باریالبارِی از نامهای خداوند است. ۱ - الباری در قرآنالبارِی از نامهای خداوند که در قرآن سه بار آمده است؛ دو بار در بقره: ۵۴، یکبار در حشر: ۲۴. ۲ - نظر مفسران درباره الباریمفسران نظرات مختلفی درباره ریشه و معنای الباری دارند. ۲.۱ - نظر ابوحیان، طبرسی و ابنفارسبرخی مفسران [۳]
تفسیر البحر المحیط، ج۱، ص۲۰۴.
[۵]
معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۳۶.
آن را از ماده «ب ر ء» به معنای خلق و ایجاد دانستهاند؛ زیرا «براءَة»، مصدر «بَرَأَ»، به معنای جدا شدن و «بَرَأ النّسمة » به معنای «آفرید» است، با این توجیه که مخلوق از کتم عدم جدا شده و به عرصه وجود پا نهاده است.
۲.۲ - نظر زمخشریزمخشری [۶]
کشاف، ج۱، ص۱۴۰.
اینرا به گونهای دیگر توجیه میکند: «الباریُ هوالذی خَلَق الخَلقَ برئیاً من التفاوت ». همو در الفائق [۷]
الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۰۳.
میگوید: «...اللهم صلّ علی محمدٍ عَدَدَ البَری و الثَّری والوَری » و توضیح میدهد که منظور از «بری » خاک است.
۲.۳ - نظر فخرالدین طریحیفخرالدین طریحی ، نیز «بری » را معادل «تراب » (خاک ) دانسته که کنایه از مخلوق است. ۲.۴ - نظر ابن جِنّیدر واقع، «باریء» همان «باری» از ماده بَری یبری بریّاً» (منقوض یائی) و به معنای «نَحْت» (تراشیدن چوب) است ـ چنانکه در مَثَل گفته شده است: «أعْطِ القوسَ باریَها» (کمان را به کسی ده که تراشنده آن باشد؛ کنایه از اینکه: کار را به کاردان بسپار) ـ و همزه آن عارضی است. چنانکه ابن جِنّی، در استدلال آن میگوید: «همزة البُراء من الیاء، لقولهم فی تأنیثه: البُرایة » و توضیح میدهد: کلمهای که در حالت مذکر مهموز باشد، در حالت مؤنث همزه آن به «یاء» تبدیل نمیشود: مانند عَظاء. رجوع کنید به عَظاءَة، عَباء رجوع کنید به عَباءَة، شَقاء رجوع کنید به شَقاوَة، رَجاء رجوع کنید به رَجاوَة؛در حالی که بَرِیّةَ، به معنای خلق هرگز مهموز (بریئه ) خوانده نمیشود. ۳ - نتیجه بحث درباره الباریپس باریء به معنای خالق نیست، بلکه به معنای کسی است که بندگان را پس از خلق، زیبایی اندام بخشیده است: هُوَاللَهُ الخالِقُ البَارِی ءُ الْمُصَوِّر و معادل است با: «وَصَوَّرَکم فَأَحْسَنَ صُوَرَکُم ، یعنی شما را در بهترین اندام آفرید و چه نیکو آفرید. در اصطلاح فارسی زبانان نیز، خداوند به «باری تعالی » یاد میشود. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «الباری»، شماره۱۷۶. |