استنقاع
در آب
نشستن را استنقاع گویند و از آن در باب
صوم به مناسبت سخن رفته است.
ابن منظور در
لسان العرب در «نقع» آورده است: واسْتَنْقَعَ فِی الْمَاءِ: ثَبَتَ فِیهِ یَبْتَرِدُ»
استنقاع در آب کرد، یعنی: در آب قرار گرفت تا خنک شود. پس استنقاع در
لغت یعنی قرارگرفتن در آب برای خنک شدن.
و در
اصطلاح عیناً به همان معنی لغوی است.
امام خمینی در کتاب
تحریرالوسیله در مکروهات روزه مینویسد: «لا باس باستنقاع الرجل فی الماء»
پس نشستن
مرد روزهدار در
آب در صورتی که سرش بیرون باشد،
اشکال ندارد.
ولی به
قول مشهور، برای
زن روزهدار،
مکروه است.
امام خمینی در تحریرالوسیله همنظر با
مشهور مینویسد: «و یُکره للامراة»
؛ و
فخر المحققین در ایضاح الفوائد استنقاع
خنثی را به استنقاع المراة محلق نموده و میگوید: «و یکره للمراة و الخنثی.»
و
شهید در لمعه
خصی ممسوح را به آن دو ملحق نموده و مینویسد: «والظاهر ان الخصی الممسوح کذلک»،
و
شهید ثانی در مقام تعلیل میگوید: «لمساواته لهما فی قرب المنفذ الی الجوف.»
و دیگر
مایعات ملحق به
آب است.
بههرحال برخی قائل به وجوب قضا به سبب آن شدهاند که
نادر است،
لیکن
حلبی به حرمتی که تنها موجب
قضا است رای داده است و
قاضی و
ابن زهره آن را، موجب
کفاره نیز دانستهاند، مضافاً اینکه ابن زهره مدعی
اجماع بر آن شده است که موهون است به سبب رای غیر اینها بر خلاف آن، رایی که آن در مظان اجماع است نه آنچه که ابن زهره ذکر نموده است. و عجیب است میل
سید الریاض به آن فی الجمله. بله آن (قول به حرمت)
احوط است.