انتقال (فقه)انتقال،از مطهرات است و همچنین گردیدن از حالتی به حالتی دیگر یا از حکمی به حکمی دیگر و یا جابهجا شدن ملک یا حقی از شخصی به دیگری را انتقال میگویند که از انتقال به معنای نخست در باب طهارت سخن رفته و به مفهوم دوم به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، حجر، ضمان، طلاق، ظهار و ارث سخن گفتهاند. فهرست مندرجات۲ - شرط مطهر بودن انتقال ۳ - حکم انتقال ۳.۱ - انتقال به بدل ۳.۲ - انتقال در تکلیف ۳.۲.۱ - بدل در کفارات ۳.۳ - انتقال حق ۳.۳.۱ - حقوقی که قابل انتقال نیست ۳.۳.۲ - حقوقی که انتقال پذیر است ۳.۴ - انتقال دین ۳.۵ - انتقال از خانه شوهر ۳.۶ - انتقال نیّت ۳.۷ - انتقال ملکیّت ۳.۸ - انتقال ترکه ۳.۹ - انتقال احکام ۳.۱۰ - انتقال در حجب نقصان ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - انتقال به معنای نخستمراد از آن، انتقال نجس به جسم پاک و جزئی از آن شدن است، همچون انتقال خون انسان یا حیوان دارای خون جهنده به بدن پشه که خون جهنده ندارد یا انتقال ادرار نجس ـ مانند ادرار انسان ـ به گیاه از راه ریشه. ۲ - شرط مطهر بودن انتقالانتقال، از مطهرات است به شرط آنکه نجس حقیقتاً به جسم پاک نسبت داده شود. برای نمونه، در مثال بالا، خون پشه بر آن صدق میکند. بنابراین، اگر پس از انتقال، این نسبت، مشکوک باشد، حکم به طهارت آن نمیشود. [۲]
مهذب الاحکام ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.
۳ - حکم انتقالحکم انتقال بر حسب موارد، مختلف است که بدان اشاره میشود. ۳.۱ - انتقال به بدلهرگاه ردّ اصل در موارد ضمان، امکانپذیر نباشد، انتقال به بدل واجب میشود، مانند تلف شدن مال غصبی که پرداخت بدل، یعنی مثل یا قیمت آن بر غاصب واجب است. ۳.۲ - انتقال در تکلیفتکلیفهایی که انجام دادن اصل آنها ممکن نیست تکلیف به بدل ـ در صورت داشتن بدل ـ منتقل میشود، مانند کسی که به جهت دسترسی نداشتن به آب یا زیان داشتن آن، نمیتواند وضو بگیرد یا غسل کند، تیمم برای نماز بر او واجب میشود،همچنین مکلف در صورتی که نتواند ایستاده نماز بخواند، باید بنشیند و در صورت ناتوانی از نشستن، باید خوابیده نماز بگزارد. ۳.۲.۱ - بدل در کفاراتدر کفارات دارای بدل، در صورت ناتوانی از اصل، بدل آن را به جا میآورد. ۳.۳ - انتقال حقحقوق به لحاظ انتقال و عدم انتقال پذیر بودن دو گونهاند. ۳.۳.۱ - حقوقی که قابل انتقال نیستمانند حقّ پدری، حقّ ولایت برای حاکم شرع و حق استمتاع از همسر. به این حقوق حکم نیز اطلاق میشود. ۳.۳.۲ - حقوقی که انتقال پذیر استمانند حقّ خیار، قصاص و تحجیر [۱۰]
مهذب الاحکام ج۳، ص۳۸۸ـ۳۸۹.
در انتقال برخی حقوق، همچون حقّ شفعه از طریق ارث اختلاف است.
۳.۴ - انتقال دیندین ثابت بر ذمّه بدهکار، با حواله به ذمّه دیگری (مُحال علیه) منتقل میشود. در نتیجه، محال علیه باید بدهی را به بستانکار بپردازد. ۳.۵ - انتقال از خانه شوهرزنی که طلاق رجعی داده شده، نباید تا پایان مدّت عده از خانه شوهر به جایی دیگر منتقل شود، بلکه باید زمان عدّه را نزد شوهر سپری کند. ۳.۶ - انتقال نیّتهمان عدول است. ۳.۷ - انتقال ملکیّتسبب انتقال ملکیت یا اختیاری است، مانند بیع و اجاره و یا قهری، مانند مرگ که موجب انتقال ترکه میت به ورثه میشود. ۳.۸ - انتقال ترکهاموال بر جای مانده از میّت در صورتی که دین یا وصیّتی به آن تعلّق نگرفته باشد، به مجرّد مرگ به ورثه منتقل میشود و در صورت تعلّق دین یا وصیّت به همه یا بعض مال، در انتقال آن مقدار از مال که مقابل دین یا وصیّت قرار میگیرد، اختلاف است. بنابر قول به انتقال، ورثه نمیتوانند در آن تصرف کنند. ۳.۹ - انتقال احکاممردی که زن غیر حامله خود را طلاق رجعی داده، چنانچه در این فاصله بمیرد، وظیفه زن از عدّه طلاق به عدّه وفات منتقل میشود. ۳.۱۰ - انتقال در حجب نقصاندر حَجب نقصان، سهم وارث از بیشتر به کمتر انتقال مییابد. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۱۲-۷۱۳. |