برهان تمانع (قرآن)خداوند در قرآن اشاراتی به برهان تمانع دارد. ۱ - تفریر برهانبرهان تمانع از برهان تمانع ، تقریرات مختلفی شده است. طبق یک تقریر، اگر مبدا عالم و واجب الوجود متعدد باشد، بین خود آنها یا اراده آنها تمانع و تزاحم برقرار میشود. در این صورت یا اراده و قدرت یکی بر دیگری غلبه دارد یا ندارد. شق اول، محال است، زیرا مغلوبیت قدرت یا اراده با وجوب وجود منافات دارد و اگر هیچ یک بر دیگری غلبه نداشته باشد، جهان تباه و فاسد میشود، زیرا اراده هیچ یک در عالم مؤثر نیست و در این صورت، عالم، مستند و منتهی به واجب نخواهد بود، در حالی که ربط عالم به واجب، امری ضروری و عدم آن باعث میشود که هیچ موجودی به وجود نیاید. [۱]
مطهری، مرتضی، اصول و فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۱۴.
۲ - نظم دلیل وحدانیتنظم و هماهنگی در جهان آفرینش، دلیل بر وحدانیت خداوند است که در قرآن آیاتی بر این مطلب گواه است. ۱- قل لو کان معه ءالهة کما یقولون اذا لابتغوا الی ذی العرش سبیلا. بگو: «اگر آن چنان كه آنها مى گويند با او خدايانى بود، در اين صورت، (خدايان) سعى مى كردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پيدا كنند.» مفاد آیه این است که اگر خدای دیگری وجود میداشت باید در مقام نزاع با خدا برمی آمد تا بخشی از ملک خدا را به چنگ آورد، چرا که علاقه به ملک، غریزی هر مالکی است. در این صورت باید تلاش کند تا ملک خدا را از دستش خارج کرده، او را از عرش به زیر بکشد، در حالی که چنین نیست، پس خدا یکی است. ۲- لو کان فیهمآ ءالهة الا الله لفسدتا... اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مى كنند اگر برای عالم، خدایانی فرض شود باید ذاتا مختلف و در حقیقت، متباین باشند و تباین، در حقیقت، مستلزم تباین در تدبیر است و در این صورت، فساد و نابودی تدبیرهای آنها پیش میآید که به فساد آسمانها و زمین منجر میشد، در حالی که نظام حاکم بر عالم، واحد است، پس عالم، خدایی جز خدای یگانه ندارد. این بیان بر برهان تمانع قابل انطباق است. ۳-ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من الـه اذا لذهب کل الـه بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحـن الله عما یصفون.خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده و معبود ديگرى با او نيست كه اگر چنين مى شد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبیر و اداره مى كردند و بعضى بر بعضى ديگر برتری مى جستند (و جهان هستى به تباهى كشيده می ىشد) منزّه است خدا از آنچه آنان توصیف مى كنند! اگر علاوه بر خدای واحد، خدایان دیگری در تدبیر جهان نقش داشتند و در نتیجه، بعضی بر برخی دیگر چیره میشدند، کار جهان به فساد و تباهی کشیده میشد، در حالی که بر مجموعه هستی، نظام و هماهنگی حاکم است، پس یک خدا بیشتر وجود ندارد. ۴- ضرب الله مثلا رجلا فیه شرکاء متشـکسون ورجلا سلما لرجل هل یستویان مثلا الحمد لله بل اکثرهم لایعلمون.. خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوک شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسلیم يك نفر است آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمىدانند. در واقع، خدای متعال در این آیه، برهان تمانع را در قالب یک مثل بیان فرموده است.به این صورت: همان گونه که اگر شخصی صاحبان متعددی داشته باشد، هر کس از او خدمتی میخواهد، خلاف آن دیگری، و او هرگز قادر نیست که خدمتی ارائه کند، در حالی که اگر صاحب واحدی داشت قادر به خدمت خواهد بود. عالم نیز اگر خدایان متعددی داشت که هر یک چیزی میخواستند، هرگز باقی نمیماند، بلکه اساسا هرگز ایجاد نمیشد، پس رب عالم، ضرورتا باید واحد باشد. علامه طباطبایی نیز آیه یاد شده را همسان آیه ۲۲ انبیاء (لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا) دانسته است. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۳۱، برگرفته از مقاله «برهان تمانع». ردههای این صفحه : برهان | موضوعات قرآنی
|