تعلیم و تعلم علماتعلیم و تعلم از محوریترین برنامههای اساسی مکتب الهی اسلام است و آن علمی که بر تحصیل و تعلیم آن تأکید بیشتری شده، علوم و معارف دین است. در عصر حضور، ائمه (علیهمالسّلام) بر تعلیم علوم دین و پرورش عالمان دین تأکید فروان داشتند و در عصر غیبت نیز علماء ربانی با تحمل تمام سختیها و فشارها، گاه با پیمودن فرسنگها راه و کشیدن مشقتهای طاقتفرسا همان راه را ادامه داده و با آموختن علوم دین و بسط و گسترش آن از این میراث گرانبها بهخوبی پاسداری نموده و خود به درجات عالیهای از علم و معرفت دست یافتند. [۱]
مطهری، مرتضی، ده گفتار، مقاله فریضه علم، ص۱۲۹، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۹۸ هـ ق.
فهرست مندرجات۲ - تحصیل و تدریس در کلام بزرگان ۲.۱ - امام خمینی ۲.۲ - شهید ثانی ۲.۳ - سیدحسن نجفی قوچانی ۲.۴ - آیتالله بهاءالدینی ۳ - تحصیل و تدریس در سیره عملی بزرگان ۳.۱ - خواجه نصیرالدین طوسی ۳.۲ - ملاصالح مازندرانی ۳.۳ - مقدّس اردبیلی ۳.۴ - شیخ عباس قمی ۳.۵ - شهید مدرس ۳.۶ - آیتالله حائری یزدی ۳.۷ - سیدحجت کوهکمری ۳.۸ - میرزای شیرازی ۳.۹ - آیتالله قاضی ۳.۱۰ - آیتالله بهاءالدینی ۳.۱۱ - علامه طباطبائی ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - تحصیل و تدریس در معارف دیننخستین نغمههای آسمانی وحی در اسلام بیانکننده ارزش قلم، آموزش علم و دانش و فراگیری آن است که آن را یکی از نعمتهای پروردگار بر بشر معرفی میکند. «اقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ... اقْرَاْ وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ بخوان به نام پروردگارت که عالم را خلق کرد، ... بخوان درحالیکه پروردگارت بخشنده است، او که به وسیله قلم به بشر تعلیم داد». امر آموزش در قرآن کریم یکی از اهداف بعثت انبیاء معرفی شده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ خداوند رسولی از میان شما برایتان فرستاد تا کتاب و حکمت به شما بیاموزد». از نظر اسلام علمآموزی و تعلیم آن نه تنها امری پسندیده است بلکه از واجبات دین به شمار میرود. امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم...؛ [۴]
کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۱، کتاب فضل العلم، باب فرض العلم، ص۳۰، تصحیح علیاکبر غفاری، ناشر مکتبه الصدوق تهران، دوم، ۱۳۸۱ هـ. ق.
فراگیری دانش بر هر مسلمان امری واجب است؛ و این وجوب تحصیل علم و لزوم تعلیم آن بر دانشمندان محدود به زمان و مکان خاصی نیست از اینرو امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصیّن» [۵]
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲، ص۳۲، دارالکتب الاسلامیه تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۲.
شما دنبال دانش بروید و لو اینکه در دورترین نقاط همچون چین به دست آید»؛ و «طلب العلم فریضة علی کل حال؛ [۶]
محمدرضا حکیمی و محمدعلی حکیمی، الحیاة، ج۲، ص۴۰، مرکز نشر و آثار فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۹ هـ ق.
در هر زمان و موقعیتی فراگیری علم واجب است (امام صادق (علیهالسّلام)».در این میان آن علمی که بر تحصیل و تعلیم آن تأکید بیشتری شده است به حدی که بر مسلمین واجب شده که از هر قومی عدهای برای فراگیری آن هجرت کرده، همه سختیها را تحمل نمایند و سپس به میان قوم خود برگشته به تعلیم دیگران بپردازند علوم و معارف دین است خداوند در قرآن کریم میفرماید «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذا رَجَعُوا اِلَیْهِمْ؛ چرا از میان هر قومی از شما گروهی کوچ نمیکنند تا با تفقه در دین و آموختن معارف آن به میان قوم خود برگشته و آنها را انذار نمایند». در عصر حضور، ائمه (علیهمالسّلام) بر تعلیم علوم دین و پرورش عالمان دین تأکید فروان داشتند و در عصر غیبت نیز علماء ربانی با تحمل تمام سختیها و فشارها، گاه با پیمودن فرسنگها راه و کشیدن مشقتهای طاقتفرسا همان راه را ادامه داده و با آموختن علوم دین و بسط و گسترش آن از این میراث گرانبها به خوبی پاسداری نموده و خود به درجات عالیهای از علم و معرفت دست یافتند. [۸]
مطهری، مرتضی، ده گفتار، مقاله فریضه علم، ص۱۲۹، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۹۸ هـ ق.
۲ - تحصیل و تدریس در کلام بزرگانبزرگان و علما در خصوص تحصیل و تدریس سخنان گوناگونی ایراد کردهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. ۲.۱ - امام خمینیحضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه): «باید چه طبقه جوان، روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به تحصیل علم هریک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمهی بسیار ناراحتکننده که اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایدهای دارد مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و بیخبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که میخواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی بازدارند... اگر علوم اسلامی مردانی متخصص نداشت تا کنون آثار دیانت محو شده بود و اگر پس از این نداشته باشد این سد عظیم مقابل اجانب منهدم میشود و راه برای استثمار گران هر چه بیشتر باز میشود و اگر دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند اجانب منفعتطلب چون سرطان در تمام کشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را به دست میگیرد و سرپرستی میکنند.» [۹]
امام خمینی، سید روحالله، صحیفه نور، ج۲، ص۲۰ (مجموعه ۲۲جلدی)، ناشر سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹.
۲.۲ - شهید ثانیشهید ثانی (رحمةاللهعلیه): باید معلم و شاگرد در اشتغالات علمی ـ اعم از خواندن، مباحثه، تدبر و... همواره ساعی و کوشا باشند و ملازمت و همبستگی خود را در اشتغالات علمی استمرار دهند اشتغالاتی که مطلوب است و سرمایه زندگی آنها را فراهم میسازد آنها نباید حتیالامکان خویشتن را با مسائلی سرگرم سازند که با علم و دانش ارتباط و پیوندی ندارد، نباید در کنار علم به امور دنیوی به عنوان دلمشغولی بپردازند، در صورت لزوم، باید اشتغالات غیرعلمی آنها در حد ضرورت باشد. [۱۰]
شهید ثانی، زینالدین بن علی العاملی، ادب تعلیم و تعلم در اسلام (ترجمه کتاب منیة المرید)، ص۱۸۵، ترجمه سید محمدباقر حجتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، خرداد، ۱۳۵۹.
۲.۳ - سیدحسن نجفی قوچانیایشان درباره قصد تحصیل یک طلبه اینگونه مینویسد (طلبه باید درس را لله بخواند و برای دستگیری و هدایت و ارشاد جهال درس بخواند که بندگان خدا را از ورطه جهالت و ضلالت برهاند که خدا چنین طلبه را دوست خواهد داشت [۱۱]
نجفی قوچانی، سید حسن، سیاحت شرق، ص۲۱۰، چاپ اول، مشهد، انتشارات طوس، ۱۳۵۱ هـ ش.
۲.۴ - آیتالله بهاءالدینیایشان در ضمن توصیههایی به طلاب میفرمایند: (در تحصیل) باید از سرعت بیمورد و تندخوانی مضر پرهیز کرد؛ زیرا خوب خواندن و دقت لازم کردن موجب تشویق شخص در ادامه تحصیل اوست... اگر دقت و حوصله در مطالعه باشد مطالب ارزندهای نصیب انسان میشود... نشاط درس برای تحصیل انسان خیلی مفید و ضروری است انسانی که با نشاط است خوابش کم، اتلاف وقتش کم و صحبتهای غیرضروریاش کمتر است، تمام همتش درس و تحصیل است. [۱۲]
شفیعی، سیدحسن، حاجآقا رضا همدانی آیت بصیرت، ص۱۳۰، چاپ قدس ـ ۱۳۷۵، اول.
۳ - تحصیل و تدریس در سیره عملی بزرگانتحصیل و تدریس در سیره عملی بزرگان ظهور و نمود داشته است که در ادامه به برخی از این سیرهها اشاره میشود. ۳.۱ - خواجه نصیرالدین طوسینوشتهاند ایشان آنچنان به تحصیل علوم عقلی و دینی علاقه داشت که شبها کمتر به خواب میرفت و کتب متنوع و گوناگون در نزد خود میگذاشت و اگر از یکی خسته میشد به دیگری میپرداخت و برای آنکه کسالت را از خود دور سازد همیشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع کسالت و خواب میکرد؛ و در این شبها و مواقع بود که به کشف معضلات و مشکلات علمی فائق میآمد و از شدت فرح و انبساطی که در آن حالت به وی رخ میداد فریاد میزد «اَین ابناء الملوک من هذه اللّذّه؛ [۱۳]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۶۰، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
کجا فرزندان پادشاهان چنین لذتی را میبرند».۳.۲ - ملاصالح مازندرانیایشان دچار فقر و تنگدستی شدیدی بود اما با وجود فقر شدید علاقهی وافری به تحصیل علوم دینی داشت. در یکی از مدرسههای علمیهی شهر اصفهان ساکن شده بود و شبها برای مطالعه به بیت الخلاء میرفت و تا مدت مدیدی از شب گذشته در روشنایی چراغ آن مطالعه میکرد. نوشتهاند زمانی آنقدر تنگدست بود که از فرط کهنگی لباس خجالت میکشید وارد مجلس درس علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) شود و در بیرون پشت در مینشست و مسائل درس را بر روی برگ چنار مینوشت اما با همهی این سختیها در راه تحصیل استقامت کرد تا جایی که یکی از شاگردان برجسته علامه شد و مرتبت خاصی نزد ایشان یافت و از بزرگترین علمای عصر خود گردید. [۱۴]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۸۳، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
[۱۵]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۸۵، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
۳.۳ - مقدّس اردبیلیمرحوم ملا احمد مقدّس اردبیلی (رحمةاللهعلیه) در روضات الجنات مینویسد: ایشان پشتکار و همّت بسیاری در تحصیل و تدریس علوم دینی داشت و در این امر آنقدر دقت داشت که هرگاه از نجف اشرف به زیارت کربلا میرفت نمازش را احتیاطاً جمع میخواند و میگفت تحصیل علم فریضه است و زیارت امام حسین (علیهالسّلام) سنت است، چه بسا که بهواسطه انجام امر مستحب که زیارت باشد، فریضهای ترک شود بنابراین احتیاط در جمع خواندن است، با آنکه ایشان در حال سفر هم مطالعه را ترک نمیکرد. [۱۶]
موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۱، ص۸۲، ۸ جلد، قم، مکتبة اسماعیلیان ۱۳۹۰ه ق.
۳.۴ - شیخ عباس قمیایشان آنچنان به فراگرفتن علم و نشر آن اهتمام و علاقه داشتند که فرزند ایشان نقل میکند: «در اول کودکی هر وقت که با مرحوم والدم از شهر خارج میشدیم ایشان از اول صبح تا به شام مشغول نوشتن و مطالعه بودند.» و دیگران نیز از ایشان نقل کردهاند: که دائماً و حتی در مسافرتها مطالعه و کتابت و تألیف ایشان ترک نمیشد و در کنار آن به تعلیم معارف دین نیز به دیگران میپرداختند. از این روست که چنین آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاردهاند. [۱۷]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۹۶-۹۷، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
۳.۵ - شهید مدرسایشان در اوایل جوانی که در حوزه علمیه اصفهان تحصیل مینمود برای تأمین هزینه تحصیل خود روزهای پنجشنبه و جمعه را کارگری میکرد و مزد آن را صرف هزینه تحصیل خود مینمود. [۱۸]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۶۵، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
۳.۶ - آیتالله حائری یزدیحضرت آیتالله اراکی (رحمةاللهعلیه) به نقل از استادشان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل کردهاند «زمانی که من طلبه بودم در سرمن رای، در مدرسه مرحوم آقا میرزا حسن شیرازی در طبقه فوقانی حجره داشتم. چون تابستان و هوا گرم بود. همه میرفتند داخل سرداب. من یکی توی بالاخانه میماندم. عرق از سر و صورتم میریخت. لباسهایم را کنده بودم و یک لنگ میبستم تا گرما خیلی اثر نکند. در عین حال که عرق میریختم مشغول فکر بودم و خوشوقت بودم از این عرقها که میآید. یک مسئلهای خیلی برایم مشکل شد هر چه فکر کردم حل نشد. در عالم خواب بودم که حل شد.» چقدر باید شوق باشد که در خواب مشکل علمی حل شود. [۱۹]
دفتر تبلیغات اسلامی قم، مجله حوزه، شماره ۱۲، ص۲۱، دی ۱۳۶۴، سال دوم.
۳.۷ - سیدحجت کوهکمریایشان عشق فراوانی به مطالعه کتب داشت و در این زمینه احساس خستگی به او راه نمییافت و عادت ایشان چنین بوده که هر سه چهار سال یکبار تمام کتب درسی حوزه را از مقدمات گرفته تا کفایه به دقت مطالعه میکردند. [۲۰]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۷۰، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
۳.۸ - میرزای شیرازیایشان در پاسخ دادن به استفتائات روش خاصی را اتخاذ کرده بودند، هرگاه مسئلهای از ایشان پرسیده میشد ابتدا آن را به شاگردان و اهل علم حاضر در مجلس ارائه میکردند و نظریات و نقد و ابرامهای آنها را جویا میشدند و سپس خود نتیجه گرفته و پاسخ میدادند و به این وسیله هم شاگردان خویش را پرورش میدادند و هم اینکه اگر نکتهای از نظر خودشان مخفی مانده بود در این گفتگوها روشن میشد و لذا تکبری نداشتند که از شاگردان خویش استفاده کنند. [۲۱]
حسینی، سیدنعمتالله، مردان علم در میدان عمل، ج۱، ص۹۵، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۷۵، چاپ ششم.
۳.۹ - آیتالله قاضیمرحوم آیتالله قاضی (رحمةاللهعلیه) اگرچه بیشتر در زمینه سیر و سلوک و عرفان شهرت دارند ولی ایشان عالمی یک بعدی نبودند- مرحوم حاجآقا سیدهاشم حداد در مورد ایشان میگوید: «مرحوم آقای قاضی یک عالمی بود که از جهت فقاهت بینظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بینظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بینظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بینظیر بودند، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن.» و این نشانه اهتمام بیش از حد ایشان به کسب علوم ظاهری و تعلیم آن بوده است. [۲۲]
حسنزاده، صادق، طیار مراغی، محمود، اسوه عارفان ـ گفتهها و ناگفتهها درباره مرحوم علامه سید علی آقا قاضی (رحمةاللهعلیه)، ص۱۹، انتشارات مؤمنین، اول ۱۳۷۸.
۳.۱۰ - آیتالله بهاءالدینیایشان ایام تحصیل و تدریس خود را اینگونه توصیف کردهاند: «چنان عشق و علاقهای به تحصیل علم داشتم که زندگیام کتاب بود و همنشینم درس و بحث و مطالعه ـ با هیچ جلسهای و برنامهای بهاندازه مجلس درس انس نداشتم بهطوریکه در سن نوجوانی حدود شانزده ساعت کار میکردم ـ به کارهای فکری شوق بسیار داشتم. بهطوریکه لحظهای نمیآسودم و همیشه فکرم مشغول بود. در هر فرصتی که پیش میآمد وقت را برای مطالعه غنیمت میشمردم و غیر از کتب درسی حوزه، کتب مفید دیگر را هم مطالعه میکردم. هر کتابی را که درس میگرفتم هنوز چند روز از اتمام آن نگذشته بود که تدریس میکردم، علاقه عجیبی به تدریس داشتم زیرا بسیاری از مجهولاتم و نقاط ابهام با تدریس حل میشد.» و بالاخره این جدیت موجب میشود در سن ۲۵ سالگی اجازه اجتهاد بگیرند. [۲۳]
شفیعی، سیدحسن، حاجآقا رضا همدانی آیت بصیرت، ص۳۴، چاپ قدس ـ ۱۳۷۵، اول.
۳.۱۱ - علامه طباطبائیدر زندگینامه ایشان، اینگونه آمده است: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یکباره «عنایت خدائی» دامنگیریم شد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم بهطوریکه از همان روز تا پایان تحصیل که تقریباً هیجده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر احساس خستگی نکردم ـ زشت و زیبایی جهان را فراموش کرده، بساط معاشرت با غیر اهل علم را برچیدم و در خورد و خواب به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه پرداختم بسیار میشود که شب را تا طلوع آفتاب به مطالعه میگذراندم و همیشه درس فردا را پیش مطالعه کرده، اشکالات آن را حل میکردم، بهطوریکه میتوانم بگویم هرگز اشکال و اشتباه پیش استاد نبردهام.» که البته عنایت الهی که به ایشان شده بود در اثر انابهای بود که ایشان به درگاه خدا داشتند و این مطلب را بعداً برای آقای صدرالدین حائری شیرازی نقل کرده بودند. [۲۴]
گلی زواره، غلامرضا، جرعههای جانبخش فرازهایی از زندگی علامه طباطبائی (رحمةاللهعلیه)، ص۵۳ـ۵۴، انتشارات حضور، اول ۱۳۷۵ قم.
و همت ایشان در فراگیری دروس آنقدر بوده که وقتی در نجف میخواستند ریاضی بخوانند، چون استاد تنها ساعت یک بعد از ظهر وقت داشتند ایشان مسافت زیادی را در گرما و موقع ظهر میرفتند تا یک ساعت درس ریاضی فرابگیرند. [۲۵]
گلی زواره، غلامرضا، جرعههای جانبخش فرازهایی از زندگی علامه طباطبائی (رحمةاللهعلیه)، ص۵۷، انتشارات حضور، اول ۱۳۷۵ قم.
آری، وصول به درجات بالای علم و معرفت و فتح قلههای دانش تلاش، جدیت و پشتکار میطلبد و از اینرو است که این استوانههای علم و فضیلت توانستند اثرات ارزشمند علمی از خود به یادگار بگذارند. به فرمایش مولا علی (علیهالسّلام) «قرن الاجتهاد بالوجدان» هر کس در راه رسیدن به چیزی تلاش و کوشش خستگیناپذیر داشته باشد به آن دست مییابد. ۴ - پانویس
۵ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تحصیل و تدریس (تعلیم و تعلّم)»، تاریخ بازیابی۹۷/۲/۲۵. |