بکر
بكر به معنای استعمال نشده، نو و تازه، همچنین در معنای غیر
محصن و نیز در معنای دوشیزه (
باکره) به کار میرود.
از بكر به معناى نخست (استعمال نشده، نو و تازه)، در باب
حج، سخن رفته است.
سنگ ریزهاى كه در
رمی جمره، به كار مىرود باید بكر باشد؛ بدین معنا كه در
رمی، استفاده نشده باشد.
به بیان
امام خمینی در تحریرالوسیله در رمی نمودن با
حصی (ریگ) معتبر است «که بکر باشند که ولو در سالهای قبل با آنها رمی نکرده باشند.»
از بكر به معناى دوم (غیرمحصن)، در باب
حدود، یاد شده است.
الف) طبق
قول مشهور،
کیفر مرد
زناکار غیرمحصن، صد
تازیانه،
تراشیدن سر و
تبعید است.
ب) برخى كیفر تبعید را به
مرد همسردارى اختصاص دادهاند كه هنوز با او
آمیزش نكرده است.
ج) برخى گفتهاند:
منشأ آن،
اختلاف پدید آمده در مفهوم «بكر» در
روایات است كه آیا مراد از آن، غیرمحصن است؛ خواه هیچ زنى نداشته باشد، یا آنكه
همسر دائمی یا
کنیز داشته، لیكن با او آمیزش نكرده باشد یا مراد، خصوص مرد همسردارى است كه با او آمیزش نكرده است؟
امام خمینی دراینرابطه معتقد است که: «جلد و تغریب (تبعید) و جزّ حدّ بکر میباشند و او بنابر اقرب مردی است که
ازدواج کرده ولی به
زوجه، دخول ننموده است.»
۱-
تعجیل در شوهر دادن
دختر و محفوظ نمودن او بهواسطه شوهر در وقت بلوغ او،
مستحب است، که از
امام صادق (علیهالسلام) است: «از سعادت مرد این است که دخترش در خانه او حیض نبیند». و در خبر است: «به درستی که دختران بکر به منزله میوه روی درخت میباشند، اگر میوهها رسیدند و چیده نشدند آفتاب آنها را خراب میکند و باد آنها را روی زمین میاندازد و چنیناند دختران باکره در وقتی که میرسند به آنچه که زنها رسیدهاند پس برای آنها دوایی نیست مگر شوهر نمودن»
۲- اگر مرد زوجهاش را
وطی کند سپس این زن با باکرهای مساحقه نماید و این بکر، حامله شود پس فرزند مال مرد وطی کننده صاحب
نطفه است. و این دختر بعد از وضعحملش درصورتیکه موافق بوده به یک صد تازیانه
جلد میشود و فرزند به او هم ملحق میشود و بعد از
رفع بکارت از او،
مهرالمثل زنهای هم سنّ و سالش را دارد. و اما زن، پس تحقیقاً وارد شده است که او
رجم دارد. ولی در آن تامل است و احوط
اشبه در این زن یک صد تازیانه است.
۳- کسی که زن بکر حرهای را با انگشتش
افضا کند مهر زنانی که مثل آن زن هستند (مهرالمثل) بر او لازم است و
حاکم او را به آنچه که صلاح میبیند
تعزیر میکند.