تسلیم خدا (قرآن)مؤمنانی که شکرگزار بوده و اعمال صالح انجام میدهند و توبه کار باشند، و در برابر خدا تسلیم باشند، اجر و پاداش آنها بهشت جاودان خواهد بود. ۱ - تسلیم در برابر خداتسلیم بودن در برابر خدا، موجب ورود به بهشت است. ۱.۱ - تسلیم شرط بهشتالذین ءامنوا بـایـتنا وکانوا مسلمین• ادخلوا الجنة انتم وازوجکم تحبرون. «همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. (به آنها خطاب می شود: ) شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!» ۱.۱.۱ - تسلیم به اوامر الهیالذین آمنوا بآیاتنا و کانوا مسلمین" موصول" الذین" بدل از منادای مضاف در ندای" یا عبادی" است. ممکن هم هست صفت آن باشد. و منظور از" آیات" همه آن چیزهایی است که بر وجود خدای تعالی دلالت می کند، چه پیغمبر باشد، و چه کتاب، و چه معجزه، و چه چیزهای دیگر. و منظور از اسلام تسلیم بودن به اراده و اوامر خدای عزّوجلّ است. ۱.۲ - شکر نعمت. . قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک... وانی من المسلمین• اولـئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا ونتجاوز عن سیـاتهم فی اصحـب الجنة وعد الصدق الذی کانوا یوعدون. «.... می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، .... و من از مسلمانانم!» آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می کنیم و از گناهانشان می گذریم و در میان بهشتیان جای دارند این وعده راستی است که وعده داده می شدند.» ۱.۲.۱ - درخواست توفیقاز ابن عباس نیز نقل شده: من اتی علیه الاربعون سنة فلم یغلب خیره شره فلیتجهز الی النار!: " هر کس چهل سال بر او بگذرد و نیکی او بر بدیش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد"! به هر حال قرآن در دنباله این سخن می افزاید: این انسان لایق و با ایمان هنگامی که به چهل سالگی رسید سه چیز را از خدا تقاضا می کند: نخست می گوید: " پروردگارا! به من الهام ده و توفیق بخش تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتی بجا آورم" (قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی). این تعبیر نشان می دهد که انسان با ایمان در چنین سن و سالی هم از عمق و وسعت نعمتهای خدا بر او آگاه می گردد، و هم از خدماتی که پدر و مادر به او کرده است تا به این حد رسیده، چرا که در این سن و سال معمولا خودش پدر یا مادر می شود، و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود می بیند، و بی اختیار به یاد آنها می افتد و بجای آنها در پیشگاه خدا شکرگزاری می کند. در دومین تقاضا عرضه می دارد: " خداوندا! به من توفیق ده تا عمل صالح بجا آورم، عملی که تو از آن خشنود باشی" (و ان اعمل صالحا ترضاه). ۱.۲.۲ - پاداش مؤمنانآیه بیان گویایی است از اجر و پاداش این گروه از مؤمنان شکرگزار صالح العمل و توبه کار که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است. نخست می فرماید: " آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می کنیم" (اولئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا). چه بشارتی از این بالاتر که خداوند بزرگ و قادر و منان، عمل بنده ضعیف و ناچیزی را پذیرا شود که این خود گذشته از آثار دیگر افتخاری است بزرگ و موهبتی است عالی و معنوی. موهبت دوم پاکسازی آنها است، می گوید: " ما از گناهانشان می گذریم" (و نتجاوز عن سیئاتهم). در حالی که در میان بهشتیان جای دارند (فی اصحاب الجنة)» و این سومین موهبت الهی نسبت به آنها است که آنان را با این که لغزشهایی داشته اند شستشو داده، در کنار نیکان و پاکانی جای می دهد که از مقربان درگاه اویند. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۴۷، برگرفته از مقاله «تسلیم خدا». ردههای این صفحه : تسلیم | موضوعات قرآنی
|