جلالالدین محمد بن محمود تهانیسریتَهانیسَری، جلال الدین محمد بن محمود (۸۹۴-۹۸۹ق/ ۱۴۸۹-۱۵۸۱م) از صوفیان و مروجان طریقۀ چشتیۀ صابریه در هند، و مهمترین مرید و خلیفۀ شیخ عبدالقدوس گنگوهی (د ۹۴۴ق/ ۱۵۳۷م) است. ۱ - شرح حالتهانیسری در بلخ زاده شد و از اینرو، به تهانیسری کابلی نیز شهرت یافته است. [۱]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۲]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۲۹۱، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
نسب او از جانب پدر ــ قاضی محمود ــ و مادر به خلیفۀ دوم میرسید. [۳]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۴]
محمد داراشکوه، سفینة الاولیاء، ج۱، ص۱۰۱، کانپور، ۱۹۰۰م.
[۵]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۱، لاهور، ۱۹۶۵م.
تاریخ تولد او به درستی معلوم نیست، رضوی در کتاب تاریخ صوفیگری در هند ، سال تولد او را حدود ۸۷۴ آورده است. [۶]
رضوی، تاریخ صوفیگری در هند، ج۲، ص۲۶۴.
جلالالدین در ۷ سالگی به هندوستان آمد و در تهانیسر ساکن شد، در حالیکه حافظ قرآن بود. او در هند به تحصیل علوم دینی پرداخت، تا آنجا که گفتهاند: در ۱۷ سالگی جامع علوم ظاهری زمان خویش گشت و مفتی شد و از آن پس به تعلیم علوم دینی پرداخت، تا آنکه به طریقۀ چشتیه پیوست و از تدریس علوم رسمی اعراض نمود. [۷]
عبدالقادر بدائونی، منتخب التواریخ، ج۳، ص۳، به کوشش احمدعلی و کبیرالدین احمد، کلکته، ۱۸۲۹م.
[۸]
محمد رحمان علی، تذکرۀ علمای هند، ج۱، ص۴۰، لکهنو، ۱۹۱۴م.
[۹]
عبدالحـی، نزهة الخـواطر، ج۴، ص۷۲، حیدرآباد دکـن، ۱۳۷۴ق.
[۱۰]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۱، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۱۱]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۱۲]
محمدحسن صابری چشتی، حقیقت گلزار صابری، ج۱، ص۳۴۹، لاهور.
[۱۳]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۴، ص۶۳، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۱۴]
داراشکوه بابری، سفینة الاولیا، ج۱، ص۱۰۱، کانپور ۱۳۱۸.
دربارۀ چگونگی ورود تهانیسری به طریقۀ چشتیه روایتهای گوناگونی وجود دارد که مهمترین آنها مربوط به مواجهۀ او با شیخ عبدالقدوس در تهانیسر، دگرگونی روحی او، و سرانجام، بیعت او با شیخ و سالها شاگردی نزد وی است. [۱۵]
محمد داراشکوه، سفینة الاولیاء، ج۱، ص۱۰۲، کانپور، ۱۹۰۰م.
[۱۶]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲، لاهور، ۱۹۶۵م.
جلالالدین نزد شیخ عبدالقدوس بسیار گرامی بود، چندانکه شیخ از میان مریدان پرشمارش خرقۀ خلافت خود را به او بخشید. [۱۷]
محمدحسن صابری چشتی، حقیقت گلزار صابری، ج۱، ص۳۵۰، لاهور.
[۱۸]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۳، لاهور، ۱۹۶۵م.
چنانکه نقل است که عبدالقدوس یکی از تُحف خود را در روز قیامت او دانسته است. [۱۹]
غلامعلی آریا، طریقه چشتیّه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۷۰، تهران ۱۳۶۵ش.
بیشتر مکتوبات شیخ عبدالقدوس خطاب به اوست. [۲۰]
عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرارالابرار، ج۱، ص۲۷۸، چاپ محمد عبدالاحد صاحب، چاپ سنگی دهلی ۱۳۰۹.
[۲۱]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
تهانیسری به دستور عبدالقدوس به ارشاد و هدایت مریدان پرداخت، [۲۲]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۴، ص۶۳، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
و پس از وی به سجادهنشینی رسید و جانشین او شد. [۲۳]
غلامعلی آریا، طریقه چشتیّه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۷۰، تهران ۱۳۶۵ش.
از تهانیسری کراماتی نقل شده است. [۲۴]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۲۵]
داراشکوه بابری، سفینة الاولیا، ج۱، ص۱۰۱، کانپور ۱۳۱۸.
تهانیسری، به سبب وفات پسرش، از سماع خودداری میکرد. [۲۶]
عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرارالابرار، ج۱، ص۲۷۸، چاپ محمد عبدالاحد صاحب، چاپ سنگی دهلی ۱۳۰۹.
[۲۷]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
گفتهاند که در اواخر عمر تنها به زهد و عبادت و ریاضت میپرداخت. ۲ - شخصیت اجتماعیتهانیسری در میان متأخران سلسلۀ چشتیۀ صابریه از جملۀ بزرگترین مشایخ به شمار میآید و کراماتی از او نقل شده است. [۲۸]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۲۹]
محمد داراشکوه، سفینة الاولیاء، ج۱، ص۱۰۱، کانپور، ۱۹۰۰م.
به علاوه، وی را در زهد و تقوی، عبادت و ریاضت، به جای آوردن فرایض و نوافل، اهتمام در گزاردن نماز و استغراق در آن، حتی در نهایت ضعف و ناتوانی نیز، بیمانند خواندهاند و او را جامع شریعت و طریقت دانستهاند [۳۰]
عبدالقادر بدائونی، منتخب التواریخ، ج۳، ص۴، به کوشش احمدعلی و کبیرالدین احمد، کلکته، ۱۸۲۹م.
[۳۱]
عبدالرحمان چشتی، ص۱۱۹۱، مرآة الاسرار، ترجمۀ علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
[۳۲]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۳۳]
عبدالحـی، نزهة الخـواطر، ج۴، ص۷۲-۷۳، حیدرآباد دکـن، ۱۳۷۴ق.
[۳۴]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۴، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۳۵]
محمد داراشکوه، سفینة الاولیاء، ج۱، ص۱۰۱، کانپور، ۱۹۰۰م.
تهانیسری اهل وجد و سماع بود و عبادت، ریاضت و تهذیب نفس را مقدمۀ ضروری کشف و شهود و کرامات میدانست و بر این باور بود که کرامات نباید توجه سالک را به خود جلب کند و او را از طی طریق باز دارد. از سوی دیگر، بر آن بود که سالک باید پس از پرداختن به فرایض و نوافل متوجه باطن شود، نه آنکه به کثرت نوافل و اعمال ظاهری مشغول گردد. [۳۶]
عبدالحـی، نزهة الخـواطر، ج۴، ص۷۲-۷۳، حیدرآباد دکـن، ۱۳۷۴ق.
[۳۷]
محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، ج۱، ص۵۱۰، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۳۸]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۲۹۱، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
۳ - مخالف ارتباط با پادشاهانبه نظر میرسد که تهانیسری مخالف ارتباط با پادشاهان و دولتمردان نبود و بنابر منابع، وی دستکم دوبار به دربار اکبرشاه در آگره رفت. اکبرشاه نیز او را بسیار دوست میداشت و به وی احترام میگذاشت. [۳۹]
ظفرالاسلام، «ارشاد الطالبین»، ج۱، ص۱۳۸، جرنل پتنه، خدابخش اورینتل پبلک لائبریری، پتنه، ۶۹-۷۴.
[۴۰]
خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص۲۲۴، کراچی، ۱۹۷۵م.
[۴۱]
ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، ج۱، ص۲۵۳، لاهور، ۱۹۶۵م.
هنگامی که اکبرشاه برای فرو نشاندن شورش برادرش راهیکابل بود، بر سر راه برای دیدار تهانیسری به خانقاه او رفت. دربارۀ این دیدار اکبرشاه با شیخ، و گفتوگوهای آن دو دربارۀ معارف الٰهی حکایتهایی در منابع نقل شده است. [۴۲]
ابوالفضل علامی، اکبرنامه، ج۳، ص۳۴۱-۳۴۲، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۸۶م.
[۴۳]
عبدالرحمان چشتی، ص۱۱۹۱، مرآة الاسرار، ترجمۀ علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
[۴۴]
محمد اکرام، رود کوثر، ج۱، ص۷۳-۷۴، لاهور، ۱۹۸۶م.
تهانیسری در ۹۵ سالگی درگذشت و در تهانیسر به خاک سپرده شد. وی خلفای متعددی داشت که مهمترین آنان خواجه نظامالدین تهانیسری (ه م) است. [۴۵]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
[۴۶]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۲۹۱، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
[۴۷]
خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص۲۲۵، کراچی، ۱۹۷۵م.
[۴۸]
امین احمد رازی، هفت اقلیم، ج۱، ص۳۵۱، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش.
۴ - آثـاراز تهانیسری آثاری نیز در منابع آمده است. یکی از آنها «مجموعۀ مکتوبات» او ست که به سیاقِ مکتوباتی از پیر او، شیخ عبدالقدوس گنگوهی نوشته شده است و بخشی از آن در پاسخ به مکتوبات شیخ او ست. ظاهراً نسخهای از این کتاب در دست نیست. [۴۹]
ظفرالاسلام، «ارشاد الطالبین»، ج۱، ص۱۳۸، جرنل پتنه، خدابخش اورینتل پبلک لائبریری، پتنه، ۶۹-۷۴.
[۵۰]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۳۹، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
دیگری رسالۀ تحقیق اراضی الهند به عربی است که در رفع نزاع بین اکبرشاه و مردم در باب نحوۀ تصرف و مالکیت مردم و حاکم در اراضی هند و بخشش آنها تألیف شده است. [۵۱]
خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص۲۲۵، کراچی، ۱۹۷۵م.
[۵۲]
محمد اکرام، رود کوثر، ج۱، ص۷۴، لاهور، ۱۹۸۶م.
[۵۳]
زبید احمد، عربی ادبیات پاک و هند کاحصّه، ج۱، ص۹۴، ترجمۀ شاهد حسین رزاقی، لاهور، ۱۹۷۸م.
[۵۴]
رضوی، تاریخ صوفیگری در هند، ج۲، ص۲۶۵.
[۵۵]
رضوی، تاریخ صوفیگری در هند، ج۲، ص۳۶۷.
از رسالههای فارسی تهانیسری نیز یکی گلزار جلالی در موضوع عرفان و تصوف است که نسخۀ خطی آن در دانشگاه شیرانی لاهور موجود است. [۵۶]
محمد بشیر حسین، فهرست مخطوطات شیرانی، ج۲، ص۲۴۲، لاهور، ۱۹۶۹م.
[۵۷]
احمد منزوی، خطی مشترک، ج۳، ص۱۸۲۴.
و دیگری رسالۀ تفسیر سورۀ والتین نام دارد که نسخهای از آن در کتابخانۀ دیوان هند نگهداری میشود. [۵۸]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۳۷۵، تهران، ۱۳۴۴ش.
اما مهمترین اثر تهانیسری به فارسی، رسالۀ ارشاد الطالبین اوست [۵۹]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۲۴۱، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش.
[۶۰]
عبدالحی حسنی، الثّقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۹۹، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که مشتمل بر ۳۵ یا ۳۷ فصل، و مبتنی بر اقوال، احوال و تعالیم شیخ عبدالقدوس در موضوعات گوناگون تصوف، مانند اهمیت و شیوههای ذکر و مراقبه، نوع عبادات و ریاضتهای الزامی، معرفت حق و ضرورت پیروی از مرشد است. [۶۱]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۲۴۱، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش.
لزوم پایبندی به شریعت و حفظ تقوا در کنار عمل به تعالیم قرآنی، برای ورود به طریقت و رسیدن به حقیقت از دیگر مباحث این رساله است. [۶۲]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۴، ص۶۳، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۶۳]
منظور احسن عباسی، تفصیلی فهرست مخطوطات فارسیه پنجاب پبلیک لائبریری لاهور (ضمیمـۀ ۱)، ج۱، ص۴۵-۴۶، لاهـور، ۱۹۶۶م.
[۶۴]
ظفرالاسلام، «ارشاد الطالبین»، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۱، جرنل پتنه، خدابخش اورینتل پبلک لائبریری، پتنه، ۶۹-۷۴.
از این اثر تهانیسری نسخههای متعددی در کتابخانهها و موزههای پاریس، تهران و شهرهای مختلف پاکستان یافت مـیشود. [۶۵]
محمد بشیر حسین، فهرست مخطوطات شیرانی، ج۲، ص۲۴۲، لاهور، ۱۹۶۹م.
[۶۶]
محمدحسین تسبیحی، کتابخانههای پاکستان، ج۱، ص۸۴، اسلامآباد، ۱۳۹۷ق.
[۶۷]
احمد منزوی، خطی، ج۲، ص۱۰۲۲.
[۶۸]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ گنجبخش، ج۲، ص۵۵۰، اسلامآباد، ۱۳۵۸ش.
[۶۹]
احمد منزوی، خطی مشترک، ج۳، ص۱۲۴۱-۱۲۴۳.
[۷۰]
احمد منزوی، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، ج۷، ص۵۲، تهران، ۱۳۸۲ش.
[۷۱]
محمدتقی دانش پژوه، فهرست نسخههای خطی، ج۱۶، ص۸۳، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۷۲]
عارف نوشاهی، فهرست نسخههای خطی فارسی موزۀ ملی پاکستان کراچی، ج۱، ص۱۹۶، اسلامآباد، ۱۹۸۳م.
[۷۳]
عارف نوشاهی، فهرست مخطوطات کتابخانۀ نوشاهیه، ج۱، ص۴۴، اسلامآباد، ۱۹۸۹م.
[۷۴]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۲۴۱ـ۱۲۴۳، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش.
۵ - خلیفه تهانیسریخلیفه اصلی تهانیسری، برادرزاده و داماد او نظامالدین بن عبدالشکور بلخی تهانیسری بود. [۷۵]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۶۳، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۷۶]
رضوی، تاریخ صوفیگری در هند، ج۲، ص۲۶۵.
از خلفا و مریدان او، میرابوالفتح بود که سیدعبدالوهاب پنجوپیشاوری معروف به آخوند پنجوبابا، عارف چشتی هندی سده یازدهم، با وی بیعت کرد. ۶ - وفاتسال وفات او را ۹۸۹ ذکر کردهاند. [۷۷]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۴، ص۶۴، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۷۸]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۴۱، لکهنو ۱۹۱۴.
[۷۹]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۸۰]
داراشکوه بابری، سفینة الاولیا، ج۱، ص۱۰۱، کانپور ۱۳۱۸.
قبر او را در تهانیسرِ هند، و سن او را هنگام وفات ۹۵ [۸۱]
عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرارالابرار، ج۱، ص۲۷۸، چاپ محمد عبدالاحد صاحب، چاپ سنگی دهلی ۱۳۰۹.
[۸۲]
غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
و به قولی ۹۶ [۸۳]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۴، ص۶۴، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
دانستهاند، اما اگر گفته رضوی درباره تاریخ تولد او صحیح باشد، او ۱۱۵ سال عمر کرده است.۷ - فهرست منابع(۱) ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۸۶م. (۲) محمد اکرام، رود کوثر، لاهور، ۱۹۸۶م. (۳) عبدالقادر بدائونی، منتخب التواریخ، به کوشش احمدعلی و کبیرالدین احمد، کلکته، ۱۸۲۹م. (۴) محمد بشیر حسین، فهرست مخطوطات شیرانی، لاهور، ۱۹۶۹م. (۵) محمدحسین تسبیحی، کتابخانههای پاکستان، اسلامآباد، ۱۳۹۷ق. (۶) عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ترجمۀ علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق. (۷) محمد داراشکوه، سفینة الاولیاء، کانپور، ۱۹۰۰م. (۸) محمدتقی دانش پژوه، فهرست نسخههای خطی، تهران، ۱۳۵۷ش. (۹) عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، دیوبند، ۱۳۳۲ق. (۱۰) امین احمد رازی، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش. (۱۱) محمد رحمان علی، تذکرۀ علمای هند، لکهنو، ۱۹۱۴م. (۱۲) زبید احمد، عربی ادبیات پاک و هند کاحصّه، ترجمۀ شاهد حسین رزاقی، لاهور، ۱۹۷۸م. (۱۳) ظهور حسن شارب، جدید تذکرۀ اولیائی پاک و هند، لاهور، ۱۹۶۵م. (۱۴) محمدحسن صابری چشتی، حقیقت گلزار صابری، لاهور. (۱۵) ظفرالاسلام، «ارشاد الطالبین»، جرنل پتنه، خدابخش اورینتل پبلک لائبریری، پتنه، ۶۹-۷۴. (۱۶) منظور احسن عباسی، تفصیلی فهرست مخطوطات فارسیه پنجاب پبلیک لائبریری لاهور (ضمیمـۀ ۱)، لاهـور، ۱۹۶۶م. (۱۷) عبدالحـی، نزهة الخـواطر، حیدرآباد دکـن، ۱۳۷۴ق. (۱۸) غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، لکهنو، ۱۲۹۰ق. (۱۹) محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م. (۲۰) احمد منزوی، خطی. (۲۱) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش.. (۲۲) احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ گنجبخش، اسلامآباد، ۱۳۵۸ش. (۲۳) احمد منزوی، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، ۱۳۸۲ش. (۲۴) خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، کراچی، ۱۹۷۵م. (۲۵) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۲۶) عارف نوشاهی، فهرست مخطوطات کتابخانۀ نوشاهیه، اسلامآباد، ۱۹۸۹م. (۲۷) عارف نوشاهی، فهرست نسخههای خطی فارسی موزۀ ملی پاکستان کراچی، اسلامآباد، ۱۹۸۳م. (۲۸) غلامعلی آریا، طریقه چشتیّه در هند و پاکستان، تهران ۱۳۶۵ش. (۲۹) عبدالحی حسنی، الثّقافة الاسلامیة فی الهند، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳۰) عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج ۴، حیدرآباد دکن ۱۴۱۰/۱۹۸۹. (۳۱) داراشکوه بابری، سفینة الاولیا، کانپور ۱۳۱۸. (۳۲) رحمان علی، تذکره علمای هند، لکهنو ۱۹۱۴. (۳۳) عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرارالابرار، چاپ محمد عبدالاحد صاحب، چاپ سنگی دهلی ۱۳۰۹. (۳۴) غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴. (۳۵) عالم فقری، اولیاءاللّه، لاهور ۱۹۸۹. (۳۶) رضوی، تاریخ صوفیگری در هند؛ ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جلالالدین تهانسری»، ج۱۶، ص۶۲۱۱. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شیخجلالالدین محمد بن محمود تهانیسری»، شماره۴۱۰۶. ردههای این صفحه : تراجم | طریقت چشتیه | طریقت های صوفیه | مشایخ صوفیه | مشایخ قرن دهم | مشایخ قرن نهم
|