اکثریت مردم (قرآن)آن چنان که آیات قرآن بیان می فرماید و تجربه تاریخ هم آن را تایید می کند. متاسفانه اکثریت مردم همیشه در راه حق و طرفدار حقیقت نبوده اند. ۱ - اطاعت اکثریتاطاعت از اکثریت ساکنان زمین کار درستی نیست. وان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله...(اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند.) مسلمانان صدر اسلام در مکه شدیدا در اقلیت بودند، گاهی اقلیت آنها و اکثریت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهم را برای بعضی ایجاد کند که اگر آئین آنها باطل و بی اساس است چرا اینهمه پیرو دارند و اگر ما بر حقیم چرا اینقدر کم هستیم؟! در این آیه برای دفع این توهم که به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ممکن است پیدا شود، پیامبر خود را مخاطب ساخته، میگوید: " اگر از اکثر مردمی که در روی زمین هستند پیروی کنی ترا از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت"! در جمله بعد دلیل این موضوع را بیان میکند و میگوید: علت آن این است که آنها بر اساس منطق و فکر صحیح کار نمیکنند، " راهنمای آنها یک مشت گمانهای آلوده به هوی و هوس و یک مشت دروغ و فریب و تخمین است". ۲ - مذمت پیروی از گمانپیروی اکثریت انسانها از گمان و تخمین، دلیل ناصواب بودن اطاعت از آنان است. وان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن وان هم الا یخرصون.گو اینکه سیر انسان در زندگی دنیاییش بدون اعتماد به ظن و استمداد از تخمین قابل دوام نیست، حتی دانشمندانی هم که پیرامون علوم اعتباری و علل و اسباب آنها و ارتباطش با زندگی دنیوی انسان بحث میکنند به غیر از چند نظریه کلی به هیچ موردی برنمی خورند که در آن اعتماد انسان تنها به علم خالص و یقین محض بوده باشد. لیکن همه این اعتباریات قابل تخمین، مربوط است به جزئیات زندگی دنیوی، و اما سعادتی که رستگاری انسان در داشتن آن و هلاکت ابدی و خسران دائمیش در نداشتن آن است امری نیست که قابل تخمین باشد، و خداوند در امور مربوط به سعادت انسان و همچنین در مقدمات تحصیل آن از تفکر در عالم و اینکه چه کسی آن را آفریده و غرضش چه بوده و سرانجام آن به کجا میانجامد و آیا بعث و نشوری در کار است و اگر هست برای تامین سعادت در آن نشات، بعثت انبیا و فرستادن کتب لازم است یا نه؟ به هیچ وجه از بندگانش جز به علم و یقین راضی نمیشود، هم چنان که در آیات بسیاری از قبیل آیه، " و لا تقف ما لیس لک به علم"این معنا خاطرنشان شده، و یکی از روشنترین آنها آیه مورد بحث است که میفرماید: بیشتر اهل زمین از آنجا که پیرو حدس و تخمیناند نباید ایشان را در آنچه که بدان دعوت مینمایند و طرقی که برای خدا پرستی پیشنهاد میکنند اطاعت نمود برای اینکه حدس و تخمین آمیخته با جهل و عدم اطمینان است، و عبودیت با جهل به مقام ربوبی سازگار نیست. ۳ - نکوهش اکثریت و تمجید اقلیتبه موازاتی که قرآن و روایات از اکثریت منحرف نکوهش کرده است، از اقلیت طرفدار حق ستایش و تمجید کرده و از آنان خواسته است که هرگز به خاطر«کمی افراد» دچار ضعف و تردید نشوند و از امواج اکثریت هراسی به دل راه ندهند بلکه استوار و پرتلاش از «حق » دفاع کنند. اصولا استقامت و پایداری در چنین شرایطی، نشانه «قوت ایمان» و اصالت اعتقاد است. معمولا آنان که ایمان و معرفت عمیقی ندارند از کثرت مخالفان دچار شک و تردید و هراس می شوند و یا جو غالب آنها را دگرگون می کند و سیلاب اکثریت آنها را با خود می برد. حضرت علی(علیهالسلام) می فرماید: (لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله)، یعنی: از پیمودن راه هدایت به دلیل کمی اهل آن دچار وحشت نشوید. ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۴، برگرفته از مقاله «اکثریت مردم». ردههای این صفحه : اکثریت | موضوعات قرآنی
|