امارات (اصول)امارات، طریق مفید ظنّ نوعی نسبت به حکم واقعی است. ۱ - معنای لغوی و اصطلاحیامارات، جمع اماره و در لغت، به معنای علامت و نشانه است، و در اصطلاح، به معنای طریقی ظنی است که ظن به حکم واقعی را افاده مینماید، مانند: خبر واحد. این تعریف، شامل اماره معتبر (مانند: خبر واحد ثقه) و اماره غیر معتبر (مانند: قیاس) میگردد. ۲ - کاربرد رایج اماره در کلمات اصولیوناما کاربرد رایج اماره در کلمات اصولیون در اماره معتبر است و آن به معنای طریقی ظنی است که کاشفیت از واقع دارد و شارع آن را برای کشف حکم واقعی اعتبار نموده است (یعنی مؤدای آن را در حق مکلفی که جهل به حکم واقعی دارد، منجز کرده است). ۳ - توضیح اماراتاز سوی شارع راههایی برای رفع جهل و تعیین تکلیف واقعی جاهل به واقع مقرر گردیده است که یکی از آنها، امارات ظنی است که به علت این که سبب ایجاد ظن نوعی نسبت به حکم واقعی میگردد، دارای کشف ناقص از واقع میباشد (بر خلاف قطع که کشف تام دارد)، و شارع به منظور تسهیل بر بندگان، از روی تعبد، کشف آنها را تام محسوب نموده و احتمال خطای آن از حکم واقعی را نادیده انگاشته است. بنا براین، امارات، به ادله ظنیای گفته میشود که شارع به دلیل کاشفیت نوعی آنها از واقع، آنها را در حق کسانی که علم به واقع ندارند، حجت قرار داده است. نزد مشهور اصولیون، «اماره» مترادف «دلیل» و در مقابل «اصل عملی» به کار میرود و به آن «دلیل اجتهادی» نیز گفته میشود. ۴ - نکتهدر کتابهای اصولی، اماره در معنای دیگری هم به کار میرود و آن نفس ظن حاصل از کاربرد اماره است، مانند: ظن حاصل از خبر واحد. این کاربرد دوم مسامحی بوده و به سبب وجود علاقه سببیت و مسببیت است، به این خاطر که اماره، سبب حصول ظن میباشد. [۳]
الوصول الی کفایة الاصول، شیرازی، محمد، ج۱، ص۵۲۴.
[۴]
الاستصحاب فی الشریعة الاسلامیة، کوثرانی، محمود، ص۳۲.
[۵]
علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، مغنیه، محمد جواد، ص۲۱۸.
[۶]
المدخل الی عذب المنهل، شعرانی، ابوالحسن، ص۵۶.
[۱۹]
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۴، ص۱۵۶.
[۲۱]
اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۲، ص۲۴۵.
۵ - پانویس۶ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۴۱، برگرفته از مقاله «امارات». |