اعراب القرآن (زجاج)کتاب اعراب القرآن از تالیفات ابومحمد مکی بن ابیطالب محدث، قارى، نحوى و مفسر اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجرى است. این کتاب، سودمندترین کتاب در فن خود بهشمار میرود و برای کسانی که به مباحث ادبی قرآن دل باختهاند یگانه منبع سرشار نکات و دقایق ادبی و لغوی قرآن در سطحی بالا است. ۱ - معرفی اجمالی کتابکتابهای بسیاری درباره اعراب القرآن نوشته شده است که از بهترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: کتاب اعراب القرآن، منسوب به زجاج (متوفای ۳۱۶)؛ که به نظر میرسد از تالیفات ابومحمد مکی بن ابیطالب قیسی مغربی (متوفای ۴۳۷) باشد که درباره قرآن و ادب و لغت، نوشتههای فراوانی دارد. این کتاب، سودمندترین کتاب در فن خود بهشمار میرود و برای کسانی که به مباحث ادبی قرآن دل باختهاند یگانه منبع سرشار نکات و دقایق ادبی و لغوی قرآن (در سطحی بالا ) است. کتاب مشکل اعراب القرآن نوشته مکی بن ابیطالب، در دو جلد چاپ شده. نوشتاری است لطیف و دقیق در حل مشکلات اعرابی قرآن که به ترتیب سورهها نگاشته شده است. نویسنده در آن، با این منظور که معانی عالیه قرآن از پرده ابهام بیرون آید و روشن و آشکار گردد به حل مشکلات ادبی و نحوی قرآن پرداخته است؛ زیرا با روشن شدن اعراب است که معنا روشن میگردد و فهم ترکیب ادبی کلام بهترین وسیله برای معناست. او در مقدمه چنین میگوید: چون با شناخت کامل جنبه ادبی کلام میتوان بیشترین معانی را دریافت و اشکالات را برطرف کرد؛ آنگاه است که بهرههای کلام آشکار و ظرافتهای خطاب برملا میگردد و مراد گوینده به دست میآید. ۲ - انگیزه نگارشوی همچنین میگوید: بیشتر نوشتهها را در اعراب القرآن دیدم (و متوجه شدم) که بیشترین عنایت خود را درباره حروف جر و ادوات جزم بهکار بردهاند و از فاعل و مفعول و اسم و خبر انّ و مانند آن (که ظاهر کلام است و مبتدی و عالم هر دو در آن یکسانند) بهدرازا سخن گفتهاند و بسیاری از آنچه دانستن آن در رفع مشکلات قرآن مورد نیاز است چشم پوشیدهاند. از اینجهت همت گماردم تا در این کتاب، مشکل اعراب را حل نمایم و علل آن را یادآور شوم و مسائل صعب (دشوار) و نادر الوجود آن را بیاورم. ۳ - محتوای کتاباین کتاب، بر نود باب نهاده شده که در آن، از ابعاد مختلف نکات ادبی، نحوی و لغوی قرآن سخن گفته شده است. هر باب، مخصوص نوعی از مسائل ادبی متعلق به قرآن است و بهطور فراگیر، در خصوص لغت و برخی از مسائل بدیع و بلاغت بحث کرده است؛ مانند باب ۱۹ که درباره آنچه از فن ازدواج کلامی و مطابقه و مشاکله و مانند آن در قرآن آمده سخن گفته است. و باب ۳۵ در خصوص فن تجرید؛ و باب ۸۳ که در آن، از تفنن در خطاب و فن التفات از غیبت به خطاب و از خطاب به غیبت و از غیبت به حالت تکلم سخن گفته شده است؛ و نیز درباره قرائات مرتبط با جنبه اعراب و بلاغت سخن گفته است؛ مانند باب ۸۷ که در آن، درباره قرائاتی که در کتاب سیبویه آمده سخن گفته است و باب ۸۸، در انواع دیگر قرائات است. در بقیه ابواب تنها درباره نحو و اشتقاقات بحث کرده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعمعرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۹-۳۳۱. |