اقوم المسالک فی معرفة احوال الممالک (کتاب)کتاب اقوم المسالک فی معرفة احوال الممالک اثر خیرالدین تونسی (۱۳۰۵ ۱۲۲۵) (۱۸۲۲ ۱۸۹۰) در موضوع جغرافیای عمومی و به زبان عربی میباشد. ۱ - ساختار کتاباقوم المسالک بر یک مقدمه و دو کتاب ترتیب یافته است. کتاب اول دارای ۲۰ باب است که هر باب اختصاص به یک کشور ( دولت ) دارد و کتاب دوم دارای شش باب است که پنج باب به بررسی جغرافیایی قارههای پنجگانه: و باب ششم به تقسیم بندی دریاها پرداخته و در پایان خاتمه قرار گرفته که در آن جدول تاریخهای هجری قمری و میلادی درج شده است. مجلد اول ، دربردارنده مقدمه و ۶ باب از کتاب اول اثر خیرالدین تونسی به اضافه پیش گفتار محقق «منصف الشنوفی» میباشد. ۲ - گزارش محتوامحقق در این پیش گفتار به اهمیت کتاب اقوم المسالک عللی و انگیزههایی که باعث تدوین آن اثر شد، تحلیل مقدمه کتاب اقوم المسالک تحلیل سفرنامهها یا خیرالدین و اروپا میپردازد و در آخر پیش گفتار خاتمه درج شده است. در اهمیت این اثر میتوان گفت: از بارزترین آثاری که در قرن نوزدهم در رابطه با اصلاح و تجددخواهی سیاسی جهان عرب نگاشته شده، همین اثر فوق میباشد. برنامه اصلاحی که مؤلف در مقدمه اثر خود پیشنهاد میکند، نه تنها برای تونس ، بلکه آن را برای حل امپراتوری عثمانی ترسیم میکند، دولتی که زوال آن قریب الوقوع بود و به همین دلیل آن را مرد بیمار اروپا مینامیدند. محقق در رابطه با تحلیل مقدمه اقوم المسالک میآورد: [۱]
أقوم المسالك فى معرفة أحوال الممالك، خیرالدین تونسی، ج۱، ص۵.
اولین چیزی که از برخورد خواننده با مقدمه بدست میآید، مقایسهای است که «تونس» بین جامعه عربی اسلامی با جامعههای اروپایی و رومی مینماید و آن چیزی که این جامعههای را به هم مرتبط میسازد، تمدن است. برای او این پرسش مطرح بود که چرا اروپاییها به چنین ترقی و پیشرفتی نائل شدهاند؟ او معتقد است که معنا و مفهومی برای تمدن جزء آنچه در تمدن غربی ظهور کرده است، وجود ندارد. او در این مقدمه تاکید میکند که برای رهایی کشورهای همسایه اروپا ؛ یعنی جامعه عربی اسلامی قرن ۱۹ جزء پی گرفتن و اقتباس روش آنان وجود ندارد. آنان میبایست دقیقا سازماندهی دنیوی اروپاییان را به اجرا گذراند. او از زمانی که برنامه اصلاحی خود را مبتنی بر اصلاح و بازسازی حکومت و پی گرفتن روش اروپاییان در حدود شریعت اسلامی بود، روشن ساخت منجر به یک پیمان نانوشته میان علامان دینی و سیاست مداران و دیگر اندیشمندان اسلامی شد که باید به نوسازی شریعت و ایجاد نهادهای سیاسی در جهان اسلام همت گمارند. محقق سپس به روشن ساختن دیدگاه «تونسی» نسبت به خلافت عثمانی میپردازد و این دیدگاه را که «تونسی» گوشت، خون، قلب او عثمانی است و نجات تونس را جزء در سایه دولت عثمانی نمیداند، رد میکند. از آنجا که تونس «وابستگی سیاسی به امپراتوری عثمانی داشت و از طرف دیگر فشارهای قدرتهای اروپایی و دیگر ارتباط تونس با مصر و مشرق جهان اسلام موجب شده بود تا افکار و حرکتهای تجددخواهانه سیاسی و فرهنگی زودتر از مناطق دیگر مغرب منعکس شود که برنامه اصلاحی گری «تونس» از جمله آنها بود. وی به عنوان فردی آگاه از معارف اسلامی، اروپایی، عالم و عامل سیاسی این سؤال را مطرح نمود که اسباب عقب افتادگی مسلمین و پیشرفت اروپائیان چیست؟ محقق معتقد است که در مقدمه اقوم المسالک، «تونسی» حاصل اندیشه خود در این رابطه مطرح نموده است. او برای ارتقا و بهروزی وضعیت اقتباس جنبههای پسندیده فرهنگ و تمدن اروپا به گونهای که با روح شریعت اسلامی منافات نداشته باشد؛ پایان دادن به حاکمیت مطلقه (نظام استبدادی) و گسترش دانش و علوم و آموزش در بیان مردم را مطرح می سازد. پیشرفت توسعه و سامان بخشی به مدنیت نزد «تونسی»، قدرت و نیروی دولت و سازماندهی مناسب سیاست امری اساسی تلقی میگردد. از سوی دیگر «خیرالدین تونسی» تفکر موسوم به تنظیمات را مطرح کرد تا نظام نهادها را ایجاد کند و سلطه و ساختار اداری را از تمرکز و بی نظمی خارج سازد. او برای مشروعیت بخشیدن به اندیشه خود بر مصالح ضروری که در شریعت اسلامی مورد نظر بوده است و فقهایی؛ چون « ابن قیم جوزیه » بدان توجه دادهاند، تاکیدی میورزید و آن را زمینه تحقق عدالت میدانست. او معتقد بود که تنظیمات زمینه ترقی و عدالت است. به اعتقاد او عدالت و آزادی، هدف نظام جدید است و همه پیشرفتهای غرب از آن است که این دور و آورده و بدان عمل نمودهاند. او این دو را برای بقای اسلام و دولت اسلامی در اروپایی با هجوم اروپائیان لازم میدید. او معتقد بود که احیای ارزشهای بقای اسلام و «شورا و عمران» برخاسته از آنچه ماوردی ، ابن خلدون تصویر و مفهوم پردازی کرداهاند، میتواند طرح بازسازی عامی را که همانا بازسازی اندیشه اسلامی و دولت در سایه مصالح و ضرورتها و مقاصد است، تحقق بخشد. اندیشه قانون که راه آورد فرانسه بود، برای اصلاح طلبان زمینه حکومت مقید به قانون (مشروطه) به شمار میرفت. در این میان «تونسی» استبداد را مورد سختترین انتقادها قرار میدهد و تنها راه نجات را حکومت قانون و مشروطه میداند. به عقیده او حکومت مقید به قانون، ندایی غیبی برای آزادی از استبداد و باعث اصلاح و رشد تمدن و پیشرفت کشور است، حاکمان مقید به پذیرش. ۳ - پانویس
۴ - منبعنرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب جغرافیا
|