انفصالانفصال یعنی جدا شدن، مقابل اتصال و از انفصال به لحاظ متعلّق آن در بابهایی مانند طهارت، صلات، تفلیس، هبه، نکاح و شفعه سخن گفتهاند که به نمونههایی از آن اشاره میشود. ۱ - انفصال غسالهبه قول مشهور، در پاک شدن چیزی نجس با آب قلیل، و به قول برخی، حتّی با آب کر و جاری انفصال غساله آن شرط است. ۲ - نجاست اجزای جدا شدهاجزای دارای روح، جدا شده از حیوان ِ زنده یا مرده، مانند دست، گوش و بینی نجس است. ۳ - وجوب غسل و دفن اجزای بدنبه قول مشهور، غسل و دفن جزء جدا شده از بدن انسان زنده یا مرده که استخوان داشته باشد، مانند دست واجب است. ۴ - سجده بر پوستسجده بر پوست گردو و بادام پس از انفصال از مغز صحیح است. ۵ - حکم زیادی در تفلیسدر فرض تفلیسخریدار فروشنده میتواند مال خود را در صورت وجود، از وی پس بگیرد، لیکن زیادیِ جدا شده از آن، مانند بچه متولد شده از حیوان خریداری شده از آنِ خریدار است. ۶ - حکم زیادی در شفعهزیادی منفصلِ پدید آمده در فاصله زمانی عقد و شفعه از آنِ خریدار است. ۷ - حکم زیادی در هبهاگر هبه کننده، هبه خود را پس بگیرد، زیادی منفصل پدید آمده در مال هبهای مانند بچّه یا شیر حیوان از آنِ کسی است که مال به او هبه شده (موهوب له)، و زیادی متّصل، مانند چاقی از آنِ هبه کننده (واهب) است. ۸ - حکم زیادی در مهریهزنِ طلاق داده شده پیش از آمیزش، استحقاق نصف مهر را دارد و زیادی منفصل از مهر نیز، مانند بچّه یا شیر حیوانی که مهر قرار داده شده از آنِ او است. ۹ - پانویس۱۰ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۳۹-۷۴۰. |