توریه ابراهیم (قرآن)بعضی از مفسرین کلام (انی سقیم )حضرت ابراهیم را حمل بر توریه نموده اند. ۱ - توریه در کلام ابراهیمابراهیم علیهالسّلام برای درهم شکستن بتها به توریه،تمسک نمود. فنظر نظرة فی النجوم• فقال انی سقیم• فراغ علیهم ضربـا بالیمین. (سپس) نگاهی به ستارگان افکند... • و گفت: «من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمیآیم)! » • سپس بسوی آنها رفت و ضربهای محکم با دست راست بر پیکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست). ۱.۱ - دیدگاه توریهدر مورد آیه، بهترین وجه برای توجیه کلام ابراهیم علیهالسّلام توریه بودن آن است. یعنی نظر وی به نجوم، موحدانه بوده، ولی دیگران تصور نمودند که مانند منجم به آن نگاه میکند و مرادش از «انی سقیم» این بوده که در آینده بیمار خواهم شد، ولی بت پرستان تصور کردند که در روز عید، مریض است. بعضی دیگر گفتهاند که ابراهیم واقعا بیماری جسمی نداشت اما روحش بر اثر اعمال ناموزون این جمعیت و کفر و شرک و ظلم و فسادشان بیمار بود، بنا بر این او واقعیتی را بیان کرد، هر چند آنها طور دیگری فکر کردند، و او را از نظر جسمی بیمار پنداشتند. این احتمال نیز داده شده است که او در این سخن توریه کرده باشد. مثل اینکه کسی بر در منزل میآید و سؤال میکند فلان کس در منزل است آنها در پاسخ میگویند: اینجا نیست و منظورشان از کلمه اینجا پشت در خانه است، نه مجموع خانه، در حالی که شنونده این چنین نمیفهمد (اینگونه تعبیرات را که دروغ نیست اما ظاهرش چیز دیگر است در فقه توریه مینامند). منظور ابراهیم از این سخن این بود که من در آینده ممکن است بیمار شوم تا دست از سر او بردارند و به سراغ کار خود بروند. ۱.۲ - دیدگاه عدم توریهدلیلی هم که به قوت دلالت کند بر اینکه آن جناب در آن ایام مریض نبوده در دست نداریم، بلکه دلیل داریم بر اینکه مریض بوده، برای اینکه از یک سو خدای تعالی او را صاحب قلبی سلیم معرفی کرده و از سوی دیگر از او حکایت کرده که صریحا گفته است: من مریضم و کسی که دارای قلب سلیم است، دروغ و سخن بیهوده نمیگوید. این بود آن وجهی که ما در تفسیر این دو آیه اختیار کردیم. و مفسرین در توجیه آن وجوهی ذکر کردهاند که از همه وجیه تر و بهتر این است که: نگاه کردنش به نجوم، و خبر دادنش از مریضی خود، از باب معاریض کلام است. و معاریض عبارت است از اینکه: گوینده چیزی را بگوید که شنونده از ظاهر آن معنایی بفهمد و خود او معنای دیگری اراده کند. پس شاید نظر کردن آن جناب در ستارگان نظر کردن موحد در صنع خدای تعالی باشد، تا از آن راه بر وجود خدای تعالی و یکتایی او استدلال کند، ولی مردم خیال کردند که نظر کردن او مثل نظر کردن منجمها است، که میخواهد از وضع ستارگان بر پیش آمدن حوادثی استدلال کند. آن گاه فرموده: " من مریضم" و منظورش این بوده که او به زودی دچار بیماری میشود، چون آدمی در طول عمر بدون بیماری نمیشود، هم چنان که باز از همان جناب حکایت کرده که گفت: " و اذا مرضت فهو یشفین" «۱» چیزی که هست مردم خیال کردند منظور او این است که همین امروز که روز عید ایشان است مریض است، و آنچه در نظر آن جناب مرجح بوده که این همه زحمت به خود بدهد، این بوده که در شهر تنها بماند و آن هدفی را که در نظر داشته انجام دهد، یعنی بتهای اهل شهر را بشکند. لیکن این وجه- که گفتیم بهترین وجوهی است که مفسرین ذکر کردهاند- وقتی صحیح است که آن جناب در آن روز مریض نبوده باشد و حال آنکه خواننده عزیز متوجه شد که گفتیم هیچ دلیلی بر این معنا نیست. علاوه بر این گفتن معاریض برای انبیاء جایز نیست، زیرا باعث میشود اعتماد مردم به سخنان ایشان سست گردد. ۲ - پانویس۳ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توریه ابراهیم (قرآن) ردههای این صفحه : توریه | موضوعات قرآنی
|