خسرانخُسْران، اصطلاحی قرآنی و حدیثی میباشد که در مورد نقصان در مال، جان و دین به کار رفته است. ۱ - در لغتمصدر خسران از ریشه «خ س ر» و به معنای نقصان، هلاکت، زیان و گمراهی است. [۲]
محمودبن عمر زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، قسم ۲، ص ۵۲۷، چاپ محمدکاظم امام، تهران ۱۳۴۲ـ۱۳۴۳ش.
به نوشته ابوهلال عسکری ، [۴]
حسن بن عبداللّه عسکری، معجم الفروق اللغویة، ج۱، ص۵۷۴، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءآ من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲.
خسران به معنای از دست رفتن تمام یا بخشی از سرمایه و معنای اصیل آن در زبان عربی هلاکت است. با این حال، ابن فارِس نقص (کاستی) را معنای اصلی ماده خَسِرَ دانسته است. [۷]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خسر»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
این واژه از یک سو هم به انسان و هم به فعل منسوب میشود و از سوی دیگر، هم درباره چیزهای خارجی و هم درباره امور ذهنی و روانی به کار میرود. [۸]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خسر»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
۲ - در قرآندر قرآن کریم ، خسران و کلمات هم ریشه آن ۶۵ مرتبه و در شصت آیه، به اشکال صرفی گوناگون، به کار رفته است. [۹]
محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن کریم، ذیل «خسر»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
آنچه در کاربرد قرآنی خسران بارز است، پیوند آن با مفهوم کفر و مفاهیم هم سنخ آن است. بنابر آیات قرآن، کفر و خسران (هلاکت) انسان با یکدیگر نسبت مستقیم دارند، به طوری که هرچه فرد بیشتر در کفر غرق شود، خسران وی افزون تر میشود و از حیث عمل، در شمار زیان کارترین انسان ها (أَخْسَرینَ أَعْمالا) قرار میگیرد. این خسران، به اعتقاد مفسران، همانند خسرانِ حقیقی است که برخلاف زیان های دنیوی، پایدار و جبران ناپذیر و موجب گرفتارشدن به عذاب اخروی است و قرآن از آن به «الخُسرانُ المُبینُ» (هلاکت آشکار) تعبیر کرده است. [۱۴]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه۱۵ سوره زمر.
[۱۵]
طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ذیل آیه۱۵ سوره زمر.
بر این اساس، قرآن کریم شرط لازم خروج انسان از دایره خسران را پیوستن به اهل ایمان و انجام دادن عمل صالح و توصیه یکدیگر به حق و صبر بر طاعت خداوند دانسته است. [۱۷]
طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل آیات۲،۳ سوره عصر.
[۱۸]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات۲-۳ سوره عصر.
۲.۱ - مصادیقاز این گذشته، خداوند قرآن را نیز موجب فزونی خسران ظالمان (کافران به قرآن) دانسته است، زیرا کافران با سرتافتن از دستورات کتاب خداوند ، خود را مشمول عذاب الهی میسازند و عملا به خسرانی که به دلیل بی ایمانی، پیش از نزول قرآن در آن بودند، می افزایند. در عین حال، همین قرآن مایه رحمت و شفای مؤمنان است، زیرا آنها با عمل به آن از جهل خارج و مشمول نعمتهای الهی خواهند شد. [۲۰]
طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل آیه۸۲ سوره اسراء .
[۲۱]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه۸۲ سوره اسراء.
به علاوه در قرآن کسانی که به سبب بدگمانی به خداوند در ایمانشان پایدار نیستند و با گرفتارشدن به کمترین سختی و نقصی در زندگی از دین خود برمی گردند نیز در خسران مبین اند، زیرا هم در دنیا دچار نقص و کمبود شدهاند و هم به سبب دست برداشتن از ایمان خود، ثواب صبر بر سختی ها را از دست میدهند به عذاب خداوند گرفتار میشوند. [۲۳]
طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل آیه۱۱ سوره حج.
[۲۴]
محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ذیل آیه۱۱ سوره حج، بیروت ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
۲.۲ - مترادفاتواژه های تَتْبیب، تَباب، تَبَّتْ و تَبَّ و خائِبین و خابَ از واژه های مترادف با خسران در قرآن کریم است. ۳ - در حدیثکاربرد حدیثی خسران نیز هم سنخ کاربرد قرآنی آن است، تا آنجا که برخی ترکیب های قرآنیِ این واژه در احادیث هم مشاهده میشوند که مطابق یا مفسِّر برخی آیات قرآن کریم اند؛ مثلا در روایات آمده است که هر کس از فرمان خدا و رسولش سرپیچی کند یا دنیا و آخرت را بر خود حرام کند، در خسرانِ مبین است، که حدیث اول ناظر بر آیات ۱۴ سوره نساء ، ۳۶ سوره احزاب و ۲۳ سوره جنّ است و حدیث دوم نیز آیه ۱۱ سوره حج را تداعی میکند. به طور کلی در احادیث، پرداختن به آنچه انسان را از خداوند دور کند، موجب خسران او دانسته شده است، از جمله این امور نپرداختن زکات [۳۶]
مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج ۳، ص ۷۴ـ۷۵، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
، تکبر ، احسان همراه با منّت ، خدعه در فروش اجناس، [۳۷]
ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۷۴۵، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا).
اهتمام نکردن به نماز [۳۸]
محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج۱، ص۲۵۸، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و دشمنی با اهل بیت پیامبر اسلام (علیهم السلام) است. ۴ - فهرستمنابع(۱) قرآن کریم. (۲) ابن بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷. (۳) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش. (۴) ابن بابویه، کتاب مَن لایـَحضُرُه الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴. (۵) ابن فارس، مجمل اللغة. (۶) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا). (۷) ابن منظور، لسان العرب. (۸) محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۹) خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹. (۱۰) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش). (۱۱) محمودبن عمر زمخشری، پیشرو ادب، یا، مقدمة الادب، چاپ محمدکاظم امام، تهران ۱۳۴۲ـ۱۳۴۳ش. (۱۲) محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت ۱۳۶۶/۱۹۴۷. (۱۳) طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن. (۱۴) طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن. (۱۵) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۱۶) حسن بن عبداللّه عسکری، معجم الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءآ من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲. (۱۷) کلینی، الکافی. (۱۸) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن کریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷). (۱۹) مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بی تا). ۵ - پانویس۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خسران»، شماره۷۰۴۹. |