اکثریت فاقد تعقل (قرآن)اکثریت نداکنندگان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از پشت حجرههای آن حضرت، انسانهایی بی خرد بودند. ۱ - کم بودن عاقلانان الذین ینادونک من وراء الحجرت اکثرهم لایعقلون.(كسانى كه تو را از پشت اتاقها(ى مسكونى تو) به فرياد مىخوانند، بيشترشان نمىفهمند.)از سياق آیه چنين برمىآيد كه از واقعهاى خبر مىدهد كه واقع شده، و اشخاص جفا كار بودهاند كه آن جناب را از پشت ديوار حجرههايش صدا مىزدند، و در حقش رعايت ادب و احترام نمىكردند، و خداى تعالى در اين آيه مذمتشان مىكند، و به نادانى و نداشتن عقل توصيفشان مىفرمايد و به حیوانات و چارپایان تشبيهشان مىكند. ۲ - اکثریت افترازنندگاناکثریت کافران افترازننده به خدا، انسانهایی فاقد تعقل هستند. ... ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لایعقلون.( خدا (چيزهاى ممنوعى از قبيل:) بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است. ولى كسانى كه کفر ورزيدند، بر خدا دروغ مىبندند و بيشترشان تعقل نمىكنند.) مىتوان گفت جمله" وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ..." بمنزله جوابى است براى سؤال مقدر، گويا وقتى خداى تعالى فرمود:" ما جَعَلَ اللَّهُ" كسى مىپرسد اگر اين احکام(احکامی که مشرکان برای چهارپایان گذاشته اند) را كه کفار مدعى هستند كه از خداست، و خداى متعال آن را جعل نكرده پس از كجا درست شده است؟ در پاسخ از اين سؤال فرضى جواب مىدهد اين احكام افتراى دروغى كفار است به خداى تعالى، آن گاه براى مزيد بيان فرموده است:" وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ"يعنى اينان خود در افتراهاى خود اختلاف دارند، و اين اختلاف خود سند نادانى آنها است و بيشتر آنان كه اين احكام را به خدا نسبت مىدهند نمىدانند كه اين عملشان افترا است، و جماعت كمى از آنان حق را مىدانند و دانسته و فهميده افترا مىبندند كه پيشوايان و زمامداران معاند باشند. ۳ - بی عقلی اکثریت مشرکاناکثریت مشرکان، ضعیف تر از چارپایان در تعقل و به کارگیری ابزارهای ادراکی هستند. ام تحسب ان اکثرهم یسمعون او یعقلون ان هم الا کالانعـم بل هم اضل سبیلا.(يا گمان دارى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟ آنان جز مانند ستوران نيستند، بلكه گمراهترند.) خدا خطاب به پیامبر می فرماید که سخريهها و سخنان زننده و غير منطقى آنها هرگز تو را ناراحت نكند چون آدمى يا بايد خود داراى عقل باشد و آن را به كار گيرد (و مصداق" يعقلون" گردد) و يا اگر از علم و دانش برخوردار نيست از دانايان سخن بشنود (و مصداق يسمعون باشد) اما اين گروه نه آنند و نه اين، و به همين دليل با چهار پايان تفاوتى ندارند، و روشن است كه از چهارپا نمىتوان توقعى داشت، جز نعره كشيدن و لگد زدن، و كارهاى غير منطقى انجام دادن. بلكه اينها از چهارپايان نيز بدبختتر و بينواترند كه آنها امكان تعقل و انديشه ندارند، و اينها دارند و به چنان روزى افتادهاند!. قابل توجه اينكه باز در اينجا قرآن، تعبير به" اكثرهم" مىكند و اين حکم را به همه آنها تعميم نمىدهد، چرا كه ممكن است در ميان آنها افرادى واقعا فريب خورده باشند كه وقتى در مقابل حق قرار گرفتند تدريجا پردهها از مقابل چشمشان كنار مىرود و پذيراى حق مىشوند و اين خود دليل بر رعايت انصاف در بحثهاى قرآنى است. اکثریت مشرکان بی تعقل به لوازم اعترافات خود درباره خالقیت خداوند بی توجه هستند. ولـئن سالتهم من نزل من السماء ماء فاحیا به الارض من بعد موتها لیقولن الله... بل اکثرهم لایعقلون.(و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان، آبى فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسيله آن زنده گردانيده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله.» بگو: « ستایش از آنِ خداست با اين همه، بيشترشان نمىانديشند.) ۴ - عدم درک منافقانعدم درک حق از سوی بیش تر منافقان از آیه زیر استفاده می شود. سیقول المخلفون اذا انطـلقتم الی مغانم لتاخذوها ذرونا نتبعکم... بل کانوا لایفقهون الا قلیلا.(چون به (قصد) گرفتن غنایم روانه شديد، به زودى برجاىماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما (هم) به دنبال شما بياييم.» (اين گونه) مىخواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «(نه،) بلكه بر ما رشگ مىبريد.» (نه چنين است) بلكه جز اندكى درنمىيابند.) (طبق یک احتمال، معنای «الا قلیلا» این است که اندکی از منافقان معاند، حق را درک میکنند؛ اما به سبب عناد، تسلیم نمیشوند؛ بنابراین، بیش تر آنها فهم درستی ندارند.) ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۱، برگرفته از مقاله «اکثریت فاقد تعقل». |