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۲۹۷، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
اسماعیلبن ابان ورّاق أزدی کوفی، [۳۲]
یوسفبن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۳، ص۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
حسنبن حسین عُرَنی انصاری [۳۳]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۲۳۲ـ۲۳۳، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۳۴]
محمد سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۷.
که از مشایخ و محدّثان زیدیه بود، [۳۵]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۴۹، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
مُخَوَّلبن ابراهیم نهدی [۳۶]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۳۵۲، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
و حسینبن نصربن مزاحم منقری. [۳۷]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۲۸۸، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۳۸]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۳۱۳، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۸ - راویانشماری از راویان نیز از حبری روایات متعددی نقل کردهاند، از جمله ابواسحاق ابراهیمبن سلیمان خزّاز کوفی، [۳۹]
محمدبن حسن طوسی، فهرست کتبالشیعة و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحاب الاصول، ج۱، ص۳۱۸، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.
احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عقده، [۴۰]
ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین، ج۱، ص۴۳۵، چاپ احمد صقر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
فراتبن ابراهیمبن فرات کوفی مؤلف تفسیر فراتِ کوفی و ابوالحسن علیبن محمدبن عبید حافظ مشهور به ابنکوفی. [۴۴]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۲۳۱ـ۲۳۲، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
وی کتاب تفسیر حبری را روایت کرده است [۴۵]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۶۴، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(برای فهرست کامل استادان و راویان حبری به این منبع رجوع کنید). [۴۶]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۴۷ـ۷۱، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۹ - آثارحبری دو کتاب با نامهای مسند و تفسیر داشته که تفسیر وی برجای مانده است. ابن شهرآشوب مسند را به حسنبن حسن حکم نسبت داده که ظاهرآ نادرست است. اخیرآ یکی از پژوهشگران، بر پایه برخی منابع حدیث و تاریخ اهلسنّت و شیعه زیدیه و امامیه، مسند حبری را استخراج و تدوین کرده است که شمار روایات آن به ۶۱ حدیث میرسد و غالبآ درباره مناقب امیرالمؤمنین است و مضمون تعدادی از آنها هم احکام یا تفسیر پارهای از آیات قرآن است. [۴۸]
حسینبن حکم حبری، مسندالحبری، ج۱، ص۲۷۵ـ ۳۸۵، استخراج و تقدیم و توثیق محمدرضا حسینی جلالی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ـ۴ (رجب ـ ذیالحجه ۱۴۱۳).
۹.۱ - تفسیرتفسیر حبری ــکه گاه با نامهایی چون مانزل منالقرآن فی اهلالبیت علیهمالسلام یا مانزل من القرآن فی علیبن ابیطالب علیهالسلام [۵۰]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۷۸، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
از آن یاد میشود ــ مجموعهای است از روایتهای پراکنده که شمار آنها به ۷۱ میرسد و غالبآ به ذکر و شرح آیاتی پرداخته که در منزلت امیر مؤمنان علیبن ابیطالب و اهلالبیت علیهمالسلام نازل شده است. ۹.۱.۱ - چهار بخش قرآنحبری در ابتدای تفسیر [۵۱]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۲۳۳، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
به روایتی مشهور از امام علی علیهالسلام استناد کرده که مطابق آن قرآن برحسب نزول آیات آن به چهار بخش تقسیم شده است: بخش اول در ذکر فضائل و مناقب اهلالبیت علیهمالسلام؛ بخش دوم در ذکر دشمنان اهلبیت؛ بخش سوم در بیان امور حلال و حرام ؛ و بخش چهارم در فرایض و احکام . اگرچه حبری در تفسیر خود تنها به بیان و شرح آیات مربوط به بخش اول و دوم این حدیث پرداخته است، اما تفسیر وی از همان آغاز موردتوجه و اهتمام بسیاری از محدّثان و مفسران قرار گرفت و کسانی مانند ابوالقاسم حسکانی در شواهدالتنزیل [۵۲]
عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۱۱۵، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۵۳]
عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۸۸، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۵۴]
عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۷۲، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
و فرات کوفی در تفسیر خود، از تفسیر او سخن به میان آورده و روایاتی از آن نقل کردهاند. ۹.۱.۲ - راوی تفسیرراوی این تفسیر ابوعبیداللّه محمدبن عمران مرزبانی (متوفی ۳۸۴) است که آن را از طریق ابوالحسن علیبن محمدبن عبیدحافظ از حبری نقل کرده است. [۵۸]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، ج۱، ص۲۳۱ـ۲۳۲، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
مرزبانی خود کتابی باعنوان مانزل من القرآن فیامیرالمؤمنین علیبن ابیطالب دارد و گمان رفته که تفسیر حبری همان تفسیر مرزبانی است. با این همه، براساس برخی شواهد، چنین سخنی صحیح بهنظر نمیرسد، از جمله اینکه تفسیر حبری از طریق راویان دیگری غیر از مرزبانی نیز نقل شده است. [۶۰]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۸۲ـ۸۸، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۹.۱.۳ - نسخههای خطیاز تفسیر حبری دو نسخه خطی در دست است که هر دو از روی نسخه منحصر به فرد محفوظ در خزانه مستنصریه بغداد به خط علیبن هلال، مشهور به ابنبَوّاب استنساخ شده است. [۶۱]
حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، مقدمه حسینی جلالی، ص ۱۶۵، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
این کتاب تاکنون دوبار به چاپ رسیده است: نخست با عنوان مانزل من القرآن فی اهلالبیت علیهمالسلام، قم ۱۳۹۵ و بار دیگر با عنوان تفسیرالحبری با تحقیق مؤسسه آلالبیت لاحیاءالتراث، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. چاپ اخیر انتقادی است و در آن محمدرضا حسینی جلالی مقدمهای مفصّل درباره حبری و کتابش نوشته است. ۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن شهرآشوب، معالمالعلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱. (۲) ابنماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنی و الأنساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/۱۹۶۲ـ۱۹۸۶. (۳) ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین، چاپ احمد صقر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۴) امین. (۵) هاشمبن سلیمان بحرانی، غایةالمرام و حجةالخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱. (۶) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة. (۷) حسینبن حکم حبری، تفسیرالحبری، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۸) حسینبن حکم حبری، مسندالحبری، استخراج و تقدیم و توثیق محمدرضا حسینی جلالی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ـ۴ (رجب ـ ذیالحجه ۱۴۱۳). (۹) عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۱۰) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد. (۱۱) علیبن عمر دارقطنی، سننالدارقطنی، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶. (۱۲) محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. (۱۳) محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت. (۱۴) محمد سمعانی، الانساب. (۱۵) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ش. (۱۶) محمدبن حسن طوسی، فهرست کتبالشیعة و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰. (۱۷) حسنبن یوسف علامه حلّی، ایضاحالاشتباه، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۵. (۱۸) کلینی، اصول الکافی. (۱۹) فراتبن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدکاظم محمودی، تهران ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰. (۲۰) محمدتقیبن مقصود علی مجلسی، روضةالمتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علیپناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳. (۲۱) یوسفبن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۲۲) احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعةالمشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حبری»، شماره۵۷۷۰. |